نمایش نتایج: از 1 به 17 از 17

موضوع: با پدرم مشکل دارم

8274
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    33067
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    با پدرم مشکل دارم

    من یه مدت دچار مشکلات روحی و روانی شدم
    قبلا به این شدت نبود که بخوام احساس کنم ولی الان کاملا تو زندگیم مشهود،21 سالمه با خانوادم مشکل دارم مخصوصا پدرم ،هر کاری میکنم نمی تونم تنفرم نسبت به کارای گذشته پدرمو کم کنم، اندک خاطره خوبی باهاش دارم ،بیشتر فحاشی های گذشتش وتمسخرهاش که به من میکردو یادم میاد ،هیچوقت هیچ کاری رو با میل شخصیم براش انجام ندادم چون همیشه میدونستم بعدش دادوبیداد هس، یه سری تصاویر از کاراش به ذهنم میاد که حالمو بهم میزنه به اندازه ای اثراتش روم مونده که گاهی بغضم میگیره ، بحث اصلی الان این هس هر کاری رو میکنم برای اینکه انتقام بگیرم، به شدت تحت تاثیر حرفاش هستم و واکنش بدی نشون میدم مثلا ممکن هس قصد بیرون ساعت 9 شب رو نداشته باشم ولی وقتی میفهمم حساس به قضیه بیرون رفتن هس ، همون لحظه شال وکلاه میپوشم میرم ،یه دوساله نسبت به قبل کم تر اذیت میکنه ولی من دیگه پذیرای محبت احمقانش نیستم ،حالم از کاراش بهم میخوره ،نمی تونم بغلش کنم وقتیم میخواد ابراز محبت کنه پسش میزنم.واقعا نه میتونم ببخشمش نه تحملش کنم ،

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14313
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    18
    تشکر شده 70 بار در 55 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    مشکل نداره که تازه بابای لاشی منو ندیدی ماها رو اذیت میکرد با خاهرم بد بود لغش

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32935
    نوشته ها
    49
    تشکـر
    32
    تشکر شده 24 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    با سلام
    بعضی وقتها تغییر دادن بعضی از ادمها سخت هست یا شاید غیر ممکن.
    زندگی دنیا خیلی زود تموم مشه پس تا جای ممکن با نزدیکان بخصوص پدر یا مادر مدارا کنین.
    بی احترامی یا حتی فکر بد در مورد اونها اثرات بدی تو زندگی آدم میزاره حتی اگه حق با شما باشه و مشکل از طرف اونها.
    پس تا میتونین تحمل کنین و یه جوری کلا بهش فکر نکنین.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30434
    نوشته ها
    521
    تشکـر
    199
    تشکر شده 452 بار در 246 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط کیمیا00 نمایش پست ها
    من یه مدت دچار مشکلات روحی و روانی شدم
    قبلا به این شدت نبود که بخوام احساس کنم ولی الان کاملا تو زندگیم مشهود،21 سالمه با خانوادم مشکل دارم مخصوصا پدرم ،هر کاری میکنم نمی تونم تنفرم نسبت به کارای گذشته پدرمو کم کنم، اندک خاطره خوبی باهاش دارم ،بیشتر فحاشی های گذشتش وتمسخرهاش که به من میکردو یادم میاد ،هیچوقت هیچ کاری رو با میل شخصیم براش انجام ندادم چون همیشه میدونستم بعدش دادوبیداد هس، یه سری تصاویر از کاراش به ذهنم میاد که حالمو بهم میزنه به اندازه ای اثراتش روم مونده که گاهی بغضم میگیره ، بحث اصلی الان این هس هر کاری رو میکنم برای اینکه انتقام بگیرم، به شدت تحت تاثیر حرفاش هستم و واکنش بدی نشون میدم مثلا ممکن هس قصد بیرون ساعت 9 شب رو نداشته باشم ولی وقتی میفهمم حساس به قضیه بیرون رفتن هس ، همون لحظه شال وکلاه میپوشم میرم ،یه دوساله نسبت به قبل کم تر اذیت میکنه ولی من دیگه پذیرای محبت احمقانش نیستم ،حالم از کاراش بهم میخوره ،نمی تونم بغلش کنم وقتیم میخواد ابراز محبت کنه پسش میزنم.واقعا نه میتونم ببخشمش نه تحملش کنم ،
    چیزیو که نمیتونی تغییر بدی باید باهاش کناربیای و مقابله کردن بیشتر اذیتت میکنه عزیزم

    اگه میخوای ارامش داشته باشی سعی کن کارایی که میدونی حساسه روشون انجام ندی لج و لجبازی فقط ارامش خودتوبیشتربهم میزنه

    سعی کن کمتر جلوچشمش باشی ...


    بدرفتاریاشونم شاید ریشه ش تو بچگی و نوع بزرگ شدنشون باشه

    وقتی تو بچگیت محبت نبینی مطمن باش بزرگم که بشی نمیتونی محبت کنی

    هیییییچ پدر یا مادری بد بچه شو نمیخواد.همه بچشونو دوس دارن این یه شعارنیست یه حقیقت غیرقابل انکاره

    هروقت ازش ناراحتی به نبودنش فکر کن..زندگی کردن بدون پدر خیلییی سخته .هرچقدم بدرفتاری کنه بازم بودنش ازنبودنش خیلی بهتره

    کاچی به از هیچی...

    فقط زیاد دم پرش نباش...قبولش کن با همه ی بدرفتاریا و کج خلقیاش ...
    امضای ایشان
    جوری عاشقتم که

    انگار دنیا فقط همین یه مرد رو داره

  5. کاربران زیر از hamideh banoo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    ...

  7. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    33067
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    منم نمی تونم با پدرم ارتباط برقرار کنم ، آخرش به جایی نمی رسیم
    دوستی که گفت جلو چشمش نباشم
    خب معمولا کنارش نمیرم دوساله تنها جملاتی که استفاده کردیم در حد کلمه بوده ،
    قبول دارم هرچی باشه پدرم هست ،چیزی که درک نمی کنم حرفاش .کاراش.بامنه
    اونقدر که پدرم منو میکوبه ،کسی که باهام دشمنی داره این کارو انجام نمیده
    من از یه پا میلنگم به خاطر یه تصادف، توحرف زدن که کم میاره منو به خاطر نقص هایه ظاهری که دارم دست میندازه ،این مساعله هم خیلی منو عصبی میکنه
    وقتی تو یه کار میخورم زمین لذت رو تو چشماش میتونم حس کنم، همیشه میخواد بگه فقط خودش هس
    فقط خودش میتونه پول دربیاره
    فقط خودش میتونه زندگی کنه
    فقط خودش باید از زندگی لذت ببره
    سال پیش یه کاری رو با دوستم شروع کردم
    به خدا به پدرای مردم نگاه میکنم حسرت میخورم
    تو این یه سال به جا اینکه فقط یه بار بگه اوضاع چه جور پیش میره
    24 ساعته در روز میگفت ،محال بتونی ادامش بدی .عرضه هیچ کاری رو نداری
    پول کم آوردم حتی یه قرون از این آدم قرض نکردم
    خیلی دلم میخواد مستقل شم از پیششون برم ولی هرچی باشه دلمم نمیخواد در آینده قطع رابطه کنم باهاشون گاهی به این فکر میکنم کاش میشد فقط بابام یه بار از دید من نگاه کنه به خودش،
    ویرایش توسط کیمیا00 : 12-29-2016 در ساعت 09:01 AM

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32486
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    58
    تشکر شده 14 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط کیمیا00 نمایش پست ها
    من یه مدت دچار مشکلات روحی و روانی شدم
    قبلا به این شدت نبود که بخوام احساس کنم ولی الان کاملا تو زندگیم مشهود،21 سالمه با خانوادم مشکل دارم مخصوصا پدرم ،هر کاری میکنم نمی تونم تنفرم نسبت به کارای گذشته پدرمو کم کنم، اندک خاطره خوبی باهاش دارم ،بیشتر فحاشی های گذشتش وتمسخرهاش که به من میکردو یادم میاد ،هیچوقت هیچ کاری رو با میل شخصیم براش انجام ندادم چون همیشه میدونستم بعدش دادوبیداد هس، یه سری تصاویر از کاراش به ذهنم میاد که حالمو بهم میزنه به اندازه ای اثراتش روم مونده که گاهی بغضم میگیره ، بحث اصلی الان این هس هر کاری رو میکنم برای اینکه انتقام بگیرم، به شدت تحت تاثیر حرفاش هستم و واکنش بدی نشون میدم مثلا ممکن هس قصد بیرون ساعت 9 شب رو نداشته باشم ولی وقتی میفهمم حساس به قضیه بیرون رفتن هس ، همون لحظه شال وکلاه میپوشم میرم ،یه دوساله نسبت به قبل کم تر اذیت میکنه ولی من دیگه پذیرای محبت احمقانش نیستم ،حالم از کاراش بهم میخوره ،نمی تونم بغلش کنم وقتیم میخواد ابراز محبت کنه پسش میزنم.واقعا نه میتونم ببخشمش نه تحملش کنم ،

    بری بالا بیایی پایین, باید بهشون احترام بگذاری
    خودت رو بکش خودت رو آتش بزن...! بعد از پرستش خدا احترام به پدر و مادر سفارش شده,
    اگه غلط راهنمایی میکنند, بهشون بگو ببخشید وای من برنامه خودم رو دارم
    بگذار ببینند بزرگ شدی...
    اینجور بریب جلو همیشه بازنده تویی! باید ببخشی,
    ببخش, یادت بیاد توی کودگی و نوزادی چطور هوات رو داشتن...!!
    بپذیر ولایت پدر و مادر رو بر خودت...
    فکر کردی کی هستی؟!
    تصور کن اگه اونها نبودن چه شرایطی داشتی...
    من نمی دونم, اینها رو ... بگذریم

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    33067
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط polis نمایش پست ها
    بری بالا بیایی پایین, باید بهشون احترام بگذاری
    خودت رو بکش خودت رو آتش بزن...! بعد از پرستش خدا احترام به پدر و مادر سفارش شده,
    اگه غلط راهنمایی میکنند, بهشون بگو ببخشید وای من برنامه خودم رو دارم
    بگذار ببینند بزرگ شدی...
    اینجور بریب جلو همیشه بازنده تویی! باید ببخشی,
    ببخش, یادت بیاد توی کودگی و نوزادی چطور هوات رو داشتن...!!
    بپذیر ولایت پدر و مادر رو بر خودت...
    فکر کردی کی هستی؟!
    تصور کن اگه اونها نبودن چه شرایطی داشتی...
    من نمی دونم, اینها رو ... بگذریم
    خونه ما همیشه مثل سرباز خانه بود،همه چیز پذیرفتنی زوری بود حتی بغل کردن .دوست داشتنم زوری بود برای اینکه فحش نشنوم فیلم بازی میکردم
    نتونستم هیچ وقت خودم باشم تو کل اون دوران قول دادم یکی مثل بابام نشم
    غم انگیزه الان که تو آینه به خودم نگاه میکنم به عین پدرمو تو خودم میبینم
    یه پرخاشگر که فقط دنبال تثبیت حرف خودش
    نه من کسی نیستم فکرم نمی کنم کس خاصی هم باشم ،ولایت کسیم به اجبار قبول نمیکنم ،وقتی هیچ علاقه ای نیس به زور بگم هست
    ویرایش توسط کیمیا00 : 12-29-2016 در ساعت 09:03 AM

  11. کاربران زیر از کیمیا00 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32486
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    58
    تشکر شده 14 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط کیمیا00 نمایش پست ها
    خونه ما همیشه مثل سرباز خانه بود،همه چیز پذیرفتنی زوری بود حتی بغل کردن .دوست داشتم زوری بود برای اینکه فحش نشنوم فیلم بازی میکردم
    نتونستم هیچ وقت خودم باشم تو کل اون دوران قول دادم یکی مثل بابام نشم
    غم انگیزه الان که تو آینه به خودم نگاه میکنم به عین پدرمو تو خودن میبینم
    یه پرخاشگر که فقط دنبال تثبیت حرف خودش
    نه من کسی نیستم فکرم نمی کنم کس خاصی هم باشم ،ولایت کسیم به اجبار قبول نمیکنم ،وقتی هیچ علاقه ای نیس به زور بگم هست
    خدا پدرت رو بیامرزه, داری میگی فیلم بازی میکنم...!
    خب بد داری بازی میکنی دیگه...!
    شما یه جور بازی کردی که توجه اونا رو جلب کنی؟!
    والا هممون در همه حال در حال نقش بازی کردنیم...! میخوای خودت باشی؟!
    هیچ کس خودش نیست, انسان یه موجود اجتماعیه, من خودم باشم دوستم خودش باشه فلانی خودش باشه
    هیچ کس هم با هیچکی کاری نداره چون جای ما رو من گرفته...!
    هیچ کس پدر و مادرش رو انتخاب نکرده, ولی باور کن اول آخر این ناسازگاری, این سرکشی, پشیمونیه!
    هی پشیمون میشی هی درس نمیگیری...!
    همش میخوام محیط رو تغییر برم, آدمهای اطرافم تحت تاثیر من باشن, من باید اول خودم رو بشناسم
    اونقدر غر زدم به پدر و مادر اونقدر عیبهاشون رو دیدم, دیگه عادت کردم...
    حالا اگه هوشیار بشم آگاه بشم بفهمم همش خودم مقصر بودم... ناراحت میشم افسرده میشم
    همش من مقصر بودم؟! آره همش بازتاب کار خودم بوده,
    در آخر حدیثی از پیامبر خدا(ص): فرزند 7 سال سرور است, هفت سال خدمتکار و هفت سال وزیر و دستیار, اگر تا بیست و یک سالگی از کمکی که به او کرده ای راضی بودی و تربیت نتیجه داد که خوب, وگرنه به شانه او بزن و دیگر به حال خود رهایش کن و تو درباره او نزد خدا معذوری.
    گزیده میزان الحکم حدیث شماره 6775

  13. بالا | پست 10


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    ببین عزیزم بعضی وقتا پدر و مادرا به دلایل مختلف راه و روش رفتار درست با بچه هاشونو بلد نیستن؛

    نه اینکه عمدا کوتاهی کنن یا عمدا رفتارای اشتباه داشته باشن٬ واقعا بلد نیستن.

    وقتیم بچه هاشون بزرگ میشن و به کارای اشتباه پدر و مادراشون نگاه میکنن ازشون دلگیر و ناراحت میشن و سر ناسازگاری برمیدارن٬ و اینجا باز دوباره به دلیل همون ناآگاهی ٬ والدین در برابر ناسازگاریهای فرزندان روشهای اشتباه جدیدی رو که فکر میکنن درسته پیش میگیرن!

    و این روند ناآگاهی و ناسازگاری و در پسش اختلاف٬ روز به روز قویتر میشه به قوت خودش باقی میمونه...

    فرزندانی که رابطه عاطفی خوبی با خونوادشون ندارن و درگیر اختلافات هستن٬ زمانی که ازدواج میکنن یا جدا از خونواده مستقل زندگی میکنن بیشتر قدر خونوادشونو میدونن به خصوص پدر و مادر!

    اون موقع میبینن همین پدر و مادری که انقد ازشون بدشون میاد یک روز اگه همه دنیا پشتشونو خالی کنن تنها کسانی هستن که واسشون میمونن و حمایتشون میکنن!

    از خطاهاشون بگذر!

    نمیگم ببخش چون الان مشخصه انقد ناراحتی که نمیتونی؛ فقط میگم بگذر و کوتاه بیا.

    به این فکر کن که واقعا شاید پدرت از اول راه و روش محبت و برخورد درست با دخترشو بلد نبوده ٬ شاید داره به خاطر تو سعی میکنه یاد بگیره؛

    محبتشو پس نزن و دلشو نشکن٬ حتی اگه دلت شکسه دل پدری که میخواد دلتو به دست بیاره نشکن.

    همه اینا یه طرف٬ حتما از دعا یا نفرین پدر و مادر و اثراتش آگاه هستی٬

    همونقد که دعاشون واقعععاااا گره گشاست ناله و نفرینشون خانمان براندازه!!!

    عزیزم به خاطر آینده و سعادت خودتم که شده با پدر و مادرت راه بیا و گذشته ها رو کمتر به یاد بیار.

  14. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42030
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    سلام دوستان گلم
    پدر و مادر رو ول کنید
    آدم بد همه جا هست
    نمیشه چون پدرته یه راهی برای توجیه و تحمل اش پیدا کنی.
    مثل من مرد باش و ولش کن. مستقل شو.
    تو این چند سال که رهاشون کردم خیلی سختی کشیدم ولی پیشرفت کردم و مستقل شدم. از ظلم و استبداد و بیگاری پدر رها شدم.
    یا درس می خوندم یا کار می کردم و هیچ آزادی نداشتم. هیچ حق و حقوقی هم نداشتم.
    به قول خودش از ارث محرومم کرده و دیگه پسرش نیستم ولی به بدبختی هاش می ارزید. دیگه نمی خوام ببینمش.
    فقط فکر و خیال میاد سراغم و گاها اعصابم از اتفاقات گذشته به هم می ریزه.
    کاش زودتر رهاشون می کردم که نیمی از جوانی ام نابود نمی شد.

  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35242
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    9
    تشکر شده 18 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط A_M نمایش پست ها
    سلام دوستان گلم
    پدر و مادر رو ول کنید
    آدم بد همه جا هست
    نمیشه چون پدرته یه راهی برای توجیه و تحمل اش پیدا کنی.
    مثل من مرد باش و ولش کن. مستقل شو.
    تو این چند سال که رهاشون کردم خیلی سختی کشیدم ولی پیشرفت کردم و مستقل شدم. از ظلم و استبداد و بیگاری پدر رها شدم.
    یا درس می خوندم یا کار می کردم و هیچ آزادی نداشتم. هیچ حق و حقوقی هم نداشتم.
    به قول خودش از ارث محرومم کرده و دیگه پسرش نیستم ولی به بدبختی هاش می ارزید. دیگه نمی خوام ببینمش.
    فقط فکر و خیال میاد سراغم و گاها اعصابم از اتفاقات گذشته به هم می ریزه.
    کاش زودتر رهاشون می کردم که نیمی از جوانی ام نابود نمی شد.
    سلام حرف شمارو باید رو طلا نوشت : نمیشه چون پدرته یه راهی برای توجیه و تحمل اش پیدا کنی.

    تو ایران متاسفانه به دلیل فرهنگ و.. حقی به فرزند نمیدن و فکر میکنن پدر مادر بد وجود نداره منم از دست مادر و پدرم در عذابم و الان خیلی مریض شدم امیدوارم ی روزی جدا شم و راحت زندگی کنم .

  17. کاربران زیر از mt12 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2019
    شماره عضویت
    41621
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    110
    تشکر شده 44 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    یکی هم بخاد ادم بشه شما نمیزاریناااا
    واااا

  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35242
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    9
    تشکر شده 18 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط tarah2020 نمایش پست ها
    یکی هم بخاد ادم بشه شما نمیزاریناااا
    واااا
    خانم محترم شما متاسفانه از رویبی اطلاعی جنین صحبتی نکنید از بچگی در ذهن شما خوندن هرچی پدر مادر میگه بگید چشم و فکر میکنید پدر مادر بد وجود نداره لطفا با اطلاع و تحقیق صحبت کنید با تشکر

  20. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42147
    نوشته ها
    228
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    مرسی

  21. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42137
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    1
    تشکر شده 24 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط A_M نمایش پست ها
    سلام دوستان گلم
    پدر و مادر رو ول کنید
    آدم بد همه جا هست
    نمیشه چون پدرته یه راهی برای توجیه و تحمل اش پیدا کنی.
    مثل من مرد باش و ولش کن. مستقل شو.
    تو این چند سال که رهاشون کردم خیلی سختی کشیدم ولی پیشرفت کردم و مستقل شدم. از ظلم و استبداد و بیگاری پدر رها شدم.
    یا درس می خوندم یا کار می کردم و هیچ آزادی نداشتم. هیچ حق و حقوقی هم نداشتم.
    به قول خودش از ارث محرومم کرده و دیگه پسرش نیستم ولی به بدبختی هاش می ارزید. دیگه نمی خوام ببینمش.
    فقط فکر و خیال میاد سراغم و گاها اعصابم از اتفاقات گذشته به هم می ریزه.
    کاش زودتر رهاشون می کردم که نیمی از جوانی ام نابود نمی شد.



    درسته..
    در کمال تاسف و تاثر شاید بشه گفت... خدا رو خوش نمیاد میدونم ولی بعضی پدرا نبودشون از بودنشون بهتره...
    بهترین کار رو کردین...
    به نظر من مستقل شدن نتنها کار اشتباهی نیست بلکه کار به جا و صلاحی هم هستتتتت....
    چه دختر و چه پسر نباید ک سر حرف نگه داشتن احترام پدر ومادرو یا بزرگ ترا ارزش و هویت خودمون رو زیر سوال ببریم...
    دوری گاهی اوقات بهتره ...
    ولی همین ک الن خیلی حستون خوبه و پیشرفت داشتین یه دنیا می ارزه
    چه دختر چه پسر انسان باشیم
    این جمله رو ک مرد باشیم خیلیا فقط جنشون مذکره و مرد بودن واقعی ب جنسیت ربطی نداره...
    مذکر بودن رو با مرد بودن اشتباه نگیریم...
    و همواره خدا رو در نظر داشته باشیم...
    مطمئنا ک هوامونو دااااره

  22. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42137
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    1
    تشکر شده 24 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : با پدرم مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mt12 نمایش پست ها
    سلام حرف شمارو باید رو طلا نوشت : نمیشه چون پدرته یه راهی برای توجیه و تحمل اش پیدا کنی.

    تو ایران متاسفانه به دلیل فرهنگ و.. حقی به فرزند نمیدن و فکر میکنن پدر مادر بد وجود نداره منم از دست مادر و پدرم در عذابم و الان خیلی مریض شدم امیدوارم ی روزی جدا شم و راحت زندگی کنم .



    دوست عزیز
    فعلا تا موقع جدا شدن و مستقل شدنتون پیشنهاد من این هست ک... خودتون رو بزنید به اون راه و به طرز عجیبی به اصطلاح یه شبه تغییر کنین و موقتا طرز فکر خانواده رو قبول کنین ولی در ظاهر نه در باطن...
    نزارین انسانیت و غرور و غیرتتون بمیره یا پژمرده شه...
    خودتون رو با اون ها موازی کنین...
    بله بله بگین تا صداشون در نیاد ولی در اصل کار تو کار خودتون باشید و افکار خودتون رو تضعیف نکنین...
    من خودم نمیپسندم ک بگم مبارزه نکنین ولی جایی ک چهار به یک هستین تو طرز فکر غلبه و مبارزه شما کاری جز خسته کردن خودتون نداره...
    ی جوری تغییر کنین ک حتی اعضای خانوادتون هم شک کنن..
    تشویقشون هم اگر نکنین به کار های اشتباهاتشون حداقل باهاشون مخالفت نکنین تا آرامش روانیتون حفظ شه...
    و این که مثلا میگن خرید خونه انجام بدین مستقیم نگین ک پع شما ها چیکا میکنین و این حرفا بلکه با ملایمت و آرامش و لحنی آهسته بگین الن کار دارم لطفا خودتون انجامش بدین و این حرفا در واقع همون خواسته خودتون رو در قالب دیگ ای اجرا کنین تا این ک جدا شین و مستقل شین...
    موفق و تندرست و شاد باشید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد