سال های بلوغ، سال های سختی و مرارت والدین است. آن ها به سختی می توانند پیش بینی کنند که در چه شرایطی با خشم نوجوان خود روبه رو خواهند شد.




نوجوان وابستگی را دوست ندارد. پدر و مادرهایی که وابستگی فرزند نوجوان خود را می خواهند، خواسته یا ناخواسته موجب رنجش او می شوند. او می خواهد مستقل شود و هر چه بیشتر احساس خودکفایی اش تقویت گردد.


آیا خشم پیش بینی نشده از ویژگی های دوران نوجوانی است؟
سال های بلوغ، سال های سختی و مرارت والدین است. آن ها به سختی می توانند پیش بینی کنند که در چه شرایطی با خشم نوجوان خود روبه رو خواهند شد. در این دوره ی سنی، خشم به شدت و سریع تحریک می شود. عواملی مانند ظلم و ستم، کمبود محبت، محرومیت و ناکامی، تبعیض و رفتار نادرست والدین موجب خشم نوجوان می گردد به علاوه، دخالت بی جای والدین در امور شخصی نوجوان، سلب آزادی و استقلال و رفتار کودکانه با نوجوان نیز خشم او را برمی انگیزد. غالباً نوجوان ها زود خشمگین می شوند و زود هم آرام می گیرند. رفتار پرخاشگرانه ی نوجوان ابتدا به صورت مخالفت با فکر و سلیقه ی بزرگسالان ظاهر می گردد. در صورت نامناسب بودن واکنش والدین یا ناپخته بودن شخصیت خودش به صورت تمرد و سرکشی در می آید.

همه ی نوجوان ها در جست و جوی هویت اند، آن ها مطمئن نیستند که چه می خواهند، نوجوان از هیچ بودن، به جایی نرسیدن، بی ارزش بودن در هراس است. قصد او از نافرمانی و خشونت، آزار پدر و مادر نیست بلکه می خواهد هویتش را اثبات و تجربه کند. شخصیت او در حال شکل گرفتن است و لازمه ای این شکل گیری همراهی متناسب والدین و گذشت زمان است، این دوران باید پشت سر گذاشته شود.

چه کنیم تا خشم نوجوان کمتر برانگیخته شود؟
خشم و طغیان های دوره ی نوجوانی گذراست. به مرور زمان آرامش در روابط والدین و نوجوان حکمفرما می شود. اما توجه به موارد زیر از سوی شما به عنوان پدر و مادر از دفعات موارد بروز خشم در نوجوانتان می کاهد.
- هر نوجوان ممکن است نواقص یا ویژگی هایی داشته باشد که نسبت به آن حساس باشد. گاهی اطرافیان این ویژگی ها یا نواقص را به رخ او می کشند و او را با نام هایی مثل کوتوله، خپله، لنگ دراز و... خطاب می کنند یا خصوصاً ویژگی های بلوغ را به استهزا می گیرند در حالی که همه به خصوص پدر و مادر حتی به شوخی باید از این کار اجتناب کنند. تمسخر وقتی از سوی پدر و مادر باشد آزاردهنده تر است و جراحات عمیق تری در روان فرد بر جای می گذارد که گاه اثر آن در همه ی عمر باقی می ماند.
- صحبت کردن کودکانه با نوجوان یا یادآوری برخی خاطرات به خصوص در حضور دیگران باعث برانگیخته شدن خشم او می شود. مثل اینکه بگوییم از تاریکی می ترسیده یا در فلان مهمانی شلوارش را خیس کرده است. نوجوان غالباً تمایلی به یادآوری دوران کودکی خود ندارد. می خواهد بین امروز و دیروز فاصله ای قائل شود، می خواهد بالغ و عاقل به حساب آید و پدر و مادر از او حمایت کنند.
- نوجوان وابستگی را دوست ندارد. پدر و مادرهایی که وابستگی فرزند نوجوان خود را می خواهند، خواسته یا ناخواسته موجب رنجش او می شوند. او می خواهد مستقل شود و هر چه بیشتر احساس خودکفایی اش تقویت گردد.
- نوجوان غالباً نسبت به اصلاح گفته هایش توسط دیگران واکنش نامناسب نشان می دهد. میگنا دات آی آر،با این کار نه تنها او چیزی نمی آموزد بلکه ارتباط دوستانه اش با شما خدشه دار می گردد. کاری می کنید که نه به حرف کسی گوش کند و نه قدمی در راه اصلاح خویش بردارد.
- به خلوت نوجوان احترام بگذارید. نوجوان محتاج خلوت است تا زندگی را از آن خود کند. احترام به این خلوت نشانه ی ارزشی است که برای او قائل می شوید تا مستقل از شما رشد کند.
- به او احترام بگذارید و نظرات و برداشت هایش را به تسمخر نگیرید و بی جهت از در مخالفت با او صحبت نکنید. به سلیقه اش احترام بگذارید و سعی نکنید او را متقاعد کنید که آنچه را می بیند، می شنود و احساس می کند اشتباه و واقعیت چیز دیگری است.
- غالباً انتقاد مستقیم پدر و مادر به نوجوان بی فایده است. او را عصبانی و میل به سرکشی را در او تشدید می کند. با انتقاد از شخصیت و ویژگی های رفتاری نوجوان به او احساس بدی را منتقل می کنیم و شرایطی فراهم می کنیم که با دلخوری و عصبانیت واکنش نشان دهد.