نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: تفاوت سنی بیشتر..

3376
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35192
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    Post تفاوت سنی بیشتر..

    سلام خدمت دوستان عزیز...
    من با اجبار خانواده با دختری عقد کرده ام که10 سال از من کوچیک تره من23 سالمه اون 13
    هیچی درکی ازم نداره نه عاطفی نه جنسی نه هیچ چیز دیگر طبق رسومات مجبور شدم تن به این به اصطلاح نامزدی بدم و چون تو فامیل کیس برای ازدواج نبود مادرم مجبورم کرد الان که میبینم هیچ چیزمون بهم نمیخوره مخصوصا تو مسائل جنسی اون هیچ درکی ازم نداره خیلی اذیت میشم من پسر به شدت عاطفی هستم ولی اون اصلا توجهی نداره بنظر شما چیکار کنم؟؟؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    سلام
    به سایت مشاوره خوش آمدید خوب شما نباید از یک دختر 13 ساله انتظار درک اینجور مسائل داشت بیش از شما آن دختر تحت فشار است به هر حال برای آن دختر ازدواج زود بوده شما اگر تصمیم دارید با این خانم زندگیتان را ادامه دهید باید دو سال اقلا بهش فرصت بدهید تا بتواند به رشد لازم برسد فشار زیاد در این سن واقعا به او ظلم بزرگی هست
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    واقعا متاسفم

    نه برای شما

    نه برای مادرتون که مجبورتون کرد به این ازدواج

    برای خانواده ی دختری که هنوز دخترشون به سن بلوغ نرسیده محکومش کردن به این حکمی که هیچ تقصیری درش نداره!!!

    دوست عزیز

    خیلی ببخشید که انقدر رک حرف میزنم

    ولی یه دختر 13 ساله اگه خیلی شیک بهش نگاه کنیم همش یکسال از دوره قاعدگیش میگذره!!!!!

    یعنی حتی هنوز خودش هم مچ نشده با این قضیه...نمیدونه چه خبره...اصن این قاعدگی چی هست و به چه دردش میخوره

    شما از کسی که هنوز تغییرات بدنیش کامل نشده، هنوز بلوغ جسمیش کامل نشده...انتظار بلوغ عاطفی داری؟؟؟؟؟؟؟؟

    دیگه زمان مادران من و شما نیست که دخترا تو 13 سالگی همه چی بارشون بود و کل یه زندگی رو دوششون

    من حاضرم قسم بخورم یه دختر 13 ساله با همه کنجکاوی که در مورد زندگی مشترک داره...اگه بهش پیشنهاد بشه که بین شوهر و کیتی کدومشون رو بیشتر دوست داره حتما میگه کیتی!!!

    البته اینو هم بگم از فرهنگی به فرهنگ دیگر حتما این مسائل فرق میکنه...

    ولی این دختر خانمی که شما گفتید...خیلی بیشتر از شوهر...الان به حمایت عاطفی و روانی والدینش احتیاج داره

    واقعا متعجبم از شما که پذیرفتید با کسی که ده سال ازتون کوچیکتره، و صرف نداشتن کیس دیگری!!!! با این دختر نامزد بشید

    متعجبم از مادرتون که یه بچه رو برای پسرش در نظر گرفته

    و متعجبم و متاسفم و متاسفم و متاسفم برای والدین اون دختر که هیچ درکی از شخصیت و شعور یه دختر ندارن!!!

    آقای محترم...یا باید بشینی حداقل 5 سال...و صبر کنی تا این خانم بزرگ!!! بشن و بفهمن زندگی زناشویی معنی واقعیش چی هست

    یا بری سراغ کیس دیگر!!!! تا بتونه نیازهای شما رو رفع کنه...

    اگه واقعا ملاک شما برای ازدواج کمبود کیس تو فامیل و مسائل جنسیه...باید بگم خود شما هم هنوز آمادگی زندگی مشترک رو ندارید.

  4. 5 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35192
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    واقعا متاسفم

    نه برای شما

    نه برای مادرتون که مجبورتون کرد به این ازدواج

    برای خانواده ی دختری که هنوز دخترشون به سن بلوغ نرسیده محکومش کردن به این حکمی که هیچ تقصیری درش نداره!!!

    دوست عزیز

    خیلی ببخشید که انقدر رک حرف میزنم

    ولی یه دختر 13 ساله اگه خیلی شیک بهش نگاه کنیم همش یکسال از دوره قاعدگیش میگذره!!!!!

    یعنی حتی هنوز خودش هم مچ نشده با این قضیه...نمیدونه چه خبره...اصن این قاعدگی چی هست و به چه دردش میخوره

    شما از کسی که هنوز تغییرات بدنیش کامل نشده، هنوز بلوغ جسمیش کامل نشده...انتظار بلوغ عاطفی داری؟؟؟؟؟؟؟؟

    دیگه زمان مادران من و شما نیست که دخترا تو 13 سالگی همه چی بارشون بود و کل یه زندگی رو دوششون

    من حاضرم قسم بخورم یه دختر 13 ساله با همه کنجکاوی که در مورد زندگی مشترک داره...اگه بهش پیشنهاد بشه که بین شوهر و کیتی کدومشون رو بیشتر دوست داره حتما میگه کیتی!!!

    البته اینو هم بگم از فرهنگی به فرهنگ دیگر حتما این مسائل فرق میکنه...

    ولی این دختر خانمی که شما گفتید...خیلی بیشتر از شوهر...الان به حمایت عاطفی و روانی والدینش احتیاج داره

    واقعا متعجبم از شما که پذیرفتید با کسی که ده سال ازتون کوچیکتره، و صرف نداشتن کیس دیگری!!!! با این دختر نامزد بشید

    متعجبم از مادرتون که یه بچه رو برای پسرش در نظر گرفته

    و متعجبم و متاسفم و متاسفم و متاسفم برای والدین اون دختر که هیچ درکی از شخصیت و شعور یه دختر ندارن!!!

    آقای محترم...یا باید بشینی حداقل 5 سال...و صبر کنی تا این خانم بزرگ!!! بشن و بفهمن زندگی زناشویی معنی واقعیش چی هست

    یا بری سراغ کیس دیگر!!!! تا بتونه نیازهای شما رو رفع کنه...

    اگه واقعا ملاک شما برای ازدواج کمبود کیس تو فامیل و مسائل جنسیه...باید بگم خود شما هم هنوز آمادگی زندگی مشترک رو ندارید.

    سلام خانوم رز مریم ببخشید دیر ج میدم بخاطر امتحانات زیاد نمیتونم بیام نت...
    بنده خودم از چیز هایی که گفتید اگاهم میدونم ظلمه میدونم هیچی از زندگی نمیفهمه من گفتم به نظر دوستان عقلانه ترین ودرس ترین کار چیه الان تواین وضعیت؟؟؟
    من بخاطر نبود کیس ازدواج نکردم من اصلا قصد ازواجم نداشتم خانواده ام 2 سال پیش منو تحت فشار قرارداده بودن واسه ازدواج ولی خوب من به هر بهانه های رد شان میکردم
    اما در اخرین مورد پدر ومادراینجانب به شدت ناراحت شدن و نزدیک بود عاقم کنن منم واسه این که دل اونا رو بدست اورم دیگه مخالفت نکردم ولی الان فهمیدم که نباید کوتاه می اودم... از اون ور شرایط مالی و کاری پدرم خوب نیس که بتونم با دختری که باب میلم بود ازدواج کنم....
    خلاصه دیگه الان کار از کار گذشته ومن نمیتونم کاری کنم ما عقد کردیم مهریه زیاده نمتونم طلاق بگیرم از اینا گذشته فکنم اگه اسم طلاقو بیارم مادرم خدای نکرده سکته کنن
    الان تووضعیتی هستم که خلاصه خیلی بده هم از لحاظ روحی تحت فشارم همم جنسی... ولی نامزدم هیچ درکی نداره ...حالا میفرمایید چه غلطی کنم؟؟؟؟؟

  6. کاربران زیر از majnoonemagror بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    کاریه که شده تو باید خودتو هم سن اون بکنی
    یعنی طبق سلایق اون پیش برو

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    نقل قول نوشته اصلی توسط majnoonemagror نمایش پست ها
    سلام خانوم رز مریم ببخشید دیر ج میدم بخاطر امتحانات زیاد نمیتونم بیام نت...
    بنده خودم از چیز هایی که گفتید اگاهم میدونم ظلمه میدونم هیچی از زندگی نمیفهمه من گفتم به نظر دوستان عقلانه ترین ودرس ترین کار چیه الان تواین وضعیت؟؟؟
    من بخاطر نبود کیس ازدواج نکردم من اصلا قصد ازواجم نداشتم خانواده ام 2 سال پیش منو تحت فشار قرارداده بودن واسه ازدواج ولی خوب من به هر بهانه های رد شان میکردم
    اما در اخرین مورد پدر ومادراینجانب به شدت ناراحت شدن و نزدیک بود عاقم کنن منم واسه این که دل اونا رو بدست اورم دیگه مخالفت نکردم ولی الان فهمیدم که نباید کوتاه می اودم... از اون ور شرایط مالی و کاری پدرم خوب نیس که بتونم با دختری که باب میلم بود ازدواج کنم....
    خلاصه دیگه الان کار از کار گذشته ومن نمیتونم کاری کنم ما عقد کردیم مهریه زیاده نمتونم طلاق بگیرم از اینا گذشته فکنم اگه اسم طلاقو بیارم مادرم خدای نکرده سکته کنن
    الان تووضعیتی هستم که خلاصه خیلی بده هم از لحاظ روحی تحت فشارم همم جنسی... ولی نامزدم هیچ درکی نداره ...حالا میفرمایید چه غلطی کنم؟؟؟؟؟
    دور از جون، این چه حرفیه...غلط کردن نداره که!!

    خب راستش نمیتونم بگم به اون فشار بیارید، یا حتی بگم به خودتون فشار بیارید...چون به هردوتون آسیب میرسه...

    به نظرم باید باهاش حرف بزنی و راش بندازی..چون 13 سال خیلی واقعا و واقعا سن کمی هست!

    به قول سام باید خودت رو همسنش کنی...

    حداقل تا وقتی که درس خودت هم تموم شه و بتونین برین زیر یه سقف خیلی اذیتش نکن که حتما رابطه داشته باشین

    از راه محبت وارد شو...یه جوری رفتار کن که فک کنه باهاش دوستی نه آقا بالا سرش!!!

    رفیق شو باهاش...چیزهایی که براش جالبه با هم انجام بدین...اینجوری کم کم میتونی نفوذ کنی بهش و خواسته هاتو هم انجام بدی

    من دوسال از شما بزرگترم...خواهرانه بهت میگم...این چیزایی که من و شما الان از زندگی زناشویی میدونیم و حق و حقوق زن و شوهر نسبت بهم

    این دختر خانم حداقل 10 سال دیگه بهش میرسه...میدونی چرا؟؟

    چون دخترا تو این سن سه تا مرحله رو دارن...اول اینکه برعکس پسرا که سیبیل درآوردن یه جور ابهته بینشون و اگه نداشته باشن کسی راهشون نمیده تو جمع های دوستانه....دخترا وقتی به سن بلوغ میرسن به شدت احساس خجالت میکنن و فک میکنن که دیگه حق ندارن با جمع باشن و بعضا هم از سوی دوستاشون پس زده میشن...و این باعث انزواشون میشه، حتی بعضیاشون هنوز دوست دارن تو کوچه با دوستاشون بازی کنن و راحت باشن..اما خب تغییرات بدنی این اجازه رو بهشون کمتر میده....و این حداقل دو سه سال طول میکشه...تا بقیه دوستاشون هم به این سن برسن و این رو بپذیرن که این اتفاقات برای همه هست و اصلا خجالتی نداره

    مرحله ی بعد میرسه به وقتی که دخترا این شرایط رو میپذیرن و از لحاظ جسمی دیگه کاملا بزرگ شدن و شدن یه دختر خانم بالغ نهایتا 16 ساله...تو این مرحله جذب پسرا میشن...دلشون ضعف میره که توجه پسرا رو جلب کنن و با افتخار به دوستاشون بگن که بله من هم در مرکز توجه هستم...چیزی که برا پسرا هم هست و دوس دارن مورد توجه دخترا باشن...این سن اگر دختر آگاهی داشته باشه و مورد محبت خانوادش باشه خب سراغ روابط عاطفی پر خطر نمیره...و به همون ذهنیات و علاقه های ذهنیشون بسنده میکنن تا وقتی که درسشون تموم بشه و میخوان برن دانشگاه...که اینم نزدیک سه سال زمان میبره...

    تو این مرحله ی سوم...تازه کله ی دخترا باد میفته که وای بله داره به جنس زن ظلم میشه و به شدت میخوان خودشون رو اثبات کنن که حتی از مردها هم برتر هستن و هیچکس حق نداره براشون تصمیم بگیره و میخوان خودشون زندگیشون رو بسازن و به هیچ مردی احتیاج ندارن و به شدت فمنیست میشن و میخوان تو هر انجمن حقوق زنان شرکت کنن تا حقوق سالها پایمال شده ی زنان رو زنده کنن!!!! اینم البته میگذره و همون سه سال...

    یعنی تقریبا یه چیزی حول و حوش ده یا نه سال باید زمان بگذره تا تو بتونی خانمی رو داشته باشی که حالا از همه مراحل گذشته و فهمیده که نه این خبرها هم نیست و مرد و زن کاملا برابر هستن و حقوق و وظایفی در برابر هم دارن

    من اینا رو بهت گفتم برای اینکه اگه میخوای زودتر همسرت رو به وظایفش آگاه کنی باید از مراحل بگذرونیش و آگاهش کنی،

    پس اول باید خودت در مورد خانما مطالعه کنی

    و از طرفی هم همسرت رو با دنیای زندگی مشترک آشنا کنی

    پس تنها راهش مطالعه و مشاورست....چون نمیشه ازش انتظار داشت این ده سال رو یه شبه طی کنه

    باید راهنماییش کنی و خودتو رفیقش کنی...همین.

  9. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35192
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    سلام...

    درود بر اقا سعید
    اقا سام
    واقا امیر گلم
    ممنونم از نظرات ارزش مندتان

    درود بر بانو رز مریم از اطلاعات کاملتون و وقتی که میگذارید سپاس گذارم....

    پس واقعا باید بقول شما ها یه10 سالی صبر کنم..

    اون موقع که پدر مادرم اجبارم کردن خیلی تلاش کردم جلوشون واسام ولی خوب چون خدا درمورد پدر مادر خیلی سفارش کرده واقعیتش

    واسه خاطر خدا کوتاه اومدم گفتم بزا خالقمون ازمون راضی باشه بقیه رو وللش...

    ولی حالا فهمیدم که اگه بازم مقاومتم میکردم با احترام خدا ازم ناراضی نمیشد ولی خوب پدر مادرمو خیلی دوس دارم نتونستم ناراحتی اونا رو تحمل کنم

    پس با گفته های شما باید یه 10 سالی صبر کنم ولی وقتی به این چیزا فکر میکنم میبنم تا اون 20 سالش بشه من شدم 29 ساله و پیر شدم

    جونیم از دستم رفته اینو چیکار کنم؟؟؟؟

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    نقل قول نوشته اصلی توسط majnoonemagror نمایش پست ها
    سلام...

    درود بر اقا سعید
    اقا سام
    واقا امیر گلم
    ممنونم از نظرات ارزش مندتان

    درود بر بانو رز مریم از اطلاعات کاملتون و وقتی که میگذارید سپاس گذارم....

    پس واقعا باید بقول شما ها یه10 سالی صبر کنم..

    اون موقع که پدر مادرم اجبارم کردن خیلی تلاش کردم جلوشون واسام ولی خوب چون خدا درمورد پدر مادر خیلی سفارش کرده واقعیتش

    واسه خاطر خدا کوتاه اومدم گفتم بزا خالقمون ازمون راضی باشه بقیه رو وللش...

    ولی حالا فهمیدم که اگه بازم مقاومتم میکردم با احترام خدا ازم ناراضی نمیشد ولی خوب پدر مادرمو خیلی دوس دارم نتونستم ناراحتی اونا رو تحمل کنم

    پس با گفته های شما باید یه 10 سالی صبر کنم ولی وقتی به این چیزا فکر میکنم میبنم تا اون 20 سالش بشه من شدم 29 ساله و پیر شدم

    جونیم از دستم رفته اینو چیکار کنم؟؟؟؟
    خب بهتون گفتم که با مطالعه و اینکه رفیقش بشید باید این مراحل رو بندازید جلو

    براش کتاب بخرید....بیشتر از اینکه رو مسائل جنسی زوم کنین اول رو مسائل عاطفی کار کنین

    از لحاظ روانی بهش نزدیک بشید...فک نکنه میخواین دنیاشو ازش بگیرید و یه دنیای ناشناخته بهش بدید

    وارد دنیاش بشید ...ببینید چی دوست داره...چطوریه...به جای اینکه صبر کنین اون بزرگ بشه ...خودتون همسن اون بشید.

    من مراحل رو بهتون گفتم که بیشتر آشنا بشید و درکش کنین

    هم خودتون مطالعتون رو بالا ببرید...هم برا ایشون کتاب بخرید و با زندگی مشترک آشناش کنین.

    خب برای همین هست که میگن فاصله سنی زیاد خوب نیست...چون چیزایی که الان برا اون جذابه دیگه برای شما بچگانه شده و جذابیتی نداره.

    یا چیزایی که برای شما مهمه...اصلا برای اون مفهومی نداره

    ولی خب باید زرنگی کنین...به جای اینکه منتظر بشید اون زمان رو سپری کنه...شما زمان رو دور بزن و همسن خانمت شو

    اگه میخوای زودتر به هدفت برسی...تنها راهش همینه...

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    نقل قول نوشته اصلی توسط majnoonemagror نمایش پست ها
    سلام...
    پس با گفته های شما باید یه 10 سالی صبر کنم ولی وقتی به این چیزا فکر میکنم میبنم تا اون 20 سالش بشه من شدم 29 ساله و پیر شدم

    جونیم از دستم رفته اینو چیکار کنم؟؟؟؟
    29 ساله که اصلا پیر نیست من الان از یه آدم 20 ساله جوون ترم
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    29 ساله که اصلا پیر نیست من الان از یه آدم 20 ساله جوون ترم
    آخی

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35192
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تفاوت سنی بیشتر..

    مرسی از همگی ممنون

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مشکل شهوت
    توسط hossin در انجمن سایر
    پاسخ: 23
    آخرين نوشته: 04-09-2017, 12:16 AM
  2. نگران قضاوت ديگران نباش
    توسط m@ede در انجمن روانشناسی عمومی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 08-06-2015, 10:27 PM
  3. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 07-03-2015, 01:40 AM
  4. سکوت با کمی تامل
    توسط سوگل1 در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 20
    آخرين نوشته: 06-27-2015, 03:53 PM
  5. دلایل سکوت برف
    توسط پریماه. در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 05-05-2015, 11:55 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد