موضوع حذف شده است
موضوع حذف شده است
ویرایش توسط memarc : 12-31-2016 در ساعت 01:26 AM
ازدواج پسر مجرد با زن مطلقه از دید کارشناسان
به اعتقاد بیشتر روان شناسان بهتر است افرادی که تجربه شکست در زندگی مشترک داشته اند،
با کسانی ازدواج کنند که آن ها هم چنین تجربه ای را داشته اند.
این نوع ازدواج، احتمال درک همدیگر را افزایش می دهد و جایی برای سرزنش و احساس حقارت باقی نمی گذارد.
صحبت کردن درباره تمام زوایا و شرایط زندگی جدید، مهم تر از همه رو راست بودن و آگاهانه و منطقی تصمیم گرفتن در این گونه مواقع می تواند
از بسیاری از مشکلات احتمالی آینده پیشگیری کند. نکته مهم تر این که حتماً باید بین جدا شدن و ازدواج مجدد ایشان حداقل یک سال فاصله
باشد تا با ازدواج اول و عواطف منفی آن کنار بیایید.
اختلاف سن
نکته مهم این که انسان ها تمایل دارند یک ضعف یا شکست را با موقعیت بهتر جبران کنند. بسیاری از خانم ها یا آقایانی که یک بار در ازدواج شکست می خورند به دنبال یافتن همسر کم سن و سال تر یا زیباتر و با شرایط بهتری هستند. این نوعی فرار از مسئله و کنار نیامدن با قضیه است. مثلاً خانمی را در نظر بگیرید که در سن 35 سالگی جدا می شود و بعد با پسری 25 ساله ازدواج می کند. این تصمیم او نوعی جبران عمر هدر رفته اش است، یعنی ناخودآگاه با خود این جمله را تکرار می کند که درست است عمرم را به پای کسی هدر داده ام ولی هنوز آنقدر جوان و جذاب هستم که یک پسر 25 ساله جذب من شود. ولی واقعیت تلخ این است که بعد از ازدواج اولین مسئله ای که خیلی برای دیگران قابل توجه است و برای خانم جای نگرانی، همین مسئله اختلاف سنی است. آن جاست که خانم وباره اشتغال فکری جدیدی پیدا می کند و باید تمام توجهش به کم کردن و کم نشان دادن این اختلاف سنی باشد و عملاً در چرخه ای باطل وارد می شود که می بینیم هر کاری انجام می دهد غیر از زندگی کردن. اگر شما جزو آن دسته از افراد هستید که می گویند برخی از این خانم ها آنقدر از لحاظ شخصیتی پخته و عاقل هستند که به نظر دیگران توجه نمی کنند و زندگی خود را ادامه می دهند، باید گفت؛ باز هم یک سر قضیه ایراد دارد چون اگر پخته بودند، با پسری کم سن و سال تر از خود ازدواج نمی کردند.
أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ
حرفی که میزنی میشه بذری که
میکاری توی دل آدمها
و یه روز
درخت میشه
معمولا پسر مجردی که خواهان ازدواج با زن مطلقه است، مهمترین دلیل او این است که ازدواج با این شخص، بسیار ساده و راحت است و با خود چنین تعبیری میکند که امتیازهای زن مطلقه نسبت به دختر مجرد، به مراتب پایینتر است؛ در نتیجه شرایط ازدواج با او آسانتر و سهلتر از دختر مجرد است.
انگیزه این افراد برای ازدواج با زن مطلقه صرفا شرایط اقتصادی، زیبایی و فرهنگی زن مطلقه نیست؛ بلکه برخی مواقع فقط انگیزه راحت ازدواج کردن و حتی راحت جدا شدن را دارند. پسر مجرد بیشتر به این فکر میکند اگر این زن یکبار از همسر قبلی خود جدا شده؛ در نتیجه از من هم به راحتی جدا میشود و با او مشکلی نخواهم داشت.
بعضی از اختلافات بین زوجینی که بار اول با هم ازدواج میکنن شاید قابل حل باشد و زن و مرد به دلیل اینکه از ثبات و پایداری برخوردار هستند، سعی میکنند آن را رفع کنند. اما زمانیکه مردی با زن مطلقه ازدواج میکند؛ با خود چنین ذهنیت نادرستی دارد که اطرافیان و یا حتی خانواده زن مطلقه هیچ تسلط و یا حمایتی ندارند، پس به این اختلافات دامن میزند و زن هم در بیشتر مواقع چارهای جز سکوت ندارد و زیر سلطه مرد باقی بماند، اما بعد از مدتی زن مطلقه احساس ناامنی و نارضایتی کرده و باعث جدایی آنها میشود.
یکی از آفتهایی که در این موارد وجود دارد، این است که زن مطلقه مورد سرزنش و سرکوب از طرف مرد قرار میگیرد. مرد با کوچکترین نقطه ضعف از زن مطلقه او را سرزنش کرده و میگوید: «شاید با همسر قبلی خود هم این طور رفتار کردی که تو را طلاق داده است» وبا این روش از این نقطه ضعف زن مطلقه به نفع خود، استفاده کرده و مدام سرکوفت بزند.
همچنین آمار نشان میدهد مهمترین عاملی که در بیشتر اختلافات بین زن و شوهر دیده می شود،«دخالتهای اطرافیان و خانواده» است.
باورهای غلط اطرافیان باعث شده، زنی که یک بار در گذشته ازدواج ناموفق داشته است، ارزش او را کم جلوه میدهند. بنابراین ارزش کادوگرفتن، بهاء دادن، مایه گذاشتن را نداشته و لزومی برای سنگ تمام گذاشتن در مراحل زندگی او نمیبینند.
همچنین در برخی از موارد، مردها از ازدواج با این زنان مطلقه سوء استفاده میکنند؛ مثلا اگر زن شاغل است، از پول و موقعیت اجتماعی او استفاده و باج گیری میکنند.
در زندگی مشترک این افراد بارها اتفاق میافتد که رفتارها و خاطرات در زندگی مجدد، زن را به یاد همسر گذشته خود میاندازد. در این مواقع زن با خود فکر میکند که مانند همسر گذشتهاش، رفتار مرد، قابل تغییر نبوده و مقاومت نشان میدهد؛ زیرا ذهن او آلوده شده و باعث میشود که همسر او مانند همسرگذشته اش رفتار کرده و عکس العمل نشان دهد. در نتیجه زندگی آنها موجب اختلال شده و منجر به جدایی میشود.
مواردی دیده شده که مرد مجرد به دلیل ترحم و دلسوزی با زن مطلقه ازدواج میکند و زمانیکه زن متوجه میشود مرد به علت ترحم و دلسوزی با او ازدواج کرده، روحیهاش خدشهدار و احساس خواری میکند.
بهترین راهکار این است که قبل از ازدواج، زن مطلقه با مرد مجرد مذاکره کرده و درباره او تحقیق کند و اگر انگیزهای پنهان در مرد مجرد برای ازدواج با او وجود دارد تشخیص بدهد و با استفاده از مشاورههای روانشناسی تصمیم نهایی خود را بگیرد.
خـــــدانـگهــــــدار
با سلام و احترام
ببينيد موضوع شما رو خوندم.بنظرم موضوع ازدواج و تصميم در اين حوزه بسيار عميقتر از اين حرفهاست.صحبت اين نيست بخوام بترسونم شمارو اما گوناگوني خلق و خو در ميان مردم بسيار عميق هست و تفاوتي در فاميل و غير فاميل نيست.به نظر مياد شما در كلامتون از دختر داييتون طرفداري مي كنيد و بي شك به ايشان علاقه داريد و اين موضوع از جملاتتون مشخصه
من به جاي شما بودم اول خدمت سربازي رو ميگذروندم و همزمان با دختري كه بهش علاقه داشتم اشناتر ميشدم.كاري با اين ندارم كه با اطلاع خانواده باشه يا خير كه اين موضوع به خانواده و روحيات هر فردي برميگرده
براتون ارزوي بهترينها رو دارم
ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ...
ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ،ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ،ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ....
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﺕ
ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ
ﺗﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
ﺗﺎ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ...
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﭘُﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﭘُﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)