مرگ فرزند

[habibi]

سلام
من 2.5 ماه است که فرزند 4 ماهه ام را از دست داده ام فکر می کردم بتوانم زودتر به زندگی عادی ام بر گردم اما هنوز نتوانسته ام حال بسیار بد ودل اشوبی دارم همه چیز را در مورد مرگ و تقدیر قبول دارم وراضی به رضای خدایم اما هرگز از چیزی خوشحال نخواهم شد هیچ امیدی به هیچ چیز ندارم دارم اذیت می شوم کمکم نکنیداز افسردگی متنفرم

[باران باران]

سلام و از بابت اتفاقی که براتون افتاده متأسفم .
به نظرم این واقعیته که می گن فرزندان مثل یکی از اعضای بدن مادرشان هستند و اگر مادری فرزندش را از دست بدهد مثل اینست که یکی از اعضای بدنش را از دست داده و فراموشی غیر ممکن است. شما نباید به خودتون برای فراموشی فرزندتون فشار بیارید و اونو همیشه گوشه ای از قلبتون یادش رو نگهدارید فکر میکنم اینطوری بهتر بتونید کنترل روی حسهاتون داشته باشین و همینطور ممکنه شما چون فکر میکردید میتوانید خیلی زود به زندگی عادی برگردید و به اصطلاح دوره سوگ را برای خودتون نادیده گرفتین و خیلی زود از خودتون انتظار برگشت داشتین حالا در همون مرحله ثابت موندین. متوجه باشین که برای هر اتفاق ناراحت کننده ای می شود دوره ای برای سوگواری در نظر گرفت که مدتش بستگی به خود شخص داره و به این شیوه بعد از گذشت اون دوره شما قطعاً احساس سبکی و راحتی بیشتری می کنید . همین طور این مسئله همون طوریکه خودتون می دونید ممکنه امتحانی از سمت خدا برای شما باشه و اگر با افسردگی تسلیم بشید اون وقت درواقع مغلوب شیطان شدید. امیدوارم با پیروزی این امتحان رو بگذرونین.

Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk

[habibi]

از این همدردی بسیار متشکرم. هرگز نمی توانم ونمی خواهم عزیزم را فراموش کنم فقط می خواهم این چند صباحی را که در این دنیا هستم درست عمل کنم وهرگز مغلوب افسردگی نشوم تا بتوانم دو فرزند دیگرم را در شادی بزرگ کنم خداوند سال گذشته مرا شوکه کرد و فرزندی نا خواسته به من داد اما من شاکر بودم بحمدالله و بعداز 4 ماه این فرشته ی زیبا و کوچولو را از ما گرفت و هنوز ما شوکه ایم از این امدن ورفتن چه حکمتی داشت؟ من به عنوان مادر خانه خودم میسوزم و هم فرزندان دیگرم را که میگریند و بهانه ی خواهر کوچکشان را دارند را باید ارام کنم .انها هرگز مرگ را ندیده بودند در حالیکه عزیز من در اغوشم ودر جلوی دیدگان انها نفس اخرش را کشید.از ان موقع شادی از خانه ما رفته ومن توانایی برگرداندن ان را ندارم.ایا فرزندی جدید این شادی را برمی گرداند؟که خواسته ی انها است. به من کمک کنید لطفا چه کنم تا مثل قبل شویم شاد و امیدوار

[habibi]

ایا جواب مرا لطف می کنید سریع تر بدهید

[باران باران]

عزیزم به نظرم دوباره بچه دار شدن بلامانع است ولی فکر میکنم به منظور جایگزین کردن نه ... اگر شما احساس افسردگی می کنید باید اول درمان بشید و بعد بتونید با احساسات و حالات نرمال به بارداری و حضور بچه جدید برید و این مسئله واضحه که بچه ها حتی در زمان جنینی هم تحت تأثیر حالات مادرشون قرار می گیرن چطور می خواین با یک روحیه افسرده به استقبال یک بچه دیگه برید شما همین الانشم دو بچه دارید که نیاز دارن شما با نشاط اونها رو بزرگ کنید انقدر توجه به بچه ازدست رفته در واقع یک جور بی توجهی به اونها هم هست پس بخاطر اونها هم که شده خودتون رو از این حالات نجات بدین و بخاطر وجودشون سپاسگزار باشید.

Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk

[habibi]

سپاسگزارم از شما
کمک کنید چطور می شود از این افسردگی نجات پیدا کرد؟ایا از نظر علمی فرزند جدید جایگزین می شود؟در ضمن من بی نهایت از خداوند بخاطر داشتن بچه های سالم سپاسگزارم.و فقط تصمیمات جدیدم را بخاطر انها میگیرم و می خواهم بهترین واصولی ترین کار ممکن را انجام دهم.

[باران باران]

خواهش میکنم و سپاسگزار از شما که پیگیر و پی راه حل هستید . عزیزم به نظرم در مورد احساس افسردگی شما باید خودتون به کمک خودتون بیاین اول و این بستگی به شما داره مثلا به واسطه مطالعه یک کتاب یا به واسطه اعتقادات مذهب یا شروع یک فعالیت جدید گاهی با تغییر دادن جا و مکان زندگی یا امثال اینها میشه حالات رو به کنترل درآورد ولی اگر احساس میکنید که فعلا واقعا نمی تونین افسردگی رو تحت کنترل بگیرید حضورا به روانشناس مراجعه کنین تا بهتون در به کنترل درآوردن حال فعلی کمک کنن . کتابهایی که شخصا در مورد افسردگی و نگرانی بهم کمک کردن رو بهتون پیشنهاد میکنم مطالعه کنین : کنترل ذهن اثر خوزه سیلوا ٬ چهار اثر از فلورانس اسکاول شین ٬ مطالعه کتاب قرآن و یادآور شدن هدف خلقت و تسلیم شدن به مقدورات الهی با تفکر در پوچی و زود گذری دنیا و کمک گرفتن از صبر و نماز می تواند برای اشخاص معتقد مفید واقع شود. * مسلما شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و زیان مالی و «««جانی»»» و کاهش محصولات می آزماییم، و صابران را نوید ده» (بقره- 155) *

Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk

[habibi]

واقعا متشکرم
من در این 2 ماه کتاب های زیادی خواندم زیبا ترینشان که به شما هم توصیه می کنم در اغوش نور (بتی جین )است که در 40 روزگی فوت بچه ام به همه ی اشنایان و دوستان هدیه دادم.قران را با معنی وتفسیر با همسرم از همان موقع شروع کردیم و جالب این جا است که در تمام مراحل خاکسپاری فرزندم ایه ی زیبای "ولبلونکم من االجوع والخوف.........."دائم تکرار می کردم.از راهنما یی های مفیدتان متشکرم حتما کتاب ها یی را که گفتید می خوانم.همه را می دانم اما واقعا امتحان سختی است .منتظر پیام های بعدی شما هستم

[باران باران]

خیلی خوشحالم که اینجا با شما آشنا شدم و از بابت معرفی کتاب بسیار متشکر .

Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk