نوشته اصلی توسط
Aza
اِی وای ! اگر - چونان فرشتگان -
لذتِ رنج را از ما دریغ می داشتی
وتوبای بهشت
نقشِ تیرِ شکسته وُ دلِ خون چکان را
از ما بر سینه به یادگار نمی داشت !
اِی وای ! اگر راهِ بهشت از دلِ جهنم نمی گذشت
و این کوره راهِ آتشین
از بهشت ، ما را به هر جهنمی که می خواستیم نمی رساند !
ای وای ! اگر در هر کلام کلمه یی گلویمان را نمی خراشید
و بازی گاهِ کودکِ خاطرمان میدانِ مینِ خاطره ها نبود !
اِی وای ! اگر تیغ نبود
و تاج خار گیسوهامان را با خون آذین نمی بست !
اِی وای ! اگر چون مُرده ها
مُرده بودیم
و هم چون آنانی که نیامدندُ نمی آیندُ نخواهند آمد ...
از نعمتِ هزار مرگ محروم می شدیم !
اِی وای ! اگر نبودیم !
مرحوم حسین پناهی