من و پسر خالم مدتی با هم رابطه داریم میشه گفت دوسش دارم ولی خوب اون یازده سال از من بزرگتر و همچنین فرهنگ طبقاتی ما با اون متفاوت چکار کنم من مطمئنم خانوادم یک درصد قبول نمیکنن از طرفی خودم دوسش دارم ولی به هیچ عنوان در کار خانواده هم دخالت نمیکنم
من و پسر خالم مدتی با هم رابطه داریم میشه گفت دوسش دارم ولی خوب اون یازده سال از من بزرگتر و همچنین فرهنگ طبقاتی ما با اون متفاوت چکار کنم من مطمئنم خانوادم یک درصد قبول نمیکنن از طرفی خودم دوسش دارم ولی به هیچ عنوان در کار خانواده هم دخالت نمیکنم
دوستانه ازتون میخوام به این رابطه خاتمه بدید هرچه زودتر و زودتر...نگید نمیتونم نمیشه... شما میتونید خواستن توانستن هست... موفق و شاد باشید
من میتونم چون یکبار فراموشش کردم چون بهم خیانت کرده بود ولی الان مطمئن نیستم چون با دیدنش دوباره تمام تلاشهام هیچ و پوچ میشه
آقای محترم من نمیدونستم که مشکلم چیه الان شما با این حرفتون به طور واضح گفتین که من اشتباه کردم که مشکلم بازگو کردم ولی این بدونین که من خودم یه مشاورم هیچ زمان همچین شخصی حق نداره با بیمار به این گونه صحبت کنه
اولین اصل مشاوره خواسته ی خود بیمار برای حل شدن مساله شون هست. آقا فرخ هم به همین موضوع اشاره کردن که شما قصد ندارین مساله رو حل کنید.
حل کردن مسائل قرار نیست همیشه آسون باشه، اما چیزی که مهمه تفکر شما نسبت به اون مساله هست. وقتی خودتون اقرار می کنید "با دیدنش دوباره تمام تلاشهام هیچ و پوچ میشه" یعنی هنوز تصمیم به حل مساله نگرفتین و در مورد کاری که می خواین انجام بدین قاطع نیستین و تا خودتون نخواین کسی نمی تونه بهتون کمک کنه.
یک مشاور همیشه در تصمیم گیری قاطع و مصمم هست و به نسبت سایر افراد در انجام تصمیمات سخت قوی تره، شما هم اگر مشاور هستید یا قراره مشاور بشید باید این ویژگی ها رو داشته باشید.
برای حل هر مساله و انجام هر تغییر خواست خود فرد مهمه، به اجبار نه میشه کسی رو تغییر داد و نه مساله ای رو حل کرد.
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
من خیلی در تصمیم جدا شدن از اون مطمئنم ولی اخه بابا من عاشقشم اگه خودت عاشقی میفهمی چه میگم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)