سلام خدمت همه دوستان
من مدتی هست که با دختر خانمی آشنا شدم که فامیل نیز هست و از یه روزی به بعد بهم علاقه مند شدیم و من هم هدفم ازدواج هست یعنی انقدر دوستش دارم که حاضرم هرکاری کنم به دستش بیارم
من 25 سالم و اون 18 سالش هست ولی بعد از مدتی اختلافی ایجاد شده که من هرچی به خودم کمک میکنم که باهاش کنار بیام نمیتونم
کسی که دوستش دارم نظرش اینه که ادم میتونه با پسرها هم صحبت کنه و بیرون بره و درد و دل کنه ولی فقط دوست باشن حتی چندین بار دیدم که میگفت خیلی باهاش صمیمی هستم ولی در حد دوست هستم با همه پسرا و کسی رو توی زندگیم راه نمیدم ..خیلی وقت ها هم از اونها حرف میزنه البته همیشه که صحبت کرده به صورت جمعی بیرون میرفتن ولی همیشه میگه من باهاشون صحبت میکنم و خیلی هم صمیمی هستیم ولی من نمیتونم اصلا این مسئله رو قبول کنم و واسم سخته که پسر دیگه ای واسه کسی که دوستش دارم کادو بخره و واسش تولد بگیره
شاید به خاطر نسلی هست که توش زندگی کردیم من واقعا نمیتونم به شخص دیگه ای حرف بزنم حتی ولی اون خیلی راحت میگه اگه ادم باشی میتونی مثل دوستای عادیت با اونا رفتار کنی
و حتی راجب اونا که حرف میزنه خیلی پسرای بیخودی هستن یعنی ادمای سیگاری و ....
من واقعا با این مسئله نمیتونم کنار بیام حالا از دوستان میخوام کمکم کنند
مرسی