نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: مشکل ناجور در ازدواج

2416
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32949
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکل ناجور در ازدواج

    سلام، نمي‌دونم چه جوري مشكلم رو بگم. 37 سالمه. از كودكي پسر كم حرف و كمرويي بودم. از همان بلوغ عقده رابطه جنسي داشتم. اما اهل كار خلاف و دوست شدن با دخترها نبودم و نيستم. همه دوست، همكار، فاميل منو پسر خوبي مي‌دونن. ممكن بود قائمكي چشم چروني كنم، اما علني انجام نمي‌دادم. از موقعي كه پاي اينترنت به زندگيم باز شد، در خلوت رو به مسائلي آوردم كه ديگر نياز به گفتن نداره و شما بهتر مي‌دونيد و در نهايت هم اون كار بد رو انجام مي‌دادم و هميشه بعدش هم عذاب وجدان. بعضي وقتام موقع ديدن احساس مي‌كردم الان نزديك خالي بشم و سريع از پشت مونيتور پا مي‌شدم. گاهي با اينكه در تحريك شديد بودم، بدون خالي شدن منصرف مي‌شدم. از دو يا سه سال پيش ديگر اون كار رو نمي‌كنم. البته شايد چند ماه يك بار گاهي در اينترنت اون هم شايد چند ثانيه يك جستجوي همين جوري كرده‌ام اما سريع جستجو را متوقف كردم. شايد در مجموع در اين دو سه سال در مجموع چند دقيقه بيشتر نشده است. اما آن عمل را اصلا مرتكب نشدم. ولي گاهي حتي موقع راه رفتن يا انجام كار، تصاوير، صحنه‌ها و صداها در ذهنم مرور مي‌شود. از چند سال پيش وقتي كه قصد ترك كردم، پيش خودم گفتم براي ازدواج اقدام كنم، خدا هم شايد كمكم كرد و ديگر اين عقده را نداشته باشم. متاسفانه، ببخشيد كه صريح مي‌گم زماني كه دنبال دانلود فيلم بودم، دنبال دخترهاي خيلي جذاب بودم. دخترهايي كه هم خوشگل، هم خيلي خوش هيكل و هم خيلي جوون مثلا نوزده بيست ساله بودند. گاهي تا ساعتها دنبال فيلم يه دختر جذاب مي‌گشتم. چند جا كه پدر و مادرم دختر معرفي كردن، رفتم اما اصلا قابل مقايسه با اون دخترها نبودن. خودم هم يه پسر كاملا معمولي هستم و به لحاظ جذابيت‌هاي پسرانه معمولي. با اينكه خيلي وقته دنبال اين مسائل نيستم، اما شبها وقتي خوابم نمي‌بره، افكار مياد سراغم و تحريك ميشم. از جام بلند ميشم ميرم تو هال قدم ميزنم تا افكار از سرم بپره و بعد دوباره برمي‌گردم سر جام. دوباره افكار مياد سراغم و دوباره از جام بلند ميشم و ميرم تو هال گريه مي‌كنم. براي ازدواج هيچ معيار خاصي نداشتم و ندارم اما فقط مي‌دونم خانواده‌ها بايد بهم بخورن. اما خودم دوست دارم يه دختري به جذابيت اون دخترا پيدا كنم. هم خوشگل، هم خوش هيكل و هم جوون. همه اينا يه طرف، اينكه فكر مي كنم از رابطه جنسي هم ديگه لذتي نبرم چون احساس مي‌كنم كه اگر جلو افكارمو نگيريم، راحت به انزال ميرسم چه برسي وقتي بخام واقعا رابطه برقرار كنم. حتي اينكه تو سايتها مي‌خونم بعضي دخترا از نداشتن خواستگار مي‌نالن، به خودم ميگم همش تقصير پسرايي مثل منه. از طرفي ميگم چه جوري با كسي ازدواج كنم كه جذابيت جنسي برام نداره، مني كه تنها انگيزم عقده جنسيه. تازه ازدواجي كه معلوم نيست چقدر طول بكشه تا به رابطه جنسي برسه. به همين خاطر يك دو مورد دختري كه اخيرا پدرم معرفي كرد، به يه بهانه‌اي گفتم ولش كن. چون مي دونم اون دختراي جذايي كه من مدنظر هست عمرا به من بله بگن، مخصوصا با اين سنم. الان مي‌بينم همه اينا تاوان كارايي كه كردم و بايد قيد ازدواج رو بزنم. موندم با اين جسم و روان معيوب چي كار كنم. ديگه حتي وقتي افكار هم سراغم مياد، بعدش غصه مي‌خورم و گريه مي‌كنم. مشاور نمي‌خوام برم چون اين حرفا رو پيش كسه ديگه نمي‌خام بگم، حداقل فقط پيش خودم بي آبرو مي‌مونم. اين عقده كي تموم ميشه. نه مثل پسراي خلاف بودم كه عقدم رو خالي كنم و نه مثل پسراي سالم بودم كه زود ازدواج كنم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط mysadproblem نمایش پست ها
    سلام، نمي‌دونم چه جوري مشكلم رو بگم. 37 سالمه. از كودكي پسر كم حرف و كمرويي بودم. از همان بلوغ عقده رابطه جنسي داشتم. اما اهل كار خلاف و دوست شدن با دخترها نبودم و نيستم. همه دوست، همكار، فاميل منو پسر خوبي مي‌دونن. ممكن بود قائمكي چشم چروني كنم، اما علني انجام نمي‌دادم. از موقعي كه پاي اينترنت به زندگيم باز شد، در خلوت رو به مسائلي آوردم كه ديگر نياز به گفتن نداره و شما بهتر مي‌دونيد و در نهايت هم اون كار بد رو انجام مي‌دادم و هميشه بعدش هم عذاب وجدان. بعضي وقتام موقع ديدن احساس مي‌كردم الان نزديك خالي بشم و سريع از پشت مونيتور پا مي‌شدم. گاهي با اينكه در تحريك شديد بودم، بدون خالي شدن منصرف مي‌شدم. از دو يا سه سال پيش ديگر اون كار رو نمي‌كنم. البته شايد چند ماه يك بار گاهي در اينترنت اون هم شايد چند ثانيه يك جستجوي همين جوري كرده‌ام اما سريع جستجو را متوقف كردم. شايد در مجموع در اين دو سه سال در مجموع چند دقيقه بيشتر نشده است. اما آن عمل را اصلا مرتكب نشدم. ولي گاهي حتي موقع راه رفتن يا انجام كار، تصاوير، صحنه‌ها و صداها در ذهنم مرور مي‌شود. از چند سال پيش وقتي كه قصد ترك كردم، پيش خودم گفتم براي ازدواج اقدام كنم، خدا هم شايد كمكم كرد و ديگر اين عقده را نداشته باشم. متاسفانه، ببخشيد كه صريح مي‌گم زماني كه دنبال دانلود فيلم بودم، دنبال دخترهاي خيلي جذاب بودم. دخترهايي كه هم خوشگل، هم خيلي خوش هيكل و هم خيلي جوون مثلا نوزده بيست ساله بودند. گاهي تا ساعتها دنبال فيلم يه دختر جذاب مي‌گشتم. چند جا كه پدر و مادرم دختر معرفي كردن، رفتم اما اصلا قابل مقايسه با اون دخترها نبودن. خودم هم يه پسر كاملا معمولي هستم و به لحاظ جذابيت‌هاي پسرانه معمولي. با اينكه خيلي وقته دنبال اين مسائل نيستم، اما شبها وقتي خوابم نمي‌بره، افكار مياد سراغم و تحريك ميشم. از جام بلند ميشم ميرم تو هال قدم ميزنم تا افكار از سرم بپره و بعد دوباره برمي‌گردم سر جام. دوباره افكار مياد سراغم و دوباره از جام بلند ميشم و ميرم تو هال گريه مي‌كنم. براي ازدواج هيچ معيار خاصي نداشتم و ندارم اما فقط مي‌دونم خانواده‌ها بايد بهم بخورن. اما خودم دوست دارم يه دختري به جذابيت اون دخترا پيدا كنم. هم خوشگل، هم خوش هيكل و هم جوون. همه اينا يه طرف، اينكه فكر مي كنم از رابطه جنسي هم ديگه لذتي نبرم چون احساس مي‌كنم كه اگر جلو افكارمو نگيريم، راحت به انزال ميرسم چه برسي وقتي بخام واقعا رابطه برقرار كنم. حتي اينكه تو سايتها مي‌خونم بعضي دخترا از نداشتن خواستگار مي‌نالن، به خودم ميگم همش تقصير پسرايي مثل منه. از طرفي ميگم چه جوري با كسي ازدواج كنم كه جذابيت جنسي برام نداره، مني كه تنها انگيزم عقده جنسيه. تازه ازدواجي كه معلوم نيست چقدر طول بكشه تا به رابطه جنسي برسه. به همين خاطر يك دو مورد دختري كه اخيرا پدرم معرفي كرد، به يه بهانه‌اي گفتم ولش كن. چون مي دونم اون دختراي جذايي كه من مدنظر هست عمرا به من بله بگن، مخصوصا با اين سنم. الان مي‌بينم همه اينا تاوان كارايي كه كردم و بايد قيد ازدواج رو بزنم. موندم با اين جسم و روان معيوب چي كار كنم. ديگه حتي وقتي افكار هم سراغم مياد، بعدش غصه مي‌خورم و گريه مي‌كنم. مشاور نمي‌خوام برم چون اين حرفا رو پيش كسه ديگه نمي‌خام بگم، حداقل فقط پيش خودم بي آبرو مي‌مونم. اين عقده كي تموم ميشه. نه مثل پسراي خلاف بودم كه عقدم رو خالي كنم و نه مثل پسراي سالم بودم كه زود ازدواج كنم.

    اولا" جسم و جان شما معیوب نیست و فقط برای خودتون یک ذهنیت درست کردید

    دوما" افرادی هستند که از شما بزرگترن ولی زندگی خوبی رو برای خودشون درست کردن

    سوم اینکه شما به انزوا خودتون رو عادت دادید و دوست دارید به شما ترحم بشه و درکتون کنن در صورتی که بهترین لحظات زندگی رو از دست میدید

    حتما" با مشاوری مجرب مشورت کنید .... ا راه حلی مناسب برای رهایی پیدا کنید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22689558
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط mysadproblem نمایش پست ها
    سلام، نمي‌دونم چه جوري مشكلم رو بگم. 37 سالمه. از كودكي پسر كم حرف و كمرويي بودم. از همان بلوغ عقده رابطه جنسي داشتم. اما اهل كار خلاف و دوست شدن با دخترها نبودم و نيستم. همه دوست، همكار، فاميل منو پسر خوبي مي‌دونن. ممكن بود قائمكي چشم چروني كنم، اما علني انجام نمي‌دادم. از موقعي كه پاي اينترنت به زندگيم باز شد، در خلوت رو به مسائلي آوردم كه ديگر نياز به گفتن نداره و شما بهتر مي‌دونيد و در نهايت هم اون كار بد رو انجام مي‌دادم و هميشه بعدش هم عذاب وجدان. بعضي وقتام موقع ديدن احساس مي‌كردم الان نزديك خالي بشم و سريع از پشت مونيتور پا مي‌شدم. گاهي با اينكه در تحريك شديد بودم، بدون خالي شدن منصرف مي‌شدم. از دو يا سه سال پيش ديگر اون كار رو نمي‌كنم. البته شايد چند ماه يك بار گاهي در اينترنت اون هم شايد چند ثانيه يك جستجوي همين جوري كرده‌ام اما سريع جستجو را متوقف كردم. شايد در مجموع در اين دو سه سال در مجموع چند دقيقه بيشتر نشده است. اما آن عمل را اصلا مرتكب نشدم. ولي گاهي حتي موقع راه رفتن يا انجام كار، تصاوير، صحنه‌ها و صداها در ذهنم مرور مي‌شود. از چند سال پيش وقتي كه قصد ترك كردم، پيش خودم گفتم براي ازدواج اقدام كنم، خدا هم شايد كمكم كرد و ديگر اين عقده را نداشته باشم. متاسفانه، ببخشيد كه صريح مي‌گم زماني كه دنبال دانلود فيلم بودم، دنبال دخترهاي خيلي جذاب بودم. دخترهايي كه هم خوشگل، هم خيلي خوش هيكل و هم خيلي جوون مثلا نوزده بيست ساله بودند. گاهي تا ساعتها دنبال فيلم يه دختر جذاب مي‌گشتم. چند جا كه پدر و مادرم دختر معرفي كردن، رفتم اما اصلا قابل مقايسه با اون دخترها نبودن. خودم هم يه پسر كاملا معمولي هستم و به لحاظ جذابيت‌هاي پسرانه معمولي. با اينكه خيلي وقته دنبال اين مسائل نيستم، اما شبها وقتي خوابم نمي‌بره، افكار مياد سراغم و تحريك ميشم. از جام بلند ميشم ميرم تو هال قدم ميزنم تا افكار از سرم بپره و بعد دوباره برمي‌گردم سر جام. دوباره افكار مياد سراغم و دوباره از جام بلند ميشم و ميرم تو هال گريه مي‌كنم. براي ازدواج هيچ معيار خاصي نداشتم و ندارم اما فقط مي‌دونم خانواده‌ها بايد بهم بخورن. اما خودم دوست دارم يه دختري به جذابيت اون دخترا پيدا كنم. هم خوشگل، هم خوش هيكل و هم جوون. همه اينا يه طرف، اينكه فكر مي كنم از رابطه جنسي هم ديگه لذتي نبرم چون احساس مي‌كنم كه اگر جلو افكارمو نگيريم، راحت به انزال ميرسم چه برسي وقتي بخام واقعا رابطه برقرار كنم. حتي اينكه تو سايتها مي‌خونم بعضي دخترا از نداشتن خواستگار مي‌نالن، به خودم ميگم همش تقصير پسرايي مثل منه. از طرفي ميگم چه جوري با كسي ازدواج كنم كه جذابيت جنسي برام نداره، مني كه تنها انگيزم عقده جنسيه. تازه ازدواجي كه معلوم نيست چقدر طول بكشه تا به رابطه جنسي برسه. به همين خاطر يك دو مورد دختري كه اخيرا پدرم معرفي كرد، به يه بهانه‌اي گفتم ولش كن. چون مي دونم اون دختراي جذايي كه من مدنظر هست عمرا به من بله بگن، مخصوصا با اين سنم. الان مي‌بينم همه اينا تاوان كارايي كه كردم و بايد قيد ازدواج رو بزنم. موندم با اين جسم و روان معيوب چي كار كنم. ديگه حتي وقتي افكار هم سراغم مياد، بعدش غصه مي‌خورم و گريه مي‌كنم. مشاور نمي‌خوام برم چون اين حرفا رو پيش كسه ديگه نمي‌خام بگم، حداقل فقط پيش خودم بي آبرو مي‌مونم. اين عقده كي تموم ميشه. نه مثل پسراي خلاف بودم كه عقدم رو خالي كنم و نه مثل پسراي سالم بودم كه زود ازدواج كنم.
    سلام
    ببخشید اگر شما عقده نداشته باشید ..م باید داشته باشه!!!
    اقای محترم شما ۳۷سالتونه!!!!حداقل بیست ساله که تو اوج نیاز هستین و دارین سرکوبش میکنین و یا از راه های غیر معمول و ناراضی کننده تامینش میکنین...

    شما نه مشکل روانی دارین نه عیب جنسی !
    شما کاملا عادی هستین با نیازهای معمول یک مرد....
    توی این سن وقتی همسر ندارین تا نیازتون تامین بشه و به ارامش برسین معلومه ک فکرو خیال شبانه میاد سراغتون.

    اونچیزی که الان داره شما رو اذیت میکنه تاخیر در ازدواج و سرکوب کردن امیال طبیعیتون و ناشایست دونستن حس هاییه که دست خودتون نیست بلکه مغزو هورمون های بدنتون اون رو بوجود میارن.

    اتفاقا اگر دختری به قصد ازدواج به دلتون بشینه و از همه مهمتر اخلاقشو دوست داشته باشید خود به خود بدنش هم در نظرتون زیباترین بدن میاد و جذاب ترین همسر دنیا میشه براتون .


    تنها کاری که شما باید بکنین اینه که اینو بدونین و باور کنین که دخترهای موجود در اون فیلم ها رو با یک دختر معمولی )غیر پورن استار( مقایسه نکنید چون اصلا قابل مقایسه نیستن.
    اونها فقط و فقط همون کار ازشون بر میاد و اندامشون اولا طبیعی نیست و ثانیا پشت شیشه روتوش و ...اینجور به نظر جذاب میرسه.

    دخترهاز ایرانی اتفاقا بدنهاشون بسیار بی عیب تر از اونهاست.
    فقط با این وسواس سراغ انتخاب دختر چاق و تپل و اینا نرین.
    حداقل از ظاهر صورت و هیکلشو بپسندید فقط زود دیگه دیر شد که برادر

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    شما اگه بچه پولداری

    اگه پیرزن 90 ساله هم بگیری میتونی از لولو تبدیلش کنی به هولو با این عملهای زیبایی که تو ایران ریخته


    فکر کردی این پورن استارایی که میبینی چهره واقعیشونه؟؟؟چندین ساعت گریم میشن واسه 1 ساعت فیلم

  5. 3 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32949
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    شما اگه بچه پولداری

    اگه پیرزن 90 ساله هم بگیری میتونی از لولو تبدیلش کنی به هولو با این عملهای زیبایی که تو ایران ریخته


    فکر کردی این پورن استارایی که میبینی چهره واقعیشونه؟؟؟چندین ساعت گریم میشن واسه 1 ساعت فیلم
    سلام، چی باعث شد که فکر کنید من بچه پولدارم. اونقدر هم پرت نیستم که نفهمم جراحی و گریم چی هست. به اندازه کافی تو فشار هستم که طاقت تیکه خوردن ندارم. من مشکلمو گفتم و فکر می کردم افراد متخصص پاسخ میدن.

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32949
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    سلام
    ببخشید اگر شما عقده نداشته باشید ..م باید داشته باشه!!!
    اقای محترم شما ۳۷سالتونه!!!!حداقل بیست ساله که تو اوج نیاز هستین و دارین سرکوبش میکنین و یا از راه های غیر معمول و ناراضی کننده تامینش میکنین...

    شما نه مشکل روانی دارین نه عیب جنسی !
    شما کاملا عادی هستین با نیازهای معمول یک مرد....
    توی این سن وقتی همسر ندارین تا نیازتون تامین بشه و به ارامش برسین معلومه ک فکرو خیال شبانه میاد سراغتون.

    اونچیزی که الان داره شما رو اذیت میکنه تاخیر در ازدواج و سرکوب کردن امیال طبیعیتون و ناشایست دونستن حس هاییه که دست خودتون نیست بلکه مغزو هورمون های بدنتون اون رو بوجود میارن.

    اتفاقا اگر دختری به قصد ازدواج به دلتون بشینه و از همه مهمتر اخلاقشو دوست داشته باشید خود به خود بدنش هم در نظرتون زیباترین بدن میاد و جذاب ترین همسر دنیا میشه براتون .


    تنها کاری که شما باید بکنین اینه که اینو بدونین و باور کنین که دخترهای موجود در اون فیلم ها رو با یک دختر معمولی )غیر پورن استار( مقایسه نکنید چون اصلا قابل مقایسه نیستن.
    اونها فقط و فقط همون کار ازشون بر میاد و اندامشون اولا طبیعی نیست و ثانیا پشت شیشه روتوش و ...اینجور به نظر جذاب میرسه.

    دخترهاز ایرانی اتفاقا بدنهاشون بسیار بی عیب تر از اونهاست.
    فقط با این وسواس سراغ انتخاب دختر چاق و تپل و اینا نرین.
    حداقل از ظاهر صورت و هیکلشو بپسندید فقط زود دیگه دیر شد که برادر
    ممنون از پاسختون. واقعيش من هم اول اینجوری فکر می‌کردم. دو سه سال پيش كه براي ازدواج اقدام كردم، نا اميد نبودم، اما چند ماهيه كلا نا اميد شدم. مشكل اصليمو تو نامه قبلي گفتم، اما بقيه شرايطم هم مناسب نيست. دو سه جاي اول كه خواستگاري رفتم، پدرم خيلي بهم فشار آورد كه چرا ميگي نه. منم مي گفتم خوشم نيومد. بعد هي مي گفت يه بار ديگه برو ببين شايد خوشت اومد، منم مي گفتم براي بار دوم برم يعني خوشم اومده و نمي رفتم. بعد از اون به خاطر همين فشارا ديگه براي خواستگاري رفتن راحت نبودم. البته بعد اون يكي دو بار قول گرفتم كه بعد خواستگاري اگه خوشم نيومد بهم فشار نيارن، اما بعدش دوباره همونجوري شد.
    چرا تو كوچه خيابون دختراي جذاب به چشمم مي خوره، اما تو كوچه خيابون كه نميشه خواستگاري كرد اگر هم بشه معمولا سنشون نمي خوره. تو آشناهاي دور و نزديك هم همين جوريه، اگه يه دختر جذاب باشه مادراي زبر و زرنگ سريع اونا رو براي پسراشون مي قاپن نه مثل مادرم من كه هنوز متوجه نيست پسر 37 ساله يعني چي و هيچ تلاشي نمي كنه. اما الان مي بينم كه بايد بين بد و بدتر انتخاب كنم يا بايد اين عذابو تحمل كنم يا با كسي ازدواج كنم كه برام جذاب نيست. حرفام زياد ولي نوشتنش طول ميكشه. مي دونم خيليا ميگن فايده ازدواج فقط رابطه جنسي نيست، اما اگر قرار باشه زنم برام جذاب نباشه و از رابطه رابطه جنسي لذت نبرم، خوب الانم كه وضعيتم همينه. و ميدونم تنها معيار ظاهر نيست و معيارهاي ديگه هم مهمه. اما همه اينا جز نا اميدي بيشتر برام نداره. يعني اگه به احتمال كه يه دختر جذاب هم پيدا كردم بايد ببينم بقيه معيارها چه جوره. تازه بعدش اون و خانوادش هم باید موافق باشه.

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط mysadproblem نمایش پست ها
    ممنون از پاسختون. واقعيش من هم اول اینجوری فکر می‌کردم. دو سه سال پيش كه براي ازدواج اقدام كردم، نا اميد نبودم، اما چند ماهيه كلا نا اميد شدم. مشكل اصليمو تو نامه قبلي گفتم، اما بقيه شرايطم هم مناسب نيست. دو سه جاي اول كه خواستگاري رفتم، پدرم خيلي بهم فشار آورد كه چرا ميگي نه. منم مي گفتم خوشم نيومد. بعد هي مي گفت يه بار ديگه برو ببين شايد خوشت اومد، منم مي گفتم براي بار دوم برم يعني خوشم اومده و نمي رفتم. بعد از اون به خاطر همين فشارا ديگه براي خواستگاري رفتن راحت نبودم. البته بعد اون يكي دو بار قول گرفتم كه بعد خواستگاري اگه خوشم نيومد بهم فشار نيارن، اما بعدش دوباره همونجوري شد.
    چرا تو كوچه خيابون دختراي جذاب به چشمم مي خوره، اما تو كوچه خيابون كه نميشه خواستگاري كرد اگر هم بشه معمولا سنشون نمي خوره. تو آشناهاي دور و نزديك هم همين جوريه، اگه يه دختر جذاب باشه مادراي زبر و زرنگ سريع اونا رو براي پسراشون مي قاپن نه مثل مادرم من كه هنوز متوجه نيست پسر 37 ساله يعني چي و هيچ تلاشي نمي كنه. اما الان مي بينم كه بايد بين بد و بدتر انتخاب كنم يا بايد اين عذابو تحمل كنم يا با كسي ازدواج كنم كه برام جذاب نيست. حرفام زياد ولي نوشتنش طول ميكشه. مي دونم خيليا ميگن فايده ازدواج فقط رابطه جنسي نيست، اما اگر قرار باشه زنم برام جذاب نباشه و از رابطه رابطه جنسي لذت نبرم، خوب الانم كه وضعيتم همينه. و ميدونم تنها معيار ظاهر نيست و معيارهاي ديگه هم مهمه. اما همه اينا جز نا اميدي بيشتر برام نداره. يعني اگه به احتمال كه يه دختر جذاب هم پيدا كردم بايد ببينم بقيه معيارها چه جوره. تازه بعدش اون و خانوادش هم باید موافق باشه.
    ببینید مشکل اینه که شما گذاشتید بازه سنی مناسب برای ازدواجتون همون حول و حوش ۲۴..۲۵ سالگی رد بشه...بعد با مسایلی که پیش اومده بخاطر امیال طبیعیتون، یکسری فانتزی تو ذهنتون شکل گرفته که اونقدر ریشه زده که شده معیار اولتون.

    اگر نخوایم زیر سوال ببریمش چیز بدی هم نیست..بهرحال هر کسی یکسری فاکتورهایی داره.
    اتفاقا من نظرم اینه پسرها باید فاکتورها و معیارهای قبل ازدواجشونو جدیبگیرن!
    تا بعد ازدواج اونو چماق نکن سر دختر ...چون اون دختر هیچ گناهی تو نداشتن اون معیار نداره.

    پس وقتی ریشه این معیار تو فردی مثل شما اینقدر قویه ،باید تو همون حیطه دست به انتخاب بزنین.
    ینی قدم اول انتخاب دختری که براتون جذاب باشه و بعد معیارهای دیگه هم حتما باهاش مطرح بشه.
    چون اگر جذاب هم باشه ولی اخلاق نداشته باشه شما هیچ لذتی از بودنش در کنارتون نمیبرین.

    در مورد انتخابم محیط های کاری ، درسی، دوستان، اشنایان کمک بگیرید.
    از دخترهای فامیل یا خودتون یا خانوادتون بخاین دوستاشونو و اگر دختر خوب و زیبایی در نظر دارن معرفی کنن.
    خودتونم یکم روابطتون رو گسترده تر کنید از دوستای متاهل و همسراتون بخواین کسی رو معرفی کنن.
    اصلا هم مسیله ای نیست که بهشون بگید میخواین طرفتون ظاهرش خیلی خوب باشه و ...
    دیگه باید خجالت و دست دست کردنو بزارید کنار .
    باید دست به کار بشید ...دیگ سنی نیست که منتظر باشید پدر مادرتون براتون استین بالا بزن.
    دیگه الان با سخت شدن شرایطتون باید خودتون بفکر باشید .

  9. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32580
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    46
    تشکر شده 85 بار در 56 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    ببن زیاد خودتو ناراحت نکن اونایی هم که متاهلن همین مشکل و دارن میخوام بگم زنم بگیری دردی ازت دوا نمیشه نهایتاً یک درصد بهتر میشه ، الآن داری راحت زندگی تو میکنی بیکاری میخوای واسه خودت دردسر درست کنی
    امضای ایشان
    هیچ کس ، هرگز ، به هدفی که نمی بیند ، نخواهد رسید

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط mysadproblem نمایش پست ها
    سلام، چی باعث شد که فکر کنید من بچه پولدارم. اونقدر هم پرت نیستم که نفهمم جراحی و گریم چی هست. به اندازه کافی تو فشار هستم که طاقت تیکه خوردن ندارم. من مشکلمو گفتم و فکر می کردم افراد متخصص پاسخ میدن.

    من با شما شوخی ندارم که بخام تیکه بندازم بهتون گرامی

    این یه مشکل عمومی هستش واسه کسایی که قبل ازدواج فیلم پورن زیاد میدیدن چه دختر
    چه پسر وقتی ازدواج میکنند همسراشون را با اون پورن استارا مقایسه میکنند اندام همسراشون را نوع تناسلی همسراشون را و غیره......


    درصورتی

    که همسرای اونا پسر دختر نجیب این مملکت هستن نه یه مش پورن استار عملی

  12. 2 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30790
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    1
    تشکر شده 14 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    با درود خدمت دوستان گرامی
    مشکل جنسی در ایران یک چیز طبیعی تبدیل شده یعنی از هر 100 جوان ایرانی 89 نفرشان این مشکلات دارند
    بارها و بارها گفته ام که تنها دلیل این مشکلات دور شدن دختر و پسر از یکدیگر در سنین کودکی است
    مردم ما در مغزشون یک سبد سیب گندیده دارند که باید بریزند بیرون
    سیب گندیده نامحرم سیب گندیده معجزه سیب گندیده اعتیاد و......
    شهوت انسان قویترین نیرو در بدن او میتونه باشه اگه کنترلش نکنی اکثر بچه ها از سن 13 سالگی وارد این موضوع میشن اگر فرد از سن 7 سالگی با جنس مخالف اشنا باشه عقده نخواهد گرفت

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32949
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    ...

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32949
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط ebrahim.vt نمایش پست ها
    با درود خدمت دوستان گرامی
    مشکل جنسی در ایران یک چیز طبیعی تبدیل شده یعنی از هر 100 جوان ایرانی 89 نفرشان این مشکلات دارند
    بارها و بارها گفته ام که تنها دلیل این مشکلات دور شدن دختر و پسر از یکدیگر در سنین کودکی است
    مردم ما در مغزشون یک سبد سیب گندیده دارند که باید بریزند بیرون
    سیب گندیده نامحرم سیب گندیده معجزه سیب گندیده اعتیاد و......
    شهوت انسان قویترین نیرو در بدن او میتونه باشه اگه کنترلش نکنی اکثر بچه ها از سن 13 سالگی وارد این موضوع میشن اگر فرد از سن 7 سالگی با جنس مخالف اشنا باشه عقده نخواهد گرفت
    سلام، من با این که خودم درگیر این قضایا بودم، ولی اصلا موافق حرف شما نیستم. این کار رو تو کشورهای دیگه انجام دادن که یکی از اثراتش سردمزاج شدن مرد و زن بود. البته هدفشون بیشتر تولید نیروی کار بود وگرنه به لحاظ جنسی قصد خوبی نداشنن. یه خاطره هم بگم. یه دوستی دارم، ایشون با خانواده تو چند سال تو آلمان زندگی کردن. می‌گفت دهه نود به علت رشد منفی جمعیت، دولت آلمان تصمیم گرفت تولید فیلمهای مستهجن رو زیاد کنه که اونهم غلط بود. چون اگه به تجربه هم می‌خواستن رجوع کنن باید درک می‌کردن کشورهای با رشد جمعیت بالا به علت اهمیت خانوادست نه به خاطر تحریک میل جنسی.

  16. بالا | پست 13


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    منم نظر هردوتونو رد میکنم چون این بحثا بیفایده است

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32949
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    سلام،

    دو تا سوال داشتم.
    1- یکی می‌گفت دخترای زیبا میل جنسی ندارن (یا کم دارن)، درسته؟
    2- از کجا میشه فهمید یه دختر گرم مزاج یا سرد مزاجه؟ از رنگ پوست یا مثلا اندام میشه چیزی متوجه شد؟
    3- یه دختری معرفی شد، رفتم. قدش 165 و وزنش (پرسیدم گفت) 55 کیلو هست. اگه دختری این شرایط رو داشته باشه، به لحاظ جنسی جذاب هست؟ منظورمو نمی دونم چه جوری بگم.

    خواهشا افراد مطلع نظر بدن. لطفا شوخی هم کنید. سوال 1 رو مستقل از دو سوال دیگه پاسخ بدین.

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17532
    نوشته ها
    66
    تشکـر
    27
    تشکر شده 54 بار در 32 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل ناجور در ازدواج

    دوست عزیز وقتی من متن شما رو خوندم برای بار چندم متوجه شدم که ما انسانها بعضی از مشکلاتمون چقدر شبیه هم هست...
    فکر میکنم مشکل اساسی شما اعتماد به نفس سرکوب شده ناشی از احساس ضعف جنسی (که شاید واقعا هم انقدر حاد نباشه و شما با خیال پردازیتون بدترش میکنید) و همچنین احساس بالا بودن سنتون برای امکان ازدواج مناسب باشه
    هیچکدوم از این دو اونقدر جای نگرانی ندارن، تصور کنید که الان تعداد زیادی از جوونهای جامعه هم سن و سال شما هستن که یه دفعه ازدواج کردن و طلاق گرفتن ، خیلی از اونها نسبت به شما امیدوارتر هستن و دونبال ازدواج دوم، پس دلیلی نداره به خاطر سن بالاتون خودتون رو فاقد شانس برای ازدواج بدونید
    شما اگه به فرض محال در سن 50 سالگی هم ازدواج کنید ولی یک ازدواج خوب کنید و 10 سال هم خوب و در آرامش زندگی مشترک داشته باشید، به از سی چهل سال ازدواجیه که توش مدام بگو مگو و تنش باشه... یا مثلا ازدواجی که خدای نکرده ظرف دو سه سال به طلاق بکشه
    توصیه ام اینه که هر چه سریعتر با یه مشاور مرد ماهر تماس بگیرید... کسی که وارد باشه در همون برخوردای اول خجالت شما رو خواهد شکست و باعث میشه حرفتون رو بدون ودربایسی یهش بزنید

  19. 2 کاربران زیر از mhdgh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد