ويژگي اصلي اختلال شخصيت اسكيزوئيد ،نارسايي در استعداد برقرار كردن روابط اجتماعي است كه در عدم تمايل به درگيري هاي اجتماعي،بي تفاوتي به تحسين و انتقاد،عدم حساسيت نسبت به احساسات ديگران و يا فقدان مهارتهاي اجتماعي انعكاس مي يابد .




Schizoid personality disorder

اختلال شخصيت اسكيزوئيد در كساني تشخيص داده مي شود كه عمري را در كناره گيري از اجتماع گذرانده اند. احساس ناراحتي آن ها در روابط اجتماعي، درونگرايي، و عواطف محدود و كند آن ها قابل توجه است. شخصيتهاي اسكيزوئيد در نظر ديگران آدم هائي مردم گريز، منزوي،ديرآشنا يا تنها هستند.
بنابراين ويژگي اصلي اختلال شخصيت اسكيزوئيد ،نارسايي در استعداد برقرار كردن روابط اجتماعي است كه در عدم تمايل به درگيري هاي اجتماعي،بي تفاوتي به تحسين و انتقاد،عدم حساسيت نسبت به احساسات ديگران و يا فقدان مهارتهاي اجتماعي انعكاس مي يابد . اين افراد اگر دوستان نزديكي داشته باشند ،تعداد آنها معدود است . آنها گوشه گير،نجوش و منزوي هستند، خلاصه اينكه،آنها درون گرايان افراطي هستند.

شخصيت اسكيزوئيد با كناره گيري، عدم دخالت در امور روزمره و اهميت ندادن به ديگران مشخص است. چنين كسي آرام، مردم گريز، درونگرا و غير اجتماعي است.
ممکن است به‌طور نامناسبی جدی و در حضور دیگران بی‌تفاوت یا هراسناک باشند. ممکن است اصلاً شوخی را درک نکنند.
این افراد آرام، مردم گریز، درون گرا و غیر اجتماعی هستند و ضمن كناره گیری و عدم دخالت در امور روزمره، به دیگران چنان اهمیتی نمی دهند و شاید اگر مختصر ذوق ادبی هم داشته باشند، با برداشتی سطحی از این بیت مشهور عارفانه، پیوسته زمزمه می كنند:
دلا خوكن به تنهایی كه از تن ها بلا خیزد
سعادت آن كسی دارد كه از تن ها بپرهیزد

همین وضعیت آنهاست كه باعث می شود، غیر از بستگان درجه یك، دوستان نزدیك یا محرم خاصی نداشته باشند و علاوه بر آن هیچ میلی نیز برای ایجاد روابط نزدیك با دیگران در خود احساس نكنند.

ويژگي هاي تشخيصي:
ويژگي اصلي اختلال شخصيت اسكيزوئيد، يك الگوي فراگير كناره گيري از روابط اجتماعي و دامنة محدود بيان هيجانها در موقعيتهاي بين فردي است. اين الگو از اوايل بزرگسالي آغاز شده و در زمينه هاي مختلف ظاهر مي شود.
افراد مبتلا به اختلال شخصيت اسكيزوئيد، ظاهراً ميلي به صميميت ندارند، نسبت به فرصتهاي موجود براي گسترش روابط نزديك بي تفاوت به نظر مي رسند و به نظر مي رسد كه از عضويت در خانواده يا گروههاي اجتماعي ديگر رضايت چنداني به دست نمي آورند. آنها به جاي بسر بردن با ديگران، ترجيح مي دهند وقت خود را به تنهايي سپري كنند. آنها اغلب از لحاظ اجتماعي منزوي يا «تنها» به نظر مي رسند و تقريباً هميشه فعاليتها و سرگرميهاي انفرادي را انتخاب مي كنند كه مستلزم تعامل ديگران نيست. آنها تكاليف مكانيكي يا انتزاعي مانند بازيهاي رايانه اي يا رياضي را ترجيح مي دهند. اين افراد ممكن است علاقة چنداني به تجربه هاي جنسي با فرد ديگر نداشته باشند و از فعاليتهاي معدودي لذت مي برند. معمولاً لذت بردن از تجربه هاي حسي، بدني يا بين فردي مانند قدم زدن در ساحل به هنگام غروب و يا داشتن روابط جنسي اندك است.
اين افراد، احتمالاً دوستان نزديك يا محرم اسراري به جز يك خويشاوند درجه اول ندارند. اغلب به نظر مي رسد افراد مبتلا به اختلالات شخيصت اسكيزوئيد نسبت به تأييد يا انتقاد ديگران بي تفاوت هستند و ظاهراً از آنچه كه ديگران ممكن است دربارة آنها فكر كنند ناراحت نمي شوند. آنها ممكن است به ظرايف طبيعي تعامل اجتماعي توجه نكنند و اغلب پاسخهاي مناسبي به نشانه هاي اجتماعي نمي دهند، به طوري كه از لحاظ اجتماعي بي كفايت، سطحي يا در خود فرو رفته به نظر مي رسند.
آنها معمولاً واكنش پذيري آشكار هيجاني ندارند و از ظاهري «موقر» برخوردارند و به ندرت حالات بيانگر يا جلوه هاي چهره اي مانند لبخند زدن و تكان دادن سر از خود نشان مي دهند. آنها ادعا مي كنند كه هيجانهاي شديد مانند خشم يا شادي را به ندرت تجربه مي كنند. اغلب عاطفة محدودي نشان مي دهند و به نظر، سرد و گوشه گير مي آيند. اگر چه، در شرايط كاملاً غير عادي كه اين افراد دست كم به طور موقت در آشكار ساختن خود احساس راحتي مي كنند، ممكن است اعتراف نمايند كه احساسهاي دردناكي را به ويژه در ارتباط با تعاملهاي اجتماعي دارند. هرگاه اين الگوي رفتاري صرفاً درطي سير اسكيزوفرنيا، يك اختلال خلقي همراه با ويژگيهاي روان پريشي، ساير اختلالهاي روان پريشي يا يك اختلال فراگير رشد رخ دهد يا هرگاه ناشي از اثرات مستقيم فيزيولوژيايي يك بيماري عصب شناختي (مانند صرع قطعة گيجگاهي) يا ساير بيماريهاي جسماني باشد، تشخيص اختلال شخصيت اسكيزوئيد را نبايد مطرح كرد.

امکان دارد جواب‌های کوتاه بدهند، از صحبت کردن خودبه‌خودی بپرهیزند و گه‌گاه استارات عجیب به‌کار برند.
یک مثال
«گفتگوی زیر بخشی از صحبتهای یک بیمار اسکیزوئید با یک مشاور است»:
م:آقای اکبری چه مشکلی دارید؟
ب:کاری.
م:اگر امکان دارد در مورد مشکل کاریتون صحبت کنید؟
ب:بی‌علاقگی.
م:حتماً برایتان سخته که کاری را انجام بدهید که علاقه‌ای به آن ندارید:
ب:بلی.
م:در مورد کارتان بیشتر صحبت کنید؟
ب:آزمایشگاهی.
م:در آزمایشگاه چه کار انجام می‌دهید؟
ب:حیوانات
(اگر با این بیمار چندین ساعت هم گفتگو شود باز هم جوابها کوتاه ، سطحی و یکنواخت خواهد بود.)

آنها معمولاً تودار هستند و در وقایع روزمره شرکت نمی‌کنند یا اینکه ممکن است احساس نابه‌جای خودمانی بودن با دیگران داشته باشند.
این بیماران ممکن اس بسیار منفعل و بدون حس قابت با علایق انفرادی باشند. فعالیت جنسی آنها ممکن است صرفاً در حد خیالپردازی باشد.
مردان معمولاً مجرد باقی می‌مانند. اما زنان ممکن است منفعلانه با ازدواج موافقت کنند آنها ممکن است توانائی ابراز خشم را نداشته باشند و ممکن است در برابر تهدید از جانب دیگران، با احساس توانائی مطلق خیالی یا حالت تسلیم برخورد کنند.
حالت عاطفی این شخصیت، کند و محدود و سرد است. دیگران این گونه آدم ها را عجیب نامعمول و نامتعارف گوشه گیر و تک رو می دانند.
ممكن است زندگي خود را با جزئي ترين وابستگي عاطفي با ديگران سپري كند، اسكيزوئيد در هماهنگي با مد زمان آخرين نفر است. معمولاً تمام عمر در ابراز مستقيم خشم ناتوان بوده است.
شخصيت اسكيزوئيد ممكن است انرژي عاطفي قابل توجهي در مسائل نامربوط به انسان، نظير رياضيات و ستاره شناسي، بكار برد.
ممکن است مجذوب اشیاء بی‌جان یا مفاهیم انتزاعی شوند و یا به مسائل فلسفی، نجوم و ریاضی علاقه‌مند شوند. اغلب با سرگرمي ها و هوس هاي رژيم غذايي و مستلزم دخالت شخصي نيست، سرخود را گرم نگاه مي دارد.
هر چند شخصيت اسكيزوئيد درونگرا و خيال پرداز است ولي ظرفيت او براي شناخت واقعيت كمتر نيست. چون حركات پرخاشگرانه در واكنش هاي عادي او جائي، با هرگونه تهديد، واقعي يا خيالي، با تصورات صاحب قدرت مطلق بودن مي شمرند، در بعضي موراد چنين شخصي قادر به رشد و تكامل بوده و مي تواند عقايد بديع و سازنده به جهان ارائه نمايد.
یک ویژگی بارز و همیشگی دارندگان این شخصیت که در دسته شخصیت های جدا و تنها، خاص، دارای گونه یی زندگی خصوصی، عجیب و غریب و سرد از لحاظ هیجانی (کلاستر A) طبقه بندی شده - گوشه گیری و انزوای اجتماعی است. فرد دارای این شخصیت از برخوردها و برهم کنش های انسانی خشنود نمی شود و در موارد اختلال این شخصیت حتی ناراحت هم می شود. شخصیت اسکیزوئید تنها و درون گراست و از تنهایی لذت می برد.
این شخصیت برخلاف شخصیت نمایشی (هیستریونیک)، در مردان بیشتر و دو تا سه برابر زنان گزارش شده است.
افراد دارای شخصیت اسکیزوئید جذب مشاغل انفرادی می شوند. بسیاری از آنها شب کاری را بر کار روزانه ترجیح می دهند تا مجبور نباشند با افراد زیادی برخورد کنند.
بیماران مشاغلی را انتخاب می‌کنند که تنها باشند. در کنار دیگران معذب هستند و ممکن است ارتباط چشمی ضعیف داشته باشند. عاطفه آنها معمولاً محدود یا سرد و خشک است.
بسیاری از سردی و نجوشی افراد دارای شخصیت اسکیزوئید ناراحت می شوند و توان تحمل آنها را ندارند. شوخ و شاد و شنگول بودن برای افراد دارای شکل خالص «اختلال» این شخصیت دشوار است.
اسکیزوئیدها سرشان در لاک خودشان است و به هیچ وجه نیاز یا اشتیاقی به داشتن پیوندهای عاطفی با دیگران نشان نمی دهند. آنها هیچ توجهی به رخدادهای روزمره و دلبستگی های دیگران نشان نمی دهند. این افراد حتی نمی توانند خشم خود را به گونه مستقیم ابراز کنند.

ويژگي ها و اختلال هاي همراه:
افراد مبتلا به اختلال شخصيت اسكيزوئيد ممكن است در بيان خشم، حتي در پاسخ به تحريك مستقيم، مشكل ويژه اي داشته باشند كه موجب اين تصور مي شود كه زندگي آنها بدون هدف است و در ظاهر ممكن است از اهداف خود منحرف باشند. چنين افرادي اغلب نسبت به شرايط نامساعد به گونه اي منفعل واكنش نشان مي دهند و در ارائة پاسخ مناسب به رويدادهاي مهم زندگي با مشكل مواجهند.
افراد مبتلا به اين اختلال به علت نداشتن مهارتهاي اجتماعي و بي ميلي نسبت به تجربه هاي جنسي دوستيهاي اندكي دارند، به ندرت قرار ملاقات مي گذارند، واغلب ازدواج نمي كنند. كاركرد شغلي آنها ممكن است مختل باشد، به ويژه هنگامي كه درگيري بين فردي مورد نياز باشد، ولي هرگاه تحت شرايط انزواي اجتماعي يا به تنهايي كار كنند،ممكن است كاركرد خوبي داشته باشند.افراد مبتلا به اين اختلال به ويژه در پاسخ به فشار رواني، ممكن است به دوره هاي بسيار كوتاه روان پريشي مبتلا شوند (كه از چند دقيقه تا چند ساعت طول مي كشند.)
دربعضي موارد، اختلال شخصيت اسكيزوئيد، ممكن است به عنوان پيشايند پيش مرزي اختلال هذياني يا اسكيزوفرنيا ظاهر شود. افراد مبتلا به اين اختلال ممكن است گاهي اختلال افسردگي عمده را نشان دهند. اختلال شخصيت اسكيزوئيد اغلب با اختلال شخصيت اسكيزوتايپي، پارانويايي و اجتنابي به طور همايند ظاهر مي شوند.


ويژگي هاي خاص وابسته به فرهنگ، سن و جنسيت:
افرادي كه به زمينه هاي فرهنگي مختلف تعلق دارند گاهي رفتارهاي دفاعي و شيوه هاي بين فردي را نشان مي دهند كه ممكن است به اشتباه عنوان اسكيزوئيد بر آنها گذاشته شود. براي مثال، كساني كه از محيطهاي روستايي به شهرهاي بزرگ نقل مكان مي كنند ممكن است با «جمود هيجاني» واكنش نشان دهند كه امكان دارد چند ماه طول بكشد و به صورت فعاليتهاي انفرادي، عاطفة محدود و اختلالهاي ارتباطي ديگر ظاهر شود.
مهاجراني كه از كشورهاي ديگر آمده اند گاهي بي احساس، كينه جو و بي تفاوت قلمداد مي شوند. اختلال شخصيت اسكيزوئيد ممكن است ابتدا در كودكي و نوجواني به همراه انزواطلبي، روابط ضعيف با همسالان و كم آموزي در مدرسه ظاهر مي شود كه اين كودكان و نوجوانان را به گونه اي متفاوت نشان داده و باعث مي شود تا آنها در معرض آزار و اذيت قرار گيرند. تشخيص اختلال شخصيت اسكيزوئيد در مردان اندكي بيشتر مطرح مي شود و ممكن است در آنها اختلال بيشتري را موجب شود.


ازدواج
اسکیزوئیدها دیرتر از همه به دگرگونی های مد در جامعه تن می دهند. افراد اسکیزوئید اغلب در سخن گفتن پیش دستی نمی کنند و چندان اجتماعی، عاطفی، پرشور و هیجان، گرم و احساساتی به نظر نمی رسند. از این رو در زندگی زناشویی شان دچار مشکلات فراوانی می شوند، مگر اینکه با فردی دارای ویژگی های پررنگ یا اختلال شخصیت کلاستر A و تنهایی گزین (اسکیزوئید) ازدواج کنند.
مشکل اینجاست که افراد دارای شخصیت اسکیزوئید در عمل همانند دو شخصیت دیگر کلاستر A -بدگمان (پارانوئید) و خرافه مدار (اسکیزوتایپال)- به دنبال باور ذهنی می روند که با ازدواج با افراد دارای ویژگی های پررنگ و حتی اختلال شخصیت های کلاستر B و به ویژه هیستریونیک، یا وابسته، ناداشته ها و کاستی های عاطفی -هیجانی شان را به گمان خود جبران کرده و خانواده در پیش روی خودشان را به تعادل لازم برسانند. البته چنین پندارهایی برای پدید آوردن تعادل و توازن مناسب و مطلوب در بیشتر آدمیان پیدا یا پنهان به چشم آشنا می آید.ميگنا دات آي آر، کاملاً هویداست که وجود زمینه و درونمایه یی پررنگ از صفات و اختلالات شخصیتی کلاستر B و به ویژه نمایشگر و مرزی، آشفته و آشوبناک (بوردرلاین) در همسر یک نفر اسکیزوئید چه ناهمخوانی و بی توازنی در کانون زندگی مشترک و روابط زناشویی اینان پدید می آورد. به ویژه اینکه در بسیاری موارد افراد اسکیزوئید همزمان دارای ویژگی هایی کم رنگ یا پررنگ گاه حتی تا اندازه اختلال از شخصیت بدگمان (پارانوئید) هستند. زندگی جنسی اسکیزوئیدها ممکن است منحصراً در خیال و رویا طی شود و هربار برقراری و آغاز روابط جنسی را به وقتی دیگر موکول کنند.
افراد دارای این شخصیت به ویژه در اشکال پررنگ و خالص ممکن است هیچ گاه ازدواج نکنند، چون نمی توانند با کسی آنچنان صمیمی شوند که او را به کاخ زیبا و دلچسب تنهایی خود راه دهند.
افراد اسکیزوئید ممکن است با ویژگی های درخودمانده خویش هنگام ازدواج تنها شیفته یک صفت یا یک جنبه از فرد مقابل شوند و فقط با تمرکزی ژرف بر مثلاً چشم، چانه، بینی، گونه یا لب او دچار دلبستگی و شیفتگی خیال انگیز و رویایی شوند و خواست و آمادگی همه سویه خود را برای ازدواج با او اعلام کنند. حتی ممکن است در ستایش از آن گونه، لب یا چشم قطعه یی ادبی یا اثری هنری بیافریند تا پاسخ مثبت معشوق را تضمین کند. در عمل چنین کرداری در کوتاه مدت به فرجامی دلخواه ایشان می انجامد اما در درازمدت پشیمانی و هزینه یی گزاف بر دو نفر و خانواده هایشان تحمیل می کند.

دانایی و فرزانگی شخصیت های اسکیزوئید و گستردگی و ژرفای دانسته ها و آموخته های آنها به ویژه می تواند برای افراد دارای ویژگی ها و اختلال شخصیت نمایشگر (هیستریونیک) که همواره تشنه هیجان و جویای انگیختگی هستند بسیار دلنشین و گیرا باشد. به ویژه آنکه یک فرد اسکیزوئید هنگام عاشق شدن از چارچوب قالبی و کلیشه یی معمول خود برون آمده و شتابان و به یکباره فرسنگ ها فراتر از توانایی ها و گنجایش های عاطفی هیجانی می رود. این فرد اسکیزوئید در چنین شور و مستی و شیفتگی از همه دانسته ها، خوانده ها، دیده ها، شنیده ها و خیال پردازی های خود سود می جوید تا دل از معشوق برباید و او را با خود و برای همیشه به گوشه کاخ تنهایی دلنشین و دوست داشتنی خود برده، راز دل گشاید و کام ماندگار گیرد. افسوس که فرد تنهایی گزین و در خودمانده، پس از سپری شدن دوران پر شور و مستی نه دیگر راز دل می گشاید و نه سودای کام گرفتن بر ذهن درخودمانده درگیر گمان و اندیشه خویش استوار می دارد. کاخ تنهایی اسکیزوئیدها درون ذهن آنها بنیاد نهاده شده است؛ در افراد دچار اختلال بسیار فراتر و بیشتر از دارندگان ویژگی. تکلیف تشنگی سیراب ناپذیر همسر دارای ویژگی های نمایشگر (هیستریونیک) به هیجان و تازگی روشن تر و نمایان تر از خورشید است، فرجام ناخوشایند و بدپایان پیمان زناشویی بستن مردی اسکیزوئید با خانمی هیستریونیک در فیلم های بسیاری به نمایش درآمده است که همگی بیان تراژدی هستند. فیلم هایی همچون «سگ های پوشالی»، «مادام بوواری»، «خیابان هانوور» و «ماری آنتوانت». سرنوشت ازدواج خانمی اسکیزوئید با مردی مرزی آشفته (بوردرلاین) با درونمایه های ژرف و گسترده خودشیفته (نارسیسیستیک) را نیز می توان در فیلم هایی همچون ساخته گویا و گیرای وودی آلن، «امتیاز نهایی»، سراغ گرفت.

اسکیزوئیدها ممکن است استعاره های غریب به کار برند و صنایع ادبی نامعمول بیافرینند که مایه شگفتی همه از جمله دوستداران شعر و ادبیات شود. فرد اسکیزوئید به جای ارتباط با آدمیان، شیفته تنها اندیشیدن در علوم نظری، ریاضی، فیزیک، شیمی، موسیقی، جنبش های فلسفی و هنری، مفاهیم متافیزیک، اشیای بی جان، راهبردهای اجتماعی و شیوه های نوین زندگی (مانند گیاهخواری، خام خواری و...) است. هر چه رویکرد اینان محدودتر و مشخص تر باشد، امکان دستیابی شان به دسترنج گرانمایه و نام آورساز بیشتر می شود. اسکیزوئید- آسپرگری که همه هوش و توان ذهنی و زیست مایه روانی اش را در کانون یک حیطه محض یا کاربردی مثلاً فیزیک، ریاضی، نجوم، شیمی و مانند آن متمرکز می کند، احتمال زیادی دارد که برای خود و دیگران سودمند واقع شود.
درخودماندگی و گوشه گیری این گونه افراد هنگامی که با مکانیسم دفاعی خیال پردازی همراه شود، می تواند در برخی از آنان به اندیشه های به راستی نو، خلاقانه و ابتکاری و حتی رازگشایی از نادانسته های گیتی بینجامد. واقعیت آن است که ویژگی های شخصیتی اسکیزوئید، حتی تا اندازه اختلال، در بسیاری از بزرگان تاریخ دانش و اندیشه گیتی وجود داشته است.
شخصیت های اسکیزوئید در زندگی خصوصی شان تنهایی گزین هستند. آنان فاقد نیاز به روابط صمیمی با دیگران هستند اما ممکن است به حیوانات بسیار وابسته باشند و دلبستگی بسیاری به حیوانات به ویژه سگ، گربه و اسب - دارند و به جانوران و گیاهان برخلاف آدمیان به سادگی عشقی سرشار و فراوان پیدا می کنند. البته شخصیت های افسرده، وابسته، مردم گریز - پرهیزمدار، بدگمان (پارانوئید)، خودشیفته (نارسی سیستیک)، مرزی - آشفته (بوردرلاین)، نمایشگر (هیستریونیک) نیز می توانند به سوی پیوند و دلبستگی یافتن به حیوانات گرایشی استوار پیدا کنند.
در کنار حیوانات اهلی و خانگی، کتاب، فیلم، موسیقی و آثار هنری همچون نقاشی نیز در گروه همدمان اسکیزوئیدها در کاخ دلنشین و تاریکخانه رویایی شان قرار می گیرند، البته نه هر کتاب و فیلم و موسیقی و نقاشی که آثاری ارزشمند و فاخر.

در اتاق شخصی اینان بایگانی جاری از کتاب های ادبی، تاریخی، سیاسی، فلسفی، روانشناسی، جامعه شناسی، هنری و... به همراه آرشیوی از فیلم های شبه فلسفی و روانشناسانه، در کنار موسیقی های ماندگار کلاسیک جهان و وطنی درهم انباشته شده است. تابلوهای نقاشی با سبک های مورد پسند فرد از رمانتیسم، کلاسیسیسم و رئالیسم تا امپرسیونیسم و سوررئالیسم در تاریکخانه دلنشین و کاخ تنهایی های رویایی او دیده می شوند. همه این سلیقه ها در سطحی والامقام و فاخر وجود دارند.

اسکیزوئید ایرانی در آواز از تاج و بنان و شجریان فروتر نمی نشیند. اگر گوش به موسیقی رپ زیرزمینی هم می سپارد، ذهنش را هوشیار به درونمایه ها، انگیزه ها، خاستگاه ها و نیز برآمدهای روانی اجتماعی و فلسفی آن می دارد.

نگاه و ذهن اسکیزوئید در هر چیز به سوی فلسفه پنهان در پشت آن بوده و هست. اسکیزوئیدها نگرشی فلسفی و ذهنی فیلسوفانه دارند هر چند مستعد آن هستند که در فلسفیدن شناور و سرگردان شوند. بدین ترتیب استاد دچار اختلال شخصیت یا ویژگی پررنگ اسکیزوئید بخواهد و نخواهد دل از کف دانشجوی شیفته دانایی و اندیشه می برد، اما این دلدادگی گذرا و آرمان گرایانه اغلب نمی تواند بنیادی ماندگار و استوار برای پی افکندن ساختار خوشبختی و شادکامی در زناشویی استاد و شاگرد بشود مگر آنکه شاگرد نیز همچون استاد دارای ویژگی های پررنگ یا اختلال شخصیت اسکیزوئید باشد. واقعیت دردسرساز این است که استادان و اندیشمندان اسکیزوئید فراوان در کانون توجه، تنوع طلبی و هیجان خواهی دانشجویان دارای ویژگی های پررنگ و اختلال شخصیت نمایشگر (هیستریونیک) قرار می گیرند.

اسکیزوئیدها فراوان غرق در رویا می شوند اما واقعیت سنجی خود را از دست نمی دهند. اینان از هیچ کاری لذت نمی برند یا فقط از کارهای اندکی خوش شان می آید. به جز بستگان درجه نخست هیچ دوست صمیمی یا کاملاً مورد اطمینانی ندارند. به انتقاد و خرده گیری و حتی هرگونه ستایش دیگران بی اعتنا و بی تفاوتند. کوشش دیگران در تحقیر اینان چندان اثرگذار نیست. کلام دیگران چه بسا در گوش اینان فرو نمی رود و آن هنگام نیز که فرو می رود، بی درنگ و شتابان از همان گوش یا دیگری برون می آید، از این رو قضاوت دیگران راهکارها و راهبردهایشان را خیلی دگرگون نمی کند. اینان شناور بر موج های رویاها، اندیشه ها و ذهنیات خود هستند.

اسکیزوئیدها از آنجا که از نظر هیجانی سرد و بی اعتنا هستند و کردار پرخاشگرانه چندانی در مجموعه واکنش های معمول آنها وجود ندارد، چنانچه با تهدید و خطری واقعی و حتی خیالی روبه رو شوند، بیشتر یا به تسلیم و رضا تن می دهند یا در خیال و گمان های ابرتوانایی و همه کارتوانی فرومی روند. البته اگر این تهدید به گونه یی جدی جان، ناموس یا کاشانه اینان را در خطر نابودی و از دست رفتن قرار دهد، درست همانند ریاضیدان اسکیزوئید آسپرگر (دیوید سامنر) فیلم «سگ های پوشالی»، به خشونت و پرخاشگری بیکران و فراوان دست می یازند که به آسانی پایان نمی یابد.

هرچه درونمایه های شخصیتی پارانوئید در افراد اسکیزوئید ژرف تر و گسترده تر باشد، این تحریک پذیری، خشونت و پرخاشگری شدیدتر و حادثه سازتر است. بدیهی و روشن است که شخصیت اسکیزوئید نباید با اختلال اسکیزوفرنی اشتباه شده و یکی در نظر گرفته شود.
اختلال شخصیت اسکیزوئید می تواند بسیار شبیه اختلال شخصیت های پارانوئید، اسکیزوتایپال، پرهیزگرا مردم گریز یا نظام مند چارچوب مدار (وسواسی-جبری) نمایان شود یا با ویژگی هایی پررنگ از اینها همراه و به هم سرشته شود. در ساختار «سرشت» شخصیت اسکیزوئید، نوخواهی (تازه و تنوع طلبی) همانند وابستگی به پاداش و آسیب گریزی پایین و اندک است، اما پشتکار این افراد میانه رو بسیار است. سامانه «منش» آنها را نیز می توان با خودراهبری بالا و خودفراروی و همکاری پایین و اندک شناساند.

یک ویژگی بارز و همیشگی دارندگان این شخصیت-که در دسته شخصیت های جدا و تنها، خاص، دارای گونه یی زندگی خصوصی، عجیب و غریب و سرد از لحاظ هیجانی (کلاستر A) طبقه بندی شده گوشه گیری و انزوای اجتماعی است.

فرد دارای این شخصیت از برخوردها و برهم کنش های انسانی خشنود نمی شود و در موارد اختلال این شخصیت حتی ناراحت هم می شود. . حالت عاطفی این شخصیت، کند و محدود و سرد است. دیگران این گونه آدم ها را عجیب نامعمول و نامتعارف گوشه گیر و تک رو می دانند.

اپیدمیولوژی / شيوع:
اختلال شخصيت اسكيزوئيد در موقعيتهاي باليني به ندرت ديده مي شود.
الگوي خانوادگي: اختلال شخصيت اسكيزوئيد ممكن است در بستگان افراد مبتلا به اسكيزوفرنيا يا اختلال شخصيت اسكيزوتايپي شيوع زيادي داشته باشد.
ـ این اختلال ممکن است 7/5 % از جمعیت عمومی را مبتلا کند.
ـ بروز آن در میان اعضاء خانواده بستگان اسکیزوفری بیشتر است.
ـ بروز در میان مردان با نسبت احتمالی ۲ به ۱ بیشتر است.

سبب‌شناسی
ـ عوامل ژنتیک محتمل هستند.
ـ معمولاً سابقه روابط مختل خانوادگی در اوایل زندگی به‌دست می‌آید.

روان‌پویشی
ـ مهار اجتماعی، فراگیر است.
ـ نیازهای اجتماعی برای دفع کردن پرخاشگری سرکوب می‌شوند.

عوارض
افرادی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید هستند غالباً شرایط زیر را دارند:
• بی‌تفاوتی نسبت به سایر مردم
• بی‌علاقگی یا علاقه کم در مورد ایجاد روابط نزدیک با دیگران
• به ندرت در فعالیت‌های سرگرم‌کننده و لذت‌بخش شرکت می‌کنند.
• احساس بی‌تفاوتی و بی‌اعتنایی در تشویق و تائید و همچنین انتقاد یا رد کردن دیگران
• معمولاً سرد، بی‌علاقه، گوشه‌گیر و درون‌گرا

تشخیص افتراقی
(بر اساس معيارهاي كتاب DSM-IV-TR ) اختلال شخصيت اسكيزوئيد را مي توان از اختلال هذياني، اسكيزوفرنيا، واختلال خلقي همراه با ويژگيهاي روان پريشي متمايز كرد چون اين اختلالها همه با يك دوره از نشانه ها ي پايدار روان پريشي (مانند هذيانها و توهمها) مشخص مي شوند. براي مطرح كردن تشخيص اضافي اختلال شخصيت اسكيزوئيد، اين اختلال شخصيت بايد قبل از آغاز نشانه هاي روان پريشي ظاهر شده و پس از آنكه نشانه هاي روان پريشي بهبود يافتند، پايدار بماند.
هنگامي كه فردي يك اختلال روان پريشي مزمن از محور I (مانند اسكيزوفرنيا) را دارد كه اختلال شخصيت اسكيزوئيد، مقدم بر آن است، بايد اختلال شخصيت اسكيزوئيد را روي محور II و به دنبال آن اصطلاح «پيش مرضي» را در پرانتز ثبت كرد.
ممكن است تفكيك اختلال شخصيت اسكيزوئيد از انواع خفيفتر اختلال اتيستيك و از اختلال آسپرژر بسيار مشكل باشد. گونه هاي خفيف تر اختلال اتيستيك و اختلال آسپرژر بر اساس تعامل اجتماعي به شدت مختل رفتارها علايق كليشه اي متمايز مي شوند.
اختلال شخصيت اسكيزوئيد را بايد از تغيير شخصيت ناشي از يك بيماري جسماني متمايز كرد كه در آن، اين صفات به واسطة اثرات مستقيم يك بيماري جسماني بر دستگاه عصبي مركزي به وجود مي آيند.
همچنين اين اختلال را بايد از نشانه هايي كه ممكن است در ارتباط با مصرف مزمن مواد ظاهر شوند (مانند اختلال مرتبط با كوكائين كه به گونه اي ديگر مشخص نشده است)، متمايز كرد. ممكن است اختلالهاي ديگر شخصيت با اختلال شخصيت اسكيزوئيد اشتباه گرفته شوند زيرا ويژگيهاي مشترك معيني دارند.
بنابراين، تمايز ميان اين اختلالها بر مبناي تفاوت در ويژگيهاي بارزآنها، مهم است. با اين وجود، هرگاه فردي از ويژگيهايي برخوردار باشد كه علاوه بر اختلال شخصيت اسكيزوئيد، با ملاكهاي يك يا چند اختلال شخصيت ديگر نيز مطابقت كند، تمام تشخيصها را مي توان مطرح كرد. اگر چه خصوصيتهايي مانند انزواي اجتماعي و عاطفة محدود در اختلالهاي شخصيت اسكيزوئيد، اسكيزوتايپي و پارانويايي شايع هستند، ولي اختلال شخصيت اسكيزوئيد را مي توان با فقدان تحريفهاي شناختي و ادراكي از اختلال شخصيت اسكيزوتايپي، وبا فقدان سوء ظن و افكار پارانويايي از اختلال شخصيت پارانويايي تفكيك كرد. انزواي اجتماعي در اختلالهاي شخصيت اسكيزوئيد را مي توان از انزواي اجتماعي در اختلال شخصيت اجتنابي كه ناشي از ترس از دستپاچگي يا بي كفايتي و پيش بيني افراطي طرد شدن است، متمايز كرد. در مقابل، افراد مبتلا به اختلال شخصيت اسكيزوئيد، كناره گيري فراگيرتر و ميل محدودتري براي روابط صميمانة اجتماعي دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصيت وسواسي- جبري نيز ممكن است كناره گيري آشكار اجتماعي را نشان دهند كه از شيفتگي به كار و ناراحتي از هيجانها ناشي مي شود ولي آنها از توانايي بالقوه براي روابط صميمانه برخوردارند. افرادي كه «يكه و تنها» هستند ممكن است آن دسته از صفات شخصيت را نشان دهند كه به نظر اسكيزوئيد مي آيند. تنها هنگامي كه اين ويژگيها انعطاف ناپذير و ناسازگارانه بوده و موجب اختلال كاركردي يا پريشاني ذهني قابل ملاحظه شوند، اختلال شخصيت اسكيزوئيد را تشكيل مي دهند.

ـ اختلال شخصیت پارانوئید: بیمار با دیگران در ارتباط است.
ـ اختلال شخصیت اسکیزوتایپال: بیمار رفتارهای عجیب و غیرعادی بروز می‌دهد.
ـ اختلال شخصیت اجتنابی: بیمار منزوی است، اما می‌خواهد با دیگران در ارتباط باشد.

سیر و پیش‌آگهی
ـ متنوع است.
ـ ممکن است عوارضی مثل اختلال هذیانی، اسکیزوفرنی، سایر پسیکوزها یا افسردگی ایجاد شود.

معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت اسکیزوئید در چهارمین ویرایش کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR) عبارت است از:
الف ـ الگوی فراگیر جدائی از روابط اجتماعی و محدود شدن میزان سرکوب هیجانات در موقعیت‌های بین‌فردی که در اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و در زمینه‌های مختلف بروز می‌کند؛ به‌طوری که ۴ مورد (یا بیشتر) از موارد زیر را داشته باشد:
۱. نه آرزوی روابط نزدیک، شامل عضوی از خانواده بودن، را دارد و نه از آن لذت می‌برد. ۲. تقریباً همیشه فعالیت‌های انفرادی را برمی‌گزیند.
۳. به داشتن روابط جنسی با فرد دیگر علاقه‌ای ندارد یا علاقه اندکی دارد.
۴. از فعالیت‌ها لذت نمی‌برد یا از فعالیت‌های اندکی لذت می‌برد.
۵. غیر از بستگان درجه اول دوست نزدیک یا محرمی ندارد.
۶. نسبت به انتقاد یا ستایش دیگران بی‌تفاوت است.
۷. سردی هیجانی، جدائی یا عاطفه سطحی را نشان می‌دهد.
ب ـ صرفاً در طی دوره اسکیزوفرنی، اختلال خلقی با خصوصیات پسیکوتیک، اختلال پسیکوتیک دیگر یا یک اختلال رشد فراگیر روی نمی‌دهد و به‌علت آثار مستقیم فیزیولوژیک یک بیماری عمومی نیست. توجه: اگر معیارها قبل از شروع اسکیزوفرنی دیده شوند، عبارت 'پیش‌مرزی' را اضافه کنید. مثلاً 'اختلال شخصیت اسکیزوئید (پیش‌مرزی)'
درمان :
ـ ممکن است روان‌درمانی حمایتی با تمرکز بر ارتباط با دیگران، از روابط نزدیک و شناسائی هیجانات کمک‌کننده باشد.
ـ روان‌درمانی گروهی ممکن است مفید باشد.
ـ محیط درمانی برای برخی بیماران ممکن است کمک‌کننده باشد.
ـ دارودرمانی: برخی به ضدافسردگی‌ها، محرک‌های روانی یا دوز کم‌آنتی‌پسیکوتیک‌ها جواب می‌دهند. از آنجا که روابط نزدیک برای بیماران تهدیدکننده است، ممکن است درمان را رها کنند.

رواندرماني : درمان شخصيت اسكيزوئيد مشابه شخصيت پارانوئيد است. با اين وجود تمايلات بيمار اسكيزوئيد براي درون نگري هماهنگ با انتظارات درمانگر بوده و ممكن است به بيماري فداكار، هر چند دوري گزين، مبدل گردد. با پيدايش اعتماد، ممكن است بيمار اسكيزوئيد با ترس و هراس زياد دنيايي از خيال پردازي، دوستان خيالي و ترس از وابستگي هاي غير قابل تحمل حتي نزديك شده به درمانگر از خود نشان دهد. در گروه درماني ممكن است بيمار اسكيزوئيد يك سال ساكت بنشيند، اما بالاخره درگير مي شود.
بيمار را بايد از جملات پرخاشگرانه ساير اعضا گروه نسبت به سكوت بيمار حفظ كرد، با گذشت زمان ممكن است گروه تجربه اي با معني براي بيمار گرديده و علاوه بر درمان تماس هاي اجتماعي را براي او امكان پذير سازد.
تاثیر نماز بر شخصیت منزوی(اسكیزوئید)
برخی روان پزشكان ایرانی" شخصیت منزوی" را به عنوان بهترین ترجمه، به جای"شخصیت"اسكیزوئید"(Schizoid) پیشنهاد كرده اند، چرا كه مبتلایان به این اختلال، عمری را در كناره گیری از اجتماع گذرانده اند و در نظر دیگران آدم هایی مردم گریز، منزوی و تنها هستند.
روش های مورد استفاده در روان پزشكی امروز، برای درمان این عارضه اعم از روان درمانی، گروه درمانی و یا حتی دارو درمانی، به خصوص در شرایط و امكانات كشور ما چندان عملی و كاربردی نمی باشند. اما چنانچه در پیشگیری یا درمان این اختلال شخصیتی، روش عملی بی نظیری را جویا باشیم، كلمه درخشان" نماز" باز هم راه گشا خواهد بود.
توصیه مؤكد اسلام مبنی بر اقامه نمازهای واجب یومیه به جماعت و علاوه بر آن، بانگ روح افزای نماز جمعه در فرا خواندن به یك اجتماع شكوهمند و پر شور هفتگی به عنوان سمبل بزرگی از اصالت "اجتماعی بودن" و ترك رهبانیت در همه تعالیم اسلامی مطرح اند و گویی همه این قبیل تعالیم، خود به خود نمازگزار را از گوشه نشینی و تنهایی، به بطن اجتماع می كشاند.
به علاوه، نكته مهم دیگری كه در آموزش های متعالی نماز در زدودن روحیه انزوا و مردم گریزی در انسان، خودنمایی می كند، این مطلب است كه فعل های موجود در سوره مباركه" حمد" ، همه به صورت جمع ادا می شوند ایاك نعبد و ایاك نستعین، اهدنا صراط المستقیم) به قول استاد ارجمند، جناب آقای" دكتر حسن توانایان فرد" در كتاب ارزشمند "بهره وری در آموزش های نماز": این كه "نعبد" می گوییم و نه "اعبد" و این كه "نستعین" می گوییم و نه "استعین"، به عبارت دیگر این كه می گوییم "می پرستیم" و نه "می پرستم" و می گوییم "كمك می جوییم" و نه "كمك می جویم"، یعنی ضمیر جمع به كار رفته و نه ضمیر متكلم وحده، به این دلیل است كه به ما بیاموزد، در اسلام، جمع مقدم بر فرد است.
(2) این مطلب، یعنی وجود ضمایر جمع و تكرار"ما بودن" و نه "من بودن" در جای جای نماز عمومیت دارد و در اساسی ترین اذكار نماز به چشم می خورد؛ مثلا در سلام دوم نماز می گوییم السلام علینا و علی عباد الله الصالحین)
و یا حتی در معروف ترین دعاهای مستحب در قنوت، دعا می كنیم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار) نماز نه تنها از ابتلا به اختلال اسكیزوئید پیشگیری می كند، بلكه توانایی آن را دارد كه مبتلایان به این عارضه را برای همیشه از كنج عزلت، به قلب جامعه بكشاند.