سلام.من 2 سال از دختری خوشم اومده و احساس میکنم که معیار های مورد نظرم را دارد.خانواده بنده مخالف این ازدواج هستند چون اولا بنده تک فرزند پسر هستم.دوما تموم اعضای اطراف ازدواج سنتی داشتند و اونایی که با هم آشنا شدن و ازداج کردن دچار مشکل شدند.این مشکلات بی اعتمادی خانوادم رو به همراه داره که مخالف ازدواجم هستند.به نظرم کسایی که با هم ازدواج کردن و دچار مشکل شدند دلایلی داره که خودشون مقصرن.اولا سن کم انها دوما خیلی کوتاه بودن پروسه آشنایی و ازدواج سریع آنها و بعد دخالت بیش از حد خانواده ها
این مشکلات جلو راهم هستند.خانوادم به هیچ عنوان راضی نمیشن و حتی چند بار به خونه دختره زنگ زدن که به اسطلاح دست از سر پسرمون ور دار
خلاصه خانوادم از خانواده اونا برداشت بد دارن چون شاکن تهران هستند و خودمون شهرستان ولی در واقع اینجور نیست
پدر دختر همشهری ما هستند و عمو و عمه های طرف همشهری هستیم
ما هروقت مخالفت میکنیم ماردمون دست به قلبش میگیره و پدرمون میزنه زیر گریه و از این حرفا
قابل ذکر که همین جریان 5 سال پیش به وجود اومد که بخاطر خانوادم بنده منصرف شدم و احساس دارم که اونا به اطاعت و کوتاه اومدن بنده عادت کرده اند
حرف اونا اینه که ما چون آرزو داریم باید خودمدون زن واست انتخاب کنیم و تو میتونی قبول کنی
بنده دانشجو شهر اصفهانم و اومدم دانشگاه و مدتی اصلا تماس ندارم با خانوادم و اونا هم هیچ تمایلی به تماس ندارن و تماسی نگرفتن
لطفا راهنماییم کنید