سلام.من دختري ٢٧ساله هستم كه ١٠ماهه ازدواج فاميلي كردم وعقدم.هردو تحصيل كرده.اخلاق مثل هم داريم و هردو خجالتي و كم رو هستيم.خانواده هامون خيلي بهم نزديك هستن.در كل ازدواج خيلي مناسبي بود.ولي در طول اين مدت رابطه سردي داشتيم و اصلا احساس و دوست داشتن بين ما نيست.شوهرم ٣١ ساله و دركل ادم سردي است.كلا زندگي بر من تلخ شده و هروز افسرده تر شدم.لطفا كمكم كنين
در كل بين ما رابطه سرد و رسميه!ولي مشكل اخلاقي نداريم.ولي همين سردي باعث شده من افسرده بشم و هرچي ميگذره ازش دورتر بشم.ديگه حتي ميلي به رابطه جنسي با اون هم ندارم.فقط دوس دارم ازش دور باشم و بهونه گير شدم كه هي ايراد بگيرم.اونم خيلي ادم بي تفاوتيه،زياد براش مهم نيس.كلا خيلي برخوردش سرده.اعتراضم كه ميكنم هميشه حرف از پيشرفت رابطه زده و اميدواري داده.ولي من واقعا ديگه برام سخت شده همه چي
!!!!!
ویرایش توسط شهرام2014 : 03-10-2016 در ساعت 12:05 PM
وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد
و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد
؟؟؟؟
ویرایش توسط شهرام2014 : 03-10-2016 در ساعت 12:06 PM
وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد
و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد
نوشته اصلی توسط Mina-sh
سلام
عزیز متاسفم از آنچه که خواندم ولی گلم شما هر دو هم در مورد علوم انسانی و هم ازدواج امروز خیلی خیلی کم دانید! و از طرفی بیمار و درگیر که موارد رو برای شما های لایت کردم!؟
هر دو بهتره با هم به یکی از همکاران در شهر خود رجوع کنید.
و لطفا و حتما تا زمانی که مشکلات حل و کنترل نشدند و تراپیست شما اکی نداده از بچه دار شدن بپرهیزید.
موفق باشید
سپاس
دکتر
وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد
و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد
سلام.من خودم پزشكم.با رابطه زناشويي اشنا هستم.فقط بعد از ازدواج خودم،احساس ميكنم بخاطر رابطه فاميلي نميتونم باهاش رابطه برقرار كنم.درحاليكه قبل از ازدواجم با كسي اشنا بودم و خيلي همو دوست داشتيم.گاهي احساس ميكنم شايد بهمون خاطر باشه.شما در مورد اخلاق گفتين...ولي اخلاق رو نميشه عوض كرد.گاهي وقتا دونفر باهم بودنشون سخته.من فقط ميخاستم بدونم از نظر شما اين مشكل احساس و سرد بودن و علاقه فاميلي رو ميشه بسپارم به زمان؟حل ميشه خودش؟لطفا بيشتر كمكم كنين
به نظرم هردو چون چشم و گوش بسته هستید طول میکشه روتون نسبت به هم باز بشه
ولي ما هيچكدوم چشم و گىش بسته نيستيم،هردومون قبلا دوست بوديم با كسي.فقط مشكلمون رابطه فاميليه كه نميزاره رابطه گرم بشه.خيلي رسمي و سرديم.اين ١٠ماه باعث شده من ديگه نخام پيشش باشم،بزور تحملش ميكنم.دركل زده شدم ازش.ديگه اونو بعنوان شوهر قبول ندارم.از اين ميترسم كه رو بيارم به مرد ديگه..جالب اينكه بهركي مشكلمو ميگم حاد نميدونه و منودرك نميكنه...�����������
ویرایش توسط Mina-sh : 03-10-2016 در ساعت 03:30 PM
شغل و تحصیلات شوهرتون چیه ? خستگی بیش از حد از کارو اینا نداره?
سختی ها باعث میشوند که بعضی ها بشکنند و بعضی ها رکورد بشکنند
دوست بودن تئوریه ازدواج عملیه خیلی فرق میکنه
خيلي بكار فكر ميكنه.ولي مشكلمون احساسيه!واقعا گير كردم من
درسته،ولي ما هنوز در دوران عقديم،شبيه دوستيه.ولي لذت نمبريم،همو بزور تحمل ميكنيم چون قانونن زن و شوهريم.طبق قانون پيش هم هستيم،نه لذت بودن پيش جنس مخالف!!وقتي تنها ميشيم اون يكطرف و من طرف ديگه نشستم و رسمي حرف ميزنيم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟