نمایش نتایج: از 1 به 17 از 17

موضوع: خواهر شوهر فحاش

2997
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2717
    نوشته ها
    118
    تشکـر
    37
    تشکر شده 44 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    خواهر شوهر فحاش

    سلام من خواهر شوهر کوچیکم که ۱۷ سالشه بسیار فحاشه و هر چی به دهنش میاد به بقیه میگه تازگی ها هم روی لج با من افتاده. چون ما یک ماهی هست بچه دار شدیم و پدر شوهرم بی نهایت عاشق دخترمه و بهش محبت میکنه خواهر شوهرم حسادت میکنه و اصلا دلش نمیخواد پدرش چیزی واسه این بچه بگیره البته پدرش هنوز چیزی نگرفته فقط گفته اینو میگیرم اونو میگیرم که درحد حرف باقی مونده حتی برای تولد دخترم یه چشم روشنی که بهش نداد هیچ حتی کادوهایی که واسه مراسم ده روز بچم جمع شده بود رو هم خودش برداشت و به دختر من نداد تا الان فقط یه پشه بند واسه دخترم گرفته !!!!!!!!!!!! خواهر شوهرم حتی چشم دیدن همونم نداره و میدونه باباش پول پرسته و چیزی به کسی نمیده ولی بازم حسادت میکنه و هر بدوبیراهی که میتونه به من میگه حتی به دروغ یه حرفایی رو به من نسبت میده و یا موضوعاتی از سال های گذشته رو وسط میکشه و دعوا رو اونجوری شروع میکنه با اینکه اگه من بخوام جوابشو بدم بی نهایت سوژه ازش دارم و خودش سر تا پا ایراده و اصلا مشکل روانی داره و عاشق اینه که تو خونه دعوا راه بندازه خانواده خودشم میدونن که این تعادل نداره و دنبال بهونس ولی حرفاش و کاراش باعث شده مادرشم بعضی وقتها از من عقده ای بشه چون اونم به من حسادت میکنه تو بعضی چیزا که البته این تو بیشتر روابط مادر شوهر ها و عروس ها هست ولی اینکه خواهر شوهرم قبر میشکافه و گذشته ها رو هی بی دلیل وسط میکشه خوب طبیعیه اونا هم اگه سعی کردن فراموش کنن دوباره یادشون میفته و کینه میکنن البته اونا هم خیلی درحق من نامردی داشتن که من هم بی نهایت گذشت کردم ولی خواهر شوهرم هی گذشته رو یادآوری میکنه فال گوش وامیسته ببینه من تو خونم چی صحبت میکنم چون ما طبقه بالای پدر شوهرم میشینیم حرفایی که توی خونم با شوهرم میزنم یا با تلفن حرف میزنم رو سوژه دعوا میکنه امروزا هم من بخاطر بچه مجبورم همش پایین باشم و با حرفا و حرکات زشت خواهر شوهرم خیلی عصبی میشم و معده درد میگیرم و بچه شیرمو پس میزنه پدر شوهرم میگه حتما عصبی میشی که شیرت به بچه نمیسازه ولی نمیتونم بهش بگم کارای دخترش منو عصبی میکنه چون ممکنه پدرش یه رفتاری نشون بده که باز همین سوژه بشه تا آخر عمرم خواهر شوهرم دست از سرم ورنداره و عذابم بده نمیدونم چه رفتاری باهاش داشته باشم تا بهم بد و بیراه نگه البته اینم بگم که من بهش فحش نمیدم و مودبانه جواب میدم مثلا بهم میگه من توی دستشویی به فلان نگاه میکنم ولی به قیافه تو نگاه نمیکنم !!! منم جواب دادم من که عاشق قیافه توام خیلی ازت خوشم میاد البته خوب داشتم مسخرش میکردم ولی مثل اون با بی ادبی جواب نمیدم . به مادرش میگه عروست مارمولکه . میگه روباه مکار و از این قبیل بدوبیراها ....

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25598
    نوشته ها
    811
    تشکـر
    301
    تشکر شده 357 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    وقتی دو نفر با هم ازدواج میکنند انگار دو خونواده با هم وصلت کردند وباید علاوه بر اینکه طرف مقابلتو بشناسی باید اعضای خونوادشم تا حدودی بشناسی بنظرم خیلی از مشکلات بعد ازدواج بخاطر رفتار خونواده ها ی طرفینه تنها پیشنهادی من دارم بهتون بگم اینه که یک جوری خواهر شوهرتونو متقاعد کنید که شما اینقدرها بد نیستید و باهاش دوست بشین ودر مقابل بی احترامی هاش سکوت کنید مطمئن باشد به مرور این رفتار از بین میره ولی تا اونموقع چاره ای جز تحمل ندارید
    امضای ایشان
    Every friends can say: I can understand your feelingBut a best friend can say: I can feel you feeling

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2717
    نوشته ها
    118
    تشکـر
    37
    تشکر شده 44 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    من توی این چهار سال همش سکوت کردم و جوابشو ندادم ولی هیچ تغییری نکرد حتی بعداز به دنیا اومدن دخترم شدیدتر هم شد و من حساستر دیگه نمیتونم سکوت کنم ولی مودبانه جوابشو میدم چون مادرش هر چی باشه دخترشو کنار نمیذاره و طرف عروسشو بگیره چون میگه تو بزرگتری باید گذشت کنی این بچس نمیفهمه ولی چه فایده دخترش بهتر که نمیشه هیچ هر روز بدتر و بی ادبتر میشه حتی به مادرش سر سفره افطار میگه گم شو اونور یا میگه چلاق و اونم سکوت میکنه جواب نمیده ولی من میدونم چون من اونجام جوابشو نمیده کلا جلوی من با اون دهن به دهن نمیشن

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25598
    نوشته ها
    811
    تشکـر
    301
    تشکر شده 357 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    نقل قول نوشته اصلی توسط seyaneh نمایش پست ها
    من توی این چهار سال همش سکوت کردم و جوابشو ندادم ولی هیچ تغییری نکرد حتی بعداز به دنیا اومدن دخترم شدیدتر هم شد و من حساستر دیگه نمیتونم سکوت کنم ولی مودبانه جوابشو میدم چون مادرش هر چی باشه دخترشو کنار نمیذاره و طرف عروسشو بگیره چون میگه تو بزرگتری باید گذشت کنی این بچس نمیفهمه ولی چه فایده دخترش بهتر که نمیشه هیچ هر روز بدتر و بی ادبتر میشه حتی به مادرش سر سفره افطار میگه گم شو اونور یا میگه چلاق و اونم سکوت میکنه جواب نمیده ولی من میدونم چون من اونجام جوابشو نمیده کلا جلوی من با اون دهن به دهن نمیشن
    اینطور که شما از خواهر شوهرتون گفتید فکر نکنم اصلا درست بشند بهتره دعا کنید زودتر ازدواج کنند شاید راحت بشین والا
    امضای ایشان
    Every friends can say: I can understand your feelingBut a best friend can say: I can feel you feeling

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    نقل قول نوشته اصلی توسط seyaneh نمایش پست ها
    سلام من خواهر شوهر کوچیکم که ۱۷ سالشه بسیار فحاشه و هر چی به دهنش میاد به بقیه میگه تازگی ها هم روی لج با من افتاده. چون ما یک ماهی هست بچه دار شدیم و پدر شوهرم بی نهایت عاشق دخترمه و بهش محبت میکنه خواهر شوهرم حسادت میکنه و اصلا دلش نمیخواد پدرش چیزی واسه این بچه بگیره البته پدرش هنوز چیزی نگرفته فقط گفته اینو میگیرم اونو میگیرم که درحد حرف باقی مونده حتی برای تولد دخترم یه چشم روشنی که بهش نداد هیچ حتی کادوهایی که واسه مراسم ده روز بچم جمع شده بود رو هم خودش برداشت و به دختر من نداد تا الان فقط یه پشه بند واسه دخترم گرفته !!!!!!!!!!!! خواهر شوهرم حتی چشم دیدن همونم نداره و میدونه باباش پول پرسته و چیزی به کسی نمیده ولی بازم حسادت میکنه و هر بدوبیراهی که میتونه به من میگه حتی به دروغ یه حرفایی رو به من نسبت میده و یا موضوعاتی از سال های گذشته رو وسط میکشه و دعوا رو اونجوری شروع میکنه با اینکه اگه من بخوام جوابشو بدم بی نهایت سوژه ازش دارم و خودش سر تا پا ایراده و اصلا مشکل روانی داره و عاشق اینه که تو خونه دعوا راه بندازه خانواده خودشم میدونن که این تعادل نداره و دنبال بهونس ولی حرفاش و کاراش باعث شده مادرشم بعضی وقتها از من عقده ای بشه چون اونم به من حسادت میکنه تو بعضی چیزا که البته این تو بیشتر روابط مادر شوهر ها و عروس ها هست ولی اینکه خواهر شوهرم قبر میشکافه و گذشته ها رو هی بی دلیل وسط میکشه خوب طبیعیه اونا هم اگه سعی کردن فراموش کنن دوباره یادشون میفته و کینه میکنن البته اونا هم خیلی درحق من نامردی داشتن که من هم بی نهایت گذشت کردم ولی خواهر شوهرم هی گذشته رو یادآوری میکنه فال گوش وامیسته ببینه من تو خونم چی صحبت میکنم چون ما طبقه بالای پدر شوهرم میشینیم حرفایی که توی خونم با شوهرم میزنم یا با تلفن حرف میزنم رو سوژه دعوا میکنه امروزا هم من بخاطر بچه مجبورم همش پایین باشم و با حرفا و حرکات زشت خواهر شوهرم خیلی عصبی میشم و معده درد میگیرم و بچه شیرمو پس میزنه پدر شوهرم میگه حتما عصبی میشی که شیرت به بچه نمیسازه ولی نمیتونم بهش بگم کارای دخترش منو عصبی میکنه چون ممکنه پدرش یه رفتاری نشون بده که باز همین سوژه بشه تا آخر عمرم خواهر شوهرم دست از سرم ورنداره و عذابم بده نمیدونم چه رفتاری باهاش داشته باشم تا بهم بد و بیراه نگه البته اینم بگم که من بهش فحش نمیدم و مودبانه جواب میدم مثلا بهم میگه من توی دستشویی به فلان نگاه میکنم ولی به قیافه تو نگاه نمیکنم !!! منم جواب دادم من که عاشق قیافه توام خیلی ازت خوشم میاد البته خوب داشتم مسخرش میکردم ولی مثل اون با بی ادبی جواب نمیدم . به مادرش میگه عروست مارمولکه . میگه روباه مکار و از این قبیل بدوبیراها ....
    سلام
    اولا قدم نورسیده مبارک
    خب باید در این مورد اولا کم محلی کنید
    و ببعدشماز کمک همسرتون بهره ببرید .
    مثلا خصوصی با خواهرشون صحبت کنن اول با مهربانی و صمیمیت سعی کنن بینتون صلح و دوستی برقرار کنن و بعد اگر دیدن باز ادامه میده
    اینبار با جدیت حد و مرزها رو براش مشخص کنن .
    بعد اون هم شما باهاش دهن به دهن نشید و با چنین کسی سعی نکنید صمیمی بشید ..چون ابان تو اوج غرور و خودخواهیه و وقتی میگین با خانوادشم یدرفتاره پس کاریش نمیشه کرد .

    فقط فاصله بگیرید ازش و در عوض با پدرشوهر مادرشوهرتون با نهایت ادب و احترام و دوست داشتن رفتار کنید .
    هدفتونم حرصشو دراوردن نباشه .

    مطمینا یه جاهایی شما ندانسته اشتباهاتی دارید که اون به خودش اجازه میده در این حد بهتون بی ادبی کنه !

    خیلی جدی و کم محلی و فتاصله ؛ممکنه اونو از این نزدیکی بی ادبانه دورکنه !

    در این مدت هم از مقابله به مثل دوری کنید .
    حتی اون جملاتی رو که گفتی هم بکار نبرید .
    همسرتون هم کمی باهاش جدی رفتار کنه .

    فقط و فقط به این خاطر که شما در شرایط حساسی هستین و ارامشتون بخاطر بچه خیلی مهمه .



    عزیزم مهم نیست دیگران برای بچتون چی میخرن و بابابزرگش بهش چی کادو میده
    مهم اینه که :

    " خدا یک فرشته ی سالم بهتون هدیه داده "

    پس با حفظ ارامش تون از این امانت الهی مراقبت کنید .

    موفق باشید .

  6. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2717
    نوشته ها
    118
    تشکـر
    37
    تشکر شده 44 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    اگه مشکل فقط فحاشیش بود بازم مثل قبل سکوت میکردم ولی یه اخلاق بد دیگه هم داره دوبهم زنیه یعنی وقتی با یکی مشکل داره انرژیشو میذاره تا طرفو روانی کنه و مثلا میشینه پشت سر و حتی روبروی من به مادرش میگه عروست تو رو ساده گیر آورده مثل مادر شوهرای دیگه باش برو از فلانی یاد بگیر به عروست رو نده کاری واسش نکن حتی نمیزاره مادرش واسم چیزی بیاره مثلا در کمال بی تربیتی سر سفره افطار گفت مامان من بهت یاد دادم خرما رو بریزی توی نعلبکی نفری یکی بیاری !!!!!!!!! حالا منم سر سفره ام انگار از گشنگی میرم خونه اونا !!!! اصلا تربیت و ادب نداره و تمام منظور حرفاش با منه یعنی خودش تابلو میکنه که منظورش منم

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    نقل قول نوشته اصلی توسط seyaneh نمایش پست ها
    سلام من خواهر شوهر کوچیکم که ۱۷ سالشه بسیار فحاشه و هر چی به دهنش میاد به بقیه میگه تازگی ها هم روی لج با من افتاده. چون ما یک ماهی هست بچه دار شدیم و پدر شوهرم بی نهایت عاشق دخترمه و بهش محبت میکنه خواهر شوهرم حسادت میکنه و اصلا دلش نمیخواد پدرش چیزی واسه این بچه بگیره البته پدرش هنوز چیزی نگرفته فقط گفته اینو میگیرم اونو میگیرم که درحد حرف باقی مونده حتی برای تولد دخترم یه چشم روشنی که بهش نداد هیچ حتی کادوهایی که واسه مراسم ده روز بچم جمع شده بود رو هم خودش برداشت و به دختر من نداد تا الان فقط یه پشه بند واسه دخترم گرفته !!!!!!!!!!!! خواهر شوهرم حتی چشم دیدن همونم نداره و میدونه باباش پول پرسته و چیزی به کسی نمیده ولی بازم حسادت میکنه و هر بدوبیراهی که میتونه به من میگه حتی به دروغ یه حرفایی رو به من نسبت میده و یا موضوعاتی از سال های گذشته رو وسط میکشه و دعوا رو اونجوری شروع میکنه با اینکه اگه من بخوام جوابشو بدم بی نهایت سوژه ازش دارم و خودش سر تا پا ایراده و اصلا مشکل روانی داره و عاشق اینه که تو خونه دعوا راه بندازه خانواده خودشم میدونن که این تعادل نداره و دنبال بهونس ولی حرفاش و کاراش باعث شده مادرشم بعضی وقتها از من عقده ای بشه چون اونم به من حسادت میکنه تو بعضی چیزا که البته این تو بیشتر روابط مادر شوهر ها و عروس ها هست ولی اینکه خواهر شوهرم قبر میشکافه و گذشته ها رو هی بی دلیل وسط میکشه خوب طبیعیه اونا هم اگه سعی کردن فراموش کنن دوباره یادشون میفته و کینه میکنن البته اونا هم خیلی درحق من نامردی داشتن که من هم بی نهایت گذشت کردم ولی خواهر شوهرم هی گذشته رو یادآوری میکنه فال گوش وامیسته ببینه من تو خونم چی صحبت میکنم چون ما طبقه بالای پدر شوهرم میشینیم حرفایی که توی خونم با شوهرم میزنم یا با تلفن حرف میزنم رو سوژه دعوا میکنه امروزا هم من بخاطر بچه مجبورم همش پایین باشم و با حرفا و حرکات زشت خواهر شوهرم خیلی عصبی میشم و معده درد میگیرم و بچه شیرمو پس میزنه پدر شوهرم میگه حتما عصبی میشی که شیرت به بچه نمیسازه ولی نمیتونم بهش بگم کارای دخترش منو عصبی میکنه چون ممکنه پدرش یه رفتاری نشون بده که باز همین سوژه بشه تا آخر عمرم خواهر شوهرم دست از سرم ورنداره و عذابم بده نمیدونم چه رفتاری باهاش داشته باشم تا بهم بد و بیراه نگه البته اینم بگم که من بهش فحش نمیدم و مودبانه جواب میدم مثلا بهم میگه من توی دستشویی به فلان نگاه میکنم ولی به قیافه تو نگاه نمیکنم !!! منم جواب دادم من که عاشق قیافه توام خیلی ازت خوشم میاد البته خوب داشتم مسخرش میکردم ولی مثل اون با بی ادبی جواب نمیدم . به مادرش میگه عروست مارمولکه . میگه روباه مکار و از این قبیل بدوبیراها ....
    سلام

    متاسفم عزیز اگر گزارش شما درست باشه شما با یک بیمار روانی طرف هستید!!!؟؟

    کاری شما نمیتوانید بکنید مگر اینکه ایشون و یا خانواده ایشون متوجه این امر شده و به متخصص مراجعه کنند

    شما هم فقط دوری و در صورت توان ترک رابطه و یا تعویض منزل و استقلال

    موفق باشید

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  9. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش



    یعنی خانوادش هیچی بهش نمیگن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    شوهرت هیچی نمیگه؟؟؟؟؟؟؟؟

    من به عروسمون بگم اونور بشین داداشم میگه خودت برو اونور بشین

    چقد بی ادب و بی نزاکت

    به نظرم خود شما هم مقصری که کوتاه میای

    همیشه که نباید کوتاه اومد...بچه که نیست 17 سالشه

    آدم میگه یه بار هیچی نگم دوباره چیزی نگم....شما هم خواهر من خیلی خودتو کم کردی

    من نمیگم برو بپر تو صورتش یا بی ادبی جوابشو بده

    ولی یه بار که اینجوری کرد نه جوابش رو بده نه بی احترامی کن ( چون اگه تو هم بی ادبی کنی میگن تقصیر تو هم هست)

    فقط با ناراحتی بلند شو برو خونه خودت....که بدونن تو هم حرمت داری

    عروسشونی درست..اختلاف پیش میاد درست

    ولی این دیگه بی تربیتی طرف رو میرسونه که به بزرگتر خودش بی احترامی میکنه

    اگه خانوادش میپسندنش اینجوری دلیل نمیشه تو هم قبولش کنی

    به نظرم یه مدت ازشون دور شو....به شوهرت هم بگو دلیلش چیه...بگو که عصبی میشی بچت پست میزنه

    اینجوری رو بچت هم خیلی تاثیر داره....امکانش هس چن روزی بری خونه پدرت؟؟؟

    باید حرمت ها رو حفظ کرد...و این خود شمایی که به دیگران نشون میدی چطوری باهات رفتار کنن

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2717
    نوشته ها
    118
    تشکـر
    37
    تشکر شده 44 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    چرا قبلا مادر شوهرم جوابشو میداد ولی نمیتونست جلوشو بگیره الانم فقط بهش چش غره میره ولی از عهده اش برنمیان چون خواهر شوهرم یه مشکلی داره دو سال پیش با یکی رابطه داشت و بعد از اونم با چند نفر دوست بود وقتی شوهرم و پدرش از ماجرا با خبر شدن یه جنجال بزرگ تو خونه بپا شد از اون موقع شوهرم و پدر شوهرم باهاش صحبت نمیکنن و حتی سر سفره وقتی پدرش باشه نمیاد غذا نمیخوره وقتی اون رفت میره آشپزخونه تنهایی میخوره بیشتر مشکلات اعصابشم واسه همین گذشته شه البته اینم بگم که از همون قبل هم عصبی و پرخاشگر بود و بعد اون موضوع دیگه غیر قابل تحمل شد حتی مدرسه هم تنهایی حق رفتن نداره یا مادرش یا پدرش میبرن و میارنش . خونه مال خودمونه سندش به اسم شوهرم زده شده چندبار هم خواستیم بریم پدر شوهرم گفته نرین خونه مال خودتونه خواهر شوهرم هم از خداشه ما بزاریم در بریم . خونه بابام هم نمیتونم برم رابطه شوهرم با خانوادم خوب نیست و چند هفته پیش یه درگیری بینشون پیش اومد

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    خب بهتره که چن بار که اینجوری کرد با حالت قهر بری خونه خودتون

    نه جوابش رو بده که ازت بدش بیاد و تنش بیشتر بشه

    نه خودتو کم کن

    اگه بتونی یه جورایی هم باهاش دوست بشی خیلی بهتر تر میشه

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    شوهر خواهرت شکست عشقی اینا نخورده!! این حسودی دیگه از حد گذشته!!!شوهر شما می تونه یک تذکری بهش بده.

    اگر شوهر خواهرت هم عصبانیت بیش از حد داره به روان شناس یا روان پزشک مراجعه کنه .

  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28902
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    28
    تشکر شده 13 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش


    سلام خانومی قدم نو رسیده مبارک
    اینجور که من از حرفهات متوجه شدم خواهر شوهرت یکی یدونس.
    بخاطر همین تا اون مدت تمام توجه به اون بوده چه کار خوب می کرده چه بد.
    با وجود شما و بچتون که احتمالا دختر هم هست. اون احساس می کنه که درجه و مقامش پایین اومده
    شما اولا که اصلا به حرفهاش اهمیت نده چون فکر کوچولوی خودت باش. با کوچولوت حرف بزن و خودتو مشغول اون کن
    به شوهرت بگو که از طرف تو برای عمه بچتون چیزی بخره تو بهش بده .این جور افراد از کادو گرفتن خوششو ن میاد کم کم رابطش باهات خوب میشه.
    یه موقع هایی که بچت می خنده یا کار بامزه ایی می کنه بگو عمه ش
    بیا بیین کاری کن که به بچه حسادت نکنه ازش بخواه که اگه دوست داره بچه را بغل کنه یا رو پاش بزاره و (اگر با حرف تو کاری انجام نمیده وقتی مادر شوهرت بچه را گرفته از اون بخواه طوری که خواهر شوهرت ندونه)
    شوهرت هم خیلی میتونه کمکت کنه.ازش بخواه.
    با ور کن مهر عمه بودنش خیلی خیلی آرومش میکنه
    یه موقع هایی که داری با مادر شوهرت یا خودش حرف می زنی بگو چشماش و لباش چقدر شبیه عمه شه ...و
    شیر خودتو بخاطر عمه حسودش تلخ نکن تو آینده بچه ات عصبی می شه ها
    ویرایش توسط mahe man : 06-20-2016 در ساعت 10:56 AM

  15. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    شوهر خواهرت شکست عشقی اینا نخورده .
    خواهر شوهر نه شوهر خواهر
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  16. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    خواهر شوهر نه شوهر خواهر
    خخخخخخخ نمی دونم چرا کلمات پس و پیش می نویسم!!! ولی خو استارتر می دونی دیگه منظورم خواهر شوهرش بوده خخخخخخخخ

  17. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    دوست عزیز
    بیخیال باش اصلا توجه نکن انگار نه انگار... آدم اگه بخواد میتونه خودشو به بر بیخیالی بزنه پس شما هم میتونی... سعی هم نکن باهاش صمیمی بشی فقط در حد سلام و علیک باهاش رابطه داشته باش اگه خودش باهات حرف زد(حرف درست و حسابی و در کمال ادب و احترام) اون موقع محترمانه باهاش گفتگو کن وگرنه طوری باش انگار نمیبنیش...قیافه نگیرید فقط در آرامش
    امضای ایشان


  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    عزیز هرگز هم بچه ات رو به کسی در این حد حسود و عصبی نسپار... مطمئن باش مهر عمه بودن و این حرفا در این مدل انسان ها وجود نداره...اتفاقا خیلی مواظب بچه ات باش و تنهاش نذار ... موفق باشی
    امضای ایشان


  20. کاربران زیر از zeinab7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29295
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهر شوهر فحاش

    مشکله منوشما برعکسه
    خوب چرا کلا خونتونو جدانمیکنید که زیاد باهاش برخورد نکنید
    امضای ایشان
    کریستوفر : بعضی وقتا کسایی که هیچکس فکرشونو نمیکرد کاری انجام میدن که هیچ کس فکرشو نمیکنه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد