نمایش نتایج: از 1 به 24 از 24

موضوع: 🌹زندگی ساز🌹

3174
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    🌹زندگی ساز🌹

    [URL=http://uupload.ir/]


    من می تونم باهات ، بگم و بخندم، باهات ساعت ها حرف بزنیم، درد و دل هات رو گوش کنم و هر کمکی از دستم بر بیاد واست انجام بدم و در قبال این ها چیزی ازت نخوام، در واقع من می تونم یه دوست خیلی خوب واست باشم، به شرط اینکه تو هیچ وقت حرف از دوست داشتن نزنی، اینجوری کار سخت میشه!
    به نظرم اگه یه روز حقیقتا احساس کنی که خودت رو دوست داری باید نسبت به خودت و کارهایی که انجام میدی متعهد بشی و دربند اصول خاص خودت زندگی کنی، چه برسه به روزی که با کسی دیگه حرف از دوست داشتن بزنی، مسئولیت دوست داشتن خیلی سنگینه.

    قهوه سرد
    ویرایش توسط پریماه. : 06-14-2017 در ساعت 02:53 PM
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  2. 5 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹





    بچه تر که بودم وقتی مهمان می آمد
    مانند یک گربه جلویشان قِل میخوردم و تمام شیرین کارهایی که بلد بودم انجام میدادم تا بیشتر بمانند.
    فقط میخواستم بیشتر بمانند، دیرتر بروند، اصلاً نروند!
    بعد مامان من را میبرد به گوشه ای و میگفت هیچ وقت اصرار نکن، هر کسی خودش دوست داشته باشد می مانَد، بیشتر هم می ماند.
    مامان هیچ وقت اهل تعارف کردن نبود اما من باز مهمان بعدی که می آمد می رفتم جلویش قِل میخوردم که بمان،
    دیرتر برو!
    بزرگتر که شدم وقتی جلوی دوستم قِل میخوردم که بماند و آن قدر قِل خوردم و افتادم روی سراشیبی و پرت شدم، فهمیدم مامان راست میگفت...
    مهمان و دوست و شوهر و همسر ندارد،
    هر کسی بخواهد می ماند، نخواهد میرود.
    حالا تو هی قِل بخور...هی شیرین کاری کن...
    .
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  4. 5 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹






    همه ما گاهی احمق می شویم
    اما بیشعور نه.
    حالا بعضی کمتر و بعضی ها بیشتر.
    حقیقتش را که بخواهید احمق مجرم نیست، بیمار است.
    یعنی معمولاً احمق ها آگاهانه دست به حماقت نمی زنند.
    احمق ها بیشتر از آنکه موجب تنفر بشوند، مایه ترحمند.
    امابیشعور ها داستانشان با احمق ها فرق دارد.
    کسی که از منتهای سمت چپ خیابان، راه صد نفر را می برد تا به سمت راست برود بیشعور است.
    کسی که ساعت سه صبح بوق میزند بیشعور است.
    کسی که جلو تمام زنان مسیر می ایستد و برایشان بوق میزند بیشعور است.
    کسی که در خیابان باریک دوبله پارک می کند بیشعور است.
    کسی که شب تمام مسیر را نور بالا می رود بیشعور است.
    کسی که به خود اجازه مداخله در تمام کارها را میدهد و بدون تخصص و آگاهی حکم می دهد بی شعور است.
    کسی که مدام در حال قضاوت بیجای دیگران است بیشعور است
    و..
    این ها بیشعورند.
    حالا یا از نوع احمق بیشعور
    یا از نوع پرفسور بیشعور.
    احمق بودن درد ندارد
    درمان هم ندارد
    ربطی هم به شعور ندارد
    بیشعوری از جای دیگری می آید..
    از خانه و مدرسه..
    از سرانه مطالعه..
    از خود شیفتگی..
    از بی وجدانی..
    از ناآگاهی و عدم تمایل به آگاهی..
    از تعصبات بیجا در هر زمینه ای..
    بیشعوری واگیر دارد.
    هم درد دارد و هم درمان.
    مشکل ما، احمق ها نیستند
    مشکل ما، هیچوقت احمق ها نبودند
    مشکل ما، بیشعور ها هستند..


    از كتاب "بيشعوري"

    اثر خاوير كرمنت
    ترجمه محمود فرجامى
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  6. 6 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹




    یه گل کاکتوس قشنگ تو خونه ام داشتم،
    اوایل بهش میرسیدم،قشنگ بود و جون دار،
    کم کم فهمیدم با همه بوته هام فرق داره،
    خیلی قوی بود،صبور بود،اگه چند روز بهش نور و آب نمیدادم هیچ تغییری نمیکرد.
    منم واسه همین خیلی حواسم بهش نبود به خیال اینکه خیلی قویه و چیزیش نمیشه،
    هر گلی که خراب میشد میگفتم کاکتوسه چقدر خوبه هیچیش نمیشه اما بازم بهش رسیدگی نمیکردم...
    تا اینکه یه روز که رفتم سراغش دیدم خیلی وقته که خشک شده،ریشه اش از بین رفته بود و فقط ساقه هاش ظاهراشو حفظ کرده بود،قوی ترین گلم و از دست دادم چون فکر کردم قویه و مقاوم...

    مواظب قوی ترین های زندگیمون باشیم ما از بین رفتنشونو نمیفهمیم چون همیشه یه ظاهر خوب دارند،همیشه حامی اند،پشتت بهشون گرمه...
    اما بهشون رسیدگی نمیکنیم،تا اینکه یه روز میفهمی قوی ها هم از بین میرن...

    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  8. 6 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹







    ‌اشک‌ها که آپلود نمی‌شوند
    آدم‌ها غمگین‌تر از عکس‌های‌شان هستند. غمگین‌تر از اینستاگرام و تلگرام...
    آدم‌های دورانِ عکس‌های کاغذی هم همین بودند.
    لبخند‌های هیچ آلبومی راست‌راستکی نبود.
    چه کسی از گریه‌های خودش، از اشک‌های خودش عکس می‌گیرد؟!
    چه کسی پیدا می‌شود که عکس قلبِ‌شکسته‌اش را برای پروفایل تلگرام انتخاب کند؟!
    روزهای بد توی آلبوم نمی‌آیند.
    روزهای بد توی اینستاگرام و تلگرام نمی‌آیند.
    .
    | |
    پ.ن:از روی ظاهر ادم باطن شان ،حال و هوای شان را قضاوت نکنید.
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  10. 5 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹







    من خیلی فکر کردم تا فهمیدم این رو!
    اینکه خسته میشیم، از همه چی!
    از تنهایی خسته میشیم و دوست داریم با کسی باشیم،از با کسی بودن خسته میشیم.
    دوست داریم تنها باشیم،از کار کردن خسته میشیم و دوست داریم استراحت کنیم،
    اما حتی از استراحت کردنم خسته میشیم و دوست داریم کاری کنیم.
    از داشتن، نداشتن، بودن، نبودن، خواستنن، نخواستن...از همه چی زود خسته میشیم.
    من خیلی فکر کردم تا این ها رو فهمیدم،اما دروغ چرا، من حتی از فهمیدنم خسته شدم.

    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  12. 5 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹

    کاکاتوس جاش عوض کردی خشک نشه خخخخخ

  14. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها



    یه گل کاکتوس قشنگ تو خونه ام داشتم،
    اوایل بهش میرسیدم،قشنگ بود و جون دار،
    کم کم فهمیدم با همه بوته هام فرق داره،
    خیلی قوی بود،صبور بود،اگه چند روز بهش نور و آب نمیدادم هیچ تغییری نمیکرد.
    منم واسه همین خیلی حواسم بهش نبود به خیال اینکه خیلی قویه و چیزیش نمیشه،
    هر گلی که خراب میشد میگفتم کاکتوسه چقدر خوبه هیچیش نمیشه اما بازم بهش رسیدگی نمیکردم...
    تا اینکه یه روز که رفتم سراغش دیدم خیلی وقته که خشک شده،ریشه اش از بین رفته بود و فقط ساقه هاش ظاهراشو حفظ کرده بود،قوی ترین گلم و از دست دادم چون فکر کردم قویه و مقاوم...

    مواظب قوی ترین های زندگیمون باشیم ما از بین رفتنشونو نمیفهمیم چون همیشه یه ظاهر خوب دارند،همیشه حامی اند،پشتت بهشون گرمه...
    اما بهشون رسیدگی نمیکنیم،تا اینکه یه روز میفهمی قوی ها هم از بین میرن...

    یکی از این قویتر های زندگی که خیلی دل مهربونی داره پدره همیشه مثل یه تکیه گاه محکم می ایسته و حواسمون بهش نیست

    اگر هم باشه میگیم پدر قویه ولی یکدفعه به خودمون میاییم که این تکیه گاه رو از دست دادیم .

    به امید این که قدر قویترین های زندگیمون رو بدونیم .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  16. 4 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹




    صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود، با خودش گفت: "هییم! مثل این که امروز موهامو ببافم بهتره! "و موهاشو بافت و روز خوبی داشت!
    فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو روی سرش مونده بود "هیییم! امروز فرق وسط باز می کنم" این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت!
    پس فردای اون روز تنها یک تار مو روی سرش بود "اوکی، امروز دم اسبی می بندم" همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد!
    روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود! فریاد زد: ایول! امروز درد سر مو درست کردن ندارم!
    همه چیز به نگاه تو بر می گرده! می تونی از زندگی لذت ببری یا ازش ناامید بشی
    😊

    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  18. 5 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹



    زیادی خوب بودن خوب نیست
    زیادی که خوب باشی دیده نمی شوی
    می شوی مثل شیشه ای تمیز
    کسی شیشه ی تمیز را نمی بیند
    همه به جای شیشه منظره ی بیرون را می بینند
    ولی وقتی شیشه کمی بخار بگیرد
    وقتی کمی منظره ی بیرون را بد نشان دهد
    همه آن را می بینند
    همه سعی می کنند تمیزش کنند
    زیادی خوب بودن خوب نیست
    زیادی که خوب باشی شکننده تر می شوی
    با هر قدرناشناسی دلت ترک بر می دارد
    می شکند
    تکه های شکسته را در دستانت می گیری
    نگاه می کنی به نتیجه ی زیادی خوب بودنت
    زیادی خوب بودن خوب نیست
    زیادی که خوب باشی به زیادی خوب بودنت عادت می کنند
    آن وقت کافیست کمی بد شوی
    همه گمان می کنند زیادی بدی .. .
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  20. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹



    زن این طوری است که می چسبد، سفت و سخت می خواهدت. هی می گوید که با همه چیز می سازم، حتی بهتر از آن که مادربزرگ با پدربزرگ و هوو می ساخت، هی اصرار می ورزد که بمانیم، تا ابد حتی، هی تصویر عاشقانه می سازد، بعد همان طور که مرد دارد ناز می کند، دارد طفره می رود، دارد خودش را به آن راه می زند و فکر می کند زن هنوز می خواهد، فکر می کند زن هنوز می سازد، یک هو ناغافل می بیند زنی نیست کنارش، که بخواهد، که بسازد، که بماند.
    زنی که می خواست دیگر نمی خواهد. اگر همه ی پوئن های شهر را بدهی بهش، نمی خواهد. مرد، اگر به موقع نباشد، اگر سر بزنگاه قاپ را ندزدد، از کف ش رفته است برای همیشه.
    زن، مرد را می خواهد به شرط آن که غرورش نرود زیر پای او له بشود.
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  22. 4 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹




    لوید (جیم کری): فکر می‌کنی برای یه مردی مثل من و یه زنی مثل تو چقدر احتمال داره که بتونن با هم ازدواج کنن؟.
    ماری (لورن هالی): راستش گفتنش سخته... می‌دونی آخه ما...
    .
    جیم کری: بدون تعارف بهم بگو! من کلی راه اومدم که فقط همینو بشونم، من چقدر شانس دارم؟.
    ماری: زیاد نیست...
    .
    جیم کری: زیاد نیست یعنی چقدر؟ یعنی یک درصد؟.
    ماری: یعنی یک در میلیون!.
    جیم کری: پس منظورت اینه که بازم یه امیدی هست... ایول!
    .


    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  24. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹




    معاشقه تنها در رخت‌خواب نیست.
    وقتی زنی آستین ِ مردی را به دقت سه تا می‌زند که تا آرنج بالا بیاید و آنجا به بستن تکمه‌ای قرار گیرد، وقتی مردی در خیابان زانو می‌زند تا بندهای از هم باز شده‌ی کفش ِ زن را دوباره گره بزند، به آن نگاه ِ آمیخته از عشق بنگر .
    نفست را که می‌شمارد و بی‌اختیار لبخند می‌زند، دستش را که بی‌هوا می‌آورد و گونه‌ات را پاک می‌کند، بازویت را که هنگام رد شدن از خیابان ناگاه می‌کشد، و هزارها نکته از این معنی که گفتیم و نگفتیم و همین باشد.
    آن، معاشقه است.

    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  26. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹





    دوستی میگفت:
    خیلی سال پیش که دانشجو بودم،بعضی از اساتید عادت به حضور غیاب داشتند.تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند.ابتدا و انتهای کلاس...که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی،هم رشته ای داشتم که شیفته یکی از دختران هم دوره اش بود؛هر وقت این خانم سر کلاس حاضر بود،حتی اگر نصف کلاس غایب بودند،جناب مجنون میگفت:استاد همه حاضرند!و بالعکس اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس،میگفت:استاد امروز همه غایبند!!هیچ کس نیامده!در اواخر دوران تحصیل با هم ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند.
    امروز خبر دار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است:
    هیچ کس زنده نیست...همه مردند...
    شاید عشق همین باشد...

    _

    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  28. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها




    دوستی میگفت:
    خیلی سال پیش که دانشجو بودم،بعضی از اساتید عادت به حضور غیاب داشتند.تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند.ابتدا و انتهای کلاس...که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی،هم رشته ای داشتم که شیفته یکی از دختران هم دوره اش بود؛هر وقت این خانم سر کلاس حاضر بود،حتی اگر نصف کلاس غایب بودند،جناب مجنون میگفت:استاد همه حاضرند!و بالعکس اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس،میگفت:استاد امروز همه غایبند!!هیچ کس نیامده!در اواخر دوران تحصیل با هم ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند.
    امروز خبر دار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است:
    هیچ کس زنده نیست...همه مردند...
    شاید عشق همین باشد...

    _




  30. کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه شیشه ای نمایش پست ها
    غمت نباشه عزیزم
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  32. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹






    کاش می شد زن ها را وقتی دارند با تلفن حرف میزنند ببینی...
    با تو صحبت می کنند
    یک جای حرف هایت ناراحتشان می کند،
    از پشت گوشی صدای خنده شان را می شنوی
    اما اخم گره خورده به پیشانیشان را نمی بینی
    از تو دوستت دارم می شنوند، لبخند به صورتشان می نشیند،
    همزمان فکرشان میرود به اینکه اگر دوستم دارد پس چرا فلان روز فلان کار را کرد،
    می شنوی من هم دوستت دارم
    اما تردیدی را که دویدی توی صدایشان نمی شنوی
    یادت میرود قرار ملاقات بعدی را تعیین کنی یا دلیلی میاوری برای به تاخیر انداختنش،
    می شنوی اشکالی ندارد عزیزم
    اما کسلی و کلافگی دست هاشان را نمی بینی
    لابه لای حرف هایت اسم یک دوست همجنسشان را می آوری
    می شنوی خونسرد و بی تفاوت به حرف هایت گوش می دهند
    اما تب تند حسادت و شک و دلهره را که یکباره لرزه به وجودشان می اندازد نمی بینی
    می گویی شبت بخیر عزیزم.می شنوی شب تو هم بخیر عزیزم خوب بخوابی
    اما سوال " چرا انقدر عجله دارد برود " را که هی نیش میزند توی سرشان نمی شنوی
    صدای زنگ تلفن یا نوتیس تبلتت می آید
    یکباره بالا رفتن ضربان قلبشان را نمی شنوی
    می گویی خداحافظ عشقم
    می شنوی خداحافظ عشقم
    می خوابیو کلنجار با بالش و پتو فکر و فکر و فکرو پهلو به پهلو شدن های تا دم دمای صبح این زن را نمی بینی



    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  34. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  35. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها



    لوید (جیم کری): فکر می‌کنی برای یه مردی مثل من و یه زنی مثل تو چقدر احتمال داره که بتونن با هم ازدواج کنن؟.
    ماری (لورن هالی): راستش گفتنش سخته... می‌دونی آخه ما...
    .
    جیم کری: بدون تعارف بهم بگو! من کلی راه اومدم که فقط همینو بشونم، من چقدر شانس دارم؟.
    ماری: زیاد نیست...
    .
    جیم کری: زیاد نیست یعنی چقدر؟ یعنی یک درصد؟.
    ماری: یعنی یک در میلیون!.
    جیم کری: پس منظورت اینه که بازم یه امیدی هست... ایول!
    .


    من به این داستان اعتماد دارم حتی به 1درصد هم احتمال بده
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  36. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹

    پریماه ممنون خیلی داستانک جالبی بود .

    منم خیلی امیدوار شدم .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  38. 2 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها





    کاش می شد زن ها را وقتی دارند با تلفن حرف میزنند ببینی...
    با تو صحبت می کنند
    یک جای حرف هایت ناراحتشان می کند،
    از پشت گوشی صدای خنده شان را می شنوی
    اما اخم گره خورده به پیشانیشان را نمی بینی
    از تو دوستت دارم می شنوند، لبخند به صورتشان می نشیند،
    همزمان فکرشان میرود به اینکه اگر دوستم دارد پس چرا فلان روز فلان کار را کرد،
    می شنوی من هم دوستت دارم
    اما تردیدی را که دویدی توی صدایشان نمی شنوی
    یادت میرود قرار ملاقات بعدی را تعیین کنی یا دلیلی میاوری برای به تاخیر انداختنش،
    می شنوی اشکالی ندارد عزیزم
    اما کسلی و کلافگی دست هاشان را نمی بینی
    لابه لای حرف هایت اسم یک دوست همجنسشان را می آوری
    می شنوی خونسرد و بی تفاوت به حرف هایت گوش می دهند
    اما تب تند حسادت و شک و دلهره را که یکباره لرزه به وجودشان می اندازد نمی بینی
    می گویی شبت بخیر عزیزم.می شنوی شب تو هم بخیر عزیزم خوب بخوابی
    اما سوال " چرا انقدر عجله دارد برود " را که هی نیش میزند توی سرشان نمی شنوی
    صدای زنگ تلفن یا نوتیس تبلتت می آید
    یکباره بالا رفتن ضربان قلبشان را نمی شنوی
    می گویی خداحافظ عشقم
    می شنوی خداحافظ عشقم
    می خوابیو کلنجار با بالش و پتو فکر و فکر و فکرو پهلو به پهلو شدن های تا دم دمای صبح این زن را نمی بینی



    من دوست ندارم اینجوری باشم
    بذارین باور کنیم عشق با شادی همراهه. هیچ دلیلی نداره به خاطر اینکه کسیو دوست داری زجر بکشی
    اگه اعتقادمون این باشه که شاد و خوب بودن حقمونه شاید دیگه مجبور نشیم این همه زجر بکشیم. شاید...
    مرسی پری تایپیکت عالیه

  40. 2 کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  41. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹




    تلگرام امکان جدیدی اضافه کرده که در آن می‌توانیم مسیج‌هایی را که می‌فرستیم، بعد از فرستادن ویرایش کنیم. یعنی آخرین پنجره‌ی صداقت ناخواسته‌مان که شیرین بود و دستمان را رو می‌کرد هم آن‌جا بسته شد. حالا برای هر حرفی راه برگشتی هست، اگر کسی که ناگفته‌ای به او داریم همان وقتی که داریم ناگفته را روی کلیدها می‌نویسیم در تلگرام حضور نداشته باشد، می‌توانیم راحت حرفمان را پس بگیریم و صدایش را هم درنیاوریم. یعنی کلام، مثل حباب ِ بی‌وزنی توی هوا می‌ماند و با یک اشاره می‌ترکد و ناپدید می‌شود.

    "دوستت دارم"، edited: "دستت بهتر شد؟ "
    "دلم برایت تنگ شده"، edited: " آلبوم جدید فلانی را شنیدی؟"
    " چقدر شال قرمز بهت میاد" edited: "جشن ِ تولد استادت چطور شد؟ خوش گذشت؟ "
    " دلم می‌خواهد کنارت توی سینما بنشینم و دستت را وقتی ترسیدی و احساساتی شده‌ای و روی پرده موسیقی پخش می‌شود بگیرم" edited: "بلیط جشنواره دارم، برایت میفرستم برو، همان فیلمی که دوست داری".
    "دروغ گفتم حساسیت تابستانی دارم، دیروز بعد از ظهر یکسره تا غروب گریه کردم، برای همین چشمام قرمز بودن" edited: "حالم بهتره، داره خوب میشه".
    "نرو ترمینال، سر ِ میدان کنار ترمینال منتظرم، چمدانت را باز کن دق کردم از غصه رفتن ِ تو" edited: "هرجور راحتی، سفر خوش بگذره".

    ردّی از واقعیت زیر پیام‌ها، خیلی کوچک، باقی می‌ماند. آدم می‌فهمد چیزی ویرایش شده. قطره‌های ریز ِ آب صابون اما، وقتی حباب می‌ترکد می‌پاشند روی صورت آدم. به پیام‌های ناگهانی بی‌ربطی که آدم‌ها برایتان می‌فرستند بیشتر دقت کنید. لبخند بزنید، به "حالت چطوره" های بی ربط که ترکیده ِ حباب ِ دلتنگی هستند. به تمام حباب‌های کوچکی که دارند می‌ترکند...

    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  42. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26244
    نوشته ها
    547
    تشکـر
    295
    تشکر شده 719 بار در 357 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹

    بله...
    یه پیام خوندم، نوشته بود اون موقع که به هم اس ام اس می دادیم بهتر بود، چون آدما واسه کلمه به کلمه حرف هاشون باید پول می دادن و بی حساب کتاب حرف نمی زدن.
    اینستاگرام هم همین بدی رو داره، قابلیت unsend کردن پیام های خصوصی فرستاده شده.

    علاوه بر مساله که گفتین، عوض کردن حرف هم راحته واسه آدمای دو رو و دغل باز. یه چیزی بگن ادیت کنن یا unsend. این قابلیت ویرایش یا پاک کردن حرف ها به هیچ وحجه خوب نیست، مخصوصا واسه نسل جدید که اکثر روابطشون مجازی شده بعدا توی زندگی واقعی شدیدا به مشکل می خورن چون اونجا دیگه حرفی رو زدن نمی تونن ویرایش کنن یا پس بگیرن!

    ترسناکه، نیست...؟
    امضای ایشان
    من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!


    1

  44. 3 کاربران زیر از desboy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  45. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹






    اولین باری که باهم به ساحل رفتیم یادت می آید؟
    کفش های تابستانه ات را در آوردی..
    گفتم ماسه ها داغ است ها..میسوزی!
    گفتی : کِیفش به همین است..
    وقتی بسوزی مجبور میشوی بِدَوی..!
    در بیار کفشاتو..
    به سرعت شروع به دویدن کردی..
    همینطور که جورابهایم را در می آوردم به طرز دلبرانه ی دویدنت هم نگاه میکردم..
    پشت سرت شروع به دویدن کردم..
    رقص موهایت در باد چشم نواز بود..
    انگاری باد هم شیدای رقصیدن موهایت شده بود و ریتمِ نواختنش را مِلو تر کرده بود!
    ایستادی..به من نگاه کردی و همانجا نشستی..!
    ناگهان سکوت سنگینی بینمان شروع به آواز خواندن کرد..
    هر دو زانو هایمان را بغل کرده بودیم و روی شن های کنار دریا نشسته بودیم..
    رو به رد پاهایمان کردی..
    با خنده گفتی سوختن باعث شد بِدَوی..نه؟
    نمی دانم چرا بحث را عوض کردم..
    شاید بخاطر اینکه ردپای من با ردپای تو فرق میکرد..
    شکل دویدنمان فرق داشت..
    مقصود دویدنمان یکی نبود..
    تو بخاطر اینکه پاهایت کمتر بسوزد می دویدی و من بخاطر اینکه به تو برسم..!

    یک سال بعد،گذری از همان ساحل رد میشدم..
    دو جفت ردپا توجهم را جلب کرد..
    دو جفت ردپایی که بازهم شبیه هم نبود..
    یادت کردم..
    بی اختیار جورابهایم را در آوردم..
    داغیِ ماسه ها تا تمام وجودم را گرفت..
    ولی..
    ولی ندویدم..
    یاد حرفت افتادم؛وقتی بسوزی مجبور میشوی بِدوی..!
    سوختم ولی توئی وجود نداشت که دنبالش بدوم..



    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  46. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  47. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : 🌹زندگی ساز🌹

    چقدر این تایپک و دوس دارم

    هرازگاهی به تایپک هاتون سر بزنید ببینید مشکلات قبلیتون یا دلنوشته هاتون که تا الان چقدر فرق کرده حرف دلاتون و زندگیتون فکرتون
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد