نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: فرق بين فرزندان

1373
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    فرق بين فرزندان

    ما سه تا خواهريم خواهر بزرگم ٢٨ سالشه خواهر وسطم ٢٥ و من هم ٢٤ ك دختر اخري خانواده هستم من از رفتاراي مامانم خسته شدم من يسال و نيمه نامزدم و خواهرم تازه شش و هفت ماهه
    مامانم بين دختراش البته بگم بين من و نامزدم فرق ميندازه يعني ب خواهر بزرگم و نامزش خيلي توجه ميكنه اما من .....
    نامزد خواهرم هيچي واسه ن مامانم و ن خواهرم خرجي نميكنه هيچي نميگره اما مامانم تا ميخواد نامزد خواهرم بياد واسش تداركات شام يا ناهار ميبينه پيششون ميشينه گپ و خنده ميزنه اما من ك نامزدم يبار نشده وقتي مياد ديدنم دست هالي بياد هروقت مياد همه چيز ميمره هم واسه من هم واسه مامان ب اينا توجهي نميكنه اصلا انگار مارو نميبينه همچين صورتشو ترش ميكنه اگه هم نياره ك ميگه خسيس اما نامزد خواهرم هيچي نياره هم عزيزه
    چند وقت پيش ميخواست واسم لباس بياره برا مامانمم گرفت چند نمونه گرفت گفت انتخاب كنه تا اورد و ديدن ب خواهر بزرگم ميگه اين يكي خيلي ب تو مياد بپوش هر موقه نانزدت اومد تنت كن خيلي خوشگله من مات و مبهوت موندم اخه اون خودش نامزد داره بعني چي ن پولي ن تشكري هيچ هيچ منم گفتم اشكال نداره نامزدم مياد ديدن من بايد شام از بيرون بگيره اونم واسه كل خانواده اما نامزد خواهرم ك مياد بلند ميشه خودش شام درست ميكنه بازم اينا هم هيچي همش سكوت ميكنم و صبوري
    مثلا امشب نامزدم واسم هديه اورده بهش ميگم مامان اينارو ديدي گفت ن بيرون اوردم يكي يكي نگاه كنه بلند شد خودشو سرگرم پاك كردن زشپزخونه كرد بخش گفتم ببيم حتي نگامم نكرد همينطور سرش اونطرف گفت خوبه بازم هيچي نگفتم گفتم مامان ببين ادكلن هم هست بوش كم گفت نميخواد بوش تا اينجا مياد دلم شكس منم مثه دختراي ديگه ميخواستم خوشحاليمو با خانواده و مامان قسمت كنم اما مامانم هيچ توجهي ب من چيزاي من و نامزدم نميكنه انگار ما خيلي از نظرش سطح پايينيم يا .....
    واقعا نميدونم چي بگم شما بگين چ رفتاري كنم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    ما که نمیدونیم چرا مامانتون این رفتارو داره. تنها کسی که میدونه خود مامانته. پس بهتره مستقیما از خودش بپرسی عزیزم.
    خیلی راحت مثل الان که اینجا مطرح کردی بگو مامان من تصور میکنم شما از من و نامزدم دلخورین. میخوام بدونم اگه مشکلی هست که شمارو ناراحت کرده، برطرفش کنم. اخه حس میکنم کارای نامزد من به چشم شما نمیاد و...

    لازم هم نیست بگی چرا نامزد خواهرم فلان کارو کرد کلی تحویلش گرفتی ولی نامزد من که اون کارو کرد شما ناراحت شدی. اصلا اسمی از خواهرت نیار که حساس نشن.
    فقط درباره خودت و نامزدت حرف بزن. ببین مامانت چرا اینجوری رفتار میکنه. شاید از چیزی دلخوره یا مخالف ازدواجتونه. به هرحال هیچکس جز خود مامانت نمیتونه بهت کمک کنه.

  3. 2 کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    نمیدونم چرا مامانت اینجوری میکنه !!

    اصلا واقعا از عمد اینکارو میکنه یا بدون قصد و غرضه .

    با مامانت صحبت کردی که چرا با شما و نامزدت این رفتارارو میکنه ؟

    اگه صحبت کردیو فایده نداشته با نامزدت صحبت کن بهش بگو مرسی عزیزم که تو فکر مامانم یا خواهرامم هستی ولی بهتره ازین به بعد بیشتر تو فکر آیندمون و پس اندازمون باشیم ...

    بهش بگو اگه امکانش هست کمتر خرج کنیم یا حداقل اگه دوست داشتی لباسی بگیری فقط واسه خودم بگیر ، یا اگه قراره شام بگیری ، باهمدیگه میریم بیرون شام میخوریم یا میریم پارک شاممون رو اونجا میخوریم .

    شبایی هم که خواستید تو خونه باشید یا پاشو یه چیز ساده و حاضری آماده کن یا نون پنیر سبزیو از اینجور چیزا بخورید .

    حق داری دلت بشکنه ولی چاره ای نیست بهش فکر نکن ....

    اخلاقتو باهاشون تغییر نده ولی واسشون خرج نکنید

    واسه چیزی هم که نمیتونی تغییرش بدی غصه نخور ، چون با غصه خوردن درست نمیشه .

  5. 4 کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    واقعا نمیشه تغییر داد فایده هم نداره ک باهاش صحبت کنم ک چرا اینکارو با من میکنی ن میگه و ن بهتر میشه کلا فرق رو میندازه بابای خدا بیامورزم ک بود هم این فرقو حس میکرد و همش ب من میگفت اشکالی نداره تو کار خودتو بکن و برو ولی واقعا بعضی موقعه ها سخته خیلی سخته تحمل سخته . انقد ک اونا اذیتش میکنن از دل و جون سمت اوناست ن ما انقد ک نامزدم من ب کار مامانم میخوره هیچیش ب چشم نمیاد دیگه واقعا نمیدونم چی بگم . اگه ک براساس خطاهای گذشته داره این رفتار رو با من میکنه درسته مامان من کینه ای ولی هر فرزندی اشتباه میکنه مهم زندگی الانشه ک خوشبخته پ خواهر بزرگم و نامزدش هم همش اذیتش میکنن مال اونا هیچی فقط من
    حتی عروسی منو هم نمیگیره سه ساله تو نامزدیم الان دوماه بابام فوت کرده ب نامزدم گفتم صبر کن سال بابام بشه بعد عروسی بگیریم اما مامانم همش تو جمع و ای چیزا میاد حرف عقد و عذوسی خواهر بزرگمه ب همه میگه سال بابا هم ک تموم شد مال اونو میگیره بازم مال ما میوفته ب سال بعد هیچکاری هم برام نمیکنه مثه یه مادر هیچوقت ازش محبت ندیدم میدونم سر این عروسی با خانواده نامزدم دعواها داریم بخدا اگه ب این منوال پیش بره من خسته شدم

  7. کاربران زیر از نجلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجلا نمایش پست ها
    واقعا نمیشه تغییر داد فایده هم نداره ک باهاش صحبت کنم ک چرا اینکارو با من میکنی ن میگه و ن بهتر میشه کلا فرق رو میندازه بابای خدا بیامورزم ک بود هم این فرقو حس میکرد و همش ب من میگفت اشکالی نداره تو کار خودتو بکن و برو ولی واقعا بعضی موقعه ها سخته خیلی سخته تحمل سخته . انقد ک اونا اذیتش میکنن از دل و جون سمت اوناست ن ما انقد ک نامزدم من ب کار مامانم میخوره هیچیش ب چشم نمیاد دیگه واقعا نمیدونم چی بگم . اگه ک براساس خطاهای گذشته داره این رفتار رو با من میکنه درسته مامان من کینه ای ولی هر فرزندی اشتباه میکنه مهم زندگی الانشه ک خوشبخته پ خواهر بزرگم و نامزدش هم همش اذیتش میکنن مال اونا هیچی فقط من
    حتی عروسی منو هم نمیگیره سه ساله تو نامزدیم الان دوماه بابام فوت کرده ب نامزدم گفتم صبر کن سال بابام بشه بعد عروسی بگیریم اما مامانم همش تو جمع و ای چیزا میاد حرف عقد و عذوسی خواهر بزرگمه ب همه میگه سال بابا هم ک تموم شد مال اونو میگیره بازم مال ما میوفته ب سال بعد هیچکاری هم برام نمیکنه مثه یه مادر هیچوقت ازش محبت ندیدم میدونم سر این عروسی با خانواده نامزدم دعواها داریم بخدا اگه ب این منوال پیش بره من خسته شدم
    درمورد اخلاق مامانت و بی توجهیاش به شما و نامزدت چاره ای نیست با اینکه خسته شدی ولی باید ببینی و نادیده بگیری .

    درمورد عروسی هم خب سخته بخواد دوتا جهیزیه آماده کنه . ولی با مامانت صحبت کن بهش بگو یه مقدار وسیله هم برای شما بگیره که شما هم زودتر برید سر خونه زندگیتون .

    شما حقوقتو داری میدی به نامزدت که خونتون تکمیل شه وگرنه میگفتم خودت تمام وسیله هاتو بگیر و به خانوادت نگاه نکن که زودتر عروسی بگیرید ولی اینم نمیشه .

    میتونی وام بگیری که وسیله هاتو بگیری ؟؟؟؟

    شوهرتم یکم خودشو جمو جور کنه یا خانوادش کمکش کنن که زودتر عروسی رو راه بندازید ؟؟؟؟

  9. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    شما گفتين بهش بگو ك چرا اينكارو ميكي ؟
    امروز داشتم از محل كارم با ابجيم ميرفتيم خونه ك تو راه قضيه رو بهش گفتم ك چرا مامان با من اينطوره بعدش بهم با يه حالت عصباني گفت تو رفتاراي خودتو ببين چيكار كردي من تعجب كردم گفتم چيكار كردم گفت ديسب نامزدم اومده تو اصلا درست احوالپرسي نكردي و رفتي شام نامزدتر با يه صورت اخم الود جمع و حور كردي و رفتي پيش نامزدت من اصلا تعجب كردم ك اين ديگه از كجا در اومد گفتم يعني چي تو پيش نامزدت بودي منم پيش نامزدم بودم كدوم صورت اخمو چي ميگي بخدا من اصلا اخمو نبودم فقط يه سلامي كردمو رفتم شام رو كشيدم و بردم واسه نامزدم حالا مامان سر اين موضوع صورتشو از من برگردونده همينجور داشتيم باهم بحث ميكرديم تا تو خونه رسيديم و بحثمون ادامه داشت تا وارد خونه شديم مامان ك اصلا نگام نكرد وقتي رفتم تو اتاق لباس عوض كنم شنيدم مامان ب خواهرم ميگه چيه بعد بخواهرم گفت ك قضيه ديشب رو بهش گفتم من ك شنيدم اومدم پيش مامان گفتم من كجا اخم كرده بودم اونم حسابي بهم گفت تو اخم ميكني نامزد خواهرت مياد درست سلام و عليك نكرديو تو حسوديت ميشه بهش اين ميگفت و من ميگفتم با داد و بيداد مفت حرف زدن با تو فايده ندااره تو دلت با خواهرت صاف نيست ديشب نزديك بود ليوانه ك شكست بخوره تو چشمم از بس چشت دنبال زندگيه ايناست حسودي كردي خوب شد چشمت ب جونم نزد ب ليوان زد و همينجور منم همينجور ميگفتم من اصلا اينجوري نيستم از خدامه خوشبخت بشن من ديشب سرگرمه نامزد خودم بودم بعد گفت برو حوصله كل كل كردن با تو رو ندارم بهش گفتم من كار اشتباهي ناخراسته يا خواسته انجام دادن تو مادري بيا بگو اصلاح كنم خودمو نه اينكه از ديشب تا حالا باهام اينجوري هستي تو مادرانه رفتار كن اينجوري بين خواهرا هم بحث و ناراحتي پيش مياد خواهرم فك ميكنه من نسبت ب زندگي و تامزدش حسودم بعد ميگه الان ك گفتم من بهش گفتم بعد از دوروز ك باهام سردي بعدش من خودمو تو اتاق كردم و ديگه بيرون نيومدن نميدونم چ رفتاري كنم اونجا وقعا داد و بيداد كردم خيلي بهم گف از حسود تا ...... من چيكار كنم الان ديگه

  11. کاربران زیر از نجل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    خب نجلا جان در اینکه رفتار خانوادت درست نیست شکی نیست .

    شاید هم بطور ناخواسته شما یجورایی از چیزی ناراحت بودی و ابروهات رفته بوده تو هم اینا فکر کردن از دست اونا ناراحتی یا قصد بی احترامی بهشون رو داری .

    برای اینکه دیگه سوءتفاهمی پیش نیاد شما بیشتر حواستو بده به رفتارات اینکه ناخواسته اگه هم از دست نامزدت ناراحت بودی جلو اونا اخمو نباش که اونا به خودشون بگیرن .

    مدام طوری رفتار کن و بهشون گوشزد کن که حسود نیستی نسبت به خواهرت و نامزدش .

    به خواهرت بگو من آرزوم خوشبختیه شماست دلیلی نداره خوشیه خواهرمو نخوام .

    جلو مامانت هم همینارو بگو .

    در کل نزار سوءتفاهم اینچنینی بوجود بیاد که اینجوری شمارو مؤاخذه کنن و متهم بشی .

    توی این دوران کل کلای اینمدلی پیش میاد بخصوص که دوتا دختر نامزد کرده هم تو خونه باشه ، هرچه زودتر تلاشتونو بکنید که برید سر خونه و زندگیه خودتون .

    باز هم میگم حق داری ناراحت بشی از رفتاراشون ولی عزیزم یکم صبرو تحملتو بالا ببر ، اوقات خودتو تلخ نکن ، نادیده بگیر رفتارای نسنجیدشونو تا این دوران هم تموم بشه .

  13. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,487 بار در 1,290 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    این که گفتی دختر آخری خب بالطبع معمولا مادرا به دخترای بزرگتر بیشتر توجه میکنن اینم برا همه پیش میاد شما باید صبور باشی بالاخره یه روز مادرتون خودش به اشتباهش پی میبره ولی تو هم چنان به محبت کردن به مادرت ادامه بده و از همه مهمتر به نظرم هیچ وقت با خواهرت بحث نکن چون شاید به چشم یه رقیب بهت نگاه میکنه و یکم حسودی میکنه و میخات مرکز توجه باشه . دومین موردی که بهت تاکید میکنم اینه که هیچ وقت مسائل مربوط به اختلافایی که در خونه بین تو و مادرت و خواهرت پیش میاد به نامزادت نگو . هیچ وقت خانوادتو جلو نامزادت کوچیک نکن و ازشون بدگویی نکن . چون یه سری حرمت ها بین نامزادت و خانوادت شکسته میشه و زمینه درگیری آینده رو پیش میاره حتی الامکان سعی کن نامزادت موقع هایی بیاد خونتون که نامزاد خواهرت نباشه اینجوری مادرت مجبوره به نامزادت احترام بزاره در ضمن همیشه جلوی نامزادت با مادرو خواهرت با احترام صحبت کن.

  15. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    من اصلا مادر ندارم بخدا اين چطور زنيه ؟ رفتم پيشش معذرت بخوام ك داد و بيداد كردم ميگه ولم كن حوصلتو ندارم ب من چ زندگيه تو خودتو پا ب پاي خواهر بزرگت مياري گفتم من از خدامه خوشبخت بشه ببخشيد ك من يطوري برخورد كردم ك .... ميگه ن كاري ب برخورد نداره اصلا تو رفتارت كامل مشخصه همينه و هست قبول كن ك حسوديت ميشه گفتم باشه خودمو اصلاح ميكنم ولي خواهر هم رفتارش با نامزد من خوب نيست هر وقت مياد خودشو قايم ميكنه ميگه ب من ربطي نداره ولي اون اصلا چيزي تو دلش نيس حتما فكرش مشغول بوده و كار داشته ميگ چرا وقتي من چيزي نشونت ميدم يطوري مثل حقيرا نگاه ميكني ميگه من كاري ب تو ندارم نامزدي كردي ب نامزديت ادامه بده ب من چ اين چيزايي ك ميگي ميگم مادري دارم ازت مشورت ميخوام چطور پيش اونا هستي ميگه اونا بزرگترن واينكه نامزديشون با تو فرق ميكنه من از قبل نامزدي با خواهرت بودم تا با پسره ك رابطه داشته و اينا همش در جريان بودم اما تو خودت انتخاب كردي يهو ديديم مامان نامزد ز زد خواستگاري كرد اصلا من در جريان شما نبودم حالا هم ب راه خودت ادامه بده من خيلي خرم ك دلم از نامانم ميمونه و ناراحت ميشم زندگي خودمو بكنم ميخواد توجه كنه ميخواد نكنه راهموًادامه بدم واقعا كمبود محبت داشتم از طرف مامانم فك كردن دلش برام بسوزخ بگه تو هم دخترمي شما همتون باهم فرق نميكني من كه بايد ميدونستم مامانم ب من ابراز علاقه نميكنه فقط واسه اوناست ن من دلمو الكي خوش ميكنم و همش باهاش بحث ميكنم ديوننه ميترسم با اين اوضاع عروسيموًنگيره خدا بخير كنه مامانم ادم كينه اي يه

  17. کاربران زیر از نجل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    سلام
    دوست عزیز متاسفانه این مدل رفتارها و اتفاقات در بیشتر خانواده ها رخ میده...صبور باش... یه سوال از شما دارم خانومی آیا نامزد شما از برخی لحاظ (اجتماعی، خانوادگی، شغلی، ظاهری و ...) از نامزد خواهرتون برتر هستند؟ ملاکی که خیلی برای خانوادتون مهم بوده باشه و نامزد شما توی اون ملاک از نامزد خواهرتون برتر باشن؟
    امضای ایشان


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : فرق بين فرزندان

    ببینید شما باید این حقیقت رو قبول کنید که باید مستقل رفتار کنید
    برخلاف چیزی که فکر میکنند اغلب آخرین دخترهای خانواده با بی توجهی اعضای خانواده رو به رو میشن
    ولی شما الان تو سنی هستید که بتونید با شرایط موجودتون کنار بیاید
    پس سعی کنید تفاوت هایی رو که بین شما و خواهراتون قایل میشن قبول کنید و باهاش کنار بیاید
    بعضی از مادر و پدرها فرزند نور دیده ای دارند یعنی یکی از بچه هاشون رو بیشتر دوست دارند و ممکنه افراط کنند اما
    شما با توکل به خدا پیش برید و نگران نباشید
    مادرتون رو دوست داشته باشید..

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد