نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: چگونه با ناامیدی مقابله کنیم؟

1005
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26542
    نوشته ها
    1,281
    تشکـر
    319
    تشکر شده 773 بار در 518 پست
    میزان امتیاز
    10

    چگونه با ناامیدی مقابله کنیم؟

    ناامیدی یا دلسرد شدن ذهن از رویا‌پردازی، یکی از مهم‌ترین مشکلات روانی است که امروزه با وجود همه‌ی پیشرفت‌های جامعه‌ی بشری، با آن رو‌به‌رو هستیم. ناامیدی نسبت به هر موضوعی، به علت عدم شناخت خود و احساس خود‌کم‌‌بینی به‌وجود می‌آید. برای غلبه بر ناامیدی، قبل از هر چیز باید بدانیم در چه مواردی ناامید هستیم. این مقاله را بخوانید تا ببینید چرا ناامید می‌شویم و چگونه با ناامیدی مقابله کنیم.
    استادان روانشناسی «آنتونی شولی» و «هنری بیلر» در کتاب‌شان به نام «امیدواری در عصر استرس و اضطراب»، روانشناسی را با فلسفه، زیست‌شناسی، انسان‌‌شناسی و ادبیات کلاسیک آمیختند و با رویکرد متفاوتی درباره‌ی امید بحث کردند.


    من یک‌راست به سراغ بخش سیزده این کتاب «غلبه بر ناامیدی: از تاریکی رها شوید» می‌روم. در این بخش نویسندگان بیان می‌کنند که ناامیدی ۹ شکل دارد که هر کدام با برآورده نشدن یا قطع یکی (یا بیش‌تر از یکی) از نیازهای پایه‌ای دربردارنده‌ی امید مرتبط است. این نیازها عبارتند از: وابستگی، توانایی و بقا.
    مؤلفان در این بخش به بیان سه شکل از ناامیدی می‌پردازند که درنتیجه‌ی عدم کارکرد یکی از این سه نیاز یا سیستم محرک انسان به‌وجود می‌آید: خودباختگی، بی‌کفایتی و محکوم شدن به فنا. برای غلبه بر ناامیدی، ابتدا باید بدانیم با کدامیک از این انواع مواجه هستیم. نویسندگان این کتاب، برای هر شکل از ناامیدی، نوعی درمان ترکیبیِ ذهنی، بدنی و روحی معرفی کردند که شامل از نو ساختن افکار، تمرینات روحی خاص و دسترسی به نوع صحیحی از رابطه‌ی امید بخش است.
    در این مقاله به عوامل ناامیدی و بعضی از تکنیک‌های پیشنهادی شولی و بیلر می‌پردازیم که با به‌کارگیری آنها می‌توانید نور امید را به زندگی‌ خود برگردانید.
    چرا ناامید می‌شویم؟‌

    برای اینکه ببینیم چگونه با ناامیدی مقابله کنیم، اول باید ریشه‌های ناامیدی را پیدا کنیم.
    ۱. خود‌باختگی

    افراد خودباخته بر این باورند که به نحوی با دیگران متفاوت هستند. از عدم پذیرش توسط دیگران و درد ناشی از آن می‌ترسند، بنابراین منزوی و گوشه‌گیر می‌شوند. اگر در انجام کاری مسلط نباشند، از خود متنفر و بیزار می‌شوند و خود را لایق هیچ‌گونه توجه و حمایتی نمی‌دانند.
    ۲. احساس طرد شدن


    این احساس فراتر از یک آسیب هیجانی ساده است؛ بنابراین این افراد همیشه در بحران هستند. فرد از اینکه توسط شخصی، در زمانی که بیشترین نیاز را به او داشته است رها شده، احساس تنهایی و ناامیدی می‌کند.
    ۳. بی‌انگیزگی

    احساس بی‌انگیزگی به‌ویژه برای اقلیت‌های محروم مشکل ایجاد می‌‌کند، چرا‌که احتمالا فرصت‌های رشد و الگوهای مثبت در این قشر موجود نیست و یا در صورت وجود، فاقد ارزش قلمداد می‌شود.
    ۴. بی‌کفایتی


    افراد در هر سنی به این باور نیاز دارند که نویسنده‌ی داستان زندگی خود هستند. اگر این نیاز برآورده نشود و شخص در هدایت مسیر زندگی و دستیابی به اهداف خود قدرتمند نباشد احساس بی‌کفایتی بروز کرده و ادامه می‌یابد.
    ۵. تحت سلطه بودن

    لزوم اطاعت از یک فرد یا گروه، زمینه‌ساز حس نا‌امیدی است.
    ۶. محدودیت


    وقتی مبارزه برای بقا با حس عدم تسلط بر امور ترکیب شود، فرد احساس محدودیت می‌کند و خود را نالایق و ناکارآمد می‌‌بیند. این شکلِ ناامیدی بخصوص در میان افرادی که از وضعیت مالی مناسب برخوردار نیستند و همچنین کسانی که دچار معلولیت‌های جسمی و یا ناتوانی در یادگیری هستند، شایع‌تر است.
    ۷. تسلیم شدن در برابر مرگ

    کسانی که دچار بیماری جدی و تهدید‌کننده‌ی زندگی هستند؛ یا به دلیل کهولت سن و ضعف و ناتوانی‌های‌شان، خود را در آستانه‌ی مرگ می‌‌دانند، جزو افراد آسیب‌پذیر هستند. این افراد پایان زندگی خود را مسلم و قریب‌الوقوع می‌بینند و زیر بارِ ناامیدی حاصل از مرگ خم می‌شوند.
    ۸. اسارت



    نا‌امیدی ناشی از اسارت دو شکل دارد:

    1. اسارت بدنی (برای مثال در افرادی که در زندان به سر می‌برند)
    2. اسارت فکری و هیجانی (مثلا فردی که قادر نیست احساساتش را رها کند تا از رابطه‌‌‌ای بیمارگونه دست بکشد)

    ۹. درماندگی


    افراد درمانده معتقدند که نمی‌توانند با آرامش و امنیت در جهان زندگی کنند. ضربه‌های روحی مکرر یا قرار گرفتن در معرض استرس‌های غیر‌قابل‌کنترل و تکرار شونده، احساس درماندگی عمیق و ریشه‌داری را به‌وجود می‌آورد که از آنها افرادی وابسته و درمانده می‌سازد. احساس درماندگی چیزی مانند احساس پرنده‌ای است که شکسته بال روی زمین افتاده است.
    غلبه بر از خودبیگانگی و شاخه‌های آن (خود بیگانگی، ترک شدن و بی‌انگیزگی)

    این شکل از ناامیدی با تحریف‌های شناختی از قبیل تعمیم مبالغه‌آمیز، ذهن‌خوانی، عمومی‌گرایی و تفکر همه یا هیچ، تقویت می‌شود. این افراد تصور می‌کنند که هیچکس در شرایط سختی که آنها هم‌اکنون در آن به‌سر می‌برند، نبوده و نخواهد بود. ذهن‌خوانی به معنای نتیجه‌گیری بدون بررسی‌های کافی است و راه مقابله با آن بررسی شواهد هیجانی است. یعنی اینکه با اعتماد، امید و ذهنی باز بررسی کنید که دیگران موقعیت شما را چگونه تجربه کردند.
    اگر احساس طرد شدن می‌کنید، از لاک خود بیرون بیایید و ببینید که آیا این واقعیتِ درون شما بازتاب دقیقی از جهان بیرون هست یا نه؟
    به‌طور کلی افراد تعمیم دهنده، حقایق زندگی را پررنگ‌تر از آنچه که هست می‌بینند. در سخنان‌شان از کلمات هرگز و همیشه زیاد استفاده می‌کنند و در افکار‌ آنها قانون همه یا هیچ حاکم است. به این معنا که هر چیز کمتر از کامل، شکست محسوب می‌شود. این افراد در برخورد با اشخاصی که شرایط کنونی آنها را پشت سر گذاشته‌اند با پاسخ‌های امیدوار کننده‌ای رو به‌رو خواهند شد. با تغییر دیدگاه‌تان، از شر تفکر همه یا هیچ خلاص شوید.
    غلبه بر ناامیدی ناشی از بیماری‌های تداعی‌گر مرگ (فنا، درماندگی و اسارت).


    عامل ناامیدی در کسانی که دچار بیماری‌های سخت هستند، قضاوت زود هنگام درباره‌ی زمان مرگ است بی‌آنکه زمینه‌ی محکمی وجود داشته باشد. قبل از قضاوت، باید به بررسی کامل شواهد بپردازیم و برای کشف حقایق تلاش کنیم.
    «استفان جی گولد» انسان‌شناس و استاد دانشگاه هاروارد، در سن ۴۰ سالگی به نوعی سرطان نادر شکمی مبتلا شد. پزشکان معتقد بودند فردی با این بیماری به طور متوسط تنها ۸ ماه زنده است. او شروع به تحقیق در این زمینه کرد و در مقاله‌ای با موضوع آمار و سرطان، بیان کرد که بررسی اطلاعات آماری بیماری‌اش تا چه اندازه مفید بود و به او کمک کرد. او با خود گفت: بسیار خوب، نیمی از مبتلایان به این بیماری بیش از این زمان زندگی می‌کنند. آیا من می‌توانم جزو این گروه باشم؟ در نهایت او با بررسی بعضی فاکتور‌ها مانند سن ابتلایش به این بیماری، شیوه‌ی زندگی سالم، تشخیص زود هنگام بیماری، و کیفیت بالای خدمات درمانی، به نتیجه‌ی امیدوارکننده‌ای رسید. او بیست سال پس از ابتلایش به این بیماری و در اثر سرطانی غیر مرتبط با آنچه برای او تشخیص داده شده بود درگذشت.
    غلبه بر ناتوانی و شاخه‌های آن (ناتوانی، اسارت و محدودیت)



    زمینه‌ی احساس ناامیدیِ ناشی از ناتوانی، عبارت است از:
    شخصی‌سازی، برچسب زدن و ارزش قائل نشدن برای موفقیت‌ها.
    وقتی افراد استعدادها و موهبت‌های‌شان را قدر ندانند، موفقیت‌های خود را نادیده گرفته و فقط بر ناتوانی‌ها و ابعاد منفی وجود خود تمرکز می‌کنند. یکی از راه‌های مقابله با کم‌رنگ کردنِ نقاط مثبت خود، به دست آوردن آگاهی است. لیستی از نقاط قوت خود حتی در کوچک‌ترین موارد تهیه و به‌طور دائم آنها را مرور کنید. با این کار احساس بهتری نسبت به خود پیدا کرده و با انرژی و انگیزه‌ی بیشتری زندگی می‌کنید.
    در مورد کسانی که مورد ظلم واقع شده‌اند شخصی‌سازی و خود را مقصر دیدن بسیار شایع است. در شخصی‌سازی، فرد خود را مسئول حادثه‌ای می‌داند که به هیچ عنوان امکان کنترل آن را نداشته است. از راه‌های غلبه بر آن، تجدید نظر در نسبت دادن علت امور به خود است.
    وقتی افراد به علت ناتوانی ذهنی یا فیزیکی، احساس محدودیت می‌کنند، با احتمال بیشتری به دام برچسب زدن به خود (در نظر گرفتن یک یا چند نمونه از رفتار خود و سپس تعمیم افراطی آن) خواهند افتاد. این برچسب‌ها خیلی ساده شکل می‌گیرند و به‌عنوان توصیفی ماندگار از شخصیت ما، درونی می‌شوند. برای غلبه بر احساس محدودیت، باید الگوهای فکری خودساخته را تغییر داد و تفکر منطقی را جایگزین کرد

  2. کاربران زیر از javaheri69 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : چگونه با ناامیدی مقابله کنیم؟

    اگر بیشتر اوقات احساس می‌کنید که انگیزه‌‌ای ندارید و گاهی دچار چنین حالتی می‌شوید مطالب زیرو مطالعه کنید



    باخود قرار بگذارید:
    هنگامی که احساس می‌کنید علاقه‌ای به انجام کاری یا کارها‌یی ندارید، به خود بگویید که اگر این بخش کتاب را خواندم یا این گزارش‌ها را تمام کردم، می‌روم بیرون قدم می‌زنم و یک بستنی (یا هر چیز دیگری که به آن علاقه دارید) می‌خورم.
    مانند یک انسان با انگیزه رفتار کنید: اگر بی‌حوصله‌اید و انگیزه کاری را ندارید، تصور کنید که سرشار از انگیزه‌اید. حسن این کار در این است که به محض شروع، آرام آرام احساس می‌کنید که شور و علاقه، حقیقتا در وجود شما زنده شده است.


    هنگام صبح چند سؤال مثبت و روحیه‌بخش از خود بپرسید: هر روز صبح از خود 5سؤال سه بخشی امید‌وار‌کننده بپرسید:
    • در حال حاضر در زندگی از چه چیزی راضی هستم؟
    • چه ویژگی‌ای مرا خوشحال می‌کند؟
    • چگونه در من این حالت را به‌وجود می‌آورد؟

    بسیار مهم است که شما واقعا بدانید که چگونه و چرا این شرایط به شما احساس خوبی را منتقل کرده است. این پرسش‌های صبحگاهی فوق‌العاده‌ هستند، زیرا نحوه قرارگرفتن آنان، به شما امکان درک عمیق از شرایط موجود را می‌دهد و سپس آن احساس مثبت را به شما منتقل می‌کند.


    زمان و مکان هدف‌های خود را تغییر دهید: هدف‌های بزرگ و ویژه برای خود در نظر بگیرید. اهداف بزرگ‌تر نسبت به هدف‌های کوچک‌تر، انگیزه بیشتری در فرد به‌وجود می‌آورند. هدف بزرگ اثر بیشتر و عمیق‌تری دارد و می‌تواند منشأ تولید انگیزه‌های قوی شود.


    یک کار کوچک انجام دهید و برای انجام آن برنامه‌ریزی کنید: یک کار کوچک را آغاز و به پایان برسانید؛ مثلا میز کارتان را تمیز کنید، یک قبض یا رسید را بپردازید و یا ظرف‌ها را بشویید. فقط نیاز به این دارید که کاری را آغاز کنید. وقتی این کار را تمام کردید احساس می‌کنید که آمادگی انجام کار‌های بعدی را هم پیدا کرده‌اید. بنابراین وقتی حال و حوصله انجام هیچ کاری را ندارید یک کار کوچک را شروع کنید تا خاتمه یافتن آن شما را بر سر شوق آورد.


    کار سخت‌تر را اول شروع کنید: اغلب هنگامی که به کارهای روزمره خود فکر می‌کنیم به‌نوعی دچار نگرانی می‌شویم که کی و چگونه این همه کار را انجام بدهیم. از سخت‌ترین کار شروع کنید. هنگامی که سخت‌ترین کار موجود در فهرست را شروع کرده و به پایان برسانید، احساس می‌کنید که بار سنگینی را از دوش‌تان برداشته‌اید. در این هنگام است که احساس آرامش بیشتری در وجود‌تان پدیدار می‌شود و بقیه روز اعتماد به‌نفس بیشتری خواهید داشت و نگرانی‌های روز‌مره‌تان. کاهش پیدا می‌کند.


    کارتان را آهسته آغاز کنید: به جای آنکه کارتان را سریع آغاز کنید، نخستین گام‌ها را آهسته بردارید. هنگامی که کاری را با آرامش و طمأنینه شروع می‌کنید، مغز شما این فرمان را دریافت نمی‌کند که این کار باید باسرعت هرچه تمام‌تر خاتمه یابد. اما اگر مغز انسان احساس کند که باید برنامه کاری‌اش را با سرعت به پایان برساند چه اتفاقی می‌افتد؟ اغلب اوقات ممکن است فرد اصلا کار مورد نظر را آغاز نکند. پس شروع یک کار بدون شتاب بهتر از اصلا شروع نکردن است.


    همیشه خود‌تان را با خود‌تان مقایسه کنید نه با دیگران: مقایسه خود با دیگران و اینکه نتیجه تلاشتان چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفته‌اید، کشنده انگیزه و قوه خلاقیت انسان است. همیشه افراد بی‌شماری هستند که از شما تواناترند و معدود افرادی هم هستند که از همه پیشی گرفته‌اند؛ هم از بعد مادی و هم معنوی، بنابراین فقط قوای خود را روی خود، برنامه‌ای که در پیش دارید و البته نتیجه‌ای که عایدتان می‌شود، متمرکز کنید و دریابید که چگونه می‌توانید برنامه‌ریزی ذهنی‌تان را بهبود ببخشید و به مرحله اجرا در آورید. بررسی مجدد نتایج حاصله نیز اهمیت زیادی دارد. با این کار شما می‌توانید اشتباه‌های گذشته را پیدا کرده و از تکرار مجدد آن یا انجام خطاهای مشابه جلوگیری کنید. یکی دیگر از مزایای بررسی مجدد نتایج به‌دست آمده، ایجاد انگیزه مضاعف است. درک این موضوع که حاصل تلاش‌های شما چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفته‌اید، توان و اشتیاق شما را چند برابر می‌کند و اغلب از موفقیت و پیروزی خود شگفت‌زده خواهید شد.


    موفقیت خود را همیشه به‌یاد داشته باشید: همیشه و در همه حال به جای فکر کردن به شکست‌ها و ناکامی‌ها، موفقیت‌ها و کامیابی‌هایتان را به‌خاطر بسپارید. بهتر آن است که آنها را یادداشت کنید؛ حتی با ذکر جزئیات، زیرا فراموش کردن موفقیت بسیار آسان است و گاهگاهی مراجعه به نوشته‌هایتان می‌تواند خاطرات خوبی را در شما زنده کند و البته انگیزه کار و تلاش را در وجود شما زنده و تازه نگه دارند.


    مانند یک قهرمان رفتار کنید: داستان زندگی قهرمانان را بخوانید و رفتار و کردار آنان راسرمشق خود قرار دهید و به سخنان آنان گوش فرادهید. کشف کنید که در کار و تلاش آنان چه ویژگی خاصی وجود داشته که سبب موفقیت‌شان شده. اما همیشه به‌خاطر داشته باشید این افراد همانند ما و سایر افرادند و بنابراین، به جای اینکه آنان را در مقام رفیعی بنشانید و تحسینشان کنید، اجازه دهید که الهام‌بخش شما باشند.


    سعی کنید محیط کارتان را با کمی تفریح قابل تحمل کنید: به‌خاطر داشته باشید که در فضای کاری‌ای که خلق می‌کنید یا در برنامه‌ای که در نظر دارید، جایی هم برای کمی تفریح و شوخی در نظر بگیرید. با این‌کار انگیزه کافی برای انجام کار و به‌پایان رساندن آن خواهید داشت.


    فقط به‌دنبال راحتی نباشید: با بی‌حالی که نوعی تنبلی است، خداحافظی کنید و برای ایجاد انگیزه در خود، با مشکلات مبارزه کنید.
    از شکست نهراسید: به‌جای هراس از شکست، آن را به‌عنوان نوعی اطلاعات مفید و ضروری و یک بخش طبیعی از موفقیت بپذیرید. یکی از بسکتبالیست‌های مشهور (مایکل جردن) می‌گوید: بیش از 9هزار خطا داشتم و تقریبا 300بازی را باختم. 26مرتبه به من اعتماد کردند تا ضربه پیروزی را بزنم و من موفق نشدم. بارها و بارها در زندگی شکست خوردم و به همین دلیل است که در زندگی موفق شده‌ام. بنابراین از شکست‌هایتان تجربه کسب کنید و از خود بپرسید این بار، این شکست چه درسی به من می‌دهد؟


    در مورد کاری که می‌خواهید انجام دهید، مطالعه کنید: هنگامی که کاری را آغاز می‌کنید، درباره فرایند کار پژوهشی به‌عمل بیاورید. با این‌کار شما از میزان کاری که در پیش رو دارید و مشکلاتی که ممکن است با آن برخورد کنید، آگاه می‌شوید. گاهی اوقات توقع یا انتظار بی‌جا سبب کاهش انگیزه و هدر رفتن اشتیاق و جدیت اولیه فرد می‌شود. با مدیریت خواسته‌هایتان می‌توانید از هدر رفتن نیروی حاصله از اشتیاق جلوگیری کنید و انگیزه و توانایی‌هایتان را تا پایان کار حفظ کنید. دانستن این موضوع که بر سر کسانی که در موقعیت مشابه شما قرار داشته‌اند، چه آمده، چه مسیری را طی کرده و چه گام‌هایی برداشته‌اند، بسیار مفید و آموزنده است. می‌توانید با تلفیق روش انتخابی آنها و آنچه خود در ذهن دارید، روش کاری مناسبی را انتخاب و فعالیت خود را شروع کنید. این وضعیت میزان نگرانی‌های شما را کاهش می‌دهد و بهتر می‌توانید اوضاع کاری را تحت کنترل خود داشته باشید؛ چه از بعد احساسی و چه از بعد عملی، چون حداقل تا حدودی می‌دانید که دیگرانی که چنین راهی را رفته‌اند با چه وقایعی مواجه شده‌اند و این آگاهی از بعد احساسی و عملی سبب تشویق و دلگرمی شما می‌شود.


    معین کنید که چرا می‌خواهید این کار را انجام بدهید: اگر نمی‌دانید که به چه دلیل می‌خواهید چنین کاری را انجام دهید یا اینکه دلیل کافی برای انجام آن ندارید، پس خاتمه دادن آن برای شما بسیار مشکل خواهد بود. کاری را برگزینید که دلیل قوی و کافی برای انجام آن داشته باشید. اگر نتوانستید، انجام این فعالیت را متوقف کنید و به جای آن، فعالیت دیگری را که دلایل انجام آن قوی‌تر و واضح‌تر است آغاز کنید.


    هدف‌های خود را یادداشت کنید: هدف و منظور خود را از انجام آن فعالیت بنویسید، سپس آن را روی دیوار، رایانه، یا آینه بچسبانید. با این کار در طول روز، مراحل انجام کار را مرور می‌کنید و این آگاهی تداوم کار را برای شما آسان‌تر می‌کند.


    با دید مثبت برای انجام کار فعالیت کنید (برای مثبت‌اندیشی تلاش کنید): بیاموزید که بیشتر اوقات مثبت‌اندیش باشید و یاد بگیرید که افکار منفی را قبل از آنکه سد راه شما باشند، از سر بیرون کنید. ممکن است که همه نتوانیم همیشه مثبت‌اندیش باشیم، اما باور کنید که بیشتر ما می‌توانیم این حس را در خود تقویت کنیم و نتیجه حاصل نیز می‌تواند به تلاش بیشتر ما کمک کند.


    کمتر تلویزیون تماشا کنید: آیا از جمله کسانی هستید که زیاد تلویزیون تماشای می‌‌کنند؟ تلاش کنید که کمتر به تماشای برنامه‌های تلویزیونی بنشینید و فعالیت‌های مورد علاقه خود را در زندگی واقعی دنبال کرده و با روش‌های خودتان انجام دهید.


    برنامه کاری‌تان را به چندین برنامه کوچک‌تر تبدیل کنید: هنگامی که پروژه بزرگی در دست دارید، آن را به چند بخش کوچک‌تر تقسیم کنید، سپس با تمرکز روی نخستین بخش کار‌، فعالیت خود را آغاز کنید و وقتی این بخش تمام شد، بخش بعدی را آغاز کنید. موفقیت‌های کوچکی که در انجام بخش‌های اولیه به‌دست می‌آورید، انگیزه شما را افزایش می‌دهد و از تمرکز روی کل کار که ممکن است سبب دلسردی شما شود، جلوگیری می‌کند. اگر این روش را دنبال کنید خود شما هم از نتیجه‌ای که می‌گیرید، شگفت‌زده خواهید شد.


    اطلاعات موجود را بازنگری کنید: داشتن اطلاعات لازم در آغاز هرکاری، امری ضروری است، اما گاهی جامعه و رسانه‌ها اطلاعاتی را به انسان منتقل می‌کنند که بار منفی دارد. پس محفوظات ذهنی خود را ارزیابی کنید. نکات منفی را حذف کرده و با توجه به بینش خود، از اطلاعات مفید و مثبت برای دستیابی به هدف‌تان استفاده کنید.


    قوه خلاقیت خود را به‌کار بگیرید: کاغذی را بردارید و در بالای کاغذ بنویسید که دوست دارید در چه زمینه‌ای فعالیت کنید. شاید هدف شما کسب درآمد بیشتر یا مبارزه با بیماری و به‌دست آوردن نهایت سلامتی باشد. اکنون 20 روش، ایده یا عقیده در مورد موضوع مورد نظر بنویسید. سعی کنید 10ایده دیگر به لیست خود اضافه کنید؛ البته همه این ایده‌ها مفید یا خوب نیستند. اکنون از قوه خلاقیت خود استفاده کرده و ایده‌هایی را که در رسیدن به هدف برای شما مفیدند، پیدا کنید. حسن این کار این است که نه تنها قوه خلاقیت خود را به‌کار گرفته‌اید، بلکه دریافته‌اید که تا چه حد خلاق هستید؛ هم انگیزه انجام کار را در خود زنده کرده‌ و هم از نظر روحی شرایط مناسبی برای خود فراهم کرده‌اید.


    در یابید که چه چیزی سبب شادی و خوشحالی شما می‌شود: همه ما می‌دانیم که شرایط ویژه‌ای یا کار‌های خاصی سبب شادی ما می‌شوند، پس کاری که شما را شاد می‌کند، انجام دهید؛ هر اندازه که می‌توانید یا می‌خواهید. البته باید مراقب باشید که این خواسته با آداب و رسوم اجتماعی که در آن زندگی می‌کنید و با باور‌های انسانی و مذهبی در تضاد نباشد.


    به گفته‌های حکیمانه گوش دهید: یک کتابخانه کوچک برای خود ترتیب دهید. جمله‌هایی را که سبب پیشرفت فردی و ایجاد انگیزه می‌شود بنویسید یا ضبط کنید. زمانی که سوار اتوبوس یا مترو هستید، هنگام رانندگی، دوچرخه‌سواری، دویدن یا پیاده روی، به آن گوش کنید یا در حالی که مشغول انجام کاری هستید، یادداشت‌هایتان بخوانید.


    فراتر از محیط زندگی و حد توانایی‌تان فکر کنید: تصور نکنید که آینده را فقط توانایی‌های شما و آنچه اکنون دارید، می‌سازد. دنیا محدود نیست. توانایی‌های شما بسیار بیشتر از آنی است که تصور می‌کنید. با به‌کارگیری تجربه‌هایی که تاکنون به‌دست آورده‌اید و آنچه اکنون هستید، آینده‌ای را برنامه‌ریزی کنید که در آن محدودیت‌های کمتری وجود داشته باشد؛ یعنی افق دید خود را وسیع‌تر کنید.
    زمان را در نظر داشته باشید: هر روز را بشمارید. شما همه روز‌های دنیا را در اختیار ندارید. زندگی کوتاه است، بنابراین امروز را دریابید و کاری را که می‌خواهید انجام دهید. فردا هم کار‌های دیگری برای انجام دادن وجود دارد.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ویژگی زن خوب برای ازدواج
    توسط سوگل1 در انجمن اخلاق و رفتار
    پاسخ: 58
    آخرين نوشته: 09-15-2017, 11:55 PM
  2. یافتن شغل با این ویژگی ها:
    توسط imh در انجمن مشاوره شغلی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 09-09-2015, 12:42 PM
  3. ترفند غیر فعال کردن ویژگی AutoRun در ویندوز ۷و۸
    توسط CÆSAR در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-09-2015, 03:32 PM
  4. اکتیو و فعالسازی همه نسخه های ویندوز با خط فرمان ویندوز
    توسط Dr . Security در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-07-2015, 10:20 AM
  5. چه کنیم تا به ما زن ذلیل نگویند؟
    توسط Artin در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-28-2013, 11:08 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد