نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: سردرگمی و شک

1023
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34119
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy سردرگمی و شک

    سلام به همگی
    من 24 سالمه،حدود شش ماهه که با آقایی همکارم، کل روزو باهم صحبت میکنیم و شوخی و خنده چون متاسفانه هردو توی یک اتاقیم ،البته اینو بگم که من دختر مدیرعامل و سهام داره شرکتم،همکارم گفته که نامزد داره ولی رفتاراش با من خیلی صمیمیه و من دایم در استرسم که میخواد اعتماد منو جلب کنه که سرم کلاه بزاره،البته تا الان موردی ازش ندیدم ولی مگه میشه پسری عاشق باشه و اینهمه به همکارش که خانومه بخواد نزدیک شه؟ یعنی در حدیه که اگر نمیگفت نامزد داره میگفنم قطعا عاشق من شده!!! لطفا بگین چجوری اعتماد کنم و چیکار کنم عاشقش نشم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : سردرگمی و شک

    دوست عزیز شما فقط همکارید و هرکی با هر کی خندید نشون دهنده علاقه و ازدواج نیست

    بقول معروف وقتی هر دوی شما از یک فیلم خوشتون میاد نشون دهنده مناسب بودن برای ازدواج نیست

    فقط نشون میده شما میتونید با هم فقط به سینما برید ...

    متاسفانه در کشورهایی مثل ایران به محض لبخند به کسی سریعا حس ازدواج به طرف مقابل دست میده و این رفتار غلطیه

    شما هم بهتره شک و تردید رو از خودتون دور کنید و روال عادی زندگی خودتون رو ادامه بدید


    بسیاری از ما دائم در حال سر و كله زدن با خودمان هستیم، با افكاری كه گاه و بی‌گاه به سراغمان می‌آید. البته متأسفانه در اغلب موارد این فكرها و گفت‌ و گوهای درونی چندان مثبت نیست و همین مساله موجب می‌شود همه فكرها و گفت‌ و گوهای درونی را بد و استرس‌ زا بدانیم؛ چرا كه معمولا عادت داریم خودمان را به دلیل اتفاقات گذشته محكوم ‌كنیم یا نگران و مضطرب اتفاقات آینده باشیم؛ اتفاقاتی كه هنوز پیش نیامده و مشخص نیست روزی به واقعیت می‌پیوندد یا نه.

    موضوع مهم این است كه چنین افكار منفی‌ای می‌تواند امید به آینده را از بین ببرد و فرد را برای طی مسیر زندگی، تنها و ناامید رها كند، اما چون اعمال ما نتیجه افكارمان است، اگر بتوانیم تفكراتمان را تغییر دهیم، حتما قادر خواهیم بود طور دیگری هم عمل كنیم و در نتیجه زندگی متفاوتی خواهیم داشت. پس در این مورد هم باید سعی كنید و با تمرین، افكار منفی را به فكرهایی مثبت و انرژی‌بخش تغییر دهید.


    اولین قدم، كسب آگاهی است؛ یعنی قبل از هر چیز باید فكرهای منفی را بشناسید و سعی كنید آنها را به افكار مثبت تغییر دهید؛ البته فراموش نكنید این كار ابتدا خیلی سخت است و نباید ناامید شوید؛ ولی وقتی راهش را پیدا كنید، براحتی می‌توانید این كار را پیش ببرید. پس اگر سال‌هاست با افكار منفی زندگی كرده‌اید، انتظار نداشته باشید طی یك شب از شر آنها خلاص شوید، چون این فكرها به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود كه باید با شناخت دقیق، با آنها روبه‌رو شوید؛ مثلا اگر معلم كلاس اول دبستان همیشه شما را دانش‌آموزی بی‌استعداد خطاب كرده باشد، خیلی عجیب نیست اگر هنگام شروع كارهای جدید، دائم به خودتان بگویید «نمی‌توانم»، «این كار برای من خیلی سخت است» و... اگر هم دائم این فكرهای منفی در ذهن شما چرخیده باشد، حتما برای انجام كارها، اعتماد به نفس كافی نداشته‌اید. پس می‌بینید چقدر سخت است در این شرایط باور كنید توانایی شما بیشتر از چیزی است كه خودتان فكر می‌كنید؟!

    یكی از معروف‌ترین جملات منفی كه خیلی از ما دائم با خودمان مرور می‌كنیم، این است: «من نمی‌توانم». غافل از این كه وقتی به خودتان می‌گویید « نمی‌توانم » یا « این كار خیلی سخت است » در واقع مقاومتی نسبت به انجام آن كار در خودتان ایجاد می‌كنید كه داشتن چنین مانع ذهنی‌ای می‌تواند شما را از رسیدن به موفقیت بازدارد. پس هر وقت به خودتان گفتید « من نمی‌توانم » كمی به جمله‌تان فكر كنید و بگویید « چرا نمی‌توانم؟ »

    تحقیقات متعدد نشان داده است اكثر نوابغ و دانشمندان كسانی بوده‌اند كه با كار و مطالعه زیاد به این موقعیت رسیده‌اند و همین موضوع ثابت می‌كند اگر می‌خواهید موفق شوید باید دائم به خودتان بگویید كه می‌توانید.


    وقتی به هدف خاصی می‌رسید، معمولا جملات و عبارات مثبت را از افراد مختلف خواهید شنید؛ این عبارت‌ها معمولاً كوتاه، قابل باور و مشخص است. پس بهتر است این جملات را بارها برای خودتان تكرار كنید تا نوع دیگری از افكار درونی برای شما ایجاد شود. گام بعدی این است كه تمام این تائیدات را با صدای بلند و با شور و شوق بگویید؛ حواستان باشد خواندن از روی جملات و كلماتی مثبت بدون هیچ حسی، فایده‌ای ندارد.


    یكی از ویژگی‌های افكار منفی، طولانی بودن و كامل شدن آنهاست؛ فكرهای منفی این قدر در ذهن باقی می‌ماند و دنبال هم می‌چرخد تا یك ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شكل بگیرد، اما از حالا به بعد، سعی كنید به جای چنین كاری، این تمرین را انجام دهید؛ فكرهای شاد و مثبت را مانند یك فیلم طولانی و نشاط ‌انگیز دنبال كنید. برخی از تجسم‌ها بسیار مفید خواهد بود و باید تا می‌توانید داستان را ادامه دهید و بگذارید ساعت‌ها زمان شما را به خودش اختصاص دهد. در ضمن، خیلی بهتر است اگر این داستان را درباره خودتان بسازید و تصور كنید به هدف‌های‌تان رسیده‌اید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد