نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: نه گفتن خواهرم به پسرعمو

2185
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31023
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    نه گفتن خواهرم به پسرعمو

    درود
    من 26 ساله هستم خواهرم 21 سالشه و دانشجوی دندانپزشکی. پدر و مادر ما 5 سال پیش در یک صانحه رانندگی به رحمت خدا رفتند و ما با هم زندگی میکنیم.
    حدود یک ماه پیش عموی من باهام تماس گرفت و گفت در نظر دارند برای پسرعموم بیان خواستگاری خواهرم. من با خواهرم صحبت کردم و گفت تمایلی نداره ولی گفتیم به احترام اونها و فامیل حداقل بگذاریم بیان و صحبتی بکنند و بعد پاسخ منفی بدیم. برای همین با اینکه گفتم خواهرم قصد ازدواج نداره تا پایان تحصیلش ولی اونها گفتند حالا بیان و یک صحبت بکنند ببینیم اصلا به هم میخورند یا خیر. ما پذیرفتیم و اونها اومدند خواستگاری. راستش در جلسه خواستگاری یکم دلخوری پدید اومد چون اونها انتظار داشتند خواهر من بی حجاب باشه ولی ما قبلا تصمیم گرفته بودیم با بلوز و شلوار پوشیده و روسری باشه همونطوری که همیشه جلوی فامیل نامحرم میپوشه. وقتی خواهرم و پسرعمو رفتند با هم صحبت کنند من کمی با عمو و زن عمو صحبت کردم و چیزهایی گفتند که باعث ناراحتی شد. عموم گفت دختر یتیم رو باید زود شوهر داد که من خیلی بهم برخورد تازه پسرعمو هم فعلا بیکار است و خبر نداشتم ولی درسش رو هم نیمه کاره رها کرده و میخواد بره سربازی و عموم گفت خواهرت توی فامیل خودمون باشه بهتره غریبه عیب میدونن ضعف خانوادگیش رو. زیبایی و پاکی خواهر من بین همه زبانزد است و دندانپزشکی هم میخونه در دانشگاه سراسری خیلی خوب و هیچ کمبودی هم در زندگیش نداره واقعا این حرفی که زدن خیلی ناراحت کننده بود. اگه به احترام فامیل و سن عموم نبود و یک غریبه این حرف رو زده بود به خدا بیرونشون میکردم از خونه.
    خلاصه ما بعد از جلسه بهشون پاسخ منفی دادیم و اونها شروع کردند به سر و صدا کردن در فامیل. ما هیچ حرف بدی نزدیم فقط گفتیم خواهرم قصد ازدواج نداره و صحبت هایی که با پسرعمو کرده به نظر نمیرسه تفاهمی داشته باشند. اونها هم همه فامیل رو مطلع کردند و همه رو فرستادند که بیان وساطت و بگن این وصلت باید جور بگیره حتی مادربزرگ من که من خیلی دوستش دارم اومد پیشمون و گفت خواهرم موردی از این بهتر گیرش نمیاد و باید جواب مثبت بدیم و نگذاریم توی فامیل حرف درست بشه که من مجبور شدم بهش بگم با همه حقی که گردن ما داره ولی مجبورم روش رو زمین بندازم چون خواهرم قصد ازدواج نداره.
    ما نمیدونیم چکار کنیم چون فامیل شده پر از حرف در این باره و همه سمت خانواده عمو هستند و از ما انتقاد میکنند من نمیدونم چطور باید حل کرد این مشکل را.
    اگر میشود کمک کنید راهکاری ارائه بدید راستش ما ایزوله شدیم از همه فامیل به خاطر این قضیه و دلخوریهای شدید داره پیش میاد.
    دعاتون میکنم.

  2. کاربران زیر از Badaboom بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : پاسخ منفی خواهرم به پسرعمو و ناراحتی در فامیل

    سلام

    اصلا اصلا اصلا اصلا درست نیست بخاطر حرف مردم تن به این ازدواج بده

    هواستون باشه خواهرشما جز شما کسیو نداره یه وقت اذیتش نکنید که حالا قبول کن و این حرف ها.

    این ایندشه

    فکر میکنن چون پدر و مادر نیستن میتونن هرکاری خواستن باهاش کنن همه حرفی بزنن

    وقتی تو جلسه اول خاستگاری انقد اختلاف نظر داشتید و عموتون این حرف و زده معلوم چه فکری میکنن

    مردم همیشه حرف میزنن برا هرکدومشونم باید رو یه سازی برقصی

    حالا چون خواهر شما پدر و مادر نداره باید هرکی رسید نه کار داره نه اخلاق داره و این طرز فکرشون. بهش داد؟؟

    حتی شده کل فامیل قیدتون و بزنن شما نباید بخاطر حرف اون ها زندگی کنید

    فردا اختلاف امد تو زندگی خواهرتون یه مشت حرف هم بارش میکنن و همینایی که دخالت میکن بازم میتونن دخالت کنن اختلاف و حل کنن...
    هیچ وقت پشت خواهرت خالی نکن فقط بهش اطمینان بده که همیشه پشتشی

    ویرایش توسط پریماه. : 09-15-2016 در ساعت 11:41 AM
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  4. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31023
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پاسخ منفی خواهرم به پسرعمو و ناراحتی در فامیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    سلام

    اصلا اصلا اصلا اصلا درست نیست بخاطر حرف مردم تن به این ازدواج بده

    هواستون باشه خواهرشما جز شما کسیو نداره یه وقت اذیتش نکنید که حالا قبول کن و این حرف ها.

    این ایندشه

    فکر میکنن چون پدر و مادر نیستن میتونن هرکاری خواستن باهاش کنن همه حرفی بزنن

    وقتی تو جلسه اول خاستگاری انقد اختلاف نظر داشتید و عموتون این حرف و زده معلوم چه فکری میکنن

    مردم همیشه حرف میزنن برا هرکدومشونم باید رو یه سازی برقصی

    حالا چون خواهر شما پدر و مادر نداره باید هرکی رسید نه کار داره نه اخلاق داره و این طرز فکرشون. بهش داد؟؟

    هیچ وقت پشت خواهرت خالی نکن فقط بهش اطمینان بده که همیشه پشتشی

    سلام
    نه من هیچ وقت بهش نمیگم اصلا نظر خودم هم مشخصه کاملا منفی است. راهکار میخوام که فامیل بشینن سر جاشون و پشت سر ما حرف درست نکنند اینقدر. من هیچ وقت پشت خواهرم رو خالی نمیکنم.

  6. 2 کاربران زیر از Badaboom بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16568
    نوشته ها
    412
    تشکـر
    164
    تشکر شده 286 بار در 181 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پاسخ منفی خواهرم به پسرعمو و ناراحتی در فامیل

    به هیچ وجه به این ازدواج نامناسب تن ندید
    حتی اگه همه فامیل ا شما قهر کردن پشت خواهر تون باشید
    نگذارید اینده خواهر تون خراب بشه
    حمایتش کنید تا با فرد مناسب و کسی که خودش دوست داره ازدواج کنه
    امضای ایشان
    سختی ها باعث میشوند که بعضی ها بشکنند و بعضی ها رکورد بشکنند

  8. کاربران زیر از کیانا94 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : پاسخ منفی خواهرم به پسرعمو و ناراحتی در فامیل

    شدیدا پافشاری کنید رو نظرتون

    ازدواج مسخره بازی نیست که بخواید با حرف مردم تصمیم بگیرید

    درضمن عموتون که الان میگه دختر یتیم یعنی بعد ازدواج میخواد هی بزنه تو سر خواهرتون با حرفاش پس این ظلم را در حق آبجیتون نکنید.قطعا موردای بهتری گیر خواهد اومد


    به حرف فامیل توجه نکنید خودشون به مرور زمان خسته میشن وقتی پافشاری شما را ببینن

  10. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : پاسخ منفی خواهرم به پسرعمو و ناراحتی در فامیل

    سلام

    چه خوب که خواهری مثه شما دارند که به فکرش هستن

    اینجوری که شما گفتید به نظر میرسه عموتون بیشتر میخواد دست پسرش رو بند کنه تا دختر برادرش رو

    با توجه به شرایط پسرعموتون و شرایط خوب خواهرتون اینجوری به نفع پسرعموتون میشه

    ولی ظاهرا میخوان جوری جلوه بدن که انگار میخوان به شما لطف کنن

    خیلی خوبه که خواهرتون با حجاب هم رفت پیششون

    سعی کنید با حرف زدن و نگه داشتن احترام ها جوری رفتاری کنید که فامیل هم، هم عقیده ی شما بشن

    اگه بخواید تندی کنید و غیره اونوقت فامیل حق رو به بقیه میدن ... که خدا رو شکر شما هم خوب حرف زدید

    ذهن خواهرتون رو آروم کنید و بهش اطمینان بدید که همه جوره هواشو دارید

    حتما موردهای بهتری برای خواهرتون پیدا خواهد شد پس نذارید این افکار خستتون کنه و جواب مثبت بدید

    هردوتون بالغ هستید و خدا رو شکر که فقط هم دنبال ازدواج کردن نیستید مثه بقیه دخترا که تحت هر شرایطی میخوان ازدواج کنن

    پس صبور باشید و به خدا توکل کنید ، خدا خودش جواب این فامیل رو میده

    یادتون نره مردم همیشه حرف دارن، اما زمان که بگذره خودشون هم حرفاشون رو فراموش میکنن

    یه مدت که از این جریان بگذره این سر و صداها هم میخوابه

    ان شاءالله که بهترین ها برای شما و خواهرتون رقم میخوره

  12. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نه گفتن خواهرم به پسرعمو

    نقل قول نوشته اصلی توسط Badaboom نمایش پست ها
    درود
    من 26 ساله هستم خواهرم 21 سالشه و دانشجوی دندانپزشکی. پدر و مادر ما 5 سال پیش در یک صانحه رانندگی به رحمت خدا رفتند و ما با هم زندگی میکنیم.
    حدود یک ماه پیش عموی من باهام تماس گرفت و گفت در نظر دارند برای پسرعموم بیان خواستگاری خواهرم. من با خواهرم صحبت کردم و گفت تمایلی نداره ولی گفتیم به احترام اونها و فامیل حداقل بگذاریم بیان و صحبتی بکنند و بعد پاسخ منفی بدیم. برای همین با اینکه گفتم خواهرم قصد ازدواج نداره تا پایان تحصیلش ولی اونها گفتند حالا بیان و یک صحبت بکنند ببینیم اصلا به هم میخورند یا خیر. ما پذیرفتیم و اونها اومدند خواستگاری. راستش در جلسه خواستگاری یکم دلخوری پدید اومد چون اونها انتظار داشتند خواهر من بی حجاب باشه ولی ما قبلا تصمیم گرفته بودیم با بلوز و شلوار پوشیده و روسری باشه همونطوری که همیشه جلوی فامیل نامحرم میپوشه. وقتی خواهرم و پسرعمو رفتند با هم صحبت کنند من کمی با عمو و زن عمو صحبت کردم و چیزهایی گفتند که باعث ناراحتی شد. عموم گفت دختر یتیم رو باید زود شوهر داد که من خیلی بهم برخورد تازه پسرعمو هم فعلا بیکار است و خبر نداشتم ولی درسش رو هم نیمه کاره رها کرده و میخواد بره سربازی و عموم گفت خواهرت توی فامیل خودمون باشه بهتره غریبه عیب میدونن ضعف خانوادگیش رو. زیبایی و پاکی خواهر من بین همه زبانزد است و دندانپزشکی هم میخونه در دانشگاه سراسری خیلی خوب و هیچ کمبودی هم در زندگیش نداره واقعا این حرفی که زدن خیلی ناراحت کننده بود. اگه به احترام فامیل و سن عموم نبود و یک غریبه این حرف رو زده بود به خدا بیرونشون میکردم از خونه.
    خلاصه ما بعد از جلسه بهشون پاسخ منفی دادیم و اونها شروع کردند به سر و صدا کردن در فامیل. ما هیچ حرف بدی نزدیم فقط گفتیم خواهرم قصد ازدواج نداره و صحبت هایی که با پسرعمو کرده به نظر نمیرسه تفاهمی داشته باشند. اونها هم همه فامیل رو مطلع کردند و همه رو فرستادند که بیان وساطت و بگن این وصلت باید جور بگیره حتی مادربزرگ من که من خیلی دوستش دارم اومد پیشمون و گفت خواهرم موردی از این بهتر گیرش نمیاد و باید جواب مثبت بدیم و نگذاریم توی فامیل حرف درست بشه که من مجبور شدم بهش بگم با همه حقی که گردن ما داره ولی مجبورم روش رو زمین بندازم چون خواهرم قصد ازدواج نداره.
    ما نمیدونیم چکار کنیم چون فامیل شده پر از حرف در این باره و همه سمت خانواده عمو هستند و از ما انتقاد میکنند من نمیدونم چطور باید حل کرد این مشکل را.
    اگر میشود کمک کنید راهکاری ارائه بدید راستش ما ایزوله شدیم از همه فامیل به خاطر این قضیه و دلخوریهای شدید داره پیش میاد.
    دعاتون میکنم.

    روی حرفتون بمونید و اهمیتی به این سروصداهای پوچ ندید

    همین فامیل وقتی مشکلی پیش میاد خبری ازشون نیست پس هر انچه که خواهرتون احساس میکنه رو ملاک قرار بدید

    تمام این صحبت ها برای چندماهی بیشتر دوام نداره و بعدش همه چی فراموش میشه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  14. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31023
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نه گفتن خواهرم به پسرعمو

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    روی حرفتون بمونید و اهمیتی به این سروصداهای پوچ ندید

    همین فامیل وقتی مشکلی پیش میاد خبری ازشون نیست پس هر انچه که خواهرتون احساس میکنه رو ملاک قرار بدید

    تمام این صحبت ها برای چندماهی بیشتر دوام نداره و بعدش همه چی فراموش میشه
    حرفتون کاملا درسته وقتی پدر و مادرمون فوت کردن هیچ کس کمکی به ما نکرد بعد امروز این حرفها رو میزنند.

  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31023
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پاسخ منفی خواهرم به پسرعمو و ناراحتی در فامیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    سلام

    چه خوب که خواهری مثه شما دارند که به فکرش هستن

    اینجوری که شما گفتید به نظر میرسه عموتون بیشتر میخواد دست پسرش رو بند کنه تا دختر برادرش رو

    با توجه به شرایط پسرعموتون و شرایط خوب خواهرتون اینجوری به نفع پسرعموتون میشه

    ولی ظاهرا میخوان جوری جلوه بدن که انگار میخوان به شما لطف کنن

    خیلی خوبه که خواهرتون با حجاب هم رفت پیششون

    سعی کنید با حرف زدن و نگه داشتن احترام ها جوری رفتاری کنید که فامیل هم، هم عقیده ی شما بشن

    اگه بخواید تندی کنید و غیره اونوقت فامیل حق رو به بقیه میدن ... که خدا رو شکر شما هم خوب حرف زدید

    ذهن خواهرتون رو آروم کنید و بهش اطمینان بدید که همه جوره هواشو دارید

    حتما موردهای بهتری برای خواهرتون پیدا خواهد شد پس نذارید این افکار خستتون کنه و جواب مثبت بدید

    هردوتون بالغ هستید و خدا رو شکر که فقط هم دنبال ازدواج کردن نیستید مثه بقیه دخترا که تحت هر شرایطی میخوان ازدواج کنن

    پس صبور باشید و به خدا توکل کنید ، خدا خودش جواب این فامیل رو میده

    یادتون نره مردم همیشه حرف دارن، اما زمان که بگذره خودشون هم حرفاشون رو فراموش میکنن

    یه مدت که از این جریان بگذره این سر و صداها هم میخوابه

    ان شاءالله که بهترین ها برای شما و خواهرتون رقم میخوره
    سلام
    متشکرم از راهنماییتون. البته من برادرش هستم.
    من هم دقیقا همین فکر رو میکنم دلشون میخواد پسرعمو رو زن بدن و به فکر ما نیستند اگر بودند قبلا بهمون کمک میکردند.
    ما نمیخوایم تندی کنیم ولی اینقدر حرف در آوردند که واقعا خسته شدیم.

  17. کاربران زیر از Badaboom بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : نه گفتن خواهرم به پسرعمو

    سلام

    دوست عزیز خسته نشید از این حرفها

    سخت هست ولی شما باید رو حرفتون پافشاری کنید

    اونا الان دارن میگن نهایت تلاشمون رو میکنیم تا اینا جواب مثبت بدن

    پس این یه مدت تحمل کنید تا ببینن شما مصمم هستید و حرفتون یکیه بعد که دیدن فایده ای نداره اینهمه اصرار کردن خودشون عقب میکشن

    فقط شما الان خسته نشید تا این مرحله ی اصرار کردنشون و نهایت تلاششون برای جواب مثبت گرفتن بگذره اونوقت عقب میکشن و شماهم دیگه فشار از روتون برداشته میشه .

    چاره ای ندارید باید یکم مقاومت کنید متوجه یک کلام بودنتون بشن .

  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : پاسخ منفی خواهرم به پسرعمو و ناراحتی در فامیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط Badaboom نمایش پست ها
    سلام
    متشکرم از راهنماییتون. البته من برادرش هستم.
    من هم دقیقا همین فکر رو میکنم دلشون میخواد پسرعمو رو زن بدن و به فکر ما نیستند اگر بودند قبلا بهمون کمک میکردند.
    ما نمیخوایم تندی کنیم ولی اینقدر حرف در آوردند که واقعا خسته شدیم.
    بله عذرمیخوام ! من اشتباه متوجه شدم.

    اصلا خسته نشید چون اونا هم همین رو میخوان

    کافیه به حرفاشون بی توجه بشید

    من واقعا حس کردم که اونا بیشتر به فکر پسرشون هستن چون خواهر شما آینده روشنی داره ولی شرایط پسرشون خیلی مساعد نیس

    من و خواهرمم مشکل اینجوری داشتیم

    هر دومون پسرعموهامون اومدن خواستگاری و هردومون هم جواب منفی دادیم

    انقد تو فامیل به ما و خانوادمون بد گفتن که اینا مغرورن و خودشون رو میگیرن و به ما نمیزنن خودشون و این حرفا

    ولی اصلا توجه نکردیم و همیشه به روشون خندیدم و با شوخی جوابشون رو میدیم

    شما هم صبور باشید و جدی نگیرید حرفاشون رو

    این حرفا هم میگذره بالاخره.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آشتی با دوست پسر
    توسط siminsar در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 06-24-2018, 02:26 AM
  2. خجالتی بودن بیش از حد یک پسر
    توسط mohammad365 در انجمن اختلال رشد سیستم عصبی
    پاسخ: 13
    آخرين نوشته: 02-15-2016, 08:37 PM
  3. بسلامتی پسرا...
    توسط pari@ در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-29-2015, 03:04 PM
  4. سلامتی پسرا
    توسط sr1494 در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 09-02-2015, 11:47 PM
  5. ازدواج اینترنتی یک سرگرمی برای بیشتر پسرها
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-18-2013, 12:06 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد