نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: مشاور قبل ازدواچ

1072
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30707
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشاور قبل ازدواچ

    سلام
    جوابو لطفا برام ایمیل کنید
    بزارید جریانو براتون بگم
    دو سال پیش من یه خواستگاری داشتم از نروژ که سه سال ازم بزرگتر بود و تمام شرایطش به ما میخوردو قرار بر عقد شد ولی اونا یه چیزو از ما مخفی کردن که تا چهار یا پنج سال دیگه توان بردن منو ندارن واسه همین کلا کنسل شد موضوع ولی من پسرو دوست داشتم تو این دو سال دورادور با هم گاهی در ارتباط بودیم تا ماه رمضون که یه دفعه روابطم خیلی گرم شد و بعد یه هو یه دعوا پیش اومد و کلا همه چیز به هم ریخت اونا قصد ایران اومدن داشتن تا واسه پسرشون زن بگیرن و از ماجرای من پسرشون اطلاع نداشت بیه دختر و گرفتن اما یه حرفا و صحبتای زیادی به وجود اومد و در طی سه هفته جدا شدن الان دوباره اومدن سمت من و از من خواستگاری کردن البته من چون تو فیس بوک خواهرشو لایک کردم یاد من افتادن و میگن این دختر خوبه یه حالتی انگار من ریش باشم و سر من منت میزارن حالا نمیدونم باید چیکار کنم البته دو سال دیگه منو میبرن تو این سال گفتیم اگه خواستگار بهتری اومد من جواب اونو بدم و اگه بهتر سراغ من نیومد همین پسر باشه.ولی کلا من خیلی ذهنم درگیره اخه خواستگار دیگه ای هم ندارم ویا خوب نیستن ومن از این پسره خوشم میاد و در ضمن نمیخوام منتی رو من باشه که خودت خواستی و اصرار داشتی

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    9098
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    4
    تشکر شده 8 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشاور قبل ازدواچ

    نقل قول نوشته اصلی توسط طوبی جون نمایش پست ها
    سلام
    جوابو لطفا برام ایمیل کنید
    بزارید جریانو براتون بگم
    دو سال پیش من یه خواستگاری داشتم از نروژ که سه سال ازم بزرگتر بود و تمام شرایطش به ما میخوردو قرار بر عقد شد ولی اونا یه چیزو از ما مخفی کردن که تا چهار یا پنج سال دیگه توان بردن منو ندارن واسه همین کلا کنسل شد موضوع ولی من پسرو دوست داشتم تو این دو سال دورادور با هم گاهی در ارتباط بودیم تا ماه رمضون که یه دفعه روابطم خیلی گرم شد و بعد یه هو یه دعوا پیش اومد و کلا همه چیز به هم ریخت اونا قصد ایران اومدن داشتن تا واسه پسرشون زن بگیرن و از ماجرای من پسرشون اطلاع نداشت بیه دختر و گرفتن اما یه حرفا و صحبتای زیادی به وجود اومد و در طی سه هفته جدا شدن الان دوباره اومدن سمت من و از من خواستگاری کردن البته من چون تو فیس بوک خواهرشو لایک کردم یاد من افتادن و میگن این دختر خوبه یه حالتی انگار من ریش باشم و سر من منت میزارن حالا نمیدونم باید چیکار کنم البته دو سال دیگه منو میبرن تو این سال گفتیم اگه خواستگار بهتری اومد من جواب اونو بدم و اگه بهتر سراغ من نیومد همین پسر باشه.ولی کلا من خیلی ذهنم درگیره اخه خواستگار دیگه ای هم ندارم ویا خوب نیستن ومن از این پسره خوشم میاد و در ضمن نمیخوام منتی رو من باشه که خودت خواستی و اصرار داشتی
    ازدواج یه چیز شخصیه ( یعنی هیچ مشاوری نمیتونه جواب درستو به شما بده )

    بیشتر به علاقه ربط داره و یا چیزای دیگه ...

    اینکه اون اقا پسر قبول کرده با کسه دیگه ازدواج کنه و بعد جدا شدن ( میتونه یه دلیل عدم علاقه باشه )

    فکر نکنم کسی بتونه به شما بگه ( و در واقع حقشم نداره ) اینو رد کنید و یا قبول کنید .

    منتی روی سرتون نیست ( اتفاقا بخواید نگاه کنید در واقع برعکسه ) .

    تصمیم رو خودتون باید بگیرید .. زندگی بیشتر از اینه بخواین فکر کنین که منت رو سرتونه یا نه ، چون اگر زندگی مستقل باشه این چیزا نیست و البته اگر همسر ایندتون بهتون علاقه داشته باشه هیچکس نمیتونه منت روتون بزاره ...

    در هر صورت امید وارم خوشبخت شین

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مشاور قبل ازدواچ

    نقل قول نوشته اصلی توسط طوبی جون نمایش پست ها
    سلام
    جوابو لطفا برام ایمیل کنید
    بزارید جریانو براتون بگم
    دو سال پیش من یه خواستگاری داشتم از نروژ که سه سال ازم بزرگتر بود و تمام شرایطش به ما میخوردو قرار بر عقد شد ولی اونا یه چیزو از ما مخفی کردن که تا چهار یا پنج سال دیگه توان بردن منو ندارن واسه همین کلا کنسل شد موضوع ولی من پسرو دوست داشتم تو این دو سال دورادور با هم گاهی در ارتباط بودیم تا ماه رمضون که یه دفعه روابطم خیلی گرم شد و بعد یه هو یه دعوا پیش اومد و کلا همه چیز به هم ریخت اونا قصد ایران اومدن داشتن تا واسه پسرشون زن بگیرن و از ماجرای من پسرشون اطلاع نداشت بیه دختر و گرفتن اما یه حرفا و صحبتای زیادی به وجود اومد و در طی سه هفته جدا شدن الان دوباره اومدن سمت من و از من خواستگاری کردن البته من چون تو فیس بوک خواهرشو لایک کردم یاد من افتادن و میگن این دختر خوبه یه حالتی انگار من ریش باشم و سر من منت میزارن حالا نمیدونم باید چیکار کنم البته دو سال دیگه منو میبرن تو این سال گفتیم اگه خواستگار بهتری اومد من جواب اونو بدم و اگه بهتر سراغ من نیومد همین پسر باشه.ولی کلا من خیلی ذهنم درگیره اخه خواستگار دیگه ای هم ندارم ویا خوب نیستن ومن از این پسره خوشم میاد و در ضمن نمیخوام منتی رو من باشه که خودت خواستی و اصرار داشتی

    پس در این مورد اصراری نکنید و با ارامش برخورد کنید

    اگر خانواده ایشون نظرشون مثبت باشه اقدام خواهند کرد

    همچنین پسر هم اگر نظرش نسبت به شما مساعد باشه در این مسیر تلاش میکنه

    اگر واسطه ای باشه که بتونه شمارو به این خانواده دوباره گوشزد کنه بسیار بهتر خواهد بود تا اینکه خودتون قرار باشه اقدامی کنید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد