شما را به دیدن انیمیشن کاملا روانشناسی درون بیرون دعوت میکنم.
طبق حرفای پیت داکتر ، کارگردان این انیمیشن، ظاهر شادی بر اساس یه ستاره و مجموعه ای از انرژیه. اینو میشه تو مرحله چهارم بخش افکار انتزاعی به سادگی دید؛ شادی و غم تو این مرحله به شکل و رنگ خالص تنزل پیدا کردن که شادی تبدیل شد به یه ستاره زرد رنگ و غم شد یه قطره اشک آبی رنگ!
شادی دومین نقش مهم زن تو فیلمای پیکساره و اولین نقش مهم زن هم، مریدا توی فیلم «دلیر» بوده.
بعضی چیزا باعث میشه شادی با بقیه حس ها فرق کنه؛ مثلا شادی تنها حسیه که:
کفش یا شلوار نپوشیده.
می درخشه.
رنگ موها و چشماش با رنگ بدنش یکی نیس.
دندون های بالا و پایینش هم سطحن.
بیشترین شباهتو به آدما، در مقایسه با بقیه حسا داره.
شادی عادت داره که با خودش حرف بزنه! (نه که خیلی کم حرف طفلی… )
مرکز مورد علاقه شادی هم مسخره بازیه!
یه سری شباهت ها به شخصیت «آنا» توی فیلم سرمای خفته داره؛ هر دوتاشون:
خیلی خوش بینن!
به راحتی پر از انرژی و هیجان زده میشن!
به رقصیدن و آهنگ علاقه دارن!
لباسایی پوشیدن که روش گل دوخته شده!
شادی هشتمین نقش اولِ مهم توی آثار دیزنی-پیکساره که با دومین نقشِ مهم (توی این کار، غم)، اختلافای زیادی داره. قبلیا اینا بودن: وودی و باز توی «داستان اسباب بازی»، فلیک و شاهزاده آتا توی «زندگی یک حشره»، مارلین و دوری توی «در جستجوی نمو»، لایتنینگ مک کوین و ماتر توی «ماشین ها»، کارل فردریکسن و راسل توی «بالا»، مریدا و مادرش توی «دلیر» و بالاخره، مایک و سالیوان توی «دانشگاه هیولا ها».
قیافه شادی از بازیگر معروف، خانم آدری هپبورن الهام گرفته شده.
ظاهر شادی همچنین از تینکر بل توی «پیتر پن» الهام گرفته شده چون لباس سبز رنگ هر دوتاشون عین هم دیگه است!
شاد بمانید