سلام من یک دختر 23 ساله هستم.مدت سه ساله که با یک آقای هم سن خودم رابطه دارم.ایشون همکلاسی دانشگاه من بودند و اونجا با هم آشنا شدیم.ایشون اصالتا تهرانی هستند و من شهرستانیم اما دانشگاهمون توی شهر من بود.اولین باری که ایشون به من پیشنهاد دوستی دادند سال اول دانشگاه بود و من چون شناخت کاملی ازیشون نداشتم و احساس می کردم بخاطر اختلاف شهرامون مشکل پیش میاد قبول نکردم اما در طول دوسال شناختی که ازیشون بدست اوردم توی محیط دانشگاه فهمیدم که واقعا پسر خوبیه و بیشتر معیارهای من برای همسر ایندم رو داره.ایشون هم در طول اون دوسال با هیچکس دیگه ای رابطه نداشت و فقط منو می خواست.بعد دوسال وقتی دوباره درخواستشو مطرح کرد من قبول کردم.ایشون قصد داشتن واسه ارشد از ایران برن و اصرار داشتن زودتر با خونوادش موضوع منو مطرح کنن تا بتونیم ازدواج کنیم و با هم بریم.سه ماه بعد دوستیمون با خونوادشون موضوع رو مطرح کردند و اونها به شدت مخالفت کردن چون خونواده مذهبی هستند و از نظر اونها اینکه من حاضر شدم با جنس مخالف رابطه داشته باشم نشون می ده فرد مناسبی نیستم.
مادر من از هفته اول دوستیمون از همه چی خبر داشت.خونواده من هم مرهبی هستند اما به شدت خونواده ایشون نیستم.خودم هم اعتقاد دارم ولی از تظر پوششی مورد پسند خونواده ایشون نیستم.
وقتی به من گفتند که خونوادشون مخالفه من در حالی که خیلی ناراحت بودم از ایشون خواستم رابطرو تموم کنیم اما ایشون اصرار کردند که یکم بهشون فرصت بدم.
این فرصت کم حالا سه سال شده.درسمون تموم شد و من تو مقطع ارشد تهران قبول شدم و تهران زندگی می کنم.هردومون سر کار میریم,ایشون هم تو مقطع ارشد تحصیل می کنند.ما هردومون توی دانشگاهای خوب درس می خونیم رشتمون مهندسیه و جایگاه شغلی قابل قبولی داریم و تا الان باهم مشکل شخصی زیادی نداشتیم.ایشون هم خودشون از لحاظ اعتقاداتی در سطح من هستند و با نوع پوشش من مشکلی ندارند.اما متاسفانه خونواده ایشون همچنان مخالفن.عقیده دارن من فرزندشونو عوض کردم و در سطح خونوادگی اونها نیستم.ما همدیگرو دوست داریم,جایگاه اجتماعی یکسانی داریم و برنامه هامون برای آینده مشترکه و با هم تفاهم داریم.واقعا نمی دونیم دیگه با مخالفت خونواده ایشون چی کار کنیم.باید بگم که اونها هنوز منو ندیدند و فقط بر اساس شنیده ها و عکس های من مخالفت می کنن.
واقعا ازتون خواهش می کنم کمکمون کنید و راهنماییمون کنید.ممنون می شم