سلام.امروز که از مسافرت بر میگشتیم توی راه رفتم که کیک و خوراکی واسه جمعمون بخرم و خودم داشتم حساب میکردم که شوهر خواهرم سر رسید و به فروشنده گفت پول رو بهش برگردون و فروشنده هم بهم داد.
من ناراحت شدم چون تازگیا عروسی کردند زیر قسط و قرضند دلم نیومد اون پولشو حساب کنه.واسه همین با کمال بی شرمی چون چاره ای نداشتم گفتم اگر حساب کنی مجبورم بهت دست بزنم و جلوتو بگیرم اما سرسخت تر از این حرفا بود و منم واقعا نمیخواستم حساب کنه با دستم رو بازوشو هل دادم که جلوشو بگیرم که البته موفق هم نشدم کت هم تنش پوشیده بود.
حالا من که فکر میکنم میگم اصلا تو شأن من نبود خیلی حرکتم زشت بود نبایست بهش دست میزدم.خانواده مذهبی هستیم و محرم و نامحرم هم رعایت میکنیم اما اینجا من خیلی اشتباه کردم از خودم بدم میاد واقعا وقتی به یاد میارم