زندهياد دكتر محمدنقي براهني، نخستين فرزند خانوادهاي از طبقة متوسط به سال ۱۳۱۱ در تبريز چشم به جهان گشود. دورههاي دبستان و دبيرستان را در زادگاه خود به پايان رساند، بعد وارد دانشگاه تبريز شد و در سال ۱۳۳۴ با درجة عالي مدرك ليسانس خود را در آموزش زبان دريافت نمود. همزمان با تحصيل در دورة ليسانس، در شهرستان مرند، بهعنوان آموزگار مشغول به كار شد. پس از دريافت مدرك ليسانس به مدت دو سال در دبيرستانهاي اروميه به تدريس پرداخت. بهخاطر نبوغ و شايستگي قابلتوجهي كه در طول تحصيل از خود نشان داده بود، در سال ۱۳۳۵ با دريافت بورسية تحصيلي به كشور انگلستان اعزام شد و در سال ۱۳۳۶ توانست از دانشگاه لندن ديپلم آكادميك روانشناسي پرورشي را دريافت نمايد. به محض دريافت اين مدرك، به ادامة تحصيل پرداخت و در سال ۱۳۳۸ موفق به دريافت فوقليسانس روانشناسي پرورشي از دانشگاه لندن شد.ساختن مجموعة آزموني تحت عنوان "مجموعة آزمون تشخيص استعداد" است؛ گزارش سالها رنج و مرارت او در زمينة اين كار خارقالعاده در اختيار مسئولان آموزشوپرورش قرار دارد و اميد ميرود هرچه زودتر انتشار يافته و زمينة كاربرد آن فراهم گردد.
در اواسط سال ۱۳۴۰ به تبريز عزيمت كرد و تا سال ۱۳۴۳ بهعنوان عضو هيئت علمي گروه روانشناسي دانشگاه تبريز به تدريس و پژوهش پرداخت. سپس براي ادامة تحصيل به امريكا اعزام و در سال ۱۳۴۵ از دانشگاه كلمبيا درجة فوقليسانس روانشناسي دريافت كرد. به دنبال اين موفقيت، تحصيل دورة دكتري را شروع كرده و همزمان با آن بهعنوان متخصص آزمونسازي در مؤسسة هارگوتپرس واقع در نيويورك امريكا شروع به كار كرد و تا سال ۱۳۴۶ به اين كار ادامه داد.
دكتر محمدنقي براهني در سال ۱۳۴۷ درجة دكتري روانشناسي را از دانشگاه ياد شده دريافت كرد. در ادامة كار به ايران بازگشت و در گروه روانشناسي دانشكدة علومتربيتي دانشگاه تهران، ابتدا با سمت استادياري و سپس دانشياري به تدريس و پژوهش پرداخت و در سال ۱۳۶۲ با همان درجة دانشياري از دانشگاه تهران زودهنگام بازنشسته شد.
در دوران حضور در دانشگاه تهران، با توجه به فقدان كتابهاي درسي شايسته در زمينههاي اصلي روانشناسي علمي روز به ترجمة متون زيربنايي دانشگاههاي پيشتاز و پراعتبار جهان همّت گماشت. كتابهاي مباني نظري آزمونهاي رواني، انگيزش و هيجان، روانآزمايي، روانشناسي يادگيري محصول اين رويكرد استاد است.
پابهپاي اين تلاشها، نخستين گامها را در راه فعاليتهاي آزمايشي و تجربي، يا به بيان دقيقتر، عملي شدن مفهوم پژوهش و تحقيق در اين شاخه از دانش بشري، برداشت. نخستين اقدام براي تهية هنجاريابي آزمونها، بهويژه آزمونهاي شناختي در اين مسير قرار داشت. ضرورت وجود اين قبيل آزمونها در وزارت علوم و نيز آموزشوپرورش و همچنين براي بسياري از برنامهريزيهاي آموزشي كلان كشوري از ديرزمان احساس ميشد. استاد در كنار اين تلاشهاي چندجانبة طرح بزرگ "بررسي رابطة نمرات دانشگاهي با نمرات آزمون ورودي دانشگاهها و نمرات دبيرستاني" را به اجرا درآورد و نتايج آن را در كنفرانسهاي داخلي و خارجي منتشر ساخت. در عين حال كه دقّت علمي تا سرحدّ وسواس، مهمترين خطّمشي استاد بود، با اين همه رفتار بسيار دوستانه و فروتنانة او، خصوصاً با دانشجويان، همواره به چشم ميآمد و گاه مايع شگفتي بود.
در طول تعطيلي دانشگاهها و بخصوص بعد از بازنشستگي، تهية چند كتاب بنيادي ديگر از جمله كتاب نظريههاي يادگيري و همچنين تهية هنجار ايراني براي رايجترين آزمون شناختي دنيا (وكسلر) در دستور كار استاد قرار گرفت و در همين دوران بود كه با دعوت انساني بسيار شريف در انستيتو روانپزشكي تهران به تدريس روي آورد و به آموزش دانشجويان و راهنمايي پاياننامههاي دورههاي كارشناسيارشد، دكتري و دورههاي تخصصي همّت گماشت.
گردهم آمدن صاحبنظران و مدرسين دانشگاهها براي تأليف كتاب كليدي واژهنامة روانشناسي و زمينههاي وابسته و ترجمة كتاب زمينة روانشناسي از زمرة تدابير علمي ـ فرهنگي بزرگي است كه در دوران تعطيلي دانشگاهها شروع گرديد. كتاب بزرگ دائرةالمعارف روانشناسي را نيز در دست تهيه داشت كه متأسفانه مهلت به ثمر رساندن آن را نيافت.
علاوهبر همة اين فعاليتهاي چشمگير، كار بزرگ ديگري نيز در كارنامة خدمات ملّي دكتر براهني قرار دارد و آن ساختن مجموعة آزموني تحت عنوان "مجموعة آزمون تشخيص استعداد" است؛ گزارش سالها رنج و مرارت او در زمينة اين كار خارقالعاده در اختيار مسئولان آموزشوپرورش قرار دارد و اميد ميرود هرچه زودتر انتشار يافته و زمينة كاربرد آن فراهم گردد.
ايشان فارغ از سود و زيان مادّي و تنها با رويكرد دانشمندي عاشق و بيخبر از خود و بياعتنا به خور و خواب مشغول خدمت بود. تلاشهاي پيگير اين دانشمند فرزانه در استقرار موازين پژوهشهاي علمي در اين زمينه در چشمانداز بنيانگذاري انجمن روانشناسي ايران نيز قابل وصف است.
ثمرة ازدواج دكتر محمدنقي براهني با خانمي آموزگار، دو فرزند ميباشد كه يكي از آنان متخصص زنانوزايمان و ديگري در حال گذراندن تخصص در رشتة طبّ اطفال است كه همواره گرميبخش زندگاني سراسر كوشش و تلاش او بودهاند ـ هم او كه هرگز گرد منصب و مقام نگشت و هم او كه از سر فروتني، گمنام ماندن را برگزيده بود، چنانكه در پاسخ درخواستهاي مكرر دوستان و همكاران براي برگزاري مجلس بزرگداشتي براي او به يكي از دوستان شريفش گفته بود "شما ميخواهيد براي مورچه عروسي راه بياندازيد."
برخي از دانشپژوهان و كساني كه از نزديك با اينگونه ازخودگذشتگي خاموش دكتر براهني آشنا بودهاند، در نظر دارند به رسم پاسداشت اهل علم و جويندگان حقيقت و ترويج دانش امروزي، از تلاشها و زحمات علمي و مرتبت والاي انساني او براي پيشرفت دانش در كشور چراغي فرا راه جوانان برافروزند.
فرصت كوتاه و تنگ حاضر را به جز اشارت گذرايي كه رفت، مجال بيشتر نيست. شادروان دكتر محمدنقي براهني در آخرين سهشنبه مردادماه ۱۳۸۱، در پايان يك سال طولاني پر از روزهاي دشوار بيماريهاي پياپي (اگرچه در حلقة محبتهاي خانوادة مهربان و دوستان شفيق) در آرامش ابدي قرار گرفتند و در قطعة هنرمندان، گلزار وادي رحمت شهر تبريز به خاك سپرده شدند. روانش شاد و يادش گرامي باد.