تا وقتی مجرد بودم فکر میکردم زندگی دو نفره روزهای گل و بلبلیه که تند تند پشت سرهم میگذره ، اینقدر خوشی که اصن نمی فهمی چی دوروبرت میگذره!
مجرد بودم آرامش بیشتری داشتم
آخه زندگی ای که توش آرامش نباشه چه زندگی ایه
مگه همین طور نیست که میگن آدم با ازدواج کامل میشه ؟ با ازدواج روحش آروم میشه و به آرامش میرسه ؟ پس چرا اینطور نیست ؟
در مورد من کاملا برعکسه
ویرایش توسط maryam sadat : 05-09-2017 در ساعت 09:44 AM
سلام
بیشتر در مورد مشکلتون توضیح بدید .
ایا با همسرتون تفاهم دارید .؟
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
«چرا از زندگی لذت نمی‌بریم؟»، یک علت بیشتر ندارد: خودمان نمی‌خواهیم.
اگر همین الان فهرستی از چیزهایی تهیه کنیم که مانع خوشی ما هستند، در آن همه چیز پیدا می‌شود؛ از بیپولی، بدشانسی، اوضاع بد کار و کاسبی، مشکلات خانوادگی و همسر تا ترافیک شهری، گرانی و خلاصه خیلی چیزهای دیگر. در هر صورت همه این موارد دو حالت دارند: یا واقعی هستند یا زاییده ذهنند.
اگر موانع متعلق به دسته دومند، باید با بررسی همه جانبه آنها را ریشه‌یابی کنیم و منطقی‌ترین کار این است که به آنها فکر نکنیم اما، اگر جزو گروه اول هستند باز به دو دسته تقسیم می‌شوند: مشکلاتی که می‌توانیم حل کنیم و مشکلاتی که نمی‌توانیم حل کنیم.
اگر از عهده حل کردنشان برمیآییم، «خوب یکی نیست به ما بگوید که آدم حسابی چرا نشستی که مشکلات، لذت زندگی را از تو بگیرد. بلند شو و راه حلی پیداکن». ولی اگر متعلق به دسته دوم هستند و بواقع، هیچ راه حلی برایشان وجود ندارد، وضعیتمان مثل یک آدم تشنه در کویر با کوزه‌ای آب است.
اگر در کویر بی‌آب و علف، آدم تشنه با کمی آب، مرتب داد و بیداد کند و به خودش و زمین و زمان ناسزا بگوید، نتیجه می‌گیرد؟
بهترین کار این است که آرامش خود را حفظ کرده، حوصله به خرج دهیم و مدارا کنیم.
اگر دنیا را از دید موجودی ضعیف و ناتوان نگاه کنیم، مثل این است که در ظرف سوراخی آب بریزیم. به سادگی می‌توان در برخورد با هر پدیده‌ای به قسمتهای منفی و سیاه آن نگاه کرد و یا بخشهای مثبت و نیروزای آن را دید. در این رابطه، افرادی که در کنار ما هستند، نیز از تفکرات و حالات درونی ما تأثیر میپذیرند. هر اندازه می‌توانیم باید به خوشحالی، موفقیت و سلامتی فکر کنیم. با چنین طرز تفکری دیگران هم مشتاق یاری ما می‌شوند؛ آنها از امواج مثبتی که ساطع می‌کنیم لذت برده و سرشار می‌شوند
خـــــدانـگهــــــدار
تفاهم دارم ولی بهش اعتماد ندارمنوشته اصلی توسط ستیلا
حتی 1 درصد
خب با کسی ازدواج میکردی که بهش اعتماد میکردی
بهش اعتماد داشتم ولی خودش باعث بی اعتمادی شد و دیگه هیچجوره نمیتونم آدم سابق بشم و بهش اعتماد کنم
هیچ زندگی 100% خوب نیست چه تاهل چه تجرد مشکلات خاص خودش داره
تکامل به معنی این نیست که مشکلی به وجود نیاد بلکه به معنی ارضا نیاز روحی و جسمیه
زندگی یعنی خوشحالی و شادی در کنار دردو غم
باید منشا مشکلو پیدا کنیدو در صدد حلش باشید
کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
به دیگران رحم می کنند
اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.
فریدریش نیچه
ممنون
سلام
مردها نمی خواهند همیشه تحت نظر باشند برای هر چیزی جواب پس بدهند شما یک ذره بیش از حد شکاک هستید به هر حال با بازجویی همسرتان به جز دلسرد شدن همسرتان فایده ای ندارد باید یک زن آنچنان به مردش محبت کند از محبت و مهربانی همسرش شرمنده شود به هر حال به اتفاق همسرتان به روانشناس مراجعه کنید باید هر دو طرف در برخوردتان تغییر ایجاد کنید تا اعتماد از دست رفته برگردد
تا میتوانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
سلام دوست عزیز
لحن و طرز بیانتون مشخص میکنه که از مسئله یا مسائلی ناراحتین که مربوط به زندگی مشترکتون میشه
اگه کمی خونسردتر و آروم تر باشین و واضیح تر بگین که مسئله تون چی هست بهتر هم میشه بهتون کمک کرد
حرف شما متینه
آدم ها ازدواج میکنن که آرامش بیشتری داشته باشن و این حقشونه
اما باید ببینیم با توجه به شرایطمون چه موقع و با چه کسی میتونیم به این آرامش برسیم
حالا اگه هم انتخابمون کاملا هم درست نبوده باشه باز هم راههایی هست که مشکلات رو حل کرد
به قول شما زندگی متاهلی همش هم هر روز و هر لحظه گل و بلبل نیست
گاهی مسائل و مشکلاتی پیش میاد و ما باید بدونیم مسئله رو حل کنیم نه اینکه بذاریم آرامشمونو بگیره
ابتدا ریشه یابی کنین ببینین مسئله ی اصلی شما چیه و چه دلایلی باعث شده که اینجوری ناراحت و دلزده بشین
بعد هم از راه درست حلش کنین
من اطلاع ندارم که مسئله ی اصلی شما چیه ولی باید دقت کنین که
هیچ آدمی کامل نیست، اگه آدما همشون کامل بودن که دیگه نمیرفتن ازدواج کنن
خیلی از جوون ها انتظار دارن نیمه ی گمشده شون یه آدم رویایی بی عیب و نقص باشه که هممون میدونیم این یه چیز انتزاعیه و وجود خارجی نداره!
پس ازدواج باعث تکامل و آرامش بیشتر میشه
اگه این آرامش بدست نیومد باید مسئله یا مسائل رو بررسی کرد و موضوع رو حل کرد
اگه صلاح دونستین موضوع رو بیشتر باز کنین که بهتر بشه بررسی کرد
اگه هم براتون امکانش هست برین مشاوره ی حضوری که بهتر کمک کنن.
با آرزوی آرامش
ویرایش توسط یلدا 25 : 05-10-2017 در ساعت 11:25 AM
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟