سلام من پسر 25 سالمه . چند وقتیه با یک دختری بصورت تصادفی اشنا شدم . 4 سال از من کوچکتر هست . به واسطه ی شغلم برای اموزش و رفع مشکلات و چیزای مختلف افراد بهم معرفی میشن و معمولا دختر هستن .
من توی دانشگاه با دخترا خیلی سرد برخورد میکردم . کلا اخلاقم اینطوریه که راحت با کسی گرم نمیگیرم . با افراد معمولی و مودبانه برخورد میکنم و جوری نیستم که سریع صمیمی یا به قولی پسرخاله بشم .
یک دختری سوالی داشت که من بهش معرفی شدم و در مورد کار و اینا کمکش کردم و پاسخ دادم . چند باری این تکرار شد و منم کاملا معمولی پاسخ دادم .
من در قبال راهنمایی و مشاوره هزینه ایی نمیگیرم و فقط کار افرادا انجام میدم مگر اینکه پروژه ایی باشه که بحث فرق داره .
یکم رابطه ی ما ادامه پیدا کرد تا اینکه یک روز ایشون گفتن که بقیه ی پسرا از ایشون در قبال کمک تقاضای رابطه ی جنسی و اینا کردن و هیچ کسی حاظر نشده بدون چشم داشت کمک کنه غیر من . و
من با بقیه فرق دارم و خیلی زیاد ازم تعریف کرد . و این تفریف هم نتیجه ی حدود 2 ماه تست کردن من بوده البته . و گفت روز اول که باهام اشنا شد پیش خودش فکر کرده به این راحتیا نمیشه مخ منا زد و
خیلی محکم برخورد میکنم بخاطر همین از من خوشش اومده .
رابطه ی ما صمیمی تر شد و من هم به اخلاق و رفتارش علاقه پیدا کردم . خیلی مهربون هستن . البته اینم بگم که 2-3 ماه اول فقط تلفنی و از طریق تلگرام با هم ارتباط داشتیم بعدش بواسطه ی پروژه ایی
که من کمکشون میکنم و یک کار خیر برای موسسه ایی هست قرار گذاشتیم و یک بهانه ی اولین دیدار شد .
ایشون از یک خانواده ی نسبتا مرفه هست و من شرایط مالیم خیلی خوب نیست و از یک خانواده با سطح مالی پایین تر هستم .
به گفته ی خودش اصلا براش مهم نیست و قیافه و پول اهمیت نداره . کلی هم پسر خوشگل و پولدر اطرافش هست همه را رد کرده .
البته قبلا 2 بار شکست عشقی خورده و با احساساتش بازی شده و ولش کردن . در حد قول ازدواج بوده که بهم خورده .
از من خیلی خوشش اومده حتی بیش از انتظارم . قیافه و هیکل و اخلاق - رفتار و همه ی خصوصیاتم را به گفته ی خودش پسندیده . حتی خودم در این حد انتظار نداشتم .
خیلی دختر خوبیه و چیز بدی ازش ندیدم . مهربون و خوش قلب .
صحیت هایی که بین ما رد بدل میشه خیلی خیلی دوستانه و صمیمانه هست . حتی به قول خودش اولین باره با پسری تا این حد گرم میگیره . چون کوچکترین موارد هم بهم میگه . تمام حالات روحیش .
حتی دلتنگیاش و احساس شهوت و این چیزا هم برام میگه . البته میگه کنترل میکنه و گرم مزاجه و نمیزاره کسی ازش سو استفاده کنه و دلش ازدواج میخواد . خیلی حرفشا میزنه .
حس میکنم دوستش دارم ولی نمیدونم حسم هوس و شهوته یا عشق . این دختر خیلی ظاهر زیبایی داره . خیلی خوشگله و همه ی پسرا بخاطر همین بهش نزدیک میشن .
خوب من به بقیه هم کمک کردم فقط این رابطه باعث صمیمی شدن و ارتباط طولانی شده . حس میکنم دوستش دارم فقط تردید دارم . نمیدونم چکار کنم چون نمیخوام باعث شکست عشقی بعدیش بشم .
از طرفیم حرف ازدواج بین ما غیر مستقیم زده میشه . یعنی کلمه ی عزیزم و دوست داشتن و اینجور الفاظ رد و بدل میشه ولی قرار ازدواج نگذاشتیم اصلا . احساس کردم خودش تمایل داره بهش بگم ولی
چند بار گفتم وضعیتم برای ازدواج مناسب نیست . اگرم از کسی خوشم بیاد نمیگم الان . چون هنوز خودمم دانشجو هستم و میخوام ارشد هم پایان سال بخونم و خدمت هم نرفتم . حداقل تا قبولی ارشد باید صبر کنم تا وضعیتم پایدارتر بشه .
هر روز دلبسته تر میشیم . خیلی صمیمی شدیم . یعنی یک روز ازدواج کنه نمیدونم میتونم باهاش کنار بیام یا نه . چون هنوز نمیدونم حسم چیه . یکبار احساس شدید دوست داشتن میکنم یکبار نه عادی .
نمیدونم واقعا .
هر روز با هم ارتباط داریم . یکم فاصله بیفته نگران میشیم . خیلی رابطه دیگه عمیق شده . هدف و راهمون یکیه . فقط تفاوت هایی توی دیدگاهمون در مورد مسائل دینی شد یکبار پیش اومد که باعث بحث شد .
میگه خارج برم حجابما بر میدارم و فقط اینجا میزارم چون جامعه نمیتونه قبولش کنه . منم ادم مذهبی نیستم ولی میگم حجاب یک چیز شرعیه . کسی یا مسلمون نیست یا اگر هست خودشا گول نزنه . میتونه حتی با کلاه حفظش کنه چون چیز شرعیه . اینجا و خارج نداره .
از طرفیم چون ایشون مرفه زندگی کرده و لباس های مارک دار و مسافرت با هزینه های زیاد اینا را تجربه کرده نمیدونم یکم سختی و بالا پایینی توی زندگی با کسی مثل من که از صفر شروع کرده و به اینجا رسیده و ماشینش مدل بالا نیست و خونه هم فعلا نداره میتونه تحمل کنه و تا اخرش بمونه یا نه .
خودش میگه برام مهم نیست کسی وضعیتش خوب نباشه مشکلی نیست میمونم اخلاق و عشق میگه براش مهمه . وضعیتم را قبول کرده ولی نمیدونم این حرفا احساساته و بعدا عوض میشه یا واقعیته .
مورد بعد اینکه خیلی گرم مزاجه . خیلی زیاد هوس رابطه میکنه . البته خودشا کنترل میکنه فقط حسشا به من میگه چون بهم اطمینان داره و خیلی زیاد صمیمی هستیم و تنها کسیه که میگه اینطوریه باهاش . میترسم این مورد بعدا باعث خیانت بشه . یک دختر خیلی خیلی زیبا و گرم مزاج . یعنی خیلیا میتونن ازش سو استفاده کنن و میخوان داشته باشنش .