نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: دوست پسرم و خواستگاری

1352
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29474
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Lightbulb دوست پسرم و خواستگاری

    باعرض سلام وخسته نباشید
    من دختری ۲۱ ساله هستم دانشجو.فقط یک خواهردارم که ازخودم کوچکتراست.خانواده ای فوق العاده سخت گیردارم که برای آینده ام آرزوهای بزرگی دارند.بسیارموردتوجه وزیرنظرهستم.تابه حال چندین موردخواستگارداشتم که همگی سنتی بودن وبدون هیچ برخوردیاعلاقه قبلی و فقط ازروی خصوصیات خوب خانوادم که موردتاییداکثریت بوده دیگران معرفی کردند.
    این خواستگارهااکثراتحصیل کرده ودارای شغل های مناسب ودولتی واستخدام شده بودندکه وضعیت مالی واخلاقی خوبی هم داشتندوبه طورکلی موردهای بدی نبودند ولی پدرومادرم عجله وتمایل چندانی برای ازدواج من ندارندبه دلایلی ازجمله اینکه من سنی ندارم ومواردبهتری هم خواهدبود.وهمچنین چون همه ی خانواده وفامیل مرا دراخلاق خوب ،حجاب،درس وبقیه خصوصیات خیلی قبول دارندوتعریفم رامیکنند،پدرمادرم برای من یک موردفوق العاده راانتظاردارندوبا اینکه خواستگارهای خوبی داشتم چندان میل ورغبتی نشان نمیدهند.
    مشکل اصلی من این است که من به شخص دیگری علاقه مندم ۲۶ساله وکارمندبانک است.فرزنداول است ودو خوهروبرادرکوچکتر دارد.ازنظرفرهنگی واقتصادی تناسب داریم.چندسال است که همدیگر رامیشناسیم وازوقتی من دانشگاه رفتم رابطه ماجدی ترشده وخودش وخانواده اش که ازابتدادرجریان دوستی مابودند دنبال فرصتی هستندبرای خواستگاری وصحبت باپدرومادرم.
    ولی ازآنجایی که این دوستم قبلا کارمندبانک نبودوشغل آزادداشت که به هیچ عنوان موردتاییدپدرمادرم نخواهدبود وهمینطور درسش تمام نشده بود وبه طورکلی درمقایسه باسایرخواستگارانم وضعیت اصلاخوبی نداشت من اجازه نمیدادم که اقدام کنند.چون برایم قابل پیشبینی بودکه بااین شرایط پدرومادرم به راحتی جواب رد خواهند داد.
    من منتظربودم تازمان مشکلات راحل کندودوستم شرایط بهتری پیداکندبعدقضیه رامطرح کنیم تااینکه اخیرا شغل خوبی پیداکرده دربانک استخدام شده ودرحال ادامه تحصیل است واصرارداردکه اقدام کندولی من میدانم خانوادم به هیچ وجه نمیتوانندباروابط دوستی کناربیایندوهمینطوربه هیچ عنوان ازمن انتظارچنین رابطه ای راندارند مطرح کردن این دوستی غیرممکن ومثل یک طوفان درزندگی ماخواهدبود.این موضوع به قدری برای پدرم ناگوارخواهدبودکه دیگرفکرنمیکنم خصوصیات خوب دوستم برایش مهم باشد واینکه جواب ردخواهدبودمثل روزروشن است وچه بساعواقب وحشتناکی هم برایم خواهدداشت که جواب رد کمترین آن خواهدبود.شایددرنهایت مجبورشوندکوتاه بیایندولی من به هیچ وجه نمیخواهم خدایی نکرده کاربه آنجابکشدونمیخواهم بااجبارومخالفت وآبروریزی کار راپیش ببرم برای من که همیشه موردتاییدوزیرنظرخانواده بودم غیرقابل قبول است.
    بااین شرایط مامجبوریم دوستی راپنهان کرده وجوردیگری خواستگاری رامطرح کنیم.ازمدت هاقبل درفکراین راه حل بودیم هم من وهم خانواده دوستم به دنبال فضاهای مشترک بودیم که بتوانیم باب آشنایی خانواه هارابازکنیم.یک راه آشنایی مدرسه خواهرهایمان بودکه هردو دریک مدرسه هستندولی این کافی نبود.تااینکه مدیرگروه دانشگاه واستادمن که فردبسیارشریف وازلحاظ علمی معروفی است فوت کردودرمراسمش مامتوجه شدیم که ازاقوام دوستم بوده وکلی افسوس خوردیم که چرازودتراین رابطه ی فامیلی راکشف نکردیم.شایداگرایشان زنده بودمیتوانست واسطه ی خوبی شود.پدردوستم پیشنهادکرده همین استادم رابهانه آشنایی قراردهیم وآنهادرخواستگاری بگوینداستادم واسطه بوده ولی این هم ممکن نیست چون هم درست نیست وهم ازفوت استادم زمان زیادی گذشته
    شایدمشکلم خیلی ساده وپیش پاافتاده باشدبسیاری ازدوستانم درترمی که گذشت مشکل من راداشتندولی بهانه ساده ای برای خانواده شان پیداکردندواقدام کردند
    ولی من واقعادرمانده شدم وراهی به ذهنم نمیرسدومدت زیادیست دوستم وخانواده اش هم منتظرندمن لب ترکنم.
    مابهم علاقه داریم اوپسرسالمی است که ازروزاول قصدازدواجش رامطرح کردواصرارداشت خانواده ام رادرجریان رابطه مان بگذاریم که کنترل شده وزیر نظر آنهاباشد.من به اصراراووپدرش چندسال پیش که تازه باهم دوست شدیم قضیه رابه مادرم گفتم وخواستم ماراحمایت کندتا شرایط ازدواج راپیداکنیم.حتی عمه ی دوستم که معتقدبودمیتواندازپس مادرم برآیدیک جلسه بامادرم صحبت کردولی نتوانست مادرم که خودش روانشناس واستاد دانشگاه است راراضی کند.درنهایت مادرم نه به بخاطررضایتش بلکه فکرمیکنم بخاطراینکه نمیخواست من لج کنم وجری ترشوم،گفت:«باشه درارتباط باشیدولی من هیچ تضمینی درباره پدرت نمیکنم وهرلحظه که اوبفهمدمنم وانمودمیکنم نمیدانستم.»
    و یه جورایی منوبه مرگ گرفت که به تب راضی بشم و انقدرسختگیری وتهدیدکردکه کات کنیدکه مانهایتامجبورشدیم وانمودبه جدایی کنیم.وعملا هم اینجوری بود چون من دانش آموزو درگیرکنکوربودم خیلی رابطمون محدودشدولی قطع نشدودرواقع ازبعدقبولی دردانشگاه رابطمون بیشترشد.
    ماهمه ی سختی هاروباهم پشت سرگذاشتیم من کنکوردادم دانشگاه قبول شدم وبه جرعت میتونم بگم نه تنهادرسم ضعیف نشدبلکه درموفقیتم نقش پررنگی داشت.دوستمم کارمیکردودرس میخوندوبه امیداینکه شرایط جفتمون آماده بشه تابحال تحمل کردیم ولی ادامه رابطه به شکل دوستی برای جفتمون دیگه ممکن نیست وبه حمایت خانواده من برای نامزدی وبعدازدواج نیازداریم به خصوص که حالاشغل خوبی هم داردودیگرکم سن وسال نیستیم ولی متاسفانه باسختگیری هاشون حتی جرعت خواستگاری هم ازماگرفتند.مابرای مطرح کردن خواستگاری چه بایدبکنیم؟​
    این راهم بگویم که خانواده ام به نظرم احترام میگذارندولی طرز آشنایی خانواده هادر برخوردپدرمادرم خیلی تاثیرگذاره همونطورکه اگه پدرم دوستی روبفهمه فاجعه میشه ممکنه باصورت گرفتن یه آشنایی خوب وسنتی که موردپسندشه به راحتی قبول کنه چون شرایط واخلاق دوستم واقعا شایسته ست.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    29147
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست پسرم میخواهدبه خواستگاری بیایدولی چطور؟

    از قدیم گفتن، هر کس تو را می خواد او را بخواه
    #####ا گه می بینید دوست شما حرف های شما رو قبول دارد و تمایل به ازدواج باشما را دارد؟ باید سعی کنید در مرحله ی اول، خانواده خود را راضی و خوشحال کنید زیرا خانواده شما صاحب شما هستن و آینده و ضررشما را نمی خوان. باید خانواده خود را به دلایلی راضی کنیدبه این امرخیر. سعی کنید موضوع را جدی پیگیری کنید.آنهایی که در خانواده شما هستن و مخالف این ازدواج هستن خیر وصلاح شما را می خوان، بنابراین نباید در مقابل آنها بایستی.
    و در آخر سعی کنید کسی را که دوستش داری رو سعی کن بفرستش پیش پدرت، پیش کسی که صلاح شما دستش هست
    و یا از طریق بزرگان وارد بشین
    شما که همدیگر رو می خواین وظیفه خود را انجام دادین، حالا نوبت خانواده های شماست
    خانواده های شما هم باید همدیگر را بخوان
    از طریق خانواده وارد بشین و از زندگی به همین راحتی لذت ببرید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : دوست پسرم میخواهدبه خواستگاری بیایدولی چطور؟

    خانواده این آقا تماس بگیرند وبگن تو مجلسی شما رو دیدن وپسندیدن
    مثلا تو تولد یاسفره مذهبی ویه چیزی شبیه به این
    ایشون قصدشون ازدواجه مطمعنا وگرنه خانواده رو در جریان قرار نمیداد
    اصلا بگین برای انجام کارهای بانکی مراجعه کردید .
    این آقا پیگیر شده و شماره تلفن منزلتون رو به دست آورده ومادشون با مادرتون تماس گرفته
    به نظرم برای این که دروغ نگفته باشید یه حساب تو بانک که کار می کنند
    افتتاح کنید .
    خاطر خواهی که جرم نیست .
    البته به عنوان یه نار کارتون درست نبوده بادتوجه به حساسیت پدرتون با ایشون در ارتباط بودید .
    یاد دوستم افتادم سه تا بچه داره هنوز وخوش بخته چون از همسایه ها بوده
    همسرش حرف که پیش میاد نادر دوستم میگه نکنه باهاش دوست بودی ؟
    ان شالله که خوش بخت بشید .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  4. کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29474
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست پسرم میخواهدبه خواستگاری بیایدولی چطور؟

    خیلی ممنونم از راهنمایی خوبتون.راه حل بانک که گفتیدخیلی خوبه واصلا به ذهنم نرسیده بود وقتی آدم خودشو درگیر یه فکری میکنه راه حل های ساده هم فراموش میکنه.ممنون

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج با دوست پسر یا خواستگار
    توسط ssamin در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 07-16-2016, 10:08 AM
  2. وابستگی شدید دوست پسر
    توسط tooska73 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 06-07-2015, 07:55 AM
  3. از رفتارای نامزدم خسته شدم
    توسط ماندانا غلامی در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 09-16-2014, 11:01 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد