نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: همـه چیـز در مورد دوران نـامــزدی

2995
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    شماره عضویت
    25
    نوشته ها
    2,627
    تشکـر
    52
    تشکر شده 531 بار در 311 پست
    میزان امتیاز
    13

    همـه چیـز در مورد دوران نـامــزدی

    «ازدواج، بسیاری از امور پنهان را به خانواده ها نشان می دهد. زوج های جوان، به شکل واقعی و عملی با عقاید و فرهنگ خانواده طرف مقابل آشنا می شوند و چه بسا درمی یابند که این فرهنگ و عقیده تا چه حد با عقیده و فرهنگ خانواده خودشان متفاوت است.»


    هوا خوب بود و آنها تازه مراسم عقد کنان را از سر گذرانده بودند و چند روز تعطیلی. یکی از دوستهایشان، دعوتشان کرده بود با هم به یک سفر 2 روزه بروند. هوا خوب بود؛ اما او فکر می کرد زندگی زیاد قشنگ نیست. هر چه به پدر همسرش اصرار کرده بود، اجازه نداده بود به این سفر بروند. گفته بود خوبیت ندارد دختر عقد کرده با همسرش برود مسافرت. دو روزی با هم دعوا کرده بودند و همه چیز را انداخته بودند گردن هم. دو روز تعطیلی را هم مانده بودند خانه یا رفته بودند توی شهر، دوری زده بودند و برگشته بودند خانه. هوا خوب بود و زندگی قشنگ، اما او اصلاً نمی توانست بفهمد چرا پدر همسرش اجازه نداده او با زنش برود مسافرت!

    ازدواج، اتفاقی است که برای شکل گیری آن به صورت درست و پایین آوردن ضریب ناکامی در آن، عوامل مختلفی باید دست به دست هم بدهند. توجه به این عوامل شاید بسیار مهمتر از تشویق افراد به امر ازدواج است. یکی از مهمترین عواملی که در شرایط پس از ازدواج اثر می گذارد، دوران آشنایی پیش از ازدواج است. در خانواده های ایرانی، این تجربه، به شکل دوران نامزدی اتفاق می افتد. پس از برگزاری مراسم اولیه و تصمیم نهایی طرفین برای ازدواج، تا زمانی که شرایط واقعی و مادی طرفین برای ازدواج فراهم شود و خانواده ها نیز آمادگی لازم را برای برگزاری مراسم ازدواج و سایر مقدمات زندگی فرزندانشان پیدا کنند؛ معمولاً مدت زمانی صرف می شود. این زمان، بسته به شرایط و عوامل مختلف، کوتاه یا بلند است و از چند ماه تا چند سال به طول می انجامد. مدت زمان بیشتر از یک سال، عموماً برای خانواده ها و خود همسران ناخوشایند است و می تواند زمینه ساز بروز ناهنجاری های بعدی باشد. در مورد لزوم وجود چنین دوره ای پیش ، از زندگی مشترک و تأثیرات مثبتی که می تواند داشته باشد، تردیدی نیست؛ اما آنچه باید به آن توجه کرد ، کیفیت سپری شدن این دوران و شرایط همسران در طی آن است. زوج های جوان، معمولاً در این دوران فشارهای خاصی را تحمل می کنند که اگر به نحوی کنترل نشود، می تواند انرژی مثبت و توان ضروری آنها را برای شروع زندگی مشترک، از میان ببرد.
    شیرین یا تلخ؟

    دختری معتقد است بیشترین فشارها را در دوران نامزدی خود تحمل کرده است. می گوید : «دوران عقد کردگی و نامزدی، بدترین دوران زندگی ما بود. خانواده های دو طرف، به نحوی ، باعث می شدند احساس آرامش و امنیت من از بین برود. از یک طرف خانواده ی شوهرم از من توقع یک همسر برای پسرشان داشتند و از طرف دیگر خانواده خودم این نقش را برای من نمی پذیرفتند».
    این مسئله، مشکل اصلی بسیاری از زوج های جوان است. به لحاظ فرهنگی، خانواده ها پذیرش لازم برای ورود عضو جدید را پیدا نکرده اند و در نتیجه، نقش و جایگاه این فرد جدید در خانواده هنوز معلوم نیست. نقطه اصلی چالش در این زمینه، تفاوت نگاه خانواده های دختر و پسر در این مورد است. معمولاً خانواده دختر، در پذیرش نقش جدید فرزندشان، مشکل بیشتری دارند. به لحاظ سنتی، خانواده دختر، محدودیت بیشتری برای او قائلند و درک این که شرایط جدید او، مسائل تازه ای را برای او ایجاد کرده است، برایشان دشوار است.
    نادیا فخاری، روان شناس ، می گوید: «خانواده ها معمولاً تصور می کنند که ارتباط با جنس مخالف برای دخترشان ممنوع است و این ممنوعیت را در مورد همسر دخترشان هم قائل می شوند. به نظر آنها همسر دخترشان، همان حکمی را دارد که یک مرد غریبه دارد.» این جریان در خانواده پسر، معمولاً برعکس است. با برقرار شدن عقد ازدواج، خانواده پسر، عروسشان را با همان نگاهی می بینند که در خانواده دختر پس از شروع زندگی مشترک، اتفاق می افتد. آنها توقع دارند که عروسشان تمام و کمال وارد زندگی پسرشان شود.

    عروس جوانی که 5 ماه از شروع زندگی اش می گذرد، می گوید: «در دوران عقد، خانواده همسرم مرتب مرا به مهمانی دعوت می کردند و از من توقع داشتند در همه مهمانی ها شرکت کنم؛ اما خانواده خودم اصلاً پذیرش این جریان را نداشتند. گاهی مهمانی ها تا دیر وقت طول می کشید خانواده همسرم اشکالی در این امر نمی دیدند، اما من هر بار بعد از بازگشت به خانه، با خانواده ام درگیر می شدم».



    تو، آنی نبودی که من فکر می کردم!


    این درگیری ها، اثر مستقیم خود را بر روابط همسران جوان بر جا می گذارد. فخاری ، روان شناس ، می گوید: «وقتی یکی از دو طرف نمی تواند پاسخ توقعات طرف مقابل را بدهد، درگیری ایجاد می شود. در روابط پیش از ازدواج، حساسیت ها معمولاً بیشتر است. چون همسران جوان تازه به شکل عملی وارد ارتباط با هم شده اند . کوچک ترین خلاها بیشتر به چشم می آید.» در روابط پیش از ازدواج، اثر اطرافیان بیشتر از هر زمان دیگری به نظر می رسد. وابستگان و دوستان زوج جوان، برای سنجش و ارزیابی طرفین فرصت بیشتری دارند و در نتیجه، قضاوت ها به نحو شدیدتر و مؤثری صورت می گیرد. زوج های جوان از این حالت «زیر ذره بینی» شکایت دارند. آنها معتقدند که خانواده تمام عقاید و نظرات خود را درباره همسر آنها به طور صریح بیان می کند و انتظار دارند این اظهار نظرها، به همسر آنها منتقل شود. در عین حال، خود خانواده ها، بخشی از مسئولیت خود را در شکل دهی صحیح روابط فرزنداشان نادیده می گیرند.


    فخاری می گوید: «با ازدواج، هر فرد نقش جدیدی می پذیرد. در قبل از شروع زندگی مشترک، این نقش به طور ناگهانی، دو برابر می شود. در واقع فرد هم نقش فرزند خانواده را بازی می کند و هم نقش همسر را، هر دو طرف هم توقع دارند که فرد نقش خود را در مقابل آنها به بهترین نحو انجام دهد». این حالت، می تواند باعث ایجاد حالت ناخوشایندی در طرفین شود که آنها را نسبت به زندگی مشترک و یکدیگر بدبین کند فرد ممکن است دچار حالتی شود که براساس آن هویت فردی خود را از دست رفته تلقی کند. این احساس گمشدگی، فرد را دچار این تردید می کند که ازدواج، هویت فردی و شخصیت انسانی او را از بین برده است و طرف مقابل خود را بیش از هر کسی در ایجاد چنین حالتی مسئول می داند.

    اگر نقش عوامل متفاوت چندان عمیق نیست، بهترین راه این است که افراد، بدون در نظر گرفتن خانوادها، خودشان تصمیم گیری کنند

    شروع درگیری ها



    یکی دیگر از حالت هایی که در زندگی زوج های جوان، پیش از شروع زندگی مشترک پیش می آید، مواجه شدن آنها با واقعیت وجودی فرهنگ، زندگی، عادت ها و خلق و خوی همسر و خانواده همسر است. پیش از رسمی شدن ازدواج، روابط همسران و خانواده های آنها شکلی رسمی و حساب شده دارد که بسیاری از تفاوت ها را در میان آنها می پوشاند. با گسترده شدن روابط و نزدیکی بیشتر آنها، بسیاری از جنبه های پنهان، رخ می نمایند.

    فخاری می گوید، «ازدواج، بسیاری از امور پنهان را به خانواده ها نشان می دهد. زوج های جوان، به شکل واقعی و عملی با عقاید و فرهنگ خانواده طرف مقابل آشنا می شوند و چه بسا درمی یابند که این فرهنگ و عقیده تا چه حد با عقیده و فرهنگ خانواده خودشان متفاوت است.» در این حالت، هرکدام از زوجین، فشار خاصی را تحمل می کنند. از آنجا که رفتارها و روش ها در شرایط قبل از ازدواج مشخص است بعد از شروع زندگی مشترک، روابط شکل جدیدی پیدا می کنند و در واقع ارتباط خانواده ها با هم کمتر می شود . در پیش گرفتن روش و استراتژی خاص در برخورد با این موارد، می تواند به کمرنگ شدن وجوه افتراق و حل مسائل کمک کند. فخاری می گوید: «ممکن است فرد، ناگهان احساس کند که نمی تواند شیوه رفتار و غذا خوردن همسرش را تحمل کند. بعضی از سنت ها و عادت هایی که در فرهنگ خانواده های طرف مقابل وجود دارد، برای فرد قابل پذیرش نیست؛ خصوصاً، مرتب بر روی این مسائل دست می گذارند و بزرگنمایی می کنند.»


    پدر و مادرها کمک کنند



    تجربه روزهای پیش از شروع زندگی مشترک، در عین حال می تواند بسیار خوشایند باشد. فرصتی برای درک و شناخت بیشتر از کسی که بناست سال های متماددر کنار او باشد . هرچه این دوران آرام تر و با فشار کمتری بگذرد، افراد روحیه بهتری برای شناختن یک زندگی تازه خواهند داشت و در این بین نقش خانواده ها، در ایجاد فضایی امن و مؤثر در زندگی فرزندانشان بسیار برجسته است. در واقع، خانواده ها تنها کسانی هستند که می توانند در ساختن نگرشی مثبت و کارساز نسبت به زندگی مشترک و همسر آینده فرزندشان تأثیر داشته باشند و برای رسیدن به این هدف، دور انداختن برخی عقاید و عادت های عرفی و از پیش تعیین شده، چندان دشوار نیست

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    شماره عضویت
    25
    نوشته ها
    2,627
    تشکـر
    52
    تشکر شده 531 بار در 311 پست
    میزان امتیاز
    13

    اشتباهات دوره ی نامزدی

    گاهی برای این که وانمود کنیم با طرف مقابل توافق داریم از ارزشهای خود چشم پوشی می کنیم . عقاید خود را ابراز نمی کنیم و خطای شخص مقابل را هم نادیده می گیریم.






    1 ـ سازش های عجولانه
    گاهی برای این که وانمود کنیم با طرف مقابل توافق داریم از ارزشهای خود چشم پوشی می کنیم . عقاید خود را ابراز نمی کنیم و خطای شخص مقابل را هم نادیده می گیریم.
    در فعالیتهایی که هیچ علاقه ای به آن نداریم شرکت می کنیم و از علایق خود هم دست بر می داریم. این که بخواهیم با چشم پوشی رابطه را حفظ کنیم اشتباه محض است.
    2 ـ کناره گیری از خانواده و دوستان
    در این دوره نیازی نیست خانواده و دوستان را به کلی کنار بگذاریم. وجود این گونه ارتباط ها ضروری است. حتی نحوه برخورد با افراد خانواده اطلاعات زیادی به ما می دهد. این که فرد با آنها صادق و راحت است یا تعارض و ضدیت دارد. شناخت الگوی خانواده خیلی مهم است. از طرف دیگر نظر والدین نیز بسیار حائز اهمیت است و بی توجهی به آن عواقب بدی می تواند داشته باشد.
    3 ـ تسلیم در برابر نیاز جنسی
    توجه داشته باشید که با حوصله و بدون عجله با فرد مقابل آشنا شوید و از ارتباط جنسی قبل از ازدواج پرهیز کنید.
    4 ـ تسلیم در برابر مسائل مادی و ظاهری
    وضعیت مالی خوب و ظاهر مناسب تنها ملاک برای ازدواج موفق نیست. پس چشم خود را باز کنید و بیشتر باهم آشنا شوید.
    5 ـ مقدم دانستن تعهد بر تفاهم
    گاهی قبل از این که بفهمیم چه قدر باهم تفاهم داریم سریع قول ازدواج می دهیم و تعهد ایجاد می کنیم و حتی اگر طرف مقابل درخواست زمان بیشتر برای آشنایی را داشته باشد او را متهم به زیر پا گذاشتن تعهد می کنیم ، این اشتباه است.
    6 ـ مقدم دانستن تفاهم بر علاقه
    گاهی هم بدون اینکه هیچ علاقه و جذابیتی باشد به فکر ایجاد تفاهم هستیم و فکر میکنیم با ازدواج علاقه ایجاد می شود. همان طور که تنها با علاقه نمی توان تفاهم ایجاد کرد تنها با تفاهم هم نمی توان انتظار علاقه و جذابیت داشت. تفاهم مهم است اما علاقه ، تعهد و تفاهم در کنار همدیگر است که منجر به ازدواج موفق می گردد.
    7 ـ نادیده گرفتن تردیدها
    گاهی دچار تردیدهایی در ازدواج می شوید اما به دلایلی این تردیدها را نادیده می گیرید و سریع تصمیم به ازدواج می گیرید. بهتر است تردیدها را بررسی و بر آنها غلبه کنید مگر اینکه دچار وسواس باشید.
    8 ـ باور به این که او را تغییر خواهیم داد
    گاهی افراد متوجه تفاوت های اساسی و مشکلات در طرف مقابل می شوند اما چون فکر می کنند که می توانند او را تغییر دهند این مسائل را نادیده می گیرند.
    اما همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم کسی را برای ازدواج انتخاب کنید که او را همانطور که هست بدون هیچ تغییری می پذیرید.
    9 ـ باور به این که پس از ازدواج مشکلات کم می شود.
    اگر در دوره آشنایی با هم مشکل دارید و ارتباط خوبی نمی توانید باهم داشته باشید پس از ازدواج هم نمی توانید.
    مشکلات نه تنها کم رنگ تر نمی شود بلکه بیشتر خود را نمایان می سازد.
    10 ـ تاثیر پذیری از حرف مردم
    گاهی افراد دوره آشنایی را طی می کنند ولی علیرغم وجود مشکلات آنها را نادیده گرفته و در ازدواج عجله می کنند چراکه به قول خودشان حرف مردم برایشان مهم است. و آن قدر از قضاوت منفی مردم در مورد خود ترس دارند که ترجیح می دهند بدبخت باشند اما مردم آنها را خوشبخت بدانند

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    شماره عضویت
    25
    نوشته ها
    2,627
    تشکـر
    52
    تشکر شده 531 بار در 311 پست
    میزان امتیاز
    13

    اگر میخواهید نامزدی‌تان را بهم بزنید، قبلش این را بخوانید!

    تا زمانی که نتوانید صادقانه و بی‌طرفانه به این شرایط نگاه کنید، نمی‌توانید موقعیت نادرست را ترک و به موقعیت درست دست پیدا کنید، نمی‌توانید همراه بهتری برای زندگی‌تان پیدا کنید و حتی نمی‌توانید یک رابطه قوی و ماندگار با اطرافیانتان داشته باشید و حتی در ازدواج های بعدی هم دچار مشکل خواهیدشد

    شکی نیست که جدایی در دوران نامزدی بسیار بهتر از جدایی در دوران عقد، و جدایی در دوران عقد بسیار کم ضررتر از جدایی بعد از ازدواج است.
    با این حال همین تصمیم در دوران نامزدی هم تبعاتی دارد که باید مراقب آنها باشید و آنها را در تصمیم تان لحاظ کنید.

    روی کاغذ بیاورید
    سعی کنید افکار و ‌نظرهایی که دارید، بنویسید و آنها را با نامزدتان در میان بگذارید. تمام نارضایتی ها، خواسته ها و ناراحتی هایتان را بنویسید. در بسیاری موارد حرف‌هایی وجود دارد که نمی‌توانید آنها را به زبان بیاورید اما اگر فضایی آرام برای خودتان ایجاد کنید و به خودتان زمان بدهید، می‌توانید آن حرف‌ها را روی کاغذ و در مرحله بعد به زبان بیاورید.

    این کار حتی می‌تواند باعث شود همسرتان برای اولین بار هم که شده به حرف‌های شما گوش دهد چرا که نوشتن به نوعی خارج شدن از محدوده شخصی است و شما رازهای این محدوده شخصی را با طرف مقابلتان در میان می‌گذارید. در خلوت و تنهایی و فکر کردن می‌توانید دلیل واقعی عصبانیت‌ها و برخی رفتارهایتان را بیابید.

    هزینه‌هایش را بسنجید
    با خودتان فکر کنید هزینه‌های زوج‌درمانی و مشاوره را پرداختن و به حل مشکل فکر کردن بهتر است یا مهر طلاق را در شناسنامه کوبیدن و پله‌های دادگاه‌ها را بالا و پایین رفتن کدام یک برایتان کم هزینه تر در می آید؟
    شاید هنوز این راه را که انتهایش بن‌بست نیست، امتحان نکرده باشید. البته یک نکته را هم باید در نظر داشته باشید. زمان تان را هدر ندهید.
    عمر و جوانی شما چیزی است که نباید با دست دست کردن یا بی گدار به آب زدن حرامش کنید. با مشورت گرفتن از مشاورهای مجرب و دلسوز و قاطعیت تصمیم بگیرید. با صداقت باشید اگر سوال‌های درستی در ذهنتان درباره‌ تصمیمی که گرفته‌اید، نداشته و همه ابعاد آن را نسنجیده باشید و برای سوال‌هایتان و خودتان جواب قانع‌کننده نداشته باشید، به جای اینکه از طلاق راهی برای رهایی بسازید، قلعه‌ای برای اسارت می‌سازید بنابراین لازم است از خودتان بپرسید:


    چرا در این موقعیت قرار گرفته‌ام؟
    چرا تصمیم به ازدواج با این فرد گرفتم؟ چه کارهایی انجام دادم که باعث وخامت اوضاع و عصبانیت و درگیری شد؟ سهم هر کدام از ما در این اختلاف ها چقدر است؟ چه بخشی از اختلاف ها به تفاوت های شخصیتی ما برمی گردد؟ چه بخشی به دخالت اطرافیان و چه بخشی مربوط به اشتباهات و بی تجربگی هایمان است؟میگناir تا زمانی که نتوانید صادقانه و بی‌طرفانه به این شرایط نگاه کنید، نمی‌توانید موقعیت نادرست را ترک و به موقعیت درست دست پیدا کنید، نمی‌توانید همراه بهتری برای زندگی‌تان پیدا کنید و حتی نمی‌توانید یک رابطه قوی و ماندگار با اطرافیانتان داشته باشید و حتی در ازدواج های بعدی هم دچار مشکل خواهیدشد.
    بیشتر ازدواج‌ها سیاه و سفید نیستند و اغلب خاکستری‌اند و این یعنی می‌توانید آن را به سمت سیاه و سفید ببرید در حالی که بیشتر افراد وقتی اتفاقی میانشان می‌افتد، به جای درست کردن اوضاع، به سمت تخریب کامل پیش می‌روند.
    قبل از بهم زدن نامزدی‌تان بخوانید:

    مشورت کنید

    قبل از مشورت با اطرافیان، تصمیمی نگیرید. خیلی از اطرافیان شما هستند که در دوران نامزدی مشکلاتی شبیه شما داشته اند اما بعدها این مشکل را حل کرده اند. از آنها بپرسید چطور با مشکلاتشان کنار آمده اند و چگونه توانسته اند رابطه و نامزدی شان را مدیریت کنند.
    مشورت با بزرگترها می تواند راهگشا باشد اما دقت کنید که تصمیم گیرنده نهایی شما هستید. با اقتدار اما نه لجبازی تصمیم بگیرید. اگر به اندازه کافی مطمئن هستید، راه های بالا را رفته اید و هنوز فکر می کنید ازدواج شما با این شخص سرانجامی نخواهد داشت، با احترام به والدین تان بگویید تصمیم تان قطعی است و می خواهید آینده خوبی برای خود بسازید.

    عواقبش را بشناسید
    بدانید تصمیمی که گرفته اید تبعاتی دارد. خیلی ها از نامزدی شما با خبر هستند و همین می تواند باعث شود تا مدت ها حرف جدایی شما بین دیگران زده شود. با این مساله کنار بیایید و سعی کنید به چیزی جز آینده درخشان تان و ساختن زندگی بهتر و رشد دادن خودتان فکر نکنید.
    به جای متمرکز شدن روی گذشته، به آینده نگاه کنید و بدانید این تصمیم را برای داشتن آینده بهتر گرفته اید. پس با درگیر شدن در حرف و حدیث های دیگران وقت و انرژی خود را هدر ندهید.
    در مقابل سوال و جواب دیگران خیلی محترمانه و سربسته بگویید که این ازدواج نمی توانست سرانجامی داشته باشد و ترجیح داده اید جلوی ضرر را از همین جا بگیرید.
    به دوستان و آشنایان کنجکاو بگویید نامزدی به معنی ازدواج نیست و دوره ای است برای شناخت بهتر. بنابراین تصمیمی که گرفته اید بر اساس منطق بوده است.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    شماره عضویت
    25
    نوشته ها
    2,627
    تشکـر
    52
    تشکر شده 531 بار در 311 پست
    میزان امتیاز
    13

    نشانه هایی که شما را به خط پایان نامزدیتان نزدیک میکند

    او به شما نمی گوید که کجا بوده و یا با چه کسی در حال برقراری مکالمه تلفنی است. شما دیگر نمی توانید به حریم شخصی او نفوذ داشته باشید. ممکن است برای چندین ساعت ناپدید شود بدون اینکه هیچ توضیح قانع کننده ای برای کار خود داشته باشد.


    معمولا یک رابطه وقتی به روزهای پایانی اش نزدیک می شود، علایمی دارد. چنین رابطه ای قطعا ذره ذره سرد و کمرنگ می شود تا وقتی که یک باره از بین می رود. این نشانه ها را بشناسید و به موقع برای نجات یا پایان رابطه تان وارد عمل شوید.



    چند روز با شما تماس نمی گیرد
    البته این علامت لزوما نشان دهنده اتمام رابطه نیست، اما اگر او سابقا عادت داشته که همیشه به شما تلفن کند، پس بدانید که یک جای کار اشتباه است.


    دعوا کردن
    آیا او به تازگی بیش از حد معمول از کوره به در می شود؟ آیا به خاطر مسائل جزئی و بی ارزش بحث و مشاجره راه می اندازد؟ این مورد زمانی روی می دهد که طرف شما هیچ گونه تمایلی به ادامه ارتباط ندارد، اما در عین حال نمی خواهد رابطه از طرف او قطع شود. بهتر است خودتان را گول نزنید، اگر احساس می کنید که او به رابطه علاقمند نیست، خیلی راحت از او در مورد این مطلب سوال کنید.


    او مرموز می شود
    او به شما نمی گوید که کجا بوده و یا با چه کسی در حال برقراری مکالمه تلفنی است. شما دیگر نمی توانید به حریم شخصی او نفوذ داشته باشید. ممکن است برای چندین ساعت ناپدید شود بدون اینکه هیچ توضیح قانع کننده ای برای کار خود داشته باشد.


    "من" جایگزین "ما" می شود
    شما سابق بر این می نشستید و با هم در مورد آینده مشترکتان صحبت می کردید: ما این کار را می کنیم، ما آن کار را می کنیم. ولی حالا او به شما می گوید: "من میخواهم این کار را انجام دهم" دیگر شما جزئی از آینده او به حساب نمی آیید.


    بیشتر وقت خود را با دوستانش صرف می کند
    آیا می خواهید با دوستانش بجنگید یا با توجهی که به شما ندارد؟ شما قبلا مهم ترین و با ارزش ترین دارایی او بودید، اما حالا دوستانش برایش مهمتر از شما هستند.


    با هم اختلاط نمی کنید
    شاید قبلا گهگاه می نشستید و در مورد هرچیزی از آب و هوا گرفته تا اینکه چه بلایی بر سر لایه ازن خواهد آمد بحث می کردید، اما دیگر هیچ خبری از آن بحث های طولانی مدت نیست.


    اطرافیان نسبت به رابطه شما مشکوک می شوند
    دوستان و اطرافیان متوجه وجود تنش و خلاء عاطفی در رابطه شما شده و سوال هایی از این قبیل را از شما می پرسند: "آیا همه چیز خوب پیش می رود؟"


    بیش از هر زمانی از شما انتقاد می کند
    می گوید "این چه لباش زشتی است؟!" البته این در حالی است که همین چند هفته پیش خود او پیشنهاد خرید لباس را به شما داده بود.


    پایان یا نجات رابطه؟
    این علائم تنها به عنوان زنگ خطر محسوب می شوند و اگر بتوانید دوباره ارزش های از دست رفته را باز جویید، ارتباط شما کماکان پابرجا خواهد ماند. پیش از آنکه دست به هر گونه اقدامی بزنید، باید بنشینید و با هم صحبت کنید تا بعدها از کرده خود پشیمان نشوید.
    با این حال ممکن است بعد از تلاش های بسیار و صحبت با مشاوران، به این نتیجه برسید که چنین رابطه ای دیگر احیا نخواهد شد و تلاش برای آن بی فایده است. در چنین شرایطی چطور باید رابطه بی سرانجام تان را تمام کنید؟


    1 - در درجه اول واضحا دلایل خود را با لحنی قاطع اعلام کنید. نه تلفنی نه نامه بلکه حضوری. خیلی ها لحن قاطع را با لحن عصبی اشتباه می گیرند. در قاطعیت شما صدایی محکم و آرام دارید و صورت شما نیز آرام است و درست می ایستید و شانه های خود را صاف میکنید و با تانی به گفتار خود اقدام می کنید.

    2 - موقع اعلام دلایل خود نگویید: تو اینطوری هستی. بلکه بهتر است بگویید ”من اینطور فکر میکنم که کم حوصله هستی ”

    3 - بعضی اوقات می توان فرصتهایی داد که فرد در بازه ای مشخص از زمان به تصحیح رفتار خود بپردازد. اگر قاطع مساله خود را گفته باشید مشخص است که چه تغییری مد نظر شماست و فرد را گیج نکرده اید. مثلا کسی می گوید برام جذاب نیستی و باید جذاب تر بشوی. این نحوه گفتن با نگفتنش فرقی ندارد ولی همین فرد می تواند به نامزدش بگوید: «من سلیقه ام طوریه که وقتی فرد لاغر تر باشد برام جذابتر است. برام مهمه تو دو سایز کم کرده باشی تا بعد از ماه رمضان (توقع خود را دقیق بیان کردن).

    4 - اگر نمی خواهید فرصت بدهید بهتر است محترمانه رابطه را رسما قطع کنید. بعد از اتمام رابطه بدگویی نکنید. اگر او بدگویی کرد شما وارد این تله نشوید که از خودتان دفاع کنید. هر قدر قاطع تر باشید، زودتر غائله ختم خواهد یافت.

    5 - ما مجاز نیستیم موقع جدا شدن از کسی او را تخریب کنیم، مقایسه های سنگین کنیم و او را به بی ارزشی و …بکشانیم. بهتر است موقع ذکر دلایل خود فردی اخلاقی تر باشیم. اگر دلایل شما به علت عدم مطلوبیت فیزیکی یا روحیات خاص طرف است می توانید به او محترمانه بگویید که شما در سلیقه من نیستید. هر چند می دانم برای افراد متعددی جذاب هستید (این خیلی بهتر است از اینکه به فرد بگویید استخاره کرده اید بد آمده یا الان می خواهید ادامه تحصیل بدهید و...)

    6 - بعد از اتمام رابطه، دلایل خود را فراموش نکنید زیرا با فراموشی آنها به زودی وجدان دردهای بیهوده ای را تجربه خواهید کرد که مانع زندگی خوبتان خواهد شد.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد