نظرسنجی: آیا با بارگذاری داستان موافقید؟

این یک نظرسنجی عمومی است . کاربران دیگر می توانند انتخاب شما را مشاهده کنند.

نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: نظرسنجی در مورد داستان نویسی

1546
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29717
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    201
    تشکر شده 444 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    8

    نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    سلامی دوباره همراه تبریک سال نو

    از خدمتتون سوالی داشتم ؛ میخوام داستانی بنویسم و در اینجا بارگذاری کنم ؛ عاشقانه ، جنایی و آموزنده و با ته مایه هایی از طنز میخواستم نظرتون رو بدونم...
    امضای ایشان
    اى خدا بى تو ميسر نمى شود...

    بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود



  2. کاربران زیر از JOY بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    با داستان + نقش آفرینی بچه های مشاوره موافقم

  4. 2 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    سلام

    ممنون بخاطر این ایده عالی

    من با طنز موافقم
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  6. کاربران زیر از nazanin1371 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    JOY

  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27442
    نوشته ها
    1,301
    تشکـر
    2,179
    تشکر شده 2,242 بار در 1,070 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    چطوره این تاپیک بشه تاپیک داستان نویسی هرکسی بیاد شروع کنه یه داستان قسمت قسمت اینجا بنویسیه هرکسیم یه ژانری و انتخاب کنه من علمی تخیلی با ته مایه های عاشقانه انتخاب میکنم
    امضای ایشان

    Don't GIVE UP
    if you wait for the perfect time you will never get anything done

  8. 2 کاربران زیر از miss eli vrn بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط miss eli vrn نمایش پست ها
    چطوره این تاپیک بشه تاپیک داستان نویسی هرکسی بیاد شروع کنه یه داستان قسمت قسمت اینجا بنویسیه هرکسیم یه ژانری و انتخاب کنه من علمی تخیلی با ته مایه های عاشقانه انتخاب میکنم
    من که داستانامو نمیذارم
    بعضی داستانام خیلی ترسناکه و رده بندی سنی داره.واقعا میگم
    ویرایش توسط saba95 : 03-26-2017 در ساعت 09:22 PM

  10. 2 کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط miss eli vrn نمایش پست ها
    چطوره این تاپیک بشه تاپیک داستان نویسی هرکسی بیاد شروع کنه یه داستان قسمت قسمت اینجا بنویسیه هرکسیم یه ژانری و انتخاب کنه من علمی تخیلی با ته مایه های عاشقانه انتخاب میکنم

    یه
    داستان شروع کنیم . هرکسی ادامشو با هر مدلی دلش خواست بنویسه
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27442
    نوشته ها
    1,301
    تشکـر
    2,179
    تشکر شده 2,242 بار در 1,070 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin1371 نمایش پست ها
    یه
    داستان شروع کنیم . هرکسی ادامشو با هر مدلی دلش خواست بنویسه
    این طور فقط محدود به یه قالب میشیم
    امضای ایشان

    Don't GIVE UP
    if you wait for the perfect time you will never get anything done

  13. کاربران زیر از miss eli vrn بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    JOY

  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29717
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    201
    تشکر شده 444 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    همه شما نظرات خوبى داديد موافقم ان شاءالله از فردا شروع مى کنيم با همين روند خانم الى......... منم در کنارش داستانمو تو يک پست ديگه ميزارم
    امضای ایشان
    اى خدا بى تو ميسر نمى شود...

    بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود



  15. کاربران زیر از JOY بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط miss eli vrn نمایش پست ها
    این طور فقط محدود به یه قالب میشیم

    نه

    دیگه

    ببین ما یه زندگی با چندتا شخصیت شروع میکنیم

    خب مثلا یه قسمتشو من مینویسم راجب دوره دانشجویشونو و تقلب و اینا طنز میگم

    بعد بخش بعد مثلایه نفر دیگه میاد عاشقانه بین شخصبت ها میگه

    بعد ترسناک . مثلا اتیش سوزی

    شخصیت ها یکیه . فقط ریتم داستان سلیقه ای عوض میشه
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط JOY نمایش پست ها
    همه شما نظرات خوبى داديد موافقم ان شاءالله از فردا شروع مى کنيم با همين روند خانم الى......... منم در کنارش داستانمو تو يک پست ديگه ميزارم

    عالیهههههههههه
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29717
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    201
    تشکر شده 444 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin1371 نمایش پست ها
    عالیهههههههههه
    خوشحالم از خوشحالى تون با آرزوى بهترين ها براى شما نازنين عزيزم
    امضای ایشان
    اى خدا بى تو ميسر نمى شود...

    بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود



  19. کاربران زیر از JOY بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29717
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    201
    تشکر شده 444 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نظرسنجی در مورد داستان نویسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2020 نمایش پست ها
    داستانک:
    عباس تازه دانشگاه را تمام کرده بود مادرش بهش قول داده بود اگر برود سربازی و کار پیدا کند "زری" دختر دوست همسایه آنطرفیشان را برایش خواستگاری بکند,از زری بگویم که دختری ساده پاکدامن بود زری دختری لاغر اندام بود,چشمانی یشمی و کوچک, موهایی به رنگ گندم تازه درو شده پوستی لطیف و دلنشین با یک شیطنت زیر لبخندهایش,و اهم کاری که میکرد دان دادن مرغ ها و علف دادن به گاو گوسفندان ده بود,از وقتی پدر زری مرده بود ,مادرش هم برایش پدری کرد هم مادری...
    زری چند کلاس بیشتر درس نخوانده بود از وقیتی که سیل آمده بود و مدرسه شان ویران شده بود مجبور بود برود مدرسه دورتر که پدرش دیگر به او اجازه نداد.اما معلوم بود دختر باهوش و زرنگی است,همیشه در حساب کتاب کمک پدرش بود.
    برویم سر عباس ,جوانی با موهای جو گندمی,سبیل کشیده قده بلند و چهارشانه,قبلا ها عباس ور دست پدرش به بنایی در ساختمان ده میپرداخت اما از بعد اینکه دانشجو شده بود دیگر بنایی نمیکرد!
    نه اینکه خود را بگیرد نه,دل دماغ این کاررا نداشت ,دلش میخواست دستور بدهد او دیگر مهندس معماری بود.
    برگردیم سر عشق جوشان عباس و زری(!)
    عشق از آنجا شروع شده بود که سقف طویله "زری" این ها به علت باران سنگین خراب شده بود و عباس با پدرش آمدند تعمیرات سقف طویله...از آنجا که پدر زری , مشتی یدالله,آدم مذهبی بود هروقت که عباس و پدرش میامدند سریع زری را شتک و راهی خانه میکرد تا نکند "زری" چشمش به نامحرم بیوفتد,البته به عباس و پدر عباس,کربلایی قربان, اعتماد داشت و کربلایی قربان رفیق گرمابه و گلستانش بود, اما شیطان است دیگر یکهو میترسید برود سراغشان!
    یک شب وقت تعمیر سقف طویله گل تمام شد کبلایی قربان رفت سرگردنه گل بیاورد,از بد معرکه همان شب هم گاو مشتی یدالله , "گل خاتون", بیمار بود و مشتی یدالله برده بودش بهداری شهر تا خوبش کنند,اما بدبختی به همینجا ختم نشد باد تندی وزید و شیشه خانه "زری" اینها شکست و صدای جیغ دخترک به هوا رفت,عباس صدا را که شنید دوان دوان رفت سمت خانه اشان -والله قصد خیر داشت-ناگهان دید یک تکه شیشه در دست زری فرورفته و چشمان یشمی زری پر از اشک شده,دلش تکان خورد احساسی بهش دست داد(دلسوزی یا عشق؟)
    دوان دوان رفت طبیب را خبر کند, حال عباس از آن روز دگرگون شده بود هیچوقت چهره اشک بار زری را فراموش نمیکرد.
    برگردیم سر زمان حال!
    مادر عباس,سکینه صغری,به عباس قول داده بود "زری" را خواستگاری کند....
    (اصولا قطع داستان وسطش لذت بخش است )
    اگر صلاح دیدید ادامه دهم....
    جان من اين داستان ساخته خودتونه؟ O_o
    امضای ایشان
    اى خدا بى تو ميسر نمى شود...

    بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 11-04-2016, 07:10 PM
  2. تیری ها تولدتون مبارک
    توسط پریماه. در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 31
    آخرين نوشته: 06-29-2016, 02:04 AM
  3. تولستوی منتقد یا تولستوی رمان‌نویس؟
    توسط saeed021 در انجمن خارجی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 06-03-2016, 11:17 PM
  4. ¤اردیبهشتی ها تولدتون مبارک¤
    توسط پریماه. در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 30
    آخرين نوشته: 05-02-2016, 10:13 AM
  5. ( شهریوری ها تولدتون مبارک)
    توسط پریماه. در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 37
    آخرين نوشته: 08-30-2015, 09:34 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد