سلام.
٣١سال دارم 10ساله که ازدواج کردم من عاشق شوهرم بودم ما با هم رابطه خانوادگي داشتيم من وشوهرم همديگر رو مي خواستيم وقتي خانواده ها متوجه شدن خيلي مخالفت کردن ولي شوهرم سر حرفش بود که منو مي خواد بلاخره ما ازدواج کرديم بعد از گذشت 5سال بچه دار شديم يه دختر الان يه دختر 5ساله ويک پسر 3ساله.تا يک سال پيش خيلي با گوشيش مشغول بود من مشکوک شدم وتوي گوشيش رو نگاه کردم اس هاي خوبي نديدم اون شماره اي که اين اس ها مربوط به اون بود را برداشتم وزنگ زدم شوهرم متوجه شد که من اين کار رو کردم خيلي سختي کشيدم تا زندگيم دوباره روبه راه شد ولي شوهرم ديگه اون شوهر اولم نيست احساساتش به من کم شده خودش ميگه با اين کار من تمام علاقه رو در من از بين بردي ما الان که از اون موضوع 1ساله که مي گذره سر کوچکترين موضوع جنجال ميشه وبعضي اوقات به کتک کاري هم مي رسه به من گفته که من از اول بهت علاقه نداشتم براي رضاي خدا باهات ازدواج کردم