نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: زندگی مشترک برادرم

1532
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27874
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation زندگی مشترک برادرم

    برادر 33 سال سن دارد تا الان دو بار ازدواج کرده.ازدواج اولش بخاطر یه مشکلاتی که از هر دو طرف بود منجر به طلاق شد.با معرفی یکی از اساتیدش با دختری از یه خانه ی ثروتمند که همسن خودش هست ازداج کرد.این خانم زن خوبی هست و تجربه ی ازدواجنداشته.سطح مالی خانواده ها خیلی به هم مشابه نیست و اینکه این دختر خانم از لحاظ ظاهری مطلبق میل برادر من نیست.در ابتدا برادرم فکر میکرد که میتونه تغییراتی رو در برخورد و پوشش این خانم ایجاد کنه اما نهایتا بعد از گذشت تقریبا یکسال الان میگه هیچ حسی به زنم ندارم و اینکه خانواده خانمش برخورد محترمانه ای با خانواده ما ندارند نه اینکه بخان مستقیم بی احترامی کنند من فکر میکنم از لحاظ فرهنگی مشکل داریم و خیلی از برخوردا که توی خانواده ها یجور عرف محسوب میشه رو این خانواده انجام نمیدند.به هر حال الان برادرم توی نقطه ایی که خدش میگه من زندگیمو باختم اگه جدا بشم مردم پشت سرم حرف میزنن اگه ادامه بدم با زنم کنار نمام و همدیگرو اذیت میکنیم.سوال من اینه که چطور میتونیم ما بهش این اطمینانو بدیم که جدا بشه از خانمش و نگران حرف مردم نباشه

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : چطور به برادرم در زندگی مشترکش کمک کنم ؟

    بهش کمک کنید که زندگی کنه نه اینکه جدا بشه بعد از جدایی به هیچی نمیرسه افسرده تر میشه بی انگیزه تر میشه بی هدف میشه آنوقت میری دنبال راه چاره که چطور بهش کمک کنیم از این حالت خارج بشه آخر آخر آخر کار هم به این نتیجه میرسید که باید دوباره ازدواج کنه، بزرگترها سعی کنن با میانداری و مشورت دهی مابینشون را گرم کنن به برادرتون بگید تفاهم معنیش این نیست که همسرش کاملا مثل خودش باشه تو همه زمینه ها یا برعکسش، تفاهم یعنی شناخت شباهت ها و درک و احترام نسبت به تفاوت‌ها. اگه یک طرف منش بزرگتری داشته باشه و گذشت داشته باشه نسبت به مسائل خیلی از مشکلات حل میشه مگه چقدر میخوایم زندگی کنیم که هر مساله ای را تو زندگی بزرگش کنیم و به هم سخت کنیم زندگی را. موفق باشید
    ویرایش توسط Mohammad313 : 05-02-2016 در ساعت 06:50 PM

  3. 3 کاربران زیر از Mohammad313 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چطور به برادرم در زندگی مشترکش کمک کنم ؟

    اگر ميتونيد برادرتون رو پيش مشاور خوبى بفرستيد و كمكش كنيد زندگيش رو حفظ كنه...بايد قبل ازدواج فكر همه چيز رو ميكرديد سطح فرهنگ سطح مالى ولى حالا ديره...با برادرتون صحبت كنيد تا بفهمن اين نميشه زندگى كه تا ديد دخترى كه در ذهن داشت با همسرش يكى نيس فورا فكر طلاق بيفته..هيچكس كامل نيس و هيچكس هم نميتونه كسى كه كاملا تمام معيارهاى مورد نظرش رو داشته باشه پيدا كنه


    Sent from my iPhone using Tapatalk

  5. 3 کاربران زیر از sooshiyant بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : چطور به برادرم در زندگی مشترکش کمک کنم ؟

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چطور به برادرم در زندگی مشترکش کمک کنم ؟

    به نظرم تنها کمک یک خواهر شوهر دخالت نکردن همین .............سعی کن بهم علاقه مندشون کنی چیکار داری اطمینان بدی که جدا شن اصن خوشم نمیاد خدا

  8. 2 کاربران زیر از mahdis.p بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : زندگی مشترک برادرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط miss art نمایش پست ها
    برادر 33 سال سن دارد تا الان دو بار ازدواج کرده.ازدواج اولش بخاطر یه مشکلاتی که از هر دو طرف بود منجر به طلاق شد.با معرفی یکی از اساتیدش با دختری از یه خانه ی ثروتمند که همسن خودش هست ازداج کرد.این خانم زن خوبی هست و تجربه ی ازدواجنداشته.سطح مالی خانواده ها خیلی به هم مشابه نیست و اینکه این دختر خانم از لحاظ ظاهری مطلبق میل برادر من نیست.در ابتدا برادرم فکر میکرد که میتونه تغییراتی رو در برخورد و پوشش این خانم ایجاد کنه اما نهایتا بعد از گذشت تقریبا یکسال الان میگه هیچ حسی به زنم ندارم و اینکه خانواده خانمش برخورد محترمانه ای با خانواده ما ندارند نه اینکه بخان مستقیم بی احترامی کنند من فکر میکنم از لحاظ فرهنگی مشکل داریم و خیلی از برخوردا که توی خانواده ها یجور عرف محسوب میشه رو این خانواده انجام نمیدند.به هر حال الان برادرم توی نقطه ایی که خدش میگه من زندگیمو باختم اگه جدا بشم مردم پشت سرم حرف میزنن اگه ادامه بدم با زنم کنار نمام و همدیگرو اذیت میکنیم.سوال من اینه که چطور میتونیم ما بهش این اطمینانو بدیم که جدا بشه از خانمش و نگران حرف مردم نباشه
    چرا جدا بشه؟؟
    چرا سعی نمیکنید
    ایشونو ب زندگی برگردونید
    باهاش صحبت کنید
    تا این زندگیشم مث قبلی خراب نشه؟؟؟

    خانوم
    بجای اینکه تلاش کنی برای جداشدنشون
    تلاش کن برای درست زندگی کردنشون

    قرار نیست ک برادر شما با هرکی یکی دوسال باشه
    تا ذره این ناملایمات
    و تفاوت هارو دید
    ب این نتیجه برسه ک بره جداشه
    همه ی زندگی ها مشکل داره
    این تفاوتا همه جا هس
    منتها بقیه مدیریتش میکنن
    صبر میکنن
    دوروبریا کمک میکنن تا درست بشه

    ن اینکه اولین راه حلشون طلاق باشه
    بالاخره با هرکی ازدواج کنه
    بااااید بتونه از پس مشکلاتش بربیاد
    باید بتونه زندگیشو اداره کنه

    اگه اینبار هم جدا بشه
    اعتماد ب نفسشو از دست میده
    بی انگیزه میشه و ..

    پس بهتره همه سعیتونو کنید ازین وضعیت دراد
    اگه تلاش کرد و نشد
    اونموقه میشه ذره ای ب طلاق فک کرد

    موفق باشی
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  10. کاربران زیر از شقایقم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد