نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: ترس و اضطراب

1205
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33666
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ترس و اضطراب

    با سلام. من مریم هستم. چندماه هست که به اروپا اومدم واسه درس خوندن و دانشجو هستم. این چندماه فشار زیادی رو تحمل کردم بخاطر محیط جدید. الان حس میکنم دیگه مثل گذشته قوی نیستم. متاسفانه بعضی مواقع یه فکر بد سرغم میاد و من میدونم که اون اتفاق نمیفته ولی همین که از ذهنم رد میشه باعث ناراحتیم میشه چون من معتقدم به هرچیزی فکر کنی اتفا میفته. اگر راهکاری رو بهم بگید خیلییی ممنون میشم. ممنون از وفتتون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27442
    نوشته ها
    1,301
    تشکـر
    2,179
    تشکر شده 2,242 بار در 1,070 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم ستاره نمایش پست ها
    با سلام. من مریم هستم. چندماه هست که به اروپا اومدم واسه درس خوندن و دانشجو هستم. این چندماه فشار زیادی رو تحمل کردم بخاطر محیط جدید. الان حس میکنم دیگه مثل گذشته قوی نیستم. متاسفانه بعضی مواقع یه فکر بد سرغم میاد و من میدونم که اون اتفاق نمیفته ولی همین که از ذهنم رد میشه باعث ناراحتیم میشه چون من معتقدم به هرچیزی فکر کنی اتفا میفته. اگر راهکاری رو بهم بگید خیلییی ممنون میشم. ممنون از وفتتون
    سلام دوست عزیز
    نگران نباشید این فکرای که عجیب و غریبن از نظر خود آدم از ذهن همه ی آدما میگذره و فقط برای شما نیست
    مطمئن باشید هیچوقت اتفاق نمیوفتند چون به افکار افکار پوچ میگند
    چیزی که خیلی مهمه خیلی به اینکه چرا این فکرا را رو میکنی فکر نکن خود همین فکر کردن این که چرا من باید این فکر و بکنم خودش باعث تشدید این افکار میشه
    فقط بذار بگذره از ذهنت و حساسیت زیاد به خرج نده کم کم درست میشه در ثانی سعی کن خودتو به کار های زیاد مشغول کنی طوری که این افکار وقت نکنند به ذهنت بیان
    خوراکت هم توی این بین خیلی مهمه یکی از دلایل آمدن فکر های عجیب غریب ضعیف شدن بدن هست ویتامین ب و آجیل و شیره ی بادوم رو حتما در برنامه ی غذاییت بگنجان
    در نهایت اگر دیدی بازم خیلی اذیت میشی پیش یه مشاوره حضوری برو
    موفق باشی
    امضای ایشان

    Don't GIVE UP
    if you wait for the perfect time you will never get anything done

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19381
    نوشته ها
    134
    تشکـر
    16
    تشکر شده 36 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم ستاره نمایش پست ها
    با سلام. من مریم هستم. چندماه هست که به اروپا اومدم واسه درس خوندن و دانشجو هستم. این چندماه فشار زیادی رو تحمل کردم بخاطر محیط جدید. الان حس میکنم دیگه مثل گذشته قوی نیستم. متاسفانه بعضی مواقع یه فکر بد سرغم میاد و من میدونم که اون اتفاق نمیفته ولی همین که از ذهنم رد میشه باعث ناراحتیم میشه چون من معتقدم به هرچیزی فکر کنی اتفا میفته. اگر راهکاری رو بهم بگید خیلییی ممنون میشم. ممنون از وفتتون
    منم وسواس فکری خیلی زیادی داشتم...خیلی زیاد و دیوونه کننده...درباره ی همه ی مسائل...تنها راه حلش اینه که تا اومد سراغت ازش فرار کنی بهش محل نزاری...هر چی بیشتر بهش فکر کنی بذاره و چیزای جدیدتری میاد تو فکرت و وقتت تلف میشه...

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33666
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط miss eli vrn نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    نگران نباشید این فکرای که عجیب و غریبن از نظر خود آدم از ذهن همه ی آدما میگذره و فقط برای شما نیست
    مطمئن باشید هیچوقت اتفاق نمیوفتند چون به افکار افکار پوچ میگند
    چیزی که خیلی مهمه خیلی به اینکه چرا این فکرا را رو میکنی فکر نکن خود همین فکر کردن این که چرا من باید این فکر و بکنم خودش باعث تشدید این افکار میشه
    فقط بذار بگذره از ذهنت و حساسیت زیاد به خرج نده کم کم درست میشه در ثانی سعی کن خودتو به کار های زیاد مشغول کنی طوری که این افکار وقت نکنند به ذهنت بیان
    خوراکت هم توی این بین خیلی مهمه یکی از دلایل آمدن فکر های عجیب غریب ضعیف شدن بدن هست ویتامین ب و آجیل و شیره ی بادوم رو حتما در برنامه ی غذاییت بگنجان
    در نهایت اگر دیدی بازم خیلی اذیت میشی پیش یه مشاوره حضوری برو
    موفق باشی
    خیلی خیلی ممنونم. موافقم ادم وقتی فکر میکنه که نباید به چیزی فکر کنه، بیشتر بهش فکر میکنه. خوشحالم که میگین این فکرهای پوچ، اتفاق نمیفته.
    حتما پیش مشاور میرم فقط باید اول یه مشاور ایرانی پیدا کنم. باز هم ممنون

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33666
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط dorsa_0077 نمایش پست ها
    منم وسواس فکری خیلی زیادی داشتم...خیلی زیاد و دیوونه کننده...درباره ی همه ی مسائل...تنها راه حلش اینه که تا اومد سراغت ازش فرار کنی بهش محل نزاری...هر چی بیشتر بهش فکر کنی بذاره و چیزای جدیدتری میاد تو فکرت و وقتت تلف میشه...
    موافقم. خیلییییی ممنونم از جوابتون

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32451
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    125
    تشکر شده 86 بار در 45 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم ستاره نمایش پست ها
    با سلام. من مریم هستم. چندماه هست که به اروپا اومدم واسه درس خوندن و دانشجو هستم. این چندماه فشار زیادی رو تحمل کردم بخاطر محیط جدید. الان حس میکنم دیگه مثل گذشته قوی نیستم. متاسفانه بعضی مواقع یه فکر بد سرغم میاد و من میدونم که اون اتفاق نمیفته ولی همین که از ذهنم رد میشه باعث ناراحتیم میشه چون من معتقدم به هرچیزی فکر کنی اتفا میفته. اگر راهکاری رو بهم بگید خیلییی ممنون میشم. ممنون از وفتتون
    باید بیخیال باشی و وقتی از ذهنت رد شدن ناراحت نشی...

    این ناراحتیه که باعث میشه اون فکرا تو ذهنت تکرار بشه...

    زیاد خودتو درگیرش نکن...

    عذاب وجدان نگیر... چون اون فکرا همش یه مشت مزخرف و چرنده که هیچوقت اتفاق نمیفته و داره فقط عذابت میده...

    تازه اینو بگم... تو از فک کردن بهش عذاب میکشی چه برسه بخوای انجامش بدی...

    پس هیچوقت انجامش نمیدی...

    بیخیال باش... سعی کن اومدن تو فکرت ناراحت نشی... نترسی... از این که بیان به فکرت نترسی...

    و بهشون فک نکنی...

    تو میتونی...

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34190
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وسواس فکری

    لام من یه خانوم بیست وپنج ساله هستم از وقتی وارد دانشگاه وخوابگاه شدم ترس ازایزد داشتم آخه من پسوریازیس دارم که بدنمم زخم میشه باگذرزمان حساسیتم بیشترشد حتی یکبارم آزمایش دادم ودچارافسردگی شدید واضطراب وحشناک شدم ازین بیماری یه دوره فلوکستین یه دوره ونلافاکسین استفاده کردم ولی هنوزم این مشکل دارم مثلا اگه یه سوزن پیراهن بازاری دستموببره یااگه کسی دستش خون بیاد ومن باهاش تماس داشته باشم واتفاقا قبلش دستم خراش داشته باشه یااز مهمونی بیام وباناخونم جوشمو خراش بدم واین موردا جالب اینه که درمقابل خانوادم برعکسه فکر میکنم من این بیماری رودارم وبه اونامنتقل میکنم خدانکنه خون یاوسیله نوک تیزازمن به اونا نزدیک بشه تاماه هافکرم درگیره کلا یه دیقه هم ازذهنم استرسش نمیره. نمیدونم چیکارکنم واقعا دچارسردرد عصبی شدم درضمن تو رابطه جنسی با شوهرم مشکل دارم اصلا ازشروعش حالت نگرانی واضطراب غم ویافکربه ایدز این چیزا میادسراغم اصلا لذت نمیبرم بدتراذیت میشم شوهرم میفهمه حواسم نیست شوهرم عادیه ومشکلی نداره ورابطه جنسی معقولی داره چیکارکنم توروخداکمکم کنید نابودشدم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد