سلام
من حدود یکسال از عروسیم میگذره و زنم به شدت به بچه دار شدن علاقمنده. ولی نه خانواده من و نه خانواده اون در تهران نیستن و من از این موضوع میترسم. به این دلایلیکه میگم:
1- اینکه پدربزرگ زنم مریض هستن و مادر زنم در شهرستان به شدت مشغول مراقبت از ایشونه و در یکسال گذشته فقط یه بار به دیدن ما اومده و بقیش همش ما رفتیم. حالا همسرم هم میگه اگه من بچه دار بشم مادرم کمک میکنه ولی من نمیدونم با چه منطقی؟ ایشون از بس سرش شلوغه اصلا نمیرسه بیاد تهران. اینم بگم که پدر و مادر زنم گفتن که ما میایام یه خونه تهران میگیریم و پیش شما میمونیم گاهی(چون خواهر همسر من هم تهران ازدواج کرده). ولی من نمیدونم مساله پدربزرگشون رو چطور می خان حل کنن؟
2- خونه ما در محله شلوغ و پر سر و صدای هست و اسانسور هم نداره من میگم اول یکم خونه رو بهتر کنیم مثلا یکسال بعد اقدام کنیم اما همسرم ه 31 سالشه میگه نه الان داره دیر میشه و من خودمم 32 سالمه... کی میخایم بچه بزرگ کنیم؟ دیگه سنم بره بالا حوصله بچه رو ندارم و ....
نظرت چیه؟
