نوشته اصلی توسط
f.m.meskini
با سلام و خسته نباشید
من 4 ماهه ازدواج کردم و 29 سال دارم همسرم هم 30 سال،مادر شوهرم خیلی دخالت میکنه و میخواد ریاست خونه مارو به دسش بگیره و از اونجایی ک همسرم پدر نداره و عاشق مامانشه،اصلا نمیخواد مامنش ناراحت بشه برا همین هرچی میگه قبول میکنه یعنی مجبوره قبول کنه اگه نکنه مامانش بصورت جدی باهاش رفتار میکنه و همسرم هم از این رفتارش میترسه یا هم نمیخواد ناراحتش کنه،همسرم خرج خونه اونارم میده اما من اصلا به اینجور چیزا کار ندارم،میگم فقط به زندگی ما دخالت نکنه،ما تو ی آپارتمانیم اما تو ی واحد مستقل،مادر شوهرم ازم میخواد هرجا میرم بهش بگم یا هرجا میره منم با خودش ببره یا میگه هر روز باید بهش سر بزنم و اگه کار یا مهمون داشت باید منم کمکش کنم،کلا رفتارای دهاتیارو داره یعنی در اصل دهاتین،اما من نمیتونم این کارارو بکنم چون من زندگی مستقل میخوام و دوس دارم با همسرم مشورت کنم ن با مادر شوهرم،ناگفته نمونه این اواخر مادرشوهرم فقط مخ همسرم رو پر میکنه و میخواد منو وادار به کارایی بکنه ک من دوس ندارم و در صورت قبول نکردن همسرم چندین بار گفته طلاق بگیریم،من و همسرم تا بحال حرفمون نشده فقط وقتی دعوامون میشه که مادر شوهرم یادش میده ،متاسفانه همسرم هم مادرشو به من ترجیح میده و میگه باید کاری رو که مامانش ازم میخواد رو انجام بدم،لطفا منو راهنمایی کنین الان تکلیف من چیه من واقعا زندگی مستقل میخوام و دوس دارم همسرم مرد باشه ن اینکه سوسول مامانی.