نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: ازار دادن مادرم ب من

4256
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    ازار دادن مادرم ب من

    مامانم همش بهم نيگه حسود تو حسودي خواهرتو ميكني بخدا سر اين موضوع چند روز پيش بحث بزرگ مرديم من قسم ك بخدا من چيكار اينا دارم گفت ن وقتي نامزد خواهرت مياد تو صورتتو يجوري ميكني و ميري ميخوابي همش حسىدي ميكني بخدا اصلا نميدونم چي بگم با همين حرفا خواهرمو پر كرد اونم از من ناراحت و همين حرفا رو بهم زد من گفتم باشه من غلط كردم ببخشيد اگه رفتارم يطوري بوده ك شما فك كردين اينحوري كلي حرف و حديث بارم كردن حالا از شنبه قبل نامزدم هي بهم ميگفتم ترتيب شام بيرون رو بده باهم يه شب بريم بيرون گفت از مامان اجازه بگير منم بهش گفتم باشه هي هر شب ميگفت گرفتي چيشد فردا شب بريم منم موقعيت خوب نميديدم بهش گفتم صب كن بزار جمعه شب بريم ك فرداش هم ك شنبه است تعطيله از قضا ديشب پنج شنبه خواهرمو نامزدش ب مامان گفتن و رفتن بيرون حالا منم امروز صبح بهش گفتم من با نامزدم برم بيروم دلمون ميخواد شام باهم باشيم بعد بهم گفت برو يحوري ك اصلا رفتن و نرفتنت ب من چ ولي من بخاطر ادب ازش اجازه گرفتم حالا امشب از بيرون منو نامزدم اومديم و نامزدم رفت اومدم خونه خواهرم ميگه برو ظرفا رو بشور ميگم شما شام خوردين يعني چي الكي بهم گير داد بعدش گفت اره تو هيچكار نكن فقط حسودي منو كن من گفتم چي ميگي گفت مگه تو كم رفتي بيرون با نامزدت ك گفتي من ميخوام شب برم بيرون دلم ميخواد من گفتم من گفتم فقط مامان ميزاري بريم بيرون امشب من و نامزدم هوس كرديم همين چرا اين حرفا رو بهم زد بيرون رفتن اينا و مال من چ ربطي بهم داره چرا همش ميخوان خوشي منو خراب كنن من ك همش فك ميكنم اينا حسودي منو ميكنن اخه قبلش وقتي اومدم لباسي ك از بازار همراه نامزدم خريدع بودم نشون دادم گفتن قشنگه حتي پوشيدم نشون دادم گفتن حالا ك خريدي صديار ميگي قشنگه قشنگه چرا ميپرسي خوبه ديگه دلم شكست مامان اينجوري گفت حرفاي حسود اجازه گرفتن هم مامانم ب خواهرم گفته اخه اون موقعه كه من اجازه گرفتم خواهرم نبود اينارو بهش گفته و پُرش كرده ك حسودم بخدا نميدونم چي بگم خيلي الان ناراحتم

  2. کاربران زیر از نجل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    لطفا راهنمايي كنيد جز اينجا و نوشتن كسي رو ندارم

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28529
    نوشته ها
    239
    تشکـر
    456
    تشکر شده 307 بار در 227 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجل نمایش پست ها
    لطفا راهنمايي كنيد جز اينجا و نوشتن كسي رو ندارم
    صب کن تا امشب همشون میان اخه همشونو دعوت کردم

    الآن خوابن

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28529
    نوشته ها
    239
    تشکـر
    456
    تشکر شده 307 بار در 227 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    امروز بعد از ظهر یه سری بزنی اینجا شلوغه

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجل نمایش پست ها
    مامانم همش بهم نيگه حسود تو حسودي خواهرتو ميكني بخدا سر اين موضوع چند روز پيش بحث بزرگ مرديم من قسم ك بخدا من چيكار اينا دارم گفت ن وقتي نامزد خواهرت مياد تو صورتتو يجوري ميكني و ميري ميخوابي همش حسىدي ميكني بخدا اصلا نميدونم چي بگم با همين حرفا خواهرمو پر كرد اونم از من ناراحت و همين حرفا رو بهم زد من گفتم باشه من غلط كردم ببخشيد اگه رفتارم يطوري بوده ك شما فك كردين اينحوري كلي حرف و حديث بارم كردن حالا از شنبه قبل نامزدم هي بهم ميگفتم ترتيب شام بيرون رو بده باهم يه شب بريم بيرون گفت از مامان اجازه بگير منم بهش گفتم باشه هي هر شب ميگفت گرفتي چيشد فردا شب بريم منم موقعيت خوب نميديدم بهش گفتم صب كن بزار جمعه شب بريم ك فرداش هم ك شنبه است تعطيله از قضا ديشب پنج شنبه خواهرمو نامزدش ب مامان گفتن و رفتن بيرون حالا منم امروز صبح بهش گفتم من با نامزدم برم بيروم دلمون ميخواد شام باهم باشيم بعد بهم گفت برو يحوري ك اصلا رفتن و نرفتنت ب من چ ولي من بخاطر ادب ازش اجازه گرفتم حالا امشب از بيرون منو نامزدم اومديم و نامزدم رفت اومدم خونه خواهرم ميگه برو ظرفا رو بشور ميگم شما شام خوردين يعني چي الكي بهم گير داد بعدش گفت اره تو هيچكار نكن فقط حسودي منو كن من گفتم چي ميگي گفت مگه تو كم رفتي بيرون با نامزدت ك گفتي من ميخوام شب برم بيرون دلم ميخواد من گفتم من گفتم فقط مامان ميزاري بريم بيرون امشب من و نامزدم هوس كرديم همين چرا اين حرفا رو بهم زد بيرون رفتن اينا و مال من چ ربطي بهم داره چرا همش ميخوان خوشي منو خراب كنن من ك همش فك ميكنم اينا حسودي منو ميكنن اخه قبلش وقتي اومدم لباسي ك از بازار همراه نامزدم خريدع بودم نشون دادم گفتن قشنگه حتي پوشيدم نشون دادم گفتن حالا ك خريدي صديار ميگي قشنگه قشنگه چرا ميپرسي خوبه ديگه دلم شكست مامان اينجوري گفت حرفاي حسود اجازه گرفتن هم مامانم ب خواهرم گفته اخه اون موقعه كه من اجازه گرفتم خواهرم نبود اينارو بهش گفته و پُرش كرده ك حسودم بخدا نميدونم چي بگم خيلي الان ناراحتم
    اهدناصراط المستقیم
    شما مسیر خودتون رو تو زندگی برین ، مهم نیست بقیه چی میگن ، حتی اگه میخوان عزیز ترین کستون باشن .
    زاویه دید بقیه رو شما نمیتونین عوض کنید مگر اینکه خودشون بخوان ، شما هم زندگی کنید و از زندگیتون لذت ببرین و راه درست رو برین ...
    شما نه با حرف کسی حسود میشین نه چیز دیگه ای ، مگر اینکه توجه کنید و باور کنید .
    محبت هم نمیشه مطالبه کرد ، اگه بکنید هم ارزش خودتون کم میشه ، و اون محبت ارزشی هم نداره ،
    اما بجاش شما میتونید محبت کنید و بهشون احترام بگزارین و باهاشون شایسته برخود کنید به نحوی بیشتر از اونی که دوست دارین با شما برخود بشه .





    على عليه السلام فرمود:
    من از پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود:
    مردم را در جايگاه خود قرار دهيد و به شخصيتشان احترام بگذاريد. آنگاه فرمود:
    من براستى تعجب مى كنم از بعضى مردم ، آنان بردگان را با پول مى خرند ولى آزادگان را با نيكى هاى خود نمى خرند.
    نيكى ها انسان را برده و بنده مى كند.

    منبع :بحار : ج 41، ص 34 و ج 74، ص 407



  7. 2 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    با اين وجود چ دلي باشه ك بخوام ديگه محبت كنم وقتي محبت ك نمي بينم هيچ يه مشت حرف و حديث هم خواهر و مادرم بهم ميزنن نميتونم سكوت كنم تا حرف هم ميزنم ميگه تو زبونت درازه

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    سلام
    بی خیال توضیحات روانشناسی و دلیل آزار و اذیت های ایشون میشم
    شما
    2 تا راه داریم برای حل این مشکل

    1 تغییر دادن مادرت (رفتار و افکارش که از گذشته اش قدرت میگیره ) که غیرممکنه تقریبا (البته مگر اینکه خودش بخواد که نمیخواد )
    2 تغییر دادن خودتون (رفتار و افکار شما رو عوض کنیم ) که نه تنها ممکنه بلکه لازم و واجبه
    بالاخره زندگی با همین اتفاقات عجیب و غریبش آدم رو میسازه
    باید روحیه شما قوی تر بشه دیدنتون نسبت به این رفتار ها تغییرکنه
    همه چیز رو پای نفهمی یا بد فهمی آدم های دوروبرتون بزارید
    تقصیر شما نیست
    ولی میتونید شرایط رو تا حدود زیادی کنترل کنید
    به جای احساساتی شدن تا میتونید منطقی باشید

    اگر روحیه و شخصیت شما قوی تر بشه مشکل مرتفع میشه دیر یا زود


    درضمن پیشنهاد میکنم خواهرتون رو ملاحظه اش رو بکنید و حسابش رو جدای مادر قراربدید
    چون خواهر شما به وابطه مادر شما تحریک شده و خودش خبری از تاثیر اعمالش نداره
    از طرفی جوون تر از مادر شماست و عاقلتر هم هست

    پس توی یک موقعیت تنها که باهاش بودید باهاش صحبت کنید این درد و دل های اینجا رو بهشون منتقل کنید
    ازش به عنوان ی خواهر کمک بخواید (البته بعد از اینکه دلشو یکم نرم کردید )
    اگرم لازم بود نقشه بکشید برای دلخوشی مادر پیش شما فیلم بازی کنن (یعنی الکی بهتون غر بزنن تا شما هم به دل نگیرید و مادر هم این روحیه آزار و اذیتش ارضا بشه )
    من میدونم نسخه ام عجیبه
    اما با تجربه ای که دارم تغیر دادن مادر شما رو غیرممکن میدونم (اونم بخصوص وقتی که روانشناس باهاش صحبت نکرده
    درنتیجه نمیشه کاری درباره ایشون کرد
    پس خواهرتون رو سمت خودتون برگردونید و وانمود کنید که سمت مادرتونه
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    خواهرم دقيقا اخلاقش مثل مادرمه از بس با مادرم انس گرفته همه چيزش مثه اون شده اصلا نميشه باهاش دردودل كرد يا روش حساب كرد يه بار قبلا دردودل كردم عين همين حرف منو رفت ب مامانم زد و مامانم اومد منو دعوا كرد چند بار ديگه هم همينطور منو تابلو كرده اصلا ب فكر خودشه فقط فقط خودش حتي واست كاري هم انجام نميده منت هم ميزاره ،دقيقا مثل مادرمه زحمت حرف زدن باهاش رو نميدم كسي ك از قبل ميدونه مامان چجور شخصيتي داره و هزار بار هم شده ب خودش هم زور گفته و ناراحتش كرده الان با حرفاي مامان بُر ميشه و مياد ب من ميگه تو حسودي زندگي منو ميكني يعني تو مامان رو نميشناسي واقعا نميدونم چي بگم خواهرم نميشه روش حساب كرد ... فقط تنها خودممو صبوري كردن بخدا اين قضيه ديشبو نتونستم ب نامزدم بگم دلم انقد پُر بود دوستي هم ندارم فقط ميام اينجا با نوشتن خالي ميكنم خودمو ، نميخوام نامزدم از محتويات خونه چيزي بفهمه با اينكه اخلاق مامان و خواهر رو ميدونه نميخوام اونوم هم ناراحت كنم

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    منتظر جواب دوستان هستم

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27657
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    8
    تشکر شده 32 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reepaa نمایش پست ها
    سلام
    بی خیال توضیحات روانشناسی و دلیل آزار و اذیت های ایشون میشم
    شما
    2 تا راه داریم برای حل این مشکل

    1 تغییر دادن مادرت (رفتار و افکارش که از گذشته اش قدرت میگیره ) که غیرممکنه تقریبا (البته مگر اینکه خودش بخواد که نمیخواد )
    2 تغییر دادن خودتون (رفتار و افکار شما رو عوض کنیم ) که نه تنها ممکنه بلکه لازم و واجبه
    بالاخره زندگی با همین اتفاقات عجیب و غریبش آدم رو میسازه
    باید روحیه شما قوی تر بشه دیدنتون نسبت به این رفتار ها تغییرکنه
    همه چیز رو پای نفهمی یا بد فهمی آدم های دوروبرتون بزارید
    تقصیر شما نیست
    ولی میتونید شرایط رو تا حدود زیادی کنترل کنید
    به جای احساساتی شدن تا میتونید منطقی باشید

    اگر روحیه و شخصیت شما قوی تر بشه مشکل مرتفع میشه دیر یا زود


    درضمن پیشنهاد میکنم خواهرتون رو ملاحظه اش رو بکنید و حسابش رو جدای مادر قراربدید
    چون خواهر شما به وابطه مادر شما تحریک شده و خودش خبری از تاثیر اعمالش نداره
    از طرفی جوون تر از مادر شماست و عاقلتر هم هست

    پس توی یک موقعیت تنها که باهاش بودید باهاش صحبت کنید این درد و دل های اینجا رو بهشون منتقل کنید
    ازش به عنوان ی خواهر کمک بخواید (البته بعد از اینکه دلشو یکم نرم کردید )
    اگرم لازم بود نقشه بکشید برای دلخوشی مادر پیش شما فیلم بازی کنن (یعنی الکی بهتون غر بزنن تا شما هم به دل نگیرید و مادر هم این روحیه آزار و اذیتش ارضا بشه )
    من میدونم نسخه ام عجیبه
    اما با تجربه ای که دارم تغیر دادن مادر شما رو غیرممکن میدونم (اونم بخصوص وقتی که روانشناس باهاش صحبت نکرده
    درنتیجه نمیشه کاری درباره ایشون کرد
    پس خواهرتون رو سمت خودتون برگردونید و وانمود کنید که سمت مادرتونه
    من هم با حرف های دوستمون موافقم که شخصیت خودتو قوی کن و محکم باش،احساساتی نشو و دل به این حرفای خاله زنکی نسپار ،اونا هر چی میخوان بگن بگن ،مگه مهمه؟ نباید بذاری حرفاشون تاثیری روی تو بذاره ،روحیه تو ببر بالا

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23966
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    14
    تشکر شده 17 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار دادن مادرم ب من

    سلام رو شما دید حسود دارن باید هر کاری کنین که بر عکسشو ثابت کنه مثلا تا میشه سرد و خیلی خشک با نامزده خواهرتون رفتار کنین و بهش خیلی کم نگاه کنین تا حساسیتا بخوابه چون خودمم از این جور مساعل داشتم. اگه این یه مورد حل بشه بقیه مواردم به مرور زمان خود به خود حل میشه...

  14. کاربران زیر از پسر یخی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد