نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: زندگی مشترک با کسیکه دوستش ندارم

1519
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26395
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    63
    تشکر شده 10 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    زندگی مشترک با کسیکه دوستش ندارم

    سلام
    من 31 سالمه و شاغل م و موقعیت شغلی خوبی دارم و همینطور دانشجوی کارشناسی ارشد بارزگانی بین الملل هستم
    خرداد برای بار دوم با دوست برادرم ازدواج کردم در صورتی که اصلا دوسش نداشتم و الان هم خیلی دوستش ندارم
    با این حال از زندگی کردن با ایشون خیلی اذیت می شم
    رفتارهایی داره که از یک آدم معمولی که هیچ ادعایی نداره هم بعید از یک بچه هم بعیده
    ایشون 32 ساله هستن و ارشد جغرافیا دارند و ماهی کمتر از یک تومن درآمد و شغل مناسبی ندارند
    من تمام استقلال م رو ازدست دادم و حس خیییییییییلی بدی دارم
    لطفا به من راهکار بدید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : سردرگمی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط angel63 نمایش پست ها
    سلام
    من 31 سالمه و شاغل م و موقعیت شغلی خوبی دارم و همینطور دانشجوی کارشناسی ارشد بارزگانی بین الملل هستم
    خرداد برای بار دوم با دوست برادرم ازدواج کردم در صورتی که اصلا دوسش نداشتم و الان هم خیلی دوستش ندارم
    با این حال از زندگی کردن با ایشون خیلی اذیت می شم
    رفتارهایی داره که از یک آدم معمولی که هیچ ادعایی نداره هم بعید از یک بچه هم بعیده
    ایشون 32 ساله هستن و ارشد جغرافیا دارند و ماهی کمتر از یک تومن درآمد و شغل مناسبی ندارند
    من تمام استقلال م رو ازدست دادم و حس خیییییییییلی بدی دارم
    لطفا به من راهکار بدید

    دوست عزیز به نوشته خودتون دقت کنید ...

    شما با تمام شرایط خوبی که داشتید خودتون برای ورود به این زندگی تصمیم گرفتید

    پس تنها کسی هم که میتونه شمارو نجات بده و یا تغییری در زندگی ایجاد کنه در نهایت فقط خودتون هستید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26395
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    63
    تشکر شده 10 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی در زندگی

    هیشکی دیگه کمکی نمی کنه ؟؟؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20970
    نوشته ها
    840
    تشکـر
    827
    تشکر شده 1,757 بار در 626 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : سردرگمی در زندگی

    سلام بر شما

    اميدوارم اگه رك حرف ميزنم بهتون بر نخوره
    همين اول عذرخواهي ميكنم
    در حرفهاي شما سراسر غرور و تكبر ميبينم.
    شما از جايگاه كاري و تحصيليتون حرف زديد
    و همسرتونو در اين پست ترد كرديد.
    اگه ممكنه بگيد شما به عنوان يك خانم آيا وظايف خودتونو به جا اورديد؟همونطور كه ميدونيد يك خانم در فرهنگ ما در درجه اول مديريت داخل خونه به عهدشه...
    ايا همسرتون ازين موارد رضايت داره؟
    آيا ايشون اعتياد داره يا دوست دختر داره و در حوزه ي فساد و فحشا فعاليت داره؟
    امضای ایشان
    ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ...
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ،ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ،ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ....
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﺕ
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
    ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ...
    ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﭘُﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﭘُﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ



  6. 2 کاربران زیر از سهيل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : سردرگمی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط angel63 نمایش پست ها
    سلام
    من 31 سالمه و شاغل م و موقعیت شغلی خوبی دارم و همینطور دانشجوی کارشناسی ارشد بارزگانی بین الملل هستم
    خرداد برای بار دوم با دوست برادرم ازدواج کردم در صورتی که اصلا دوسش نداشتم و الان هم خیلی دوستش ندارم !!!!!!!!!!!
    با این حال از زندگی کردن با ایشون خیلی اذیت می شم!!!!!!
    رفتارهایی داره که از یک آدم معمولی که هیچ ادعایی نداره هم بعید از یک بچه هم بعیده
    ایشون 32 ساله هستن و ارشد جغرافیا دارند و ماهی کمتر از یک تومن درآمد و شغل مناسبی ندارند
    من تمام استقلال م رو ازدست دادم و حس خیییییییییلی بدی دارم
    لطفا به من راهکار بدید
    سلام

    عزیز چون نظر من رو محبتی کردید و خواستید خدمتتون عرض میکنم, آخه ممکنه بفرمائید اگه عشق رو از ازدواج بگیرن چیزی غیر از رابطه جنسی و تولید مثل باقی میمونه!!!؟؟

    من تعجب میکنم از شما تحصیل کرده ها که فقط درس خواندین ولی از زندگی و روابط انسانی هیچ نمیدانید گلم!!!!!!

    ازدواج امروز دیگه یک هدف نیست بلکه مرحله ای است برای رشد و نمو انسان که درست و خوبش حتما باعث رشده و بد و غلطش ویرانگر.

    ازدواج غلطی داشتی عزیز که حتما بد بوده ولی ازدواج غلط ,بده ولی طلاق و جدایی بد خیلی خیلیییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییی بدتره!!!!!!! قبلا ازدواج کردی میدونی .پس:

    به هیچ وجه فعلا بچه دار نشو.

    حتما هر دو از یکی از همکاران حاذق ما در شهر خود کمک و راهنمایی بگیرید(ترجیحا خانم).

    اگر ایشان نیامدن خودتون رجوع کنید

    راجب انسان و عشق و ازدواج و ........ بیشتر بخوانید و بدانید.


    با ارزوی بهترینها


    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  8. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26395
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    63
    تشکر شده 10 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سهيل نمایش پست ها
    سلام بر شما

    اميدوارم اگه رك حرف ميزنم بهتون بر نخوره
    همين اول عذرخواهي ميكنم
    در حرفهاي شما سراسر غرور و تكبر ميبينم.
    شما از جايگاه كاري و تحصيليتون حرف زديد
    و همسرتونو در اين پست ترد كرديد.
    اگه ممكنه بگيد شما به عنوان يك خانم آيا وظايف خودتونو به جا اورديد؟همونطور كه ميدونيد يك خانم در فرهنگ ما در درجه اول مديريت داخل خونه به عهدشه...
    ايا همسرتون ازين موارد رضايت داره؟
    آيا ايشون اعتياد داره يا دوست دختر داره و در حوزه ي فساد و فحشا فعاليت داره؟


    همسر من اصلا توی کار خونه کمکی نمی کنه با اینکه من صبح سرکار م و بعدازظهر هم دانشگاه میرم
    کسانی که از اقوام همسرم خونه ما اومدن از خانه داری و آشپزی من تعریف می کنن و انگار برای همسرم مهم نیست
    همسر من اهل هیچ فحشایی نیست فقط خییییلی بدبینه خییییییلی بدبین
    در صورتی مهربونه که من هیچ پولی توی حسابم نداشته باشم و همه رو برای ایشون و بدهی و خونه خرج کنم
    اینطوری خیالش راحت می شه و می گه الان شدی زن خونه
    بهشون می گم من بمونم خونه که راحت باشی می گه نه به درآمد تو نیاز داریم
    واقعا خسته شدم

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26395
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    63
    تشکر شده 10 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز چون نظر من رو محبتی کردید و خواستید خدمتتون عرض میکنم, آخه ممکنه بفرمائید اگه عشق رو از ازدواج بگیرن چیزی غیر از رابطه جنسی و تولید مثل باقی میمونه!!!؟؟

    من تعجب میکنم از شما تحصیل کرده ها که فقط درس خواندین ولی از زندگی و روابط انسانی هیچ نمیدانید گلم!!!!!!

    ازدواج امروز دیگه یک هدف نیست بلکه مرحله ای است برای رشد و نمو انسان که درست و خوبش حتما باعث رشده و بد و غلطش ویرانگر.

    ازدواج غلطی داشتی عزیز که حتما بد بوده ولی ازدواج غلط ,بده ولی طلاق و جدایی بد خیلی خیلیییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییی بدتره!!!!!!! قبلا ازدواج کردی میدونی .پس:

    به هیچ وجه فعلا بچه دار نشو.

    حتما هر دو از یکی از همکاران حاذق ما در شهر خود کمک و راهنمایی بگیرید(ترجیحا خانم).

    اگر ایشان نیامدن خودتون رجوع کنید

    راجب انسان و عشق و ازدواج و ........ بیشتر بخوانید و بدانید.


    با ارزوی بهترینها


    سپاس

    دکتر


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26395
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    63
    تشکر شده 10 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز چون نظر من رو محبتی کردید و خواستید خدمتتون عرض میکنم, آخه ممکنه بفرمائید اگه عشق رو از ازدواج بگیرن چیزی غیر از رابطه جنسی و تولید مثل باقی میمونه!!!؟؟

    من تعجب میکنم از شما تحصیل کرده ها که فقط درس خواندین ولی از زندگی و روابط انسانی هیچ نمیدانید گلم!!!!!!

    ازدواج امروز دیگه یک هدف نیست بلکه مرحله ای است برای رشد و نمو انسان که درست و خوبش حتما باعث رشده و بد و غلطش ویرانگر.

    ازدواج غلطی داشتی عزیز که حتما بد بوده ولی ازدواج غلط ,بده ولی طلاق و جدایی بد خیلی خیلیییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییی بدتره!!!!!!! قبلا ازدواج کردی میدونی .پس:

    به هیچ وجه فعلا بچه دار نشو.

    حتما هر دو از یکی از همکاران حاذق ما در شهر خود کمک و راهنمایی بگیرید(ترجیحا خانم).

    اگر ایشان نیامدن خودتون رجوع کنید

    راجب انسان و عشق و ازدواج و ........ بیشتر بخوانید و بدانید.


    با ارزوی بهترینها


    سپاس

    دکتر


    من به اصرار برادرم و مادرم ازدواج کردم و دوست داشتن رو که جز معیار های من بود رو قبول نداشتن و گفتند همین که اختلاف سنی تون خوبه اختلاف تحصیلی ندارید همشهری ما هستند کافیه
    بقیه موارد حل می شه
    ولی الان توی زندگی دنبال دوست داشته شدنم که نیست ....

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : سردرگمی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط angel63 نمایش پست ها
    من به اصرار برادرم و مادرم ازدواج کردم و دوست داشتن رو که جز معیار های من بود رو قبول نداشتن و گفتند همین که اختلاف سنی تون خوبه اختلاف تحصیلی ندارید همشهری ما هستند کافیه
    بقیه موارد حل می شه
    ولی الان توی زندگی دنبال دوست داشته شدنم که نیست ....
    عزیز

    من فکر کنم پاسخ شما رو دادم, حتما رجوع کنید فعلا با توجه به گفته های بیشتری که فرمودید به یکی از همکاران روانپزشک رجوع کنید دارو بگیرید تا کمی مغزتون آروم بگیره.

    سپس روانشناس و مشاور.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26395
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    63
    تشکر شده 10 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    عزیز

    من فکر کنم پاسخ شما رو دادم, حتما رجوع کنید فعلا با توجه به گفته های بیشتری که فرمودید به یکی از همکاران روانپزشک رجوع کنید دارو بگیرید تا کمی مغزتون آروم بگیره.

    سپس روانشناس و مشاور.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر


    بله
    ما الان توی یه خونه هستیم ولی همش دعوا می کنیم
    امروز هم یه وقت مشاوره گرفتیم برای یکشنبه
    متشکرم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. برای پروتز سینه آیا لیفت سینه ضروری است؟
    توسط jarahezibai در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-12-2019, 03:38 PM
  2. بزرگ کردن سینه با تزریق چربی در سینه‌ها
    توسط jarahezibai در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-21-2019, 01:31 PM
  3. وابستگی شدید به کسیکه دوستش دارم
    توسط 73Mohammad در انجمن عشق و دوست داشتن
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 04-28-2018, 09:38 AM
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-09-2014, 01:33 PM
  5. روش های درمانی ابوعلی سینـا در میگـرن و سیـاتیک
    توسط R e z a در انجمن طب سنتی و گیاهان دارویی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-11-2013, 12:01 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد