نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: به بن بست رسیدم

1688
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2717
    نوشته ها
    118
    تشکـر
    37
    تشکر شده 44 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    به بن بست رسیدم

    سلام من خانمی ۲۶ ساله هستم ۸ ماهه باردارم ولی از آینده خودم و بچم میترسم شوهرم ۸ ماه ازمن بزرگتره نظامیه ولی رفتار و اخلاقش مثل بچه های ده سالس همه چیوواسه خودش میخواد یعنی هوس ها وخواست های خودشو به من ترجیح میده مثلا دلش میخواست ݐژو ۴۰۵ داشته باشه واسه همین پرایدشو فروخت و به زور وکتک طلاهایی که واسم خریده بود روازم گرفت فروخت و ماشینشوعوض کرد حالا هم نصف حقوقشو خرج ماشینش میکنه با این که میدونه باید بفروشش چون زیادی خرج داره منم باردارم قسط هم داریم بچه هم خرج داره ولی از عشق و هوس خودش کوتاه نمیاد حتی برای خرید لباس بارداری چون پول نداشت و همه داروندارشو واسه بدهکاری ماشینش میده منو اونقدر زد که مادرش اومد جداش کرد گفت زنت حاملس نفرینت میکنم یه چیزیش بشه . و اون موقع شب منو ازخونه انداخت بیرون و به برادرم زنگ زد بیاد منوببره خونه بابام . خانواده خودمم فقط یه پسر دارن و فقط از اون حمایت میکنن وپدرم گفته دارو ندارش مال پسرشه ... با اینکه همسرمو اونا بهم تحمیل کردن باهاش ازدواج کنم ازم حمایت نمیکنن وپدر ومادرم گفتن به ما ربطی نداره و بچت هر بلایی میخوادسرش بیاد واسمون مهم نیست نسل ما از پسرمونه و میترسیم شوهرت بیاد به لج یه بلایی سرخانواده ما بیاره مخصوصا پسرمون و حمایت نکردن طلاق بگیرم و من فردا صبحش به زور اونقدر پشت در خونم وایسادم تا شوهرم اجازه داد برم خونه . به بن بست رسیدم نه دلم میاد بچمو دست همچین آدمی بسپرم و خودم طلاق بگیرم نه توانایی مالی نگه داشتنشو دارم . خودکشی و خیانت هم گناه کبیره اس . چکار کنم از این زندگی خلاص شم ؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    عجب پدر مادری ... در حیرتم از این جماعت
    خانم واقعا من نمیدونم درباره مردی که زن باردارشو کتک میزنه چی باید گفت و چجوری مشاوره داد میسپارم به بچه های دیگه

  3. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    خانم از ممدد کارای اجتماعی کنک بگیر ،بهزیستی ...

  5. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    سلام به مشاور خوش اومدین
    خیلی ناراحت شدم از مشکلتون
    میدونم خسته شدید ناراحتیت اما الان دیگه نمیتونید کاری کنید. حداقل این یه ماهم صبر کنید بعدش ک بچتون به دنیا اومد کم کم اوضاعو برای خودتون عوض کنید.
    بعضی وقتا تو بدترین شرایط ادم با واقعیتای زندگیش رو به رو میشه درست همون موقعی که به کمک و حمایت احتیاج داره.... بعضی وقتام همه ی مشکلا با هم سر ادم هوار میشن. شما که همه چیو میدونید دیگه خونوادتونم اب پاکیو ریختن رو دستتون. کاش همون داداشتون یکم خونوادتونو مجاب میکرد که رفتارشون اشتباست.
    شوهرتونم که شاید کم کم یکم بهتر بشه اما خیلی اشتباها کرده تا الان. سعی کنید بعد از اینکه فارغ شدین حتما برین دنبال یه حرفه ای کاری چیزی که بتونید باهاش کار کنید بعدش از نظر مالی مستقل باشید. اگه درامد داشته باشید با خیال راحت تر می تونید هر تصمیمی ک خواستین برای خودتون بگیرید. شاید یکم طول بکشه اما ارزششو واقعا داره. به چند سال بعد فکر کنید که بچتون به حمایت شما نیاز داره. کنار اینم سعی کنید کم کم شوهرتونو متوجه اشتباهاتش بکنید. اگه زیاد ضعیف نباشید و ببینه از روی احتیاجتون پاش نموندین بیشتر میفهمه ک باید عوض شه. سعی کنید ضعیف نمونید. نهایتش اگه شوهرتون بازم دلش خواست بره پی ماشین بازیش میتونید یه زندگی مستقل برای خودتون داشته باشید. به نظر من حتما بعد از فارغ شدن و بعد اینکه حالتون بهتر شد دنبال یه کار و منبع درامد باشید. حتما یه حرفه رو یاد بگیرید اگه هنوز بلد نیستید بعدش روش سرمایه گذاری کنید
    بعدشم همه ی عشق و محبتتونو بذارید برای بچتون. اون خودش خیلی چیزارو براتون آسون میکنه. بچه به ادم انگیزه و انرژی میده

  7. 2 کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2717
    نوشته ها
    118
    تشکـر
    37
    تشکر شده 44 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    ممنون از راهنمایی دوستان بله باید دنبال یه کاری باشم ولی میترسم هر درآمدی داشته باشم شوهرم به زور ازم بگیره یا دیگه خیالش راحت بشه درآمد دارم کلا دیگه هیچ حمایت مالی از من و فرزندم نکنه یه چیز دیگه هم هست بچم به دنیا بیاد کسی رو ندارم ازش مراقبت کنه تا من برم دنبال کار حتی مادرم گفته بعد زایمانت چون سزارین باید بشم گفته خونه خودم باید بمونم چون همه خانما بعد زایمان میرن خونه مادرشون ولی مادرم میگه بچه گریه میکنه واونا نمیتونن بخوابن . در این حد بی کسم .

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط seyaneh نمایش پست ها
    ممنون از راهنمایی دوستان بله باید دنبال یه کاری باشم ولی میترسم هر درآمدی داشته باشم شوهرم به زور ازم بگیره یا دیگه خیالش راحت بشه درآمد دارم کلا دیگه هیچ حمایت مالی از من و فرزندم نکنه یه چیز دیگه هم هست بچم به دنیا بیاد کسی رو ندارم ازش مراقبت کنه تا من برم دنبال کار حتی مادرم گفته بعد زایمانت چون سزارین باید بشم گفته خونه خودم باید بمونم چون همه خانما بعد زایمان میرن خونه مادرشون ولی مادرم میگه بچه گریه میکنه واونا نمیتونن بخوابن . در این حد بی کسم .
    شما بی کس نیستی، خدا داری کافیه؟ از بهزیستی اقدام کنید مشکلتون حل می کنند.

  10. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط seyaneh نمایش پست ها
    ممنون از راهنمایی دوستان بله باید دنبال یه کاری باشم ولی میترسم هر درآمدی داشته باشم شوهرم به زور ازم بگیره یا دیگه خیالش راحت بشه درآمد دارم کلا دیگه هیچ حمایت مالی از من و فرزندم نکنه یه چیز دیگه هم هست بچم به دنیا بیاد کسی رو ندارم ازش مراقبت کنه تا من برم دنبال کار حتی مادرم گفته بعد زایمانت چون سزارین باید بشم گفته خونه خودم باید بمونم چون همه خانما بعد زایمان میرن خونه مادرشون ولی مادرم میگه بچه گریه میکنه واونا نمیتونن بخوابن . در این حد بی کسم .
    به دوستی کسی بگین بیاد پیشتون. اشکالی نداره اینا همه میگذره فکرشو نکن بچتون که بیاد میشه امید زندگیتون
    اره شوهرت شاید بازم اذیت کنه اما باهاش روراست نباش یکم براش زیر و رو بکش حداقل نتونه همه ی پولتو بگیره. هیچوقت بهش نگو کی بهت حقوق میدن تا بهش میرسی قر بزن که بی پولیه حقوقا عقب میفته و اینا
    به نظر من به خاطر یکم حمایتی که شوهرتون میتونه ازتون بکنه خودتونو تا اخر عمر محتاجش نگه ندارین. حتما اولش سخته ولی وقتی خودتون پا بگیرین دیگه احتیاجی به پول اونم ندارین. کار شروع کردنم اصن سخت نیست. میتونید یه دوره برید پیش یه ارایشگر کارشو یاد بگیرین بعدش پیش خودش کار کنید تا سرمایه ک جور کردین سالن بزنید. ارایشگریو بدون هیچ بودجه ای میتونی شروع کنی فکر کنم اموزششم بعضیا به عنوان دستیار میگیرن دیگه شهره ی اموزشو میذارن به جای حقوق دستیاری. یا اگرم شهریه بخاد واقعا ارزششو داره چون درامدشون خیلی خوبه.
    میتونید خیاطی یاد بگیرید برید تو کار لباس مجلسی. خیلی کارا هست که میتونید انجام بدین. نهایتش یه سال طول میکشه تا خودتونو جمع و جور کنید. بعدش دیگه همه چی حله
    فقط هر کاری میکنید ازین کارایی که اینده نداره مثل منشی شدن یا فروشندگی که نه چیزی یاد میگیرین نه امنیت کاری داره نرید. حتما یه کاری واسه خودتون یاد بگیرین.
    من حس میکنم از پسش بر میاین چون زنی که تو هشت ماهگیش با همه ی درد و ناراحتیاش بیشتر اینکه نگران خودش باشه نگران بچشه روح بزرگی داره. یه همچین ادمی هیچوقت نمیذاره زندگیش با اشتباهای یه نفر دیگه خراب شه
    البته همه ی اینا تا بچتون شیر میخوره خیلی سخته. ولی اگه یه راهی براش پیدا کنید که بتونید هم بچه رو نگه دراید هم کارو یاد بگیرید دیگه واسه یکی دوسال دیگه مشکلاتون کم کم حل میشن
    ویرایش توسط ملکه شیشه ای : 03-22-2016 در ساعت 04:00 PM

  12. 2 کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2717
    نوشته ها
    118
    تشکـر
    37
    تشکر شده 44 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    واقعا راهنمایی دوستان امیدوارم کرد بله منم تمام تلاشمو میکنم که حداقل دختر کوچولوم درآرامش بزرگ شه .... واسم دعا کنید خدا کمکم کنه واقعا غیر خدا هیچ پناهی ندارم

  14. کاربران زیر از seyaneh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط seyaneh نمایش پست ها
    واقعا راهنمایی دوستان امیدوارم کرد بله منم تمام تلاشمو میکنم که حداقل دختر کوچولوم درآرامش بزرگ شه .... واسم دعا کنید خدا کمکم کنه واقعا غیر خدا هیچ پناهی ندارم
    انشالله موفق میشید بچتونم به سلامتی به دنیا میاد

  16. کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    من فقط یک چیز میتونم بگم !!!
    چون مشکلتون واقعا ناراحت کننده هست !!!


    نظر من اینه در حال حاضر تنهت راه چارتون اینه برای همسرادن مثل "آب" باشین !

    ایشون غد و لجباز و یکدنده و خودخواهن ؟بله!پس آتیش هستن !

    فقط آب میتونه خاموشش کنه !


    با :
    سکوت
    عشق ؛
    محبت های به اندازه نه زیادی
    جذاب بودن
    رفتار سنجیده
    خانه رو محل ارامش کردن
    اجازه دادن برای تجربه علاقمندی هاش و حمایت کردنش

    با این کارها امیدوارم بتونین نه که تغییر ؛بلکه بصورت غیر مستقیم نگرششش رو به خودتون ،زندگی زناشویی و علاقمندی های معقول ؛عوض کنید !


    برای سرو سامون دادن به زندگیتونو داشتن همسرتون در کنارتون تماااام تلاشتون رو بکنید !


    امیدوارم موفق بشید !

  18. 3 کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27520
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    ببینید درسته خیلی سخته اما باید ی چیز رو در نظر بگیرید که این بچه ی همون پدره
    چ بخواهید چ نه اخلاق و خلق و خو هارو ب ارث میبره
    مادر شوهر من دقيقا همین شرایط رو داشته و داره
    بچه دومش سر همین کتک ها تو ماه هشتم سقط شد
    بخاطر بچه اولش تحمل کرد دوباره بچه دار شد به طوری که الان 4 تا پسر داره
    هیچکدام به دادش نمیرسم
    تو سن 50 و چند سالگی با موی سفید از شوهرش کتک میخوره از زندگی ش بیزاره و هزار جور درد و مرض گرفته
    از نظر روحی مریضه از نظر جسمی حتی کلی از دندون هاش رو با کتک ش************ده
    من نميدونم صبر شما چقدره اما اگه من جای شما بودم حتما جدا میشدم و بچه رو به پدرش میدادم مهریه ام رو میگرفتم و جدا از خانواده ام حتی سخت زندگی میکردم
    مردی که اینقدر به فکر خودشه بچه نمیخواد بالاخره خسته میشه و پسش میده به شرطی که علاقه ای به بچه نشون ندی
    نذارید از بچه به عنوان ابزار استفاده کنه
    شما جوونید و آینده دارید بچه زندگی شما رو سخت میکنه

  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23197
    نوشته ها
    163
    تشکـر
    263
    تشکر شده 231 بار در 103 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : به بن بست رسیدم

    واقعا نمیدونم راجع چنین کسی چه باید گفت؟متاسفانه امثال اینا همه مردا رو بدنام میکنند
    البته حدس میزنم بخاطر شغلش باشه نظامی ها معمولا افرادی خشک وبداخلاق هستند البته تقصیری ندارن نظامی گری جوش اینطوریه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 05-18-2021, 02:28 PM
  2. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 02-22-2015, 12:07 AM
  3. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد