باسلام و احترام
من رضا هستم از تهران و از آبان ماه سال گذشته با دختری آشنا شدم که واقعا همه چیز بینمون خوب پیش میرفت و تفاهم کامل در مورد همه چیز داشتیم
آنقدر نقاط مشترک داشتیم و خوب توی همه چیز پیش رفتیم که خودمونم باورمون نمیشد انقدر سریع همه چیز اتفاق بیافته
از اول هم صحبتمون برای ازدواج بود و در این مدت خوب همه جوره سنجیدیم رفتار همو
منتهی من یک اشتباه خیلی بزرگ کردم و متاسفانه به این خانوم نگفتم قبلا ازدواج ناموفقی داشتم
البته قصد داشتم بگم ولی رابطمون هر روز قشنگ تر میشد و من میدونستم با گفتن این حقیقت ممکنه همه چیزو از دست بدم
برای همین هی امروز و فردا میکردم تا اینکه یک روز بصورت تصادفی اون خانوم متوجه ازدواج قبلی من شد
این اتفاق مصادف با عید شد و این خانوم رفت شهرستان پیش خونوادش و از همون روز به من بی محلی میکنه و جواب پیام های منو 10 تا در میون میده
کلی خواهش و تمنا باید بکنم تا بهم یه پیام خشک و خالی بده در صورتی که ما از صبح تا شب با هم بودیم همیشه و وابستگی شدیدی داشتیم
من در این مدت از طریق تلگرام هر جوری میدونستم ازش معذرت خواستم و ساعتها براش وویس ضبط کردم از طریق تلگرام و بهش گفتم واقعا دوستش دارم و نمیتونستم بنا به شرابط این ازدواج گذشته خودمو بهش بگم
حتی یک بار در ایام عید به شهرشون رفتم و صبح تا غروب باهاش حضوری صحبت کردم اما رفتارش تغییری نکرد و فقط میگه این رابطه تموم شده است
هر چقدر هم بهش میگم افراد زیادی هستن که مطلقه بودن ولی رفتن با دختر ازدواج کردن و مشکل خاصی هم ندارن گوشش بدهکار نیست و میگه این ازدواج قبلیت همش جلوی چشممه و نمیتونم باهاش کنار بیام
ولی من شدیدا دوستش دارم و توی این 2 هفته که این اتفاق افتاده واقعا از خواب و خوراک افتادم و دارم عذاب میکشم
لطفا کمکم کنید چطور میتونم مجدد دلشو نرم کنم و برش گردونم به این رابطه ؟
چطور میشه کاری کنم بتونه با ازدواج قبلی من کنار بیاد و دوباره بهم برگرده ؟