تو این عشق موندم چیکار کنم؟

[adine1]

سلام دوستان
ویرایش شد

[قیامت]

سلام دوستان
من 18 سالمه نیشابور زندگی میکنم
پسر داییم و دوست صمیمیش منو خیلی دوست دارن و به همین دلیل همیشه به هم حسودی میکنن ، بعد مدتی من با دوست پسر داییم دوست شدم ، خیلی عاشق همیم اما پسر داییم نمیدونه و هنوز منو دوس داره و به این امیده باهاش دوست بشم
چون کنکور داره ما این موضوع رو بهش نگفتیم که به درس خوندنش لطمه ای وارد نیشه.
دوستم و پسر داییم تقریبا 20 سالشونه و دوباره میخان کنکور بدن.
بعد این که ما این موضوع رو بهش بگیم، احتمال زیاد باهمون دشمن میشه و قلبش میکشنه ، چیکار باید بکنم؟
همچنین دوست پسرم خیلی حساس شده ، چون پسر داییم در مورد من باهاش حرف میزنه که دوستش دارم و گاهی میبینمش و حرف میزنیم و...
ممنونم ازتون

دوست پسر؟
خجالتم خوب چیزیه

[MYMAVS]

دوست پسر؟
خجالتم خوب چیزیه

برادر شما حق نداری اینجا کسیو مواخذه کنی
نمیتونی راهنمایی کنی نکن. حتما ک نباید حرفی بزنی.
هرکسی مسوول تصمیمات خودشه.
خجالت بکش ینی چی؟ میخوای امر و نهی کنی هم یذره خواهشا مودبانه این کارو کن. والا.

[MYMAVS]

سلام خواهر امیدوارم حالت خوب باشه.
ببین اول ب دنبال حرف دوستمون قیامت بگم ک سعی کن دنبال دوستی نباشی، عشق فرق میکنه ها. دوستی اکثرا عاقبت خوشی نداره، لااقل تا اونجایی ک من دیدم.
بعد درمورد پسرداییت بگم ک تو اصن مسوول زندگی اون نیستی.
شما ب یکی دیگ علاقه مندی، این ی واقعیتیه ک خلاصه پسرداییت میفهمه و بایدم باهاش کنار بیاد.
اینکه بخاطر کنکورش نمیگین چیزی بهش خوبه.تا کنکورم خیلی نمونده. صبر کنید کنکورو ک داد از اینکه بهش علاقه ای ندارید مطلعش کنید.
شما وقتی میدونید بهتون علاقه داره، اما شما ب کس دیگه ای علاقه دارید، خیلی محترمانه باید بهش بگید ک بیخیال شه. احساسات خیلی محترمه، نباید منتظر بذارینش. باید آب پاکی رو بریزین رو دستش. بقیه ش هم ب شما مربوط نیست، خودش باید قبول کنه.
موفق باشی.