سلام خدمت همه عزیزان این انجمن....من دیگه چاره ای نداشتم جز اینکه از شما کمک بخوام . دو ساعت پیش من به طرز فجیعی توسط مادرم کتک خوردم احساس میکنم تو خونمون امنیت جانی ندارم نمیذارن برم بیرون بهم شک دارن مادر و پدرم ...خواهرم وقتی کتک میخوردم گریه میکرد میگفت برو تو اتاق مشکل مالی نداریم و سطح مالیمون بد نیست خانواده من نیمه مذهبی هستن قسم خوردم بعد این اتفاق حتی یه کلمه باهاشون حرف نزنم مثه سگ پرتم میکرد مادرم و منو میزد....اونا همچین حقی ندارن من میخوام شکایت کنم ولی به فکر ابرومم....میخوام خودکشی کنم ولی دلشو ندارم میخوام فرار کنم ولی جایی ندارم این وضعیت برام غیرقابل تحمله من با یه اقایی اشنا شدم و ایشونو دو هفته یه بار میبینم مشکلی نداریم رابطمون خوبه اونا سر همین بهم شک دارن و مثه یه اسیرزندانیم کردن تو خونه! من ادم احمقی نیستم شاگرد دوم مدرسمونم و 17 سالمه ولی اونا هیچوقت چیزای خوبه منو ندیدن همیشه سرکوب شدم...نمیخوام رابطمو با اون اقا تموم کنم چون حس خوبی داریم....حالا میخواستم ببینم شما چه راهنمایی میتونید بهم بکنید؟