انقدر توی زندگیم مشکل هست که خیلی وقت ها به سرم میزنه بمیرم. یه دختر 15 ساله ی عادی دغدغش یا درسشه یا عشقش یا دوتاش با هم فوقش
اما متاسفانه من توی این سن 10000 تا مشکل دارم که اگه عشقی ام داشته باشم و بره اونقدر ناراحت نمیشم
واقعا دیگه هیچ نشونه ای نمیتونم از خدا پیدا کنم
شاید هم من خیلی بد ام که خدا سمتم نمیاد و هروقت میرم سمتش ازم دوری میکنه.
یه تیکه امیدی هست ولی اگر همینجوری ادامه پیدا کنه . همون هم از بین میره