من فقط میتونم بگم که اگر بدونه که نمیدونین ،به نفع خودتونه
ولی اگر بفهمه که میدونین ینی به روش بیارین شاید اولش اظهار تاسف کنه و عذرخواهی کنه ...ولی دیگه خیالش راحت میشه که شما همه چیو میدونین و قبح اون مسیله براش میریزه.
و بعدها بهرحال ممکنه تو زندگی همه بگو مگو هایی پیش بیاد ،اونموقع طاقتشو دارید که مثلا فقط از روی لج بهتون بگه که من کس دیگه ای رو دوست داشتم؟فقط از روی لج نه واقعیت.
پس حالا که نگفته پس براش مسیله مهمی نبوده و چیزی بوده در گذشته که دوست نداشته به اینده بکشوندش .
پس شمام بهش اعتماد کن و همیشه در نظرش بگو که خوشحالی که اولین عشقشی .
ببین خانوم عزیز ،گذشته هیچوقت حرف تازه ای برای زندگیمون نداره.
اتر قرار باشه بهش رجوع کنیم، باید از حال و ایندمون بگذریم.
شما دوست داری که اول زندگی خودت رو درگیر گذشته ای کنی که هیچ نقشی توش نداشتی و مطمینا جز اذیت چیزی برات نداره؟؟
گاهی اوقات خودمون دستی دستی زندگیمون رو از ارامش در میاریم و تو منجلاب استرس و نگرانی و دعوا میندازیم.
عمر انقدر کوتاهو غیر قابل پیش بینیه که نمیدونیم فردا زنده هستیم و فرصت زندگی داریم یا نه ،اونمقت همین فرصت اندک رو بجای رسیدن به بهترین حس ها و تجربه کردن شیرین ترین روزهای زندگی ، به کنکاش در گذشته هایی که هیچ سودی برامون جز شنیدن یک عذرخواهی نداره ،بگزرونیم؟؟؟؟
از بعضی مسایل باید راحت گذشت چون ارزش کنکاش رو و تلف کردن وقت و زیر پا گزاشتن یک سری حدو حریم رو نداره.
پس بحثی رو که سودی جز عذرخواهی نداره پیش نکش و ارزش خودت و همسرت رو نگه دار.
به ایندت نگاه کن و به این که الان همسرت کیه و متعلق به توعه و از لحظه عقد باید به هم متعهد و صادق باشید .
موفق باشید