نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: ازدواج دختر با مرد مطلقه

1456
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10108
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ازدواج دختر با مرد مطلقه

    سلام. متنم یه کم طولانیه ولی اگه لطف کنید بخونید و جواب بدید ممنون میشم.
    من 24 سالمه از نظر خانواده گی, تحصیلی, مالی و ظاهری از وضعیت خوبی برخوردارم, و همین باعث میشه خانواده ام با ازدواجم با یه مرد مطلقه مخالف باشن.
    این آقا تازه 34 سالشون شده, استاد دانشگاهم بودن روز جشن فارق التحصیلی گفتن ک مدت زیادیه ک ب فکر من هستن و ازم خواستگاری کردن, البته اصلا رفتاری نداشتن ک من بفهمم ب من حسی دارن و وجهه ی خیلی موجه ای دارن بین دانشجو ها. همون روز اول هم گفتن ک یه ازدواج ناموفق داشتن و الان 4 سال از جدایی شون میگذره و دلیل طلاق هم عدم تفاهم بوده. با این شرایطی ک جامعه داره برای من باکره بودن شوهرم از اهمیت چندانی برخوردار نیست حقیقتش, برای همین با خانواده ام مطرح کردم و اونا هم بدون اینکه ایشون رو ببینن مخالفت کردن منم اصراری نکردم.
    یک ماه بعد ایشون با من تماس گرفتن و خواهش کردن ک من با خانواده ام صحبت کنم ک فقط اجازه ی خواستگاری بدن, پدر من اون موقع ایران نبود و ما یه ماه وقت داشتیم برا همین فرصت رو غنیمت شمردم و تو اون یه ماه ازشون خواستم از زندگی قبلیشون بیشتر بگن تا شناخت پیدا کنم البته فقط تلفنی و خیلی محدود بود رابطه مون.
    ایشون توضیح دادن ک در سن 24 سالگی ازدواج کردن و فقط عشق تشکیل خانواده داشتن همین باعث شد عجله کنن و البته همسر سابقشون هم باهاشون صادق نبوده در مورد شرایطش وقتی میرن تو زندگی و اون همه تفاوت فرهنگی و اخلاقی و اعتقادی رو میبینن و بهشون مدام بی احترامی میشده سرد میشن نسبت ب اون خانوم ولی ب پیشنهاد اطرافیان ازدواج میکنن بلکه درست شه و البته از طلاق و عواقبش هم خیلی میترسیدن, ولی خب باز درست نمیشه و بعد از یه سال مشاور رفتن آخرین مشاور بهشون میگه از اسم طلاق نترسید شما هیچوقت با هم نمیسازید و همین الان توافقی جدا شید بهتره و اینا هم همین کارو میکنن, دوره ی زندگیشون ب این صورت بوده ک سه سال نامزد بودن ک تو اون دوره رابطه شون خیلی کم بوده ب خاطر سخت گیری های خانواده ی خانوم سابقشون و دو سال هم با هم زندگی کردن ک سال آخر فقط ب مشاوره ی طلاق گذشته.
    خب ب نظرم طلاق بدی نیومد و گفتم از نظر من مشکلی نداره مادرشون تماس بگیرن. مادرشون تماس گرفتن و خانواده ی من سخت مخالفت کردن و گفتن مردم چی میگن ما دخترمون رو بدیم ب یه بیوه مرد.
    اگرچه ب نظرم دلیل منطقی ای نیومد و علاقه هم پیدا کرده بودم ب اون آقا ولی بازم قبول کردم حرفشون رو و اصرار نکردم
    یک ماه گذشت و از طریق یکی از دوستانم این آقا بهم پیام دادن ک هنوز ب فکر من ان و خواهش کردن ک خانواده ام شانس خواستگاری و آشنایی بدن. من خیلی مردد بودم اولش ولی بعد تصمیم گرفتم یه تحقیقی بکنم درموردش و ازونجایی ک استاد معروفی هستن سخت نیست این کار, هیچ کس هیچ چیز بدی از خودشونو خانواده شون نگفتن من بهشون گفتم ک یه مدت آشنا باشیم اگر بهم میخوردیم اونموقع من برای خواستگاری اومدن (نه ازدواج) اصرار میکنم ب خانواده ام.
    الان حدود 4 ماهه با همیم و من واقعا چیز بدی ازشون ندیدم و اینطورم نیست ک فقط بخوان ب میل من برخورد کنن وقتی مخالف باشن یا انتقادی باشه راحت میگن و منم همینطورم خودشون هم خیلی حساس بودن ک خوب همو بشناسیم چون ب هر حال ضربه ی بزرگی خوردن قبلا.
    تصمیم گرفتم با خانوم سابقشون صحبت کنم و همین کار رو هم کردم. اولش ازم پرسیدن ک با این آقا دوستم یا نه و من گفتم نه, بعد گفتن اگه باهاش رابطه داشتی سخت میشد باور حرفام ولی الان میتونم راحت حرف بزنم از هر کی بپرسی چ جور آدمیه تاییدش میکنه اما این آدم بسیار سرد و بی احساس بود با من در حدی ک فکر میکردم دارم با یه سنگ زندگی میکنم و الان ک دوباره ازدواج کردم و گرمی زندگیمو میبینم میفهمم چ ظلمی کرده ب من, در کل نصف مکالمه رو داشت از زندگی فوق العاده ی در حال حاضرش تعریف میکرد ک خیلی برام عجیب هم بود. از خانواده ی این آقا خیلی تعریف کرد و گفت عالی ان ولی خودش سرد بود و کارایی میکرد ک من دوست نداشتم مثلا ب من میگفت باید نماز بخونی اما ب نظر من فقط برای ظاهر فریبی بوده این قضیه و اهمیت نمیداد ب بودنِ من در کنارش.
    آخرش گفت من در کل نمیگم بده ولی سرد بودن و بی احساس بودنش با من وحشتناک بود و خیلی اصرار کرد ک اصلا نگم ب این آقا ک چ چیزایی درموردشون گفتن.
    خب من خیلی تعجب کردم, چون این آقا اصلا با من سرد و بی احساس نیستن و دقیقا بر عکسشِ, ب نظر من حتی خیلی احساسی ان! البته حس کردم ک این خانوم میخوان بهم بزنن این این ازدواج رو چون اگه واقعا سنتی بود هیچکس ریسک زندگی با یه مرد سرد رو قبول نمیکنه و تقریبا ب هر حربه ای ک میتونستن چنگ زدن برای پشیمون کردن من, حتی تیپ و ظاهر ایشون رو هم زیر سوال بردن... خیلی هم در مورد خودمو شرایطم سوال پرسیدن.
    ب هر حال کمی درگیر شد ذهنم, میشه یه نفر با یکی اونقدر سرد باشه و با من انقدر گرم و احساسی؟ البته ما رابطه ی جنسی ب هیچ وجه نداشتیم اما خب حس و تمایلشون کاملا ملموس و مشهوده. ایشون گفتن پیش هر مشاوری ک من بگم میان اما تا چ حد مشاور میتونه کمک کنه ک بفهمم واقعا سرده یا نه؟
    از نظر فرهنگی و اخلاقی و اعتقادی ب نظر میاد خیلی تفاهم داریم... چ چیزای دیگه ای رو باید فاکتور قرار بدم؟
    ب نظرتون ازدواج با یه مرد مطلقه میتونه چ عواقبی داشته باشه؟
    متنم خیلی طولانی شد ولی ممنون میشم اگه جواب بدید.

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج دختر با مرد مطلقه

    سلام عزیزم.

    هر کسی که جدا میشه٬ صرفا به دلیل طلاق نمیشه گفت آدم مناسبی برای ازدواج نیست.

    ممکنه واقعا دلیل جداییشون عدم تفاهم باشه بدون هیچ حاشیه و مورد خاصی.

    و خوبه که خودتم به این موضوع واقفی.

    به نظر من اولین کاری که باید انجام بدی اینه که بگرد و تحقیق کن ٬ یه مشاور حرفه ای پیدا کن و به اتفاق این آقا برید پیششون ٬

    تاکید میکنم که حتما از خبره بودنش مطمئن باش چون زیاد دیدم که بعضیا با مشاوره های سهل انگارانه قبل ازدواج دچار مشکل شدن.

    احتمال داره ایشون به دلیل تجربه زندگی مشترک و شکستی که داشتن ؛ اطلاعاتی که از نقاط ضعفشون در زندگی مشترک به دست آوردن رو بخوان با سیاست پنهان کنن.

    به نظر من زیاد نمیشه روی حرفای اون خانوم حساب کرد ولی راحتم نباید از کنارش گذشت!
    تشخیص این سردی و بی احساسی خیلی سخته...

    و اینا رو فقط یه مشاور مجرب میتونه تشخیص بده!

    دوم اینکه برای بعضی افراد این مهمه که بعد از ازدواج برای همسرشون اولین باشن٬

    منظورم داشتن رابطه جنسی نیست؛ البته اینم میتونه باشه ولی چون شما میگی برات زیاد مهم نیست٬ در موردش صحبتی نمیکنیم.

    در واقع منظورم اتفاقاتیه که در جریان زندگی مشترک روی میده و برای شما اولین تجربه و همسرتون اولین و تنها شریک این تجربه برای شماست ولی برای همسرتون اینطور نیست و اون تجربه رو قبلا با کس دیگه داشته!

    ممکنه بعدها هر جایی که میرید یا هر کاری که میکنید این موضوع که قبلا اینها رو با همسر سابقشون هم تجربه کردن آزارتون بده.

    باید ببینی که این موضوع چقد برات مهمه!

  3. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10108
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازدواج دختر با مرد مطلقه

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    سلام عزیزم.

    هر کسی که جدا میشه٬ صرفا به دلیل طلاق نمیشه گفت آدم مناسبی برای ازدواج نیست.

    ممکنه واقعا دلیل جداییشون عدم تفاهم باشه بدون هیچ حاشیه و مورد خاصی.

    و خوبه که خودتم به این موضوع واقفی.

    به نظر من اولین کاری که باید انجام بدی اینه که بگرد و تحقیق کن ٬ یه مشاور حرفه ای پیدا کن و به اتفاق این آقا برید پیششون ٬

    تاکید میکنم که حتما از خبره بودنش مطمئن باش چون زیاد دیدم که بعضیا با مشاوره های سهل انگارانه قبل ازدواج دچار مشکل شدن.

    احتمال داره ایشون به دلیل تجربه زندگی مشترک و شکستی که داشتن ؛ اطلاعاتی که از نقاط ضعفشون در زندگی مشترک به دست آوردن رو بخوان با سیاست پنهان کنن.

    به نظر من زیاد نمیشه روی حرفای اون خانوم حساب کرد ولی راحتم نباید از کنارش گذشت!
    تشخیص این سردی و بی احساسی خیلی سخته...

    و اینا رو فقط یه مشاور مجرب میتونه تشخیص بده!

    دوم اینکه برای بعضی افراد این مهمه که بعد از ازدواج برای همسرشون اولین باشن٬

    منظورم داشتن رابطه جنسی نیست؛ البته اینم میتونه باشه ولی چون شما میگی برات زیاد مهم نیست٬ در موردش صحبتی نمیکنیم.

    در واقع منظورم اتفاقاتیه که در جریان زندگی مشترک روی میده و برای شما اولین تجربه و همسرتون اولین و تنها شریک این تجربه برای شماست ولی برای همسرتون اینطور نیست و اون تجربه رو قبلا با کس دیگه داشته!

    ممکنه بعدها هر جایی که میرید یا هر کاری که میکنید این موضوع که قبلا اینها رو با همسر سابقشون هم تجربه کردن آزارتون بده.

    باید ببینی که این موضوع چقد برات مهمه!

    سلام عزیزم ممنون از جوابت
    راستش رو بخوای اولش خیلی ب این موضوع فکر میکردم مثلا یه عروسی میرفتم همش ب خودم میگفتم ک اونم قبلا اینو تجربه کرده و با خودشم در میون گذاشتم این نگرانیمو. اون توضیح داد ک حتی عروسیشونم با دلخوری و دعوا طی شده بوده و روزای خوبشون انقدر کم بوده ک حتی ب چشم نمیاد.
    خیلی وقتا بهم میگه این حس هایی ک ب تو دارم رو هیچوقت تجربه نکردم, هیچوقت انقدر خواهانِ دیدن کسی نبودم, هیچوقت انقدر ب یه نفر تمایل نداشتم و از ته دلم نخواستم تو زندگیم باشه.
    من باور نمیکردم اولش, میگفتم داره میگه ک دل منو ب دست بیاره... چون من فوق العاده آدم دیر باوری هستم
    تا اینکه با همسر سابقش حرف زدم و اونم بدون اینکه بدونه همه ی حرفاشو تایید کرد. یه جورایی میدونستم اونقدر سرد بوده ولی خب این از دلایل سردیش برای من گفت و اون خانوم هم از دیدگاه خودش برام تعریف کرد. البته اینم بگم ک خیلی این حرفا روش تاثیر گذاشته اوائل رابطه مون همش ازم میپرسید: ب نظرت من آدم سردی ام؟ ... الان ک با هم آشنا تر شدیم دیگه نمیگه ولی کاملا مشخصه درگیر شده بوده ذهنش حتی یه دفه بهم گفت من اوائل چند جا امتحانت کردم تا بتونم حسمو بهت محک بزنم و دیدم واقعا بی تو نمیتونم.
    اما خب زن سابقش میگفت این آدم از نظر حسی باکره موند تو اون ازدواج! ینی درین حد سرد بودن.
    حالا نمیدونم اون داره اغراق میکنه یا این داره فیلم بازی میکنه... ینی میشه آدم 4 ماه فیلم بازی کنه؟

  5. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج دختر با مرد مطلقه

    خواهش میکنم عزیزم

    خوب قطعا هر آدمی تو ازدواجش هر چند ممکنه خیلی کم ولی خاطرات خوبم داشته٬ ممکنه یادش نیاد ولی با قرار گرفتن در شرایط مشابه ممکنه به خاطر بیاره٬ پس به این موضوع دقت کن خانومی٬ چون ممکنه اذیتت کنه!

    به نظر من تشخیص قطعی سردی یا احساسی بودن باید توسط مشاور انجام بشه اما خودتم میتونی یه جورایی تستش کنی و یه چیزایی دستت بیاد.

    سعی کن احساساتشو تحریک کنی تا عکس العملشو ببینی.

    مثلا تو یه مدت باهاش یه کم سرد شو ببین اون چیکار میکنه٬ قطعا اگه آدم احساسی باشه تحت هر شرایطی جلو ابراز احساسشو نمیگیره
    و اگه واقعا سرد باشه و داره تظاهر میکنه ممکنه با این رفتار تو اونم از خدا خواسته ٬ بشه اون چیزی که هست.

    یا مثلا در مورد موضوعی که میدونی اصلا توافق ندارین باهاش صحبت کن٬

    در واقع اینجوری هم میتونی آستانه عصبانیتشو تست کنی و ببینی تا کجا پیش میره هم احساسی بودنشو.
    بعد از بحثتون باز تو سعی کن از طرف تو هیچ تماسی نباشه تا ببینی تا کی میتونه جلوی احساسشو بگیره و بهت زنگ نزنه.

    یا مثلا حالتو طوری نشون بده که انگار اصلا خوب نیستی٬ حالا چه جسمی یا روحی فرق نمیکنه٬
    ببین اندازه همدردی و احساساتی شدنش چقدره و حال تو چقدر براش مهمه و چه اندازه احساسشو بروز میده!

    در کل اینا چیزایی بود که به ذهن من میرسید بتونی احساسشو تا حدودی بسنجی ولی بازم میگم مشاوره یادت نره.

    و اینکه ایشون به دلیل این که قبلا یه زندگی داشته و شغل خوبی هم داره احتمالا از نظر اقتصادی وضعیت خوبی داره و خونه و ماشین و همه چی داره.
    سعی کن اینا تو انتخابت زیاد تاثیر نداشته باشه و به خاطرشون هول نشی.

    ایشون چون قبلا با خانوم دیگه ای زندگی کرده ممکنه بعد از ازدواج ناخواسته شما رو مقایسه کنه با همسر سابقش. اینو حتما در نظر داشته باش و ببین چقد برات مهمه.

    بعد از ازدواج هم خوب طبیعیه چون خونواده ایشون٬ این آقا رو مدتها با همسر سابقشون دیدن ممکنه شما را با ایشون مقایسه کنن یا شاید بعضیاشون به هر دلیلی بخوان در مورد ایشون با شما حرف بزنن!

    من تمام احتمالاتی که به ذهنم میرسید در ازدواج با ایشون ممکنه پیش بیاد رو گفتم.

    سعی کن به دور از ترحم و دلسوزی یا احساسات سرشار از علاقه ؛ درست و منطقی تصمیم بگیری.

    برات آرزوی موفقیت میکنم عزیزم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ازدواج دختر با مرد مطلقه

    اختلاف سن مسلما" موثر در آرامش زندگیه و در کل به درک دو طرف برمیگرده

    ولی چون امروز با احساسات تصمیم گیری میشه در آینده که واقعیت روشن شد مشکلات از همون موقع شروع خواهد شد

    و تا با کسی مراوده و معاشرت نداشته باشید نمیتونید در موردش با قاطعیت صحبت کنید

    پس اول رضایت خانواده و سپس مشاوره و شروع دوره شناخت بدون وابستگی ...

    به همین خاطر دوره های نامزدی بدونذکر در شناسنامه رو باید بگذرونید و هر کسی در این مدت خودش رو نشون خواهد داد

    در مورد سرد و گرم بودنش هم نمیتونید از ظاهر متوجه شد مگر در این دوره که بیشتر ایشون رو بشناسید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد