تا آن جا که مي توانيد سعي کنيد راه حل هاي بيشتري به ذهن تان بيايد. راه حل هاي بيشتر، قدرت انتخاب بيشتري به شما مي دهد و احتمال موفقيت شما را بيشتر مي کند.

مهارت تفکر خلاق، هشتمين مهارت از مهارت هاي ده گانه زندگي است. هدف اصلي در مهارت تفکر خلاق آن است که براي مشکل مورد نظر راه حل هاي زياد و فراواني به دست آيد؛ زيرا هنگامي که راه حل ها زياد باشد، فرد مي تواند يکي از آن ها را انتخاب کند و اگر يک راه حل موثر و مفيد نبود، به سراغ راه حل بعدي برود و به بن بست و درماندگي نرسد، تحت اين شرايط احتمال اين که فرد اقدام نامناسبي انجام دهد و تصميم نامناسبي بگيرد، بسيار کم است.

اصول تفکر خلاق
کتاب مهارت هاي تفکر خلاق و نقادانه، اصولي را براي تفکر خلاقانه پيشنهاد مي کند که در ادامه مي خوانيد:
۱ - مهلت دادن: براي آن که بهتر بتوانيد از فکر خلاق خود استفاده کنيد، هر نوع تصميم گيري و اقدامي را آني و بلافاصله انجام ندهيد. بهتر است به ذهن خود اجازه توليد راه حل هاي بيشتري بدهيد.
۲ - آزاد گذاشتن ذهن: سعي کنيد ذهن خود را کنترل نکنيد و آن را باز بگذاريد تا هر فکري به ذهن تان بيايد. تا آن جا که مي توانيد سعي کنيد راه حل هاي بيشتري به ذهن تان بيايد. راه حل هاي بيشتر، قدرت انتخاب بيشتري به شما مي دهد و احتمال موفقيت شما را بيشتر مي کند.
۳ - طرح راه حل هاي منفي: شايد تعجب کنيد، ولي در اين زمينه اصلاً مهم نيست که راه حل هاي شما مثبت و سالم باشند. بلکه مهم اين است که راه حل هاي شما زياد و فراوان باشند. بنابراين، بکوشيد راه حل هاي منفي را هم مطرح کنيد. در واقع در تفکر خلاق عقيده بر آن است که حتي در راه حل هاي منفي بدون عملي کردن آن ها مي توان نکات مثبت و مفيدي يافت. علاوه بر اين، معمولاً پس از مطرح کردن چند راه حل منفي، ناگهان چندين راه حل مثبت به ذهن مي آيد.

موانع خلاقيت
بعضي از افکار و عقيده هاي مردم به صورتي است که مانع بروز خلاقيت و تفکر خلاق در آنان مي شود. در ادامه به تعدادي از اين باورها و عقايد نادرست اشاره مي کنيم: ۱ - براي هر مشکلي فقط يک راه حل درست و مناسب وجود دارد و اگر نتوانيد به اين راه حل دست يابيد، قادر به حل مشکل خود نخواهيد بود. اين عقيده نادرست است، چون به روش هاي مختلفي مي توان يک مشکل را حل کرد. بنابراين اگر فرد ذهن خود را باز بگذارد، مي تواند مشکل را حل کند.
۲ - من قدرت خلاقيت ندارم. اين باور درست نيست، حتي کودکان نيز داراي خلاقيت هستند، فقط نيازمند تمرين و تکرار است.
۳ - فقط افراد خاصي هستند که قدرت خلاقيت دارند و خلاقيت آنان بدون هيچ نوع تلاش و زحمتي خود را نشان مي دهد. در حالي که واقعيت آن است که اغلب افراد خلاق نيز تلاش و کوشش مي کنند تا خلاقيت خود را در عمل نشان دهند. آنان زحمت مي کشند، تلاش مي کنند و خلاقيت آنان بدون زحمت بروز نمي کند.
۴ - ما نمي توانيم در مقابل مشکلات مان کاري انجام دهيم يا هر کاري هم بکنيم فايده ندارد و مشکل حل نخواهد شد. اين عقيده ناشي از احساس درماندگي و نااميدي فرد است.
۵ - خلاق بودن يعني بچگانه عمل کردن. به اين افراد گفته شده که هميشه بايد جدي و رسمي باشند و به همين دليل آن ها مي ترسند رفتارها و فکرهاي خلاق، جديد و نو داشته باشند.
۶ - ترس از شکست خوردن. بسياري از مردم مي ترسند که در انجام کاري شکست بخورند. به همين دليل کمتر سعي مي کنند تا رفتارهاي خلاق از خود نشان دهند. چون رفتارها و افکار خلاق، رفتارها و افکار جديدي است که تا حالا تجربه و آزمايش نکرده اند.

آسيه اميدوار - کارشناس ارشد روانشناسي