نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: علاقه عجیب خواهر

1227
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29412
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    علاقه عجیب خواهر

    سلام دوستان
    من ۲۷ سالمه و دو خواهر و یک برادر از خودم بزرگتر دارم.من و برادرم از خواهرام کوچکتریم. یکی از خواهرهام هفت سال پیش با کسی ازدواج کرد که کمترین تجانسی با ارزشهای خانوادگی ما نداره. ما از یه خانواده مذهبی هستیم که همه تحصیل کرده و دارای مقررات و ارزش های مشخص هستیم. متاسفانه این اقای داماد از یه خانواده ای هست که به شدت با هنجارها و ارزشهای ما متفاوت هست. اینکه چه شد که وصلت سر گرفت جریان مفصلی هست که الان موضوع بحث نیست. این داماد اهل مشروب خوردن و فروختن هست.دست بزن داره و بارها پای چشم خواهر من کبود کرده.و توهین و فحاشی کردن براش خیلی راحته از طرف دیگه شغل مشخصی نداره و ممر اصلی درامدش حقوق خواهرم هست که دبیر ریاضی هست. تا اول دبیرستانم درس خونده ضمنا. قبل از این آدم خواهر من با یک ادم شکاک حدودا ۳ماه نامزد بود ۸سال پیش طلاق گرفته...٬متاسفان در طول این چند سال ما بارها شاهد رفتار ناپسند این آدم با خواهرمون بودیم و هر بار خواستیم که وارد بشیم خواهر ما با این توجیه که خودم حلش میکنم مانع دخالت ما شده. از طرف دیگه خودش اذعان داره که ادم درست بشو نیست و اساسا این ازدواج از اول اشتباه بوده . خواهرم با وجود رفتارهای بچگانه و خارج از عرف شوهرش به شدت از اون دفاع میکنه!و انتظار داره که ما به روی مردک بخندیم و اصلا به روی خودمون نیاریم که چه ادم وحشی و کثیفی هست.چراکه توجیهش اینه که بالاخره شوهر منه و من راضیم شمام نباید روی ناخوش نشون بدین.‌تحتی یکبار پدرم باشوهرش صحبتذکرده بود که خودشو اصلاح کنه .اقا ناراحت شده بود و خواهرم ازون شاکی تر که چرا با شوهرم صحبت کردین و گفتین خوشو اصلاح کنه من مشکلی باهاش ندارم.ا یک سال قبل که به شدت خواهرمو با مشت و لگد زده بود و خواهرم نمیدونم چطور این یکبار رو از خر شیطون اومده بود پایین و حرف از طلاق زد.ما هم خوشحال شدیم و وکیل گرفتیم و کار وبار رو شروع کردیم.ولی یه هفته بیشتر نگذشته بود که پشیمون شد و گفت برمیگردم. من عاشق شوهرم هستم و هر چقدرم منو بزنه باز شوهرمه و کسی حق نداره به اقا بد بگه!خلاصه خواهر ما مثل یک کلفت خدمت شوهرش با اون مختصاتی که عرض کردم زندگی میکنه. چند وقت پیش باز زیر مشت و لگد شوهره برگشت خونه ما دیروز که روز دادگاهی بوده اقا رو دیده و باز حماقت رو شروع کرده که من برمیگردم.الان تمام تقصیر گردن ما افتاده که تقصیر شماست (خانواده من)که این مشکلات برای من پیش اومده میگه اگه شما حرف منو گوش میکردین و علی رغم همه کله شقی ها و دیوونگی های شوهرم بهش احترام میذاشتین وضع من این نبود! در حالی به والله در این۷سال که ازدواج کرده کوچکترین بی احترامی از طرف ما نشده. خواهرم میگه چرا وقتی اون میاد باهاش گرم نیستین!اگه مشکلی با من داره به شما مربوط نیست شما فقط بایست باهاش گرم میبودین!متاسفانه این اقا نه جمال ظاهری داره و نه کمال رفتاری و شغل ثابتی هم نداره و با درامد خواهرم زندگی میکنه. شاید براتون عجیب باشه ولی خواهرم عین یک کلفت تو خونه اش رفتار میکنه.از جوراب پا کردن تا غذا فوت کردن...؛به قرآن مجید خواهر من هیچ عیب و ایرادی هم نداره که فکر کنین لابد بهدخاطر مسئله ای داره اینجور رفتار میکنه. همه حرف خواهرم اینه که من عاشق شوهرم هستم و نمیتونم بدون اون زندگی کنم.و هر بهانه ای میاره تا لفتار شوهرش رو توجیه کنه و برگرده و تا الان با مخالفت پدرم برنگشته. برای خانواده ما تحمل این رفتار خواهرم واقعا مشکله.نمیدونیم چطور باهاش رفتارکنیم که این علاقه عجیب و غریب رو فراموش کنه و زندگی عادی داشته باشه. از طرف دیگه بین ما قبل اینکه این داماد بیاد محبت و علاقه شدیدی بوده و عست و سرنوشت خواهرمون برامون مهمه. ببخشید طولانی شد. خلاصه اینکه من به عنوان یک برادر چه کاری میتونم بکنم.؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : علاقه عجیب خواهر

    افرین به این خواهر. واقعا باید بهش افتخار کنین. تو جامعه ای که با کوچکترین حرفی، خانم و اقا کارشون به قهر و طلاق میکشه، امثال خواهر شما که زندگی شون رو با چنگ و دندون حفظ میکنن تقریبا نایابن.

    اما یه نکته ای رو بهتون بگم. شما به چند دلیل دارین اشتباه میکنین.
    اول اینکه مجرد هستین. یه ادم مجرد زمین تا اسمون دیدگاهش با یه ادم متاهل فرق داره. خود من وقتی مجرد بودم خیلی جاه طلب و ایده ال گرا بودم. ولی بعد از ازدواج فهمیدم زندگی شوخی بردار نیست. فراز و نشیبهای سختی هم داره که اگه مقاوم نباشی همه چیز رو از بین میبره. پس شما هنوز نمیتونین دنیا رو از دریچه چشم یه ادم متاهل ببینین. در نتیجه درک عمیقی از زندگی خواهرتون نمیتونین داشته باشین.

    دوم اینکه شما یه مرد هستین. خانمها تو شرایط مختلف واکنشهای مختلفی دارن که ممکنه از نظر یه مرد اشتباه یا غیرقابل تصور باشه. اما همین تفاوتهاست که روابط زن و مرد رو تکمیل میکنه. پس تصور نکنین اگه خواهرتون کاری انجام میده که از نظر شما غلطه، پس الزاما اون کار غلطه.

    سوم اینکه شما شرایط تون با خواهرتون متفاوته. متاسفانه تو کشور ما اینجوری جا افتاده که یه مرد اگه صدبار هم زن طلاق داده باشه، باز هم بهش دختر میدن اما کافیه خانم فقط یه عقد ناموفق داشته باشه، فقط مردهای زن مرده یا هوسران میرن سمتش. خواهر شما هم متاسفانه عقد ناموفقی داشته و اگه زندگی دومش هم از هم بپاشه تا اخر عمر باید سربار خانواده بمونه و این برای زنی که الان با وجود همه ناکامی ها خودش صاحب خونه و زندگیه، قابل تحمل نیست.
    شما و خواهر و برادرتون نهایتا میرین دنبال زندگی خودتون. اون بنده خدا می مونه و مادر و پدری که سنشون بالا رفته و حوصله ندارن. و کلی حرف درو همسایه و دوست و اشنا پشت سرش!
    من یه دوستی دارم که فقط یک ماه با همسرش زندگی کرد چون شوهرش مشکلات روحی روانی داشت. اما بعد از اون دیگه هیچکس به خواستگاریش نیومد. خودش میگه اگه میدونستم برگشتن به خونه پدری اونقدر دردناکه هرگز طلاق نمیگرفتم و حاضر بودم با همچین مرد روان پریشی زندگی کنم و انرژی که الان دارم میذارم برای کلنجار رفتن با خانواده و فامیل، صرف درمان شوهرم میکردم!!

    شما یه خودتون نگاه نکنین. متاسفانه مردسالاری هنوز هم حکمفرماست.

    دلیل دیگه ای که میگم دخالت نکنین اینه که هیچ انسانی سیاه مطلق نیست. همه ادمها خصوصیات بد و خوب دارن. اگه شوهرخواهرتون دست بزن داره و مشروب فروشه، شاید دست و دل باز هم هست، یا وقتی حالش خوبه ادم معقول و مهربونی باشه. به هرحال خواهرتون داره باهاش زندگی میکنه و هیچکس هم به اندازه خودش دلسوز زندگیش نیست. اگه از خوشی های زندگیش باشما حرف نمیزنه دلیل نمیشه روزهای خوب نداشته باشن.

    به هرحال من معتقدم به خواهرتون باید تبریک گفت که اینقدر نگران زندگیشه. شما هم اشتباه میکنین که سرک میکشین تو زندگیش و معایبش رو برملا میکنین.
    میدونم قصد کمک دارین ولی اجازه بدین اگه خواهرتون صلاح دونست خودش ازتون کمک میگیره. اجبارا کاری نکنین. برای طلاق هرگز دیر نیست. اما اگه الان خواهرتون ده تا مشکل داره، مطمئن باشین بعد از طلاق 1000 تا مشکل خواهد داشت.

  3. 3 کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18720
    نوشته ها
    315
    تشکـر
    117
    تشکر شده 142 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه عجیب خواهر

    به نظرم شما به حرف خواهرتون عمل کنید بهتره - بالاخره بهش عادت کرده و دلش به حال شوهرش میسوزه. از طرفی هم اشتباه میکنه تا موقعیت داره با همچی آدمی زندگی میکنه. حداقل یه مدت تحویلش نگیره تا قدرشو بدونه.
    ولی اگه خودش بخواد میشه (شما به خواهرتون فقط پیشنهاد بدین)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ۲۱ عکس که شاید شما رو ترغیب به ایرانگردی بکنه
    توسط ستیلا در انجمن ایرانگردی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 04-18-2016, 02:30 AM
  2. میوه‌هایی که شکل‌های عجیب و غیر عادی دارند!!
    توسط apolo در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-07-2015, 01:35 AM
  3. راه های ترک غیبت و سخن چینی
    توسط pari@ در انجمن مشاوره فقهی و دینی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-28-2015, 06:19 PM
  4. رفتارهای غیرعادی همسرم
    توسط asal در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 09-25-2013, 04:21 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد