شوهر من مرد خوبی است اما از نقاط ضعف من سوء استفاده میکند در اخرین نمونه من به خانوادم قول دادم برای شام برم خونه پدرم اما شوهرم دقیقا موقع رفتن مخالفت کرد چون میدونست من خیلی حساسم گفت من نمیام و تو هم نباید بری و چون چندین بار بود این اتفاق افتاده بود منم تنهایی رفتم خونه پدرم و حالا شوهرم سر غرور و لج و لج بازی دنبالم نمیاد از طرفی تحمل غصه خوردن پدر و مادرمو ندارم از طرفیم اگه خودم برگردم دیگه کلا نمیزاره بیام خونه پدرم،خیلی تو دو راهیم لطفا کمکم کنید راه حل چیه؟؟؟