نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: مشاوره ازدواج

1123
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30547
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Lightbulb مشاوره ازدواج

    سلام من دختری 24 ساله هستم واز18 سالگی خواستگارزیاد داشتم و الانم دارم اما هیچ کدوم اونی که من میخواستم نبود نه از لحاظ تحصیلی نه مالی نه شخصیتی یه روز من تو اینترنت ادرس سایت همسریابی و دیدم رفتم و توی سایت عضوشدم ببینم واقعا درسته یانه اونجا بعد چندروز با اقایی اشناشدم که ایشونم قصدشون ازدواج بود خیلی ادم باشخصیتی بودن ما تلفنی با هم حرف زدیم بعد چند روز ایشون گفتن که بیان و حضوری اشنا شیم چون از یه شهر دیگه بودن من همه شرایط ایشونو پسندیدم چون واقعا همونی بودن که من میخواستم اومدن و همدیگرو دیدیم پسندیدیم وایشون صحت حرفایی که زده بودن و نشون دادن هیچ کدوم دروغ نبود ازلحاظ شغلی هم ایشون کارمند رسمی دولت هستن خیلی اصرار کردن که با خانوادشون بیان من یکم مخالفت کردم خواستم بیشتر بشناسمشون ولی گفتن که خانواده ها باید در جریان باشن من به مادرم گفتم ایشونم به خانوادش بعد چند ماه ما به هم علاقه مند شدیم و اومدن خواستگاری اما بعد اینکه اومدن رفتن خانوادشون مخالفت کردن با ازدواج ما الان یکسال شده رابطه ما واونم بخاطر مخالفت خانواده ها بهم گفت که اینجوری نمیشه وبهتره تموم کنیم ولی خب من نمیتونم اینکارو بکنم لطفا بهم کمک کنین ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20096
    نوشته ها
    182
    تشکـر
    345
    تشکر شده 132 بار در 83 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشاوره ازدواج

    سلام
    وقتی خانواده ناراضی ان اقاهم میگه تموم شه بهتره تمومش کن هرچی بیشتر بگذره جدایی سختر میشه ها

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30547
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشاوره ازدواج

    ولی برای من خیلی سخته نمیتونم هرچی سعی کردم نشده

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20096
    نوشته ها
    182
    تشکـر
    345
    تشکر شده 132 بار در 83 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشاوره ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوین نمایش پست ها
    ولی برای من خیلی سخته نمیتونم هرچی سعی کردم نشده
    چون دختری و سرشار از احساس

    خانواده مخالف باشن منطق میگه جدابشید اقا هم کاملا منطقی ان و می خوان تموم بشه لطفا ادامش نده دیگه

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30547
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشاوره ازدواج

    اخه نمیدونم بخاطر چی مخالفن نه من نه خانوادم هیچ مشکلی نداریم اخه ایشون میگفتن من خودم مستقلم خودم تصمیم میگیرم ولی الان تحت تاثیر خانوادش شده ومن نمیدونم دلیلش چیه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30547
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشاوره ازدواج

    خودشم منو دوس داره وبارها گفته تو اولین دختری هستی که به دلم نشستی من خواستگاری زیاد رفتم ولی هیچ کدومو نپسندیدم چندبارم با خانوادش بحثش شده ومیگه موندم تو دو راهی نمیتونم تصمیم درست بگیرم به من یک ماه فرصت بده تا خودمو بسنجم هم خودمو هم علاقمو ببینم میتونم یه عمر بدون فکر تو خودت زندگی کنم یانه

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30544
    نوشته ها
    653
    تشکـر
    498
    تشکر شده 470 بار در 269 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشاوره ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوین نمایش پست ها
    سلام من دختری 24 ساله هستم واز18 سالگی خواستگارزیاد داشتم و الانم دارم اما هیچ کدوم اونی که من میخواستم نبود نه از لحاظ تحصیلی نه مالی نه شخصیتی یه روز من تو اینترنت ادرس سایت همسریابی و دیدم رفتم و توی سایت عضوشدم ببینم واقعا درسته یانه اونجا بعد چندروز با اقایی اشناشدم که ایشونم قصدشون ازدواج بود خیلی ادم باشخصیتی بودن ما تلفنی با هم حرف زدیم بعد چند روز ایشون گفتن که بیان و حضوری اشنا شیم چون از یه شهر دیگه بودن من همه شرایط ایشونو پسندیدم چون واقعا همونی بودن که من میخواستم اومدن و همدیگرو دیدیم پسندیدیم وایشون صحت حرفایی که زده بودن و نشون دادن هیچ کدوم دروغ نبود ازلحاظ شغلی هم ایشون کارمند رسمی دولت هستن خیلی اصرار کردن که با خانوادشون بیان من یکم مخالفت کردم خواستم بیشتر بشناسمشون ولی گفتن که خانواده ها باید در جریان باشن من به مادرم گفتم ایشونم به خانوادش بعد چند ماه ما به هم علاقه مند شدیم و اومدن خواستگاری اما بعد اینکه اومدن رفتن خانوادشون مخالفت کردن با ازدواج ما الان یکسال شده رابطه ما واونم بخاطر مخالفت خانواده ها بهم گفت که اینجوری نمیشه وبهتره تموم کنیم ولی خب من نمیتونم اینکارو بکنم لطفا بهم کمک کنین ممنون
    اینکه شما با اومدن خانواده ایشون مخالفت می کردید تا بیشتر اشنا بشید...

    اشنایی درست با در جریان بودن خانواده ها انجام میشه... خواستگاری فقط یه جلسه نیست... شما باید چند جلسه رفت و امد داشتید تا با هم در حضور خانواده ها یا با اجازه اونا اشنا می شدید.

    به خواستگارتون بگید "شما خودتون رو بذارید جای من که دخترم... حداقل بهم بگید خانوادتون چرا مخالفه و ..."

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد