فرزنداني كه پدران آنها به اندازه كافي در تربيتشان نقش داشتهاند، داراي توانمندي بيشتري در حل مسائل، مهارتهاي كلامي و پيشرفت تحصيلي بودهاند.
هرآنكس كه پند پدر نشنود
يقين دان كه روزي پشمان شود
«صائب»
تربيت فرزندان در نتيجه پذيرش مسئوليت و تلاش و هماهنگي پدر ومادر است. واگذاري تربيت فرزندان به مادر و خالي كردن ميدان تربيت از پدران، فرزندان را معمولاً با مشكلات و اختلالات رفتاري غيرقابل جبران مواجه ميسازد.
صاحبنظران معتقدند با اين كه مادران در تربيت مهارت بيشتري دارند ولي پدران در تربيت موثرترند. بنابراين پدران بايد در امر تربيت، نگهداري و رشد و شكوفايي كودكان نقش و مشاركت داشته باشند. معمولاً كودكان تصوري اغراقآميز از پدر دارند او را بزرگتر، قويتر و داراي نيرويي مضاعف ميپندارند كه اطلاعات كافي هر زمينه و توانايي حل همه مشكلات را دارند، او را كانون ارضاي نيازهاي مادي، رواني، اجتماعي، عاطفي و ارتباطي و عامل امنيت خانه و خانواده ميدانند.
اين تصورات و توقعها مسئوليتهاي بزرگ و تعيينكنندهاي بر عهده پدران ميگذارد و آنان را واميدارد تا در امور تربيت و چگونگي رشد و شكوفايي كودك مشاركت و نقش ويژهاي داشته باشند.
در خانههايي كه پدر فقط نقش «نانآور» را دارد و فرزندان فرصت تعامل و همانندسازي با پدر را ندارند، متاسفانه از تربيت مطلوب محروم ميشوند، چنانكه سعدي ميگويد:
پسر كاو ندارد نشان از پدر
تو بيگانه خوانش مخوانش پسر
تعريف پدر
از نظر زيستي، پدر يكي از دو عامل مهم در تولد يك موجود (مولود) است، در حاليكه از نظر تربيتي به منزله راهنما و معلم، مرشد فكري و عملي و الگوي رفتاري است، چنان كه پيغمبر اسلام حضرت محمد(ص) خطاب به حضرت علي(ع) ميفرمايند:
اي علي (ع) من و تو پدران (مرشدان فكري و عملي) اين امت هستيم.
نقش پدر در تربيت فرزندان
از بررسي نتايج برخي تحقيقات كه در دهه آخر قرن بيستم در جهان انجام شده دريابيم:
* يكي از عوامل ضعف خانوادههاي امروزي، كاهش نقش پدر در خانواده است.
* كودكاني كه در غيبت پدر پرورش يافتهاند، زمينههاي بروز بزهكاري در آنان بيشتر است.
* كودكاني كه از تربيت و همراهي پدر در بازي و تفريح و سرگرمي برخوردار بودهاند، ضمن داشتن روابط عميقتري با دوستان، داراي خود كنترلي و مهارت بيشتر در بيان حالات هيجان خود و تشخيص احساسات و عواطف ديگران بودهاند.
* پدراني كه دخالت بيشتري در تربيت داشتهاند، فرزندان آنها علاوه برداشتن رفتار مسئولانه، حسن مسئوليت پذيري بالاتري در مورد رفتار خودشان داشته، كمتر ديگران و شانس و «اقبال بد» را به عنوان مشكلات رفتاري خود مطرح ميكردند.
* فرزنداني كه پدران آنها به اندازه كافي در تربيتشان نقش داشتهاند، داراي توانمندي بيشتري در حل مسائل، مهارتهاي كلامي و پيشرفت تحصيلي بودهاند.
* مشاهدات بيانگر آن است افرادي كه در بزرگسالي همدلي بيشتري با ديگران نشان ميدهند، در كودكي از مشاركت صحيح پدر در تربيت خود بهرهمند بودهاند.
* پسران نوجوان ناقد پدر به راحتي دچار اضطراب و ناراحتي ميشوند.
* در خانوادههايي كه پدر حضور نداشته و يا وجودش بيتاثير باشد. فرزند تمايل بيشتري به الگو قراردادن رفتار مادر نشان ميدهد، اين امر مشكلاتي را به ويژه براي پسران به وجود ميآورد.
*دختران خانوادههايي كه در آنها مادر مسلط و پدر منفعل بوده است، در دوره نوجواني و بزرگسالي و در ارتباط با مردان و تشكيل خانواده بيشتر دچار مشكل شدهاند.
پدر، الگوي مناسب
* فرزند در مسير رشد و شكلگيري شخصيت خود با افراد زيادي در ارتباط است و از آنها تاثير ميپذيرد. چنانچه پدر بتواند به گونهاي رفتار كند كه فرزند، جنبههاي مثبت و سازنده رفتارهاي پدر را مشاهده كند به سلامت زندگي فرزندش كمك كرده است.
* دختر برخورد با مرد را از پدر ميآموزد، او از پدر مسائلي را ميآموزد كه هرگز از مادر نخواهد آموخت.
* فرزند ميتواند صحبت كردن، طرز صحبت، راستگويي، وفاداري، روابط اجتماعي، شيوه غذا خوردن، نشست و برخاست كردن و همه سجاياي اخلاقي را از پدر بياموزد. به گفته خواجه نصير طوسي « از طريق پدر است كه فرزندان، تدبير و كمالات نفساني چون آداب و فرهنگ، هنر و صناعات و علوم و طريق زندگي را كه اسباب بقا و كمال نفس هستند، ياد ميگيرند.»
آنچه پدران بايد بيشتر بدانند و عمل كنند:
1ـ حتي قبل از تولد ميتوانند به روشهاي گوناگون با فرزند ارتباط برقرار كنند:
الف) با قراردادن دست روي شكم همسر و صحبت كردن با او. ب) با نشان دادن دلبستگي خود به همسر با دادن هديه (يك شاخه گل، يك لبخند، يك نگاه محبتآميز و يا كمك در كار منزل).
2ـ با فرزندان با لحن خوب و مؤدبانه سخن بگويند.
3ـ ابراز محبت را به فرزندان به طور مستمر ادامه دهند، زيرا رفتار مردانه بدون مهرباني، الگوي جنسيتي پدر را بيتاثير ميكند.
4ـ به فرزندان احترام بگذارند و از تحقير شخصيت و انتقاد نابجا بپرهيزند.
5ـ با ايجاد رابطه دوستانه، زمينه انس با فرزند را هموار سازند تا بتوانند به راحتي حرف دلشان را به پدر بگويند.
6ـ وقتي با فرزندان تنها هستند با آنان همبازي شوند و يا ورزش كنند.
7ـ شرايطي را به وجود آورند تا فرزندان بتوانند نقاط قوت خود را نشان دهند.
8ـ براي شناخت بهتر فرزندان به ويژه در هفت سال دوم سعي كنند نقش مربي ورزش او را داشته باشند و رشته ورزشي را طبق خواست و توانمنديهاي خودش انتخاب كند.
9ـ گاهي فرزندانمان به تاييد رفتارهاي خود از طرف پدر سخت نيازمندند.
10ـ براي فرزندان وقت بگذاريد تا تكريم و احساس با ارزش بودن را در او تقويت كنيد.
11ـ از رفتارهاي نادرست آنان چشمپوشي نكنيد و با توجه به شرايط روحي و رواني، زماني و مكاني او را از كار نادرستش آگاه كنيد.
12ـ در هنگام تصميمگيري در امور مربوط به فرزندان با آنان مشورت كنيد.
13ـ سعي كنيد از ويژگيهاي فرزندتان اطلاعات و آگاهيهاي لازم را داشته باشيد.
14ـ به استعداد و سليقههاي آنان احترام بگذاريد.
15ـ اوقات بيشتري را در جمع خانواده و فرزندان سپري كنيد.
16ـ به تحصيل و درس فرزندان اهميت داده و با شركت در جلساتي كه مدارس تشكيل ميدهند به آنها ارزش و اعتبار دهيد.
17ـ رفتارهاي خود را اصلاح كنيد تا الگوي مناسبي براي فرزندان باشيد.
18ـ در ميان اعضاي خانواده تبعيض قائل نشويد و گاهي با آنان درددل كنيد.
19ـ آنان را با دوران كودكي و نوجواني خود و ساير افراد مقايسه نكنيد.
20ـ در هنگام رفتن به سفرهاي طولاني بهتر است از خود نشانههايي برجاي بگذاريد (عكس، كاست صوتي و يا تصويري و ...) در طول سفر از طريق تلفن با فرزندان صحبت كنيد و در بازگشت از مسافرت سوغات آنها را فراموش نكنيد.
21ـ سعي كنيد نقش تربيتي خود را براي فرزندان نوجوان، از يك «مصلح و هدايتكننده» به يك «مشاور» تبديل كنيد.
22ـ در هنگام نصيحت كردن فرزند نوجوان، ضمن توجه به سخنان او، افكار و احساسات خود را براي او تشريح كنيد.
23ـ محيطي صميمي ايجاد كنيد تا فرزند نوجوان ما بتواند آزادانه احساساتش را بازگو كند.
24ـ اگر لازم بود از روش تذكر يا توبيخ در فرزندان استفاده كنيد، تذكر و توبيخ ما بايد به گونهاي باشد كه فرزندان متوجه شوند «رفتارشان نامناسب و بد است نه خود آنان».
25ـ اگر پسر نوجوان داريد، بدانيد كه او نيازمند است كه اوقاتي را در حريم حمايت و هدايت پدري محبوب، منطقي، استوار و مقتدر سپري كند.
26ـ سخن شما به عنوان پدر در خانواده موقعي نافذ است كه خودتان به آن اعتقاد داشته و عمل كنيد.
27ـ اقتدار پدري، لازمه تربيت كودك و نوجوان است، اين اقتدار در سايه مهرباني، دوستي و قاطعيت شكل ميگيرد نه در برخورد خشن، ناسزاگويي و احتمالاً كتك زدن.
«اميدواريم از جمله پدراني باشيد كه با صبر، شكيبايي، مهرباني، دوستي، وقتگذاري و احترام بتوانيد به وظايف خود عمل كنيد. لحظهاي فكر كنيد به راستي تاكنون چگونه پدري بودهايد؟»