نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: پیشنهاد ازدواج در محل کار

3804
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35338
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پیشنهاد ازدواج در محل کار

    سلام
    قضیه به حدود یک سال پیش برمیگرده، من دختر خانمی رو که به محل کارمون اومده بود و شروع بکار کرده بود رو دیدم بودم و از دور خیلی بنظرم گزینه درستی اومد. ولی از طرفی یه مقدار واقع نگرانه برخورد کردم و حس کردم از من سرتر هستش از یه سری جهات، مخصوصا از لحاظ قیافه و تیپ. القصه ظاهرا ایشون از نگاه و حرکات بنده متوجه شده بود ولی من چیزی رو علنی نکردم و گذشت تا اینکه بهترین دوستم گفت قصد ازدواج داره منم از طریق منشی شرکتمون که باهاش صمیمی هم بودم گفتم که به دختر مذکور پیشنهاد بنده رو برای دوستم مطرح کنه!(یه مقدار پیچیده شد!). یعنی عکسش رو فرستادم برای منشی شرکت و گفتم که به این دختر خانوم همکاره ما بگه و ببینیم جواب چی هست. که خب خیلی قاطع گفته بود نه. گذشت از قضیه حدود 6 ماه اینطورا و من حس کردم که خب ظاهرا این دختر بر خلاف من خیلی اعتقادی به این قضیه نداره و خیلی سبک یه چراغ سبزی به بنده نشون داد. منم با توجه به اینکه محل کارمون اصلا جای درستی نیست و هیچ رقم دوست نداشتم کسی بویی ببره، اول با پدرم مطرح کردم. پدرم تو محل کار ما خیلی آشنا داره و شناخته شده اس. ایشون تحقیقاتی از مدیر شرکت کرد و گفت که خب ظاهرا خونواده درستی هستند و مثل خود ما هستند. اینطور شد که با هزار بدبختی اول خواستم حضوری برم جلو که خب موقعیت جور نشد و از طریق تلگرام مطرح کردم. ایشون خیلی قاطع گفت که جوابش "نه" هست. من با توجه به حس نسبت زیادم بهش یه ذره جا خوردم ولی بیخیال شدم و خواستم یه جوری برخورد کنم که حمل بر بی جنبه گی بنده نشه. خلاصه من دنبال عادی سازی روابط بودم که دیدم اون اصلا قصدی به عادی سازی نداره و کم کم متوجه شدم که خب خیلی هم "نه" نبوده و ادا و ناز و من راحت بدست نمیام و اینا بوده. خلاصه بنده هم کم کم خواستم دلش رو بدست بیارم که متاسفانه هر چی بیشتر تلاش کردم ایشون بیشخصیت تر شد و روز به روز رفتارا چیپ تر شد. و بطور ناخواسته ای هی قضیه رو خراب تر کردم. متاسفانه ایشون هم چهره ثانویه ای رو از خودش نشون داد که من روز به روز نظرم نسبت بهش عوض شد. از یه فرشته حلول کرده در قالب آدمیزاد تبدیل شد به یه دختر بی شخصیت و چیپ که شده بود بلای جون من و هر روز مثله سوهان روح داشتم جلوم رژه میرفت. چند باری حتی قضیه رو به خودشم گفتم که این قضیه واقعا رو مخی شده که خب گوشش بدهکار نبود و اصلا تو باغ نبود. فقط داشت برا خودش بچگی میکرد و تو عالم خودش بود. واقعا اتفاقات زیاد بوده و نمیشه در قالب نوشتار آوردش، فقط بنده خیلی دیر متوجه شدم که ایشون تو یه محیط بسته ای بزرگ شده و هیچ اختیار رفتاری ای تقربیا از خودش نداره و اصلن نمی دونه تو یه چنین شرایطی چه برخوردی باید بکنه. برعکس بنده که دیگه تو سن 28 سالگی تقربیا جا افتاده شدم از لحاظ رفتاری و برخوردی. خلاصه که بنده هم بعد از چندین تلاش برای برخورد معقول و درست دیدم فایده ای تو این برخوردها نیست و شروع کردم به مقابله به مثل. که خب هیچ فایده ای نداشته و فقط حس میکنم شخصیت خودم رو دارم خرد میکنم. مشکل اصلی هم اینجاست که بنده از طرفی شدیدا به این کار محتاجم و از طرفی هر روز این دختر رو میبینم. هر روز میخوام قضیه رو تموم شده بدونم که باز با حرکات چیپ یه دختره 25 ساله که از لحاظ ذهنی 10 ساله اس مواجه میشم که ... دیگه واقعا نمیدونم چیکار کنم.
    پی نوشت: واقعا انشا و نگارش متن ضعیف هستش و خودم هم میدونم، ولی واقعا این نهایت تلاشم بود.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    دختره چیپ هست یعنی چی؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35338
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    ببین من اول رو حساب حجب و حیا و سربه زیری این دختر رفتم جلو، ولی از وقتی بصورت علنی قضیه رو مطرح کردم فقط دارم از سمت اون ناز و ادا میبینم و محل نذاشتن و ازونور مبینم که با همکارای مرد شرکت بصورت خیلی بی حد و مرزی رابطه داره. من آدمه سنتی شدید و حساسی نیستم، ولی به اذعان بقیه همکارا این تو چند مورد حد و حدود عرف رابطه همکاری رو هم رد کرده. این یعنی چیپ بودن که تو از یه طرف در حد عصر نئاندرتال بیای ناز کنی و ازونور در حد سال 2050 تو پوشش و برخورد با جنس مخالف و خیلی چیزای دیگه برخورد کنی. این ینی عدم تعادل. و این از نظر بنده چیپ بودنه. یا مثلا اینکه تو بیای کم محلی کنی و ناز کنی در حالی که بلد نباشی چطور باید هندل کنی قضیه رو هم از نظر من میشه چیپ بودن . اینکه تو محیط بسته کاری که کوچترین حرکات زیر نظره و خیلیا هم تا حدودی بو بردن تو توقع داشته باشی من 24/7 ـی نازتو بخرم ینی چیپ بودن. اینکه 24/7 چسبیدی به یکی از همکارای پسرت و کلا داری دور و ورش میچرخی که مثلا منو تحریک کنی که بیام سمت تو و این چیزا، این میشه چیپ بودن. اینکه تا یه مدت کاری به کارت ندارم و محلت نمیذارم شروع میکنی جلب توجه کردن این میشه چیپ بودن. همین میشه که پسرا میگن یه دختر رو تحویل نگیر تا خودش بیاد دنبالت، از نظر من این اوج توهین به یه دختره که خب خدا رو شکر کمم نداریم این دوره زمونه. اینکه اعتماد بنفس نداشته باشی این میشه چیپ بودن.
    شاید این بحث پیش بیاد که خب چرا اصلا رفتم جلو با این تفاسیر. خب بازم مشکل دقیقا همینجاس که اول من هیچکدوم ازین موارد رو ندیده بودم و انگار یهو شروع کردن به پدیدار شدن..

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    نقل قول نوشته اصلی توسط ahmadre نمایش پست ها
    ببین من اول رو حساب حجب و حیا و سربه زیری این دختر رفتم جلو، ولی از وقتی بصورت علنی قضیه رو مطرح کردم فقط دارم از سمت اون ناز و ادا میبینم و محل نذاشتن و ازونور مبینم که با همکارای مرد شرکت بصورت خیلی بی حد و مرزی رابطه داره. من آدمه سنتی شدید و حساسی نیستم، ولی به اذعان بقیه همکارا این تو چند مورد حد و حدود عرف رابطه همکاری رو هم رد کرده. این یعنی چیپ بودن که تو از یه طرف در حد عصر نئاندرتال بیای ناز کنی و ازونور در حد سال 2050 تو پوشش و برخورد با جنس مخالف و خیلی چیزای دیگه برخورد کنی. این ینی عدم تعادل. و این از نظر بنده چیپ بودنه. یا مثلا اینکه تو بیای کم محلی کنی و ناز کنی در حالی که بلد نباشی چطور باید هندل کنی قضیه رو هم از نظر من میشه چیپ بودن . اینکه تو محیط بسته کاری که کوچترین حرکات زیر نظره و خیلیا هم تا حدودی بو بردن تو توقع داشته باشی من 24/7 ـی نازتو بخرم ینی چیپ بودن. اینکه 24/7 چسبیدی به یکی از همکارای پسرت و کلا داری دور و ورش میچرخی که مثلا منو تحریک کنی که بیام سمت تو و این چیزا، این میشه چیپ بودن. اینکه تا یه مدت کاری به کارت ندارم و محلت نمیذارم شروع میکنی جلب توجه کردن این میشه چیپ بودن. همین میشه که پسرا میگن یه دختر رو تحویل نگیر تا خودش بیاد دنبالت، از نظر من این اوج توهین به یه دختره که خب خدا رو شکر کمم نداریم این دوره زمونه. اینکه اعتماد بنفس نداشته باشی این میشه چیپ بودن.
    شاید این بحث پیش بیاد که خب چرا اصلا رفتم جلو با این تفاسیر. خب بازم مشکل دقیقا همینجاس که اول من هیچکدوم ازین موارد رو ندیده بودم و انگار یهو شروع کردن به پدیدار شدن..

    اگه قضیه ازدواجتون منتفیه دیگه چرا محل میدی دوس داره این جوری باشه به خودش مربوطه
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35338
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    و باز هم قضیه اینجاس که من چندبار علنا گفتم قضیه رو تموم کنیم ولی انگار نه انگار، گذاشته به حساب اینکه من چون داره ادا درمیاره میخوام تموم بشه. ازونطرف اصلا مهلت نمیده باهاش صحبت کنی که من بخوام بهش بگم قضیه چیه که میخوام قضیه منتفی بشه. اصلا حرف گوش نمیده و فقط داره لج و لجبازی میکنه. اگر نمیدیدمش که خب مشکلی نبود. ولی بهرحال تموم شدن این قضیه منوط به فهم طرفین هستش. الان من چیکار کنم که متوجه بشه؟ به زبون مستقیم که نمیشه. به کم محلی هم که نمیشه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    نقل قول نوشته اصلی توسط ahmadre نمایش پست ها
    ببین من اول رو حساب حجب و حیا و سربه زیری این دختر رفتم جلو، ولی از وقتی بصورت علنی قضیه رو مطرح کردم فقط دارم از سمت اون ناز و ادا میبینم و محل نذاشتن و ازونور مبینم که با همکارای مرد شرکت بصورت خیلی بی حد و مرزی رابطه داره. من آدمه سنتی شدید و حساسی نیستم، ولی به اذعان بقیه همکارا این تو چند مورد حد و حدود عرف رابطه همکاری رو هم رد کرده. این یعنی چیپ بودن که تو از یه طرف در حد عصر نئاندرتال بیای ناز کنی و ازونور در حد سال 2050 تو پوشش و برخورد با جنس مخالف و خیلی چیزای دیگه برخورد کنی. این ینی عدم تعادل. و این از نظر بنده چیپ بودنه..
    ببخشید من تا حالا این کلمه رو نشنیده بودم و متوجه منظورتون نشدم واسه همین پرسیدم

    این 24/7 رو هم نفهمیدم ...یعنی بیست و چهار ساعته؟؟؟

    خب بگذریم از اینا

    راستش من فک میکنم شما منتظری ایشون بیاد براتون تصمیم بگیره!!!!

    خب برادر من وقتی این همه کارت قرمز داره پیش شما دیگه ادامه دادن چه کاریه؟؟؟

    خیلی شیک و محترم بگید خانم من دیگه دنبال ادامه ی این رابطه نیستم!!

    به همین سادگی...تمام شد.

    مگر اینکه خودتون هم بخواید این بازی ادامه داشته باشه و یه جورایی شما رو هم سرگرم کرده باشه

    وگرنه اگر بخواید منتظر باشید همچنان باید این روند ادامه داشته باشه

    هیچوقت منتظر نباشید دیگران براتون تصمیم بگیرن...خودتون تکلیف خودتون رو مشخص کنین و تمام.

    اینجوری که نمیشه...قاطع باشید اما محترمانه هم حرف بزنید

    سری که درد نمیکنه رو دستمال نمیبندن!!!

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    نقل قول نوشته اصلی توسط ahmadre نمایش پست ها
    و باز هم قضیه اینجاس که من چندبار علنا گفتم قضیه رو تموم کنیم ولی انگار نه انگار، گذاشته به حساب اینکه من چون داره ادا درمیاره میخوام تموم بشه. ازونطرف اصلا مهلت نمیده باهاش صحبت کنی که من بخوام بهش بگم قضیه چیه که میخوام قضیه منتفی بشه. اصلا حرف گوش نمیده و فقط داره لج و لجبازی میکنه. اگر نمیدیدمش که خب مشکلی نبود. ولی بهرحال تموم شدن این قضیه منوط به فهم طرفین هستش. الان من چیکار کنم که متوجه بشه؟ به زبون مستقیم که نمیشه. به کم محلی هم که نمیشه
    من متوجه نمیشم شما چی میگی؟؟
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    سلام
    برادر من ی کاری بکن
    یکی از دخترای فامیل بگو ی روزبیاد شرکت و ادای عاشقا را بازی کنین و فک کنه پای کس دیگه ای درمیونه
    یا تو تماس تلفنی الکی مثلا داری باعشقت قرار میزاری و میخوای باهاش بری بیرون و درمورد ازدواج حرف بزنی فیلم بازی کن

    اینجوری دیگه بیخیال ناز کردن میشه و بیخیالت میشه و درس عبرت میگیره.

    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    35034
    نوشته ها
    47
    تشکـر
    3
    تشکر شده 17 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    سلام
    جوری که شما بیان کردید این نشون میده همچین دختری بدرد زندگی نمیخوره سطح درک و شعور پایینی داره عذر خواهم رک حرف میزنم بهتره برای خواستگاری اقوام پا پیش بزارن یا با دختری دوستید بعد ی مدت پیشنهاد ازدواج میدید همئن اول معمولا دختر ها ناز میکنن و.... کلا زنی که بخواد همون اول زیادی ناز کنه بچگانه باشه رفتار اش بهتره بیخیال بشید و یک نفر دیگه برای ازدواج پیدا کنید !!!!

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35338
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    ممنون از دوستان مخصوصا شما name12
    واقعیت اینه که من فکر میکردم بعد از مطرح کردن با ایشون میریم میشینیم یه جا شرایطمون رو میگیم و کم کم به یک شناختی از هم میرسیم و اگر شرایط مساعد بود و تفاهمات و اشتراکات کافی داشتیم به ازدواج ختمش میکنیم که خب از همون ابتدا سیر تحولات به سمت غلطی پیش رفت. ای کاش اون مادری که روزی صدبار زنگ میزنه به دخترش و آمارش رو میگیره یه وقتی هم میذاشت و یه مقدار به دخترش درباره تعهد و برخورد با جنس مخالف و زندگی مشترک و رابطه توضیح میداد، یه مقدار به این دختر اعتماد بنفس میداد و خیلی چیزای دیگه رو که باید بهش میگفت، میگفت که اینطوری هم خود اون داغون نشه نه یکی مثل من.

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    35034
    نوشته ها
    47
    تشکـر
    3
    تشکر شده 17 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    نقل قول نوشته اصلی توسط ahmadre نمایش پست ها
    ممنون از دوستان مخصوصا شما name12
    واقعیت اینه که من فکر میکردم بعد از مطرح کردن با ایشون میریم میشینیم یه جا شرایطمون رو میگیم و کم کم به یک شناختی از هم میرسیم و اگر شرایط مساعد بود و تفاهمات و اشتراکات کافی داشتیم به ازدواج ختمش میکنیم که خب از همون ابتدا سیر تحولات به سمت غلطی پیش رفت. ای کاش اون مادری که روزی صدبار زنگ میزنه به دخترش و آمارش رو میگیره یه وقتی هم میذاشت و یه مقدار به دخترش درباره تعهد و برخورد با جنس مخالف و زندگی مشترک و رابطه توضیح میداد، یه مقدار به این دختر اعتماد بنفس میداد و خیلی چیزای دیگه رو که باید بهش میگفت، میگفت که اینطوری هم خود اون داغون نشه نه یکی مثل من.
    لطف دارید اما ادم باید خودش شعور و درک بالا داشته باشد به نظرم این طور ادم مناسب هست برای ازدواج نه این که یک نفر دیگه بهش جهت بده و لج کنه و ناز کنه ..... متاسفانه دختری که درک شعور بالایی داشته باشه بسیار کمه جسارت به همه نشه من بودم اصلا سمت این طور ادم دیگر نمیرفتم واقعا این رفتار بچگانه هست .

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28867
    نوشته ها
    311
    تشکـر
    148
    تشکر شده 268 بار در 156 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    نوشته اصلی توسط ahmadre
    و باز هم قضیه اینجاس که من چندبار علنا گفتم قضیه رو تموم کنیم ولی انگار نه انگار، گذاشته به حساب اینکه من چون داره ادا درمیاره میخوام تموم بشه. ازونطرف اصلا مهلت نمیده باهاش صحبت کنی که من بخوام بهش بگم قضیه چیه که میخوام قضیه منتفی بشه. اصلا حرف گوش نمیده و فقط داره لج و لجبازی میکنه. اگر نمیدیدمش که خب مشکلی نبود. ولی بهرحال تموم شدن این قضیه منوط به فهم طرفین هستش. الان من چیکار کنم که متوجه بشه؟ به زبون مستقیم که نمیشه. به کم محلی هم که نمیشه

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    من متوجه نمیشم شما چی میگی؟؟

    منم دقیقا نفهمیدم چی میگن

    خیلی رک بهش بگو مایل به ادامه ی رابطه نیستی و دیگه جوابشو نده ....

    قرار نیست که اونم تایید کنه دیگه رابطه ای نیست شما که نخوای خود به خود میشه یه طرفه و همه چی تموم میشه

  13. کاربران زیر از moeinvk بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42147
    نوشته ها
    228
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پیشنهاد ازدواج در محل کار

    ازدواج باید درست باشه اصلا سرسری نگیرید از مشاوره ازدواج هم استفاده کنید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پیر پسر هستید یا پیر دختر؟
    توسط شهرام2014 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 02-19-2015, 11:29 AM
  2. پیشگیری از پیری پوست با نسخه ای از طب سنتی
    توسط Artin در انجمن طب سنتی و گیاهان دارویی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-17-2014, 10:56 AM
  3. چه کنیم پیردختر و پیرپسر نشویم؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-23-2013, 12:18 AM
  4. پیشنهادات طب سنتی برای پیشگیری از بیماری های پاییزه
    توسط R e z a در انجمن طب سنتی و گیاهان دارویی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-10-2013, 12:51 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد