نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: اختلاف با برادر

1065
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29823
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    اختلاف با برادر

    سلام وقت بخیروخسته نباشید.
    من قراره کنکوربدم و مسلما نیازدارم تااطرافیانم اینودرک کنن توخونه وتاحدامکان مکان رو برای درس خوندم فراهم کنن. خداروشکرمادروپدرم درکم میکنن وبهم امیدواری میدن منتها این وسط موضوعی که باعث شده برنجم ازش برادر بزرگترم که همش انرژی منفی میده ازطرفی تومسائل مربوط به من دخالت میکنه حتی یه سری مسائل پیش وپاافتاده زنونه که اصلابه اون مربوط نیست .همین باعث شده برنجم و ازطرفی تمام حالتاش وشوخی کردن هاش وحتی کارهایی که میکنه دیگه مثل قبل نیستو یه جورایی مزه تنفریادوست نداشتنومیفهمم.حتی وقتی اعصابم ازدستشون خورد میشه ونیازبه سکوت دارم بازهم مزاحم خلوتم میشه ومنم ناچار پناه میبرم سمت خودزنی.میدونین یه جورایی احساس میکنم ازاینکه میبینه میرنجم.ازاینکه میبینه حرص میخورمو گریه میکنم خوشحال میشه .یه زمانی بهترین حامی من بود اما الان نمیدونم سرچه حسابی رابطه امون برعکس شده .الانم که سه هفته بیشترتاکنکورم نمونده اصلااعصاب اروم وذهن خالیم ندارم وهمش فکردرگیره .دلم میخواد داداشم یه سیلی محکم بخابونه توصورتمویه نفس بمیرم.حتی یادمه یه چندروزی بود همش به فکرمرگم بودم .یه حس دیگه هم دارم اینه که توجمع احساس تنهایی میکنم .حتی بارهابوده خوشحال بودم درعرض یه دقیقه ناراحت شدمودلم گرفته .احساس میکنم صبرمم کمترشده . میدونم مدارا بامردم نصف دین روتضمین میکنه اما بنظرتون چیکارکنم .
    ببخشیدطولانی شد .عذرخواهم .درپناه حق .یاعلی

  2. 2 کاربران زیر از fereshteh412 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : صبرندارم

    دوست عزیز در آرامش و کمال احترام موضوع رو با پدر و مادرتون در میون بذارید
    امضای ایشان


  4. کاربران زیر از zeinab7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29823
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساس بودن زیاد

    سلام. بامادرم درمیون گذاشتم اما برادرم به حرفای ایشون توجهی نداشت

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساس بودن زیاد

    درود
    از رفتار شما برادرتون سو استفاده می کنه ):
    وقتی شما رو اذیت میکنه و شما سریع واکنش مث گریه و ... نشون میدید براش یه حس خوشحالی به وجود میاره و ترغیب میشه که اذیت شما رو دوباره تکرار کنه
    به نظر من خودتو قوی کن و دفعه بعد که اومد اذیتت کنه جوری بزن زیر گوشش که دیگه از این کارا نکنه
    از خودت جنبه نشون بده ):

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : حساس بودن زیاد

    ببین عزیز من اونم جوونه و شاید این رفتارش دلیلی داشته باشه مثلا اینکه خانواده به شما بیشتر از ایشون اهمیت می دن و یا اینکه مثلا شما داری درس می خونی و ادامه تحصیل می دی ولی ایشون نتونسته . باید اول ریشه رفتارهاش رو در بیاری . و اگر مورد رو پیدا کردی سعی کنی که اونو رفع کنی و بهش محبت کنی تا رفتارش درست بشه. ولی اگر گشتی و موردی پیدا نکردی بر می گرده به دوران جوانی . تو این دوران بعضی از جوونها اینطوری می شن. به جای جیغ و داد کردن و خود زنی به نظر من سکوت کن و برو یه لیوان آب خنک بخور بعد که آروم شدی برو پیشش و بهش بگو که چقدر دوستش داری و به عنوان یه برادر چقدر به حمایتش احتیاج داری . و اینکه دوست داری که اون حامیت باشه نه اینکه اذیتت کنه. بهش بگو چقدر روش حساب می کردی و الان فکر می کنی که اون اصلا دوستت نداره.
    اینجوری شاید روابطتون به حالت قبل برگرده چون تو جمع خانواده هیچ وقت تنش و دعوا جواب نمی ده . همیشه باید با سیاست زندگی رو جلو ببرید.

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : حساس بودن زیاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط fereshteh412 نمایش پست ها
    سلام. بامادرم درمیون گذاشتم اما برادرم به حرفای ایشون توجهی نداشت
    سعی کنید آرامش خودتونو حفظ کنید و توجهی به رفتار ها و گفته های ایشون نداشته باشید... برای آرامش میتونید زمانی رو برای کارهایی که دوست دارید در نظر بگیرید ... اگر هم امکانش هست برای مطالعه تشریف ببرید کتابخونه و زمانهای مطالعه تونو در منزل نباشید
    امضای ایشان


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : حساس بودن زیاد

    شما نباید به حرف اطرافیان گوش بدید و باید با واقعیت رو به رو بشید...واقعیت اینه هرچه بیشتر تلاش کنید نتیجه ی بهتری رو دریافت میکنید...در یدترین شرایط هم میشه بهترین نتیجه رو گرفت اگر تلاشتون همراه با توکلتون به خدا باشه...از همصحبتی با افرادی که انرژی منفی دارند فاصله بگیرید و اگرهم سعی میکنند انرژی منفی بدن یا انرژی منفی میدت بحث رو تغییر بدید

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29823
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساس بودن زیاد

    سلامممممممممم خیلی خیلی ممنونم ازکمک تون لطف کردید و موفق باشید درپناه حق یاعلی

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : حساس بودن زیاد

    امیدوارم با موفقیت همه چیز و پشت سر بذارید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد