هــمــســرم خــوب اســت امــا....

[رزمریم]

تاحالا چند بار به خودتون گفتین که اگر عاشق همسرم باشم،دیگر اهمیتی ندارد که :


او الکلی است


او 2 سال بیکار است و سرکار نمیرد.


او تمام وقت از من انتقاد میکند


او خلق و خوی بدی دارد و یک دفعه منفجر میشود


خانواده اش مرا قبول ندارند.


او مدام با زن های دیگر رابطه دارد


او هنوز نامزد یا دوست دختر/پسر خود را فراموش نکرده و به او احساسات منفی یا مثبت دارد

او به اندازه ی کافی به من توجه ندارد


و ....


شما فقط و فقط بخاطر "ترس"،"ناتوانی"و اینکه نمیتوانید با مشکلات زندگیتون روبه رو بشوید و راه حل درستی پیدا کنید به این جمله ها و باورها تکیه میکنید.


وگرنه بهتره بدونید اینکه شما مشکلات رو نبینید دلیل بر این نیست که آنها وجود ندارند.

[؛آیسان؛]

تاحالا چند بار به خودتون گفتین که اگر عاشق همسرم باشم،دیگر اهمیتی ندارد که :


او الکلی است


او 2 سال بیکار است و سرکار نمیرد.


او تمام وقت از من انتقاد میکند


او خلق و خوی بدی دارد و یک دفعه منفجر میشود


خانواده اش مرا قبول ندارند.


او مدام با زن های دیگر رابطه دارد


او هنوز نامزد یا دوست دختر/پسر خود را فراموش نکرده و به او احساسات منفی یا مثبت دارد

او به اندازه ی کافی به من توجه ندارد


و ....


شما فقط و فقط بخاطر "ترس"،"ناتوانی"و اینکه نمیتوانید با مشکلات زندگیتون روبه رو بشوید و راه حل درستی پیدا کنید به این جمله ها و باورها تکیه میکنید.


وگرنه بهتره بدونید اینکه شما مشکلات رو نبینید دلیل بر این نیست که آنها وجود ندارند.

لایک امروز من با همه موافقم

[رزمریم]

لایک امروز من با همه موافقم

کم کم رگ خوابت داره دستمون میاد خواهش میکنم لایک به وجودت

[siavash_en]

سلام
مهمترین مسئله ای که در ازدواج صورت میگیره حس وابستگی هست نه لزوما" ترس
و اون حس وابستگی و عادته که اجازه نمیده یک سری افراد از رابطه های بیمار فاصله بگیرند
و این وابستگی شامل اکثر افراد میشه
تقریبا" باید حق داد چون زن و شوهری عادت میاره و جدا شدن از فرد مقابل هرچقدر هم بیمار باشه پروسه سخت و طولانی رو میطلبه

[Tarah]

شمام ازدواج کردین ما خبر نداشتیم ؟!

[؛آیسان؛]

کم کم رگ خوابت داره دستمون میاد خواهش میکنم لایک به وجودت

من رگ ندارم دست خودم نیست جدیدا خیلی آروم شدم آخه روحیه ی جنگدگی داشتم همش میگفتم نه. نه اینطور نیست. نه تو اشتباه میکنی و بعد دعواااااااا

[رزمریم]

سلام
مهمترین مسئله ای که در ازدواج صورت میگیره حس وابستگی هست نه لزوما" ترس
و اون حس وابستگی و عادته که اجازه نمیده یک سری افراد از رابطه های بیمار فاصله بگیرند
و این وابستگی شامل اکثر افراد میشه
تقریبا" باید حق داد چون زن و شوهری عادت میاره و جدا شدن از فرد مقابل هرچقدر هم بیمار باشه پروسه سخت و طولانی رو میطلبه

ممنون از نظرتون.

راستش رو بخواید خیلی ها هم بخاطر ترس تو یه رابطه میمونن

ترس از دست دادن یه پشتوانه مالی

ترس از بدنام شدن و ننگ طلاق و جدایی

ترس از نپذیرفته شدن در اجتماع بعد از جدایی

ترس از همسر که مبادا بعد جدایی بهش آسیب برسونه

ترس از اینکه دیگه کسی نخواد باهاش ازدواج کنه

و ...

و البته وابستگی هم بسیار تاثیر داره

وابستگی و عادت البته به نوع خودش در هر رابطه ای میتونه شکل بگیره

و اینجا نوع بیمار گونه این وابستگی و عادت مدنظر هست

که فرد با اینکه میدونه این رابطه به نفعش نیست و داره به ضررش تموم میشه و حتی باید از منافع خودش بگذره

اما دست از رابطه برنمیداره، چون بشدت وابسته شده

برای اینکه مطلبم روشن بشه یه تاپیک دیگه میذارم به اسم سندرم استکلهم

اگه دوست داشتید مطالعه کنید تا بهتر متوجه بشید که چرا این وابستگی شکل میگیره!

[سمیراه]

ادمی که عاشق نباشه بعد از یه ناملایمتی ساده میتونه دست بکشه از یه رابطه

حالا چه نامزد باشه چه ازدواج کرده باشه...دست میکشه به راحتی

ولی فردی که عاشق میشه یاد میگیره در کنار خوبی های طرف مقابلش بدی هاش رو هم بپذیره!

هیچ ادمی کامل نیست و عشق اونیه که فرد مقابلت رو با تمام بدی هاش دوست داشته باشی،

ولی این عشق اگه مدام باعث رنجیدن یکی از دو طرف بشه ، اگه بدی هاش پررنگتر از خوبی هاش باشه

دیگه ارزش موندن نداره چون دیگه اسمش عشق نیست.

[رزمریم]

ادمی که عاشق نباشه بعد از یه ناملایمتی ساده میتونه دست بکشه از یه رابطه

حالا چه نامزد باشه چه ازدواج کرده باشه...دست میکشه به راحتی

ولی فردی که عاشق میشه یاد میگیره در کنار خوبی های طرف مقابلش بدی هاش رو هم بپذیره!

هیچ ادمی کامل نیست و عشق اونیه که فرد مقابلت رو با تمام بدی هاش دوست داشته باشی،

ولی این عشق اگه مدام باعث رنجیدن یکی از دو طرف بشه ، اگه بدی هاش پررنگتر از خوبی هاش باشه

دیگه ارزش موندن نداره چون دیگه اسمش عشق نیست.

دقیقا عشق باعث رنجش نمیشه

اگه اجازه بدی من به جای بدی که گفتی در مقابل خوبی هست بگم عیب یا نقص یا ایراد...یا حتی تفاوت داشتن!

چون بدی واقعا بد هست تو هر شرایطی

اما نقص بالقوه بد نیست...یا ایراد داشتن بد نیست و ممکنه درست هم بشن یا حتی قابل تحمل و تفاوت ها رو باید پذیرفت!

و هیچ دو آدمی هم نیستن که کاملا شبیه هم باشن پس باید تفاوت های همو ببینیم و عیوب همو بپوشونیم!

همونطور که قرآن گفته زن و شوهر لباس هم هستن و خاصیت لباس هم پوشانندگی هست.

اما وقتی پای بدی و آزار دادن و رنج کشیدن میاد وسط واقعا موندن تو رابطه سخت میشه!

وقتی میبینیم عذاب میکشیم تو رابطه دیگه این رابطه رو نمیشه یه رابطه سالم دونست!